طلسمات

خانه » همه » مذهبی » امامت و امام علی علیه السلام در عقاید اهل سنت

امامت و امام علی علیه السلام در عقاید اهل سنت


امامت و امام علی علیه السلام در عقاید اهل سنت

۱۳۹۷/۰۹/۲۴


۱۴۴۹ بازدید

از فرقه های اهل تسنن کدام ها امام علی را قبول دارند؟کدام امام علی را بعد از خلفا قبول دارند و کدام ها اصلا قبول ندارند ؟ و این قبول داشتن در جایگاه امام است یا یک فرد مانند همان خلفا و در بین تمام فرقه های مختلف شیعه همه امام علی را قبول دارند؟

شیعیان پیرو حضرت علی علیه السلام و معتقد به جانشینی بی واسطه آن حضرت با نصّ و تصریح ولایت آن حضرت در «غدیر خم» از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشند که در پی آن، ایشان مردم را در صحرای گرم و سوزان «خُم » متوقّف کرد و با بیان خطبه ای، از جمله فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه ; هر کس من مولا و ولی او بوده ام، علی مولا و ولی او است. ..» و به همین مناسبت آیه 62، «سوره مائده» نازل شد و حدیث یاد شده، در منابع و کتاب های معتبر اهل تسنّن نیز نقل شده است.
اگر بخواهیم به تمام تفاوت های شیعه و سنّی، اعمّ از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و. .. بپردازیم، وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص می دهد که مجال آن نیست. بنابراین تنها به تفاوت های اصلی اشاره می شود.
1. اختلاف اساسی شیعه و سنّی بر سر خلافت اسلامی و مرجعیت دینی است. اهل سنّت، امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند؛ ولی امامت به معنای مرجعیت دینی و به معنی ولایت را نمی پذیرند. اهل تسنّن برای هیچ کس، حتّی برای ابوبکر، عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند. از این رو، عصمت را در امام و خلیفه لازم نمی دانند؛ ولی شیعه، امامان خود را معصوم از خطا می دانند. از این رو استاد مطهّری(ره) اختلاف سنّی و شیعه را در بحث امامت ریشه ای می داند و می گوید:
آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آنها به نام امامت معتقدند. آنچه اهل تسنّن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت است. امام همان حاکم میان مسلمانان است. فردی از میان مسلمانان که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آنها بیش از حکومت بالا نرفتند؛ ولی امامت در شیعه مسئله ای است تالی تلو نبوّت و بلکه از بعضی از درجات نبوّت بالاتر است.
در هر صورت امامت نزد اهل تسنّن یک مسئله فرعی مثل نماز خواهد بود؛ امّا امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوّت. در حقیقت ولایت ادامه نبوّت است. از این رو باید در کنار نبوّت و به عنوان یکی از اصول و پایه های دین مطرح گردد.
شیعیان پیرو حضرت علی علیه السلام و معتقد به جانشینی بی واسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و نصّ و تصریح ولایت آن حضرت در «غدیر خم» از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشند که در پی آن، ایشان مردم را در صحرای گرم و سوزان «خُم » متوقّف کرد و با بیان خطبه ای، از جمله فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه ; هر کس من مولا و ولی او بوده ام، علی مولا و ولی او است. ..» و به همین مناسبت آیه 62، «سوره مائده» نازل شد و حدیث یاد شده، در منابع و کتاب های معتبر اهل تسنّن نیز نقل شده است.
به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول «آیه 55، سوره مائده» که به «آیه ولایت» معروف است ـ و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علی علیه السلام می باشد.
شیعه معتقد است که پس از امام علی علیه السلام، امامان معصوم علیه السلام یکی پس از دیگری جانشین پیامبرصلی الله علیه و آله و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئون پیامبر به جز دریافت وحی تشریعی، برای آنان ثابت است. به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام می باشند.
شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمی تواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و «آیه تطهیر»1 دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت علیهم السلام می باشد.2
ولی اهل تسنّن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله را به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی یا وصیت یک خلیفه نسبت به خلیفه بعد از خود و. .. معتبر می دانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند؛ گرچه عادل هم نباشد، کفایت می کند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علی علیه السلام را خلیفه چهارم! می دانند.
آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم علیهم السلام قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتاب های روایی شان، مانند «صحّاح ستّه » و… جمع آوری شده، پیروی می کنند.
از آنجا که شیعیان بر اساس دلایل عقلی و نقلی معتبر، مانند «حدیث ثقلین » و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی، پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام [قرآن و عترت ] هستند; ولی اهل سنّت از آنان پیروی نمی کنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنّت در معارف اسلامی و احکام شرعیه، مانند وضو، نماز و… تفاوت هایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی ) کتاب های مستقلّی نوشته شده که کتاب «الخلاف » مرحوم شیخ طوسی; «بحوث فی الملل و النّحل »، آیت الله جعفر سبحانی ; «الفقه المقارن للاحوال الشخصیـ[ بین المذاهب الاربعه السنیـ[ و المذهب الجعفری»، بدران ابوالعینین بدران ; و… از جمله آنهاست؛
2. اختلاف دیگر سنّی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنّت معتقدند همه صحابه عادلند. ابن حجر می گوید: اهل سنّت اجماع دارند بر اینکه همه صحابه عادلند.
امّا شیعه معتقد است در میان صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه «افّک» گواه بر این مدّعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنّی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبّت امام علی علیه السلام و بغض نسبت به آن حضرت قرار داده اند. از این رو هر کس بغض علی علیه السلام را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست.
بیان این نکته هم در اینجا قابل توجّه است که امروزه برخی از اهل سنّت، عدالت صحابه را قبول ندارند؛
3. اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است.
اهل سنّت در کنار کتاب و سنّت و اجماع، قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و… را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمرده اند که منظور از اجتهاد، عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنّت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت علیهم السلام خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله می کردند. به طور کلّی به اعتقاد شیعه امامیه, هیچ کس جز نبی اکرم صلی الله علیه و آله حقّ تشریع, تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از طریق اتّصال به منبع غیب, از احکام الهی مطّلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طبق نصّ و تصریح ایشان, ائمه علیهم السلام برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند؛ از آن جمله است، حدیث مورد اتّفاق جمیع فرق مسلمان «انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا; دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم؛ کتاب خدا و اهل بیتم، مادامی که به این دو چنگ بزنید، گمراه نخواهید شد».
البتّه اختلافات دیگری نیز در مسائل جزیی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به منابع کلامی و اعتقادی بر می گردد که توضیح داده شد.
البتّه شباهت های سنّی و شیعه زیاد است که در اصل اعتقاد به توحید، نبوّت، معاد و نیز اعتقاد به قرآن، کعبه و فروع دین، مانند وجوب نماز، روزه، زکات و. .. و نیز بسیاری از احکام و محرّمات، مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و… وحدت نظر وجود دارد؛
4. آن گونه که اشاره شد، اهل سنّت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند، در نتیجه، کلّیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزه های مذهب خود را از افراد و غیر معصوم علیه السلام گرفته اند و امّا شیعه کلّیه آموزه های دینی را از امامان معصوم علیه السلام فراگرفته اند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنّت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص متعلّق به حدّاقل، قرن بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله مثل ابوحنیفه، احمد بن حنبل، مالک، شافعی می گیرند. بنابراین از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم. ضمن اینکه در اصل توحید، نبوّت، معاد و اصل نماز، روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم؛ امّا در مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرایط نبی و مباحثی، مثل رجعت، چگونگی نماز و روزه و. .. اختلافاتی داریم؛
5. با ارتحال جانسوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی در اثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی، اختلاف های فراوانی بین مسلمانان به وجود آمد که از جمله آنها، اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبرصلی الله علیه و آله پیش از وفات آن حضرت بود؛
6. اختلاف دیگر در رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که آیا آن حضرت می میرد یا مثل حضرت عیسی علیه السلام به آسمان برده می شود که عمر بن خطّاب منکر رحلت آن حضرت بود!؛
7. اختلاف در محلّ دفن آن حضرت؛
8. اختلاف در «فدک» که متعلّق به حضرت زهرا علیها السلام بود و. .. هر کدام از اختلاف های یاد شده برای اسلام و مسلمانان زیان هایی را در بر داشت؛ ولی مهم ترین و برجسته ترین این اختلاف ها، بحث امامت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) بود که سایر اختلاف ها را تحت الشّعاع خود قرار داد.
در پایان چند عنوان کتاب برای کسب اطّلاعات بیشتر در این باره معرفی می گردند:
1. کتاب «عقاید شیعه» محمّدرضا مظفّر، ترجمه استشهادی؛
2. کتاب «اجتهاد در مقابل نصّ» از سید عبدالحسین شرف الدّین؛
3. «ملل و نحل» از جعفر سبحانی؛
4. کتاب «معالم المدرّستین» یا ترجمه آن به نام نشانه های دو مکتب از علّامه سید مرتضی عسگری.
پی نوشت ها:
1. سوره احزاب (33)، آیه 33.
2. ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 17، صص 297ـ306، دارالکتب الاسلامیه، تهران.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد