خانه » همه » مذهبی » امام حسین علیه السلام مظهر نور خدا

امام حسین علیه السلام مظهر نور خدا


امام حسین علیه السلام مظهر نور خدا

۱۳۹۳/۱۲/۰۲


۳۶۶ بازدید

چطور امام حسین علیه السلام مظهر نور خداست؟

«یُرِیدُونَ لِیُطْفُِواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» «مى خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالى که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند».

مقدمه
«نور» روشنایى است و از ویژگى هاى ذاتى آن این است که هم خودش روشن است و هم روشنى بخش دیگران است. و تاریکى ها و ظلمت ها را از بین مى برد. «ظاهرٌ فى نفسه و مظهرٌ لغیره» به همین جهت از خداوند متعال که روشنى بخش نظام هستى است و از قرآن، پیامبران و امامان که هدایت گر جامعه بشریت و روشنى بخش دل هاى مؤمنانند به «نور» تعبیر شده است. در مقابل از دشمنان بدخواه و گمراهى ها، به تاریکى و «ظلمات» تعبیر شده است که هم خودشان تاریکند و هم در پى خاموش کردن نورند.

در این میان برخى از مراتب و مظاهر نور، تمامى طول و عرض تاریخ را تحت الشعاع قرار داده و چراغ هدایت جامعه بشریتند که شخصیت امام حسین علیه السلام داراى چنین مقامى است. در مقابل برخى از ظالمان و تاریکى ها لکه ننگى در طول تاریخند که یزید و لشکریان او چهره رسواى آنند.

روایات تفسیرى
عن الحسن بن محبوب، عن محمّدبن عن الفضیل، عن أبی الحسن علیه السلام قال: سألته عن قول اللّه – تبارک و تعالى -: یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ. قال: یریدون لیطفئوا ولایة أمیر المؤنین بأفواههم .
«الْقَاسِمِ عَنْ صَالِحِ بن سَهْلٍ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فَاطِمَةُ ع فِیها مِصْباحٌ الْحَسَنُ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الْحُسَیْنُ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فَاطِمَةُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ بَیْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْیَا یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ إِبْرَاهِیمُ ع زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ لاَ یَهُودِیَّةٍ وَ لاَ نَصْرَانِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ یَکَادُ الْعِلْمُ یَنْفَجِرُ بِهَا وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ یَهْدِی اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ یَشَاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ قُلْتُ أَوْ کَظُلُماتٍ قَالَ الْأَوَّلُ وَ صَاحِبُهُ یَغْشاهُ مَوْجٌ الثَّالِثُ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ ظُلُمَاتٌ الثَّانِی بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ مُعَاوِیَةُ وَ فِتَنُ بَنِی أُمَیَّةَ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ الْمُؤمِنُ فِی ظُلْمَةِ فِتْنَتِهِمْ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ ع فَما لَهُ مِنْ نُورٍ إِمَامٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ قَالَ فِی قَوْلِهِ یَسْعى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ
أَئِمَّةُ الْمُؤمِنِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تَسْعَى بَیْنَ یَدَیِ الْمُؤمِنِینَ وَ بِأَیْمَانِهِمْ حَتَّى یُنْزِلُوهُمْ مَنَازِلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ».

تفسیر آیه
«اطفاء» مصدر فعل «یطفئوا»: به معناى خاموش کردن نور، و از بین بردن تابش آن است.
«یریدون» دلالت بر استمرار دارد و نشان از آن دارد که دشمنان و بدخواهان فعالیت مستمر براى خاموش کردن نور الهى در طول تاریخ دارند.
«لیُطفؤا» دلالت بر تأکید و شدت لجاجت و کینه بدخواهان و دشمنان دارد.
«بافواههم» خاموش کردن نور با دهان، مى تواند به دو معنا باشد:
1. دشمنان به دلیل غرور بسیار و مغرور شدن به تجهیزات فراوانشان چنین احساسى دارند که پیروان حق را با یک فوت دهان مى توانند از بین ببرند و نور خدا را خاموش کنند.
2. دشمنان و بدخواهان سعى مى کنند با تبلیغات مسموم خودشان و از طریق دهان و زبان، حق را کتمان کنند و با شایعات شخصیت اولیاى الهى را مخدوش کنند و با انحراف افکار عمومى، مردم را گمراه کنند.
ولى علیرغم توطئه دشمنان، خدا ایشان را از رسیدن به مقصدشان باز مى دارد. بلکه نور خود را تمام و دین خود را بر همه ادیان غلبه مى دهد.
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» .

تاریخ اسلام سند زنده اى است بر تحقق عینى این پیشگویى بزرگ قرآن، چرا که از نخستین روز ظهور اسلام توطئه هاى گوناگون براى نابودى آن چیده شد:
گاه از طریق استهزاء و آزار؛
گاه از طریق محاصره اقتصادى و اجتماعى؛
گاه از طریق تحمیل جنگهاى گوناگون در میدان هاى احد و احزاب و حنین و…؛
گاه از طریق توطئه هاى داخلى منافقان؛
گاه از طریق ایجاد اختلاف در میان صفوف مسلمین؛
گاه از طریق نشر فحشا و وسائل فساد اخلاق و انحراف عقیده در میان قشرهاى جوان؛
و گاه از راه هاى دیگر …
ولى همانگونه که خداوند اراده کرده است؛ این نور الهى روزبه روز در حال گسترش است و دامنه اسلام، در هر زمان نسبت به گذشته وسیع تر مى شود، و آمارها نشان مى دهد که جمعیت مسلمانان جهان على رغم تلاش هاى مشترک «صهیونیست ها» و «صلیبى ها» و «ماتریالیست هاى شرق» رو به افزایش است، آرى آنها پیوسته مى خواهند که نور خدا را خاموش سازند ولى خداوند اراده کرده است نور هدایت قرآن در سراسر جهان تجلى یابد و این یک معجزه جاودانى قرآن است.

مراتب و تجلیات نور خدا
1. نور عام؛ این مرتبه از نور، شامل تمامى موجودات جهان هستى مى شود، و هر آنچه پیدا است از نور خداوند بهره اى دارد و به عبارتى از این مرتبه نور عام، به هدایت تکوینى همه موجودات نیز یاد مى شود و مى تواند از مصادیق آیه شریفه «اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» باشد.
2. نور خاص؛ این مرتبه اختصاص به نوع بشر دارد که شامل بعثت پیامبران و نزول کتاب هاى آسمانى مى شود و از آن به هدایت تشریعى یاد مى شود «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ» .
3. نور أخص؛ این مرتبه از نور اختصاص به مؤمنان دارد و از آن به نور ایمان و تقوا و به عنوان هدایت تکوینى پاداشى یاد مى شود. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» ؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى را پیشه کنید و به پیامبرش ایمان آورید [خداوند] دو دستى از رحمتش بر شما فرو مى ریزد و براى شما نورى قرار مى دهد که راه خود را با آن بیابید و شما را مى آمرزد و [بدانید] خداوند آمرزنده مهربان است».
4. نور خاص الأخص؛ این مرتبه از نور، مظهر تمام و کمال نور الهى در عالم هستى است و مَثَل اعلى نور خداوند است که از آن به نور حقه محمدیه یاد
مى شود و مصادیق آن پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیه السلام مى باشند. «مثلُ نوره کمشکاةٍ».
چه بسا بتوان گفت بدخواهان و مفسدان در پى خاموش کردن نور الهى در مراتب مختلف آن هستند؛ از آن جهت که به طغیان، اسراف و فزون طلبى مى پردازند در حقیقت نور عام را هدف گیرى کردند و در پى آنند که رشد و آرامش طبیعت را به خاموشى کشانند.
و از آن جهت که با «زر و زور و تزویر» از رسیدن وحى و شکوفایى فطرت جلوگیرى مى کنند، در پى آنند که نور خاص الهى را خاموش سازند.
و در نهایت از جهتى که در صدد لطمه زدن به شخصیت امامان و به شهادت رساندن اهل بیتند به دنبال خاموش کردن نور خاص الاخص هستند.

مقدمه ذکر مصیبت
در سرزمین کربلا و در روز عاشورا، از یک سو تابناک ترین نور الهى تجلى کرد و از سوى دیگر شدیدترین قساوت تاریک صفتان، چهره خودش را نشان داد.
یزیدیان، فکر کردند جبهه حق بسیار اندکند و اگر مردان آنها را بکشند و خاندان آنها را به اسارت بگیرند و از شهرى به شهر دیگر حرکت دهند ترس و وحشت همه حق طلبان را خواهد گرفت و علاوه بر چنین جنایتى، با تبلیغات مسموم آنها را خارجى معرفى کردند تا افکار مردم منحرف شود. این همان توطئه دشمنان تاریک دل بود که مى خواستند با یک فوت و در یک روز نور حق را خاموش کنند.

مدعى خواست از بیخ کند ریشه ما
غافل از آن که خدا هست در اندیشه ما

اما به اراده الهى، نور حق هم چنان روشن ماند و با تمام و کمال ظاهر مى شود و خواهد شد.
بهترین قضاوت را خود تاریخ به نمایش گذاشته است که محل دفن یزید در کشور تحت حکومت او، اکنون زباله دان است در حالى که مقبره مبارکه زینب کبرى و طفل سه ساله با چند صحن و سرا، زیارتگاه دوست داران نه تنها شیعیان، که بسیارى از اهل سنت و حتى مسیحیان آن دیار است.

ذکر مصیبت حضرت زینب علیهاالسلام

سرّ نى در نینوا مى ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا مى ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیتِ لب تشنگان
در کویر تفته جا مى ماند اگر زینب نبود
ذوالجناحِ دادخواهى، بى سوار و بى لگام
در بیابان ها رها مى ماند اگر زینب نبود

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد