۱۳۹۷/۱۰/۲۸
–
۸۴۰ بازدید
باسلام،ایاتقدیرکه درشب قدرثبت شده بادعامیتواندتغیرپیداکند؟یااینکه درشب قدرهرسرنوشتی برای انسان نوشته شدتااخرعمرهمان خواهدبود؟؟
سوال از خدا، جواب از مادر این که انسان مختار است شکّی نیست ؛ شکّ در مختار بودن انسان شکّ در یکی از بدیهی ترین یافتهای انسانی است. چرا که انسان مختار بودن خود را نه از راه استدلال بلکه با علم حضوری و وجدانی ادراک می کند که خطا در آن راه ندارد. انسان همانگونه که وجود خود ، شادی خود ، غم خود ، شکّ خود ، عقل داشتن خود و امثال این امور را با یافتی درونی می یابد ، مختار بودن خود را هم به همین گونه ادراک می کند. انسان به وضوح درمی یابد که ارتعاش دست یک انسان مبتلا به پارکینسون (لرزش بی اختیاری بدن) تفاوت فاحشی دارد با لرزش دست یک هنرپیشه که نقش یک انسان مبتلا به پارکینسون را بازی می کند. همینطور می فهمد که تفاوت فراوانی است بین کسی که در خواب حرف می زند یا در خواب راه می رود با کسی که در بیداری سخن می گوید یا راه می پوید.
از طرف دیگر مختار بودن انسان ، جزء قضا و قدر الهی است ؛ یعنی خداوند متعال اراده نموده که انسان مختار باشد و کارهای واقع در محدوده ی اراده اش را با اختیار انجام دهد ؛ و اراده ی خدا حتماً تحقّق می یابد. پس محال است افعال ارادی انسان بدون اختیار خود او تحقّق یابند. بنا بر این شکّی نیست که تقدیرات شب قدر نمی تواند در مقابل اختیار انسان قرار گیرد.
پس آنچه در شب قدر نوشته می شود ، این نیست که هر کسی چه خواهد کرد ؛ بلکه این است که او با چه اموری مواجه خواهد شد. به عبارت ساده تر آنچه در شب قدر نوشته می شود ، سوالات امتحانی است نه پاسخهای آنها. پاسخها را خود شخص باید بدهد تا آینده ی او ساخته شود. ولی شکّی نیست که آینده ی او متناسب با آن سوالات امتحانی مقدّر شده ، شکل خواهد گرفت. برای مثال ، در شب قدر مقدّر می شود که فلان شخص در فلان زمان پول هنگفتی پیدا کند ، امّا اینکه این شخص در مقابل این حادثه چه عکس العملی نشان خواهد داد ، با خود اوست. کما اینکه برای شخص دیگری مقدّر شده همان پول هنگفت را گم کند ؛ و عکس العمل او در مقابل این حادثه نیز شکل دهنده ی وجود اوست. و در این میان کار دین و شریعت این است که نحوه ی پاسخگویی به این سوالات را تعلیم می دهد. پس هر حادثه ای که برای ما رخ می دهد ، مثل سلامتی یا بیماری ، فقیر شدن یا ثروتمند شدن ، قبولی در کنکور یا رد شدن در آن و … ، همگی سوالات امتحانی هستند که در شب قدر برای ما رقم خورده است ؛ و نحوه ی پاسخگویی ما به این حوادث ، شکل دهنده ی وجود برزخی و اخروی ما خواهد بود. بر این اساس دنیا سراسر امتحان می باشد و هیچ امری در دنیا نیست که خارج از مدار امتحان الهی قرار گیرد.
امّا اینکه فرموده اند با دعا و عبادت سعی کنید تقدیرات شب قدر را به نفع خود تغییر دهید ، منظور این است که ارتباط معنوی انسان با عالم غیب باعث می شود که سوالات امتحانی مفیدتر و تکامل بخش تری برای او طرح گردد ؛ یا سوالی که از سنخ بلای دنیوی است با سوالی دیگر از سنخ نعمت دنیایی جایگزین گردد. برای مثال اگر مقدّر است که کسی با بچّه دار نشدن امتحان شود ، ممکن است با دعا و عبادت ، شکل امتحان او عوض شود و با بچّه دار شدن امتحان گردد.
امّا اینکه آیا می توان تقدیرات شب قدر را بعد از شب قدر تغییر داد یا نه؟ در روایات ذکر شده که تنها در روز عرفه و در سرزمین عرفه چنین امکانی وجود دارد. سرّ این مطلب نیز آن است که امام زمان عجل الله فرجه الشریف همیشه در آن روز در سرزمین عرفات شرف حضور دارند. و صاحب قدر ، امام معصوم می باشد.
البته طبق روایات شکّی نیست در هر زمانی با دعا و صدقه و نذر و قربانی و دیگر خیرات می توان مسیر تقدیرات را عوض نمود. لکن باید توجّه داشت که خود این امکان تغییر نیز در تقدیرات شب قدر مقدّر شده است. یعنی در تقدیرات آن شب ، اجرای برخی تقدیرات مشروط به اموری مثل دعا و صدقه و … شده است. لذا اگر شخص آن شرط را به جا آورد مشروط نیز محقّق می شود و الّا محقّق نمی شود. همچنین ظهور برخی سوالات مشروط به جواب سوال یا سوالات دیگر می باشد. مثلاً خداوند متعال برای کسی تقدیر می کند که او پولی پیدا کند ؛ آنگاه تقدیر می کند که اگر او پول پیدا شده را به صاحبش برگرداند ، با بچّه دار شدن امتحان شود و اگر پول را به صاحبش نداد ، با بچّه دار نشدن امتحان گردد. پس اینکه ما به امتحانات الهی چگونه پاسخ دهیم ، در نوع سوالات امتحانات بعدی مؤثّر می باشند ؛ و همه ی این برنامه ی بی نهایت پیچیده در شب قدر معیّن و به امام زمان عجل الله فرجه الشریف تحویل می گردد.
خداوند متعال ، دعا ، صدقه ، صله ی رحم ، تلاش و کوشش انسان و … را نیز علل ناقصه ی برخی امور مادّی قرار داده است ؛ یعنی خداوند متعال اراده نموده که این گونه افعال اختیاری انسانها ، جزئی از علّت تامّه ی برخی امور باشند.
مثلا اگر قبولی کسی در امتحان دارای سه علت ناقصه باشد مثل خوب درس خواندن ، شرکت در امتحان و طلب قبولی از خدا ، و آن کس دو علّت اوّل را فراهم نماید ولی دعا نکند ، رد شدن او حتمی می شود؛ چون علّت رد شدن او فراهم است. پس ردّی او در این حال قضاء حتمی خداست. ولی اگر این شخص دعا کند، این قضاء حتمی برمی گردد و قبولی او حتمی می شود ؛ که آن نیز قضاء دیگر خداست. بنا براین ، آنجا که دعا یا صدقه یا نذر و امثال آنها جزء علّت تحقّق امری هستند، اگر علل دیگر آن فراهم باشند و دعا یا صدقه یا نذر و … هم به آنها ملحق شود ، آن امر محقق می گردد ؛ و اگر در این صورت دعا یا صدقه یا نذر و … به آن علل ملحق نگردد ، آن امر هم محقق نمی شود. امّا اگر در امری، دعا یا صدقه یا نذر و … ، جزء علل نباشد ، در آن صورت دعا یا صدقه یا نذر و … تأثیری در قضاء آن امر نخواهند داشت. همچنین آنجا که فقط دعا یا صدقه یا نذر خود شخص جزء علل یک چیز است نه دعا یا صدقه ی دیگران ، در آن موارد نیز تنها دعا یا صدقه یا نذر خود شخص مؤثر خواهد بود نه دعا یا صدقه یا نذر دیگری. البته در موردی هم که دعا یا صدقه یا نذر و … جزء علّت مقصود نیستند باز مطلوبیّت دارند. چرا که دعا یا صدقه به تنهایی نیز علل اموری در وجود آدمی هستند. برای مثال باعث غلبه بر نفس یا لطافت باطن می شوند. و اساساً دعا یا صدقه و امثال این امور از همین راه است که علل امور دیگر نیز واقع می شوند ؛ یعنی یا موجب ایجاد قابلیّت در شخص شده علّت قابلی را مهیّا می کنند یا باعث ترقّی وجود شخص شده وجود ملکوتی او را در سلسله ی علل امور قرار می دهند ، یا باعث مسانخت او با ملائکه شده از قوای آنها برای رسیدن به مقصود مدد می جویند.
از طرف دیگر مختار بودن انسان ، جزء قضا و قدر الهی است ؛ یعنی خداوند متعال اراده نموده که انسان مختار باشد و کارهای واقع در محدوده ی اراده اش را با اختیار انجام دهد ؛ و اراده ی خدا حتماً تحقّق می یابد. پس محال است افعال ارادی انسان بدون اختیار خود او تحقّق یابند. بنا بر این شکّی نیست که تقدیرات شب قدر نمی تواند در مقابل اختیار انسان قرار گیرد.
پس آنچه در شب قدر نوشته می شود ، این نیست که هر کسی چه خواهد کرد ؛ بلکه این است که او با چه اموری مواجه خواهد شد. به عبارت ساده تر آنچه در شب قدر نوشته می شود ، سوالات امتحانی است نه پاسخهای آنها. پاسخها را خود شخص باید بدهد تا آینده ی او ساخته شود. ولی شکّی نیست که آینده ی او متناسب با آن سوالات امتحانی مقدّر شده ، شکل خواهد گرفت. برای مثال ، در شب قدر مقدّر می شود که فلان شخص در فلان زمان پول هنگفتی پیدا کند ، امّا اینکه این شخص در مقابل این حادثه چه عکس العملی نشان خواهد داد ، با خود اوست. کما اینکه برای شخص دیگری مقدّر شده همان پول هنگفت را گم کند ؛ و عکس العمل او در مقابل این حادثه نیز شکل دهنده ی وجود اوست. و در این میان کار دین و شریعت این است که نحوه ی پاسخگویی به این سوالات را تعلیم می دهد. پس هر حادثه ای که برای ما رخ می دهد ، مثل سلامتی یا بیماری ، فقیر شدن یا ثروتمند شدن ، قبولی در کنکور یا رد شدن در آن و … ، همگی سوالات امتحانی هستند که در شب قدر برای ما رقم خورده است ؛ و نحوه ی پاسخگویی ما به این حوادث ، شکل دهنده ی وجود برزخی و اخروی ما خواهد بود. بر این اساس دنیا سراسر امتحان می باشد و هیچ امری در دنیا نیست که خارج از مدار امتحان الهی قرار گیرد.
امّا اینکه فرموده اند با دعا و عبادت سعی کنید تقدیرات شب قدر را به نفع خود تغییر دهید ، منظور این است که ارتباط معنوی انسان با عالم غیب باعث می شود که سوالات امتحانی مفیدتر و تکامل بخش تری برای او طرح گردد ؛ یا سوالی که از سنخ بلای دنیوی است با سوالی دیگر از سنخ نعمت دنیایی جایگزین گردد. برای مثال اگر مقدّر است که کسی با بچّه دار نشدن امتحان شود ، ممکن است با دعا و عبادت ، شکل امتحان او عوض شود و با بچّه دار شدن امتحان گردد.
امّا اینکه آیا می توان تقدیرات شب قدر را بعد از شب قدر تغییر داد یا نه؟ در روایات ذکر شده که تنها در روز عرفه و در سرزمین عرفه چنین امکانی وجود دارد. سرّ این مطلب نیز آن است که امام زمان عجل الله فرجه الشریف همیشه در آن روز در سرزمین عرفات شرف حضور دارند. و صاحب قدر ، امام معصوم می باشد.
البته طبق روایات شکّی نیست در هر زمانی با دعا و صدقه و نذر و قربانی و دیگر خیرات می توان مسیر تقدیرات را عوض نمود. لکن باید توجّه داشت که خود این امکان تغییر نیز در تقدیرات شب قدر مقدّر شده است. یعنی در تقدیرات آن شب ، اجرای برخی تقدیرات مشروط به اموری مثل دعا و صدقه و … شده است. لذا اگر شخص آن شرط را به جا آورد مشروط نیز محقّق می شود و الّا محقّق نمی شود. همچنین ظهور برخی سوالات مشروط به جواب سوال یا سوالات دیگر می باشد. مثلاً خداوند متعال برای کسی تقدیر می کند که او پولی پیدا کند ؛ آنگاه تقدیر می کند که اگر او پول پیدا شده را به صاحبش برگرداند ، با بچّه دار شدن امتحان شود و اگر پول را به صاحبش نداد ، با بچّه دار نشدن امتحان گردد. پس اینکه ما به امتحانات الهی چگونه پاسخ دهیم ، در نوع سوالات امتحانات بعدی مؤثّر می باشند ؛ و همه ی این برنامه ی بی نهایت پیچیده در شب قدر معیّن و به امام زمان عجل الله فرجه الشریف تحویل می گردد.
خداوند متعال ، دعا ، صدقه ، صله ی رحم ، تلاش و کوشش انسان و … را نیز علل ناقصه ی برخی امور مادّی قرار داده است ؛ یعنی خداوند متعال اراده نموده که این گونه افعال اختیاری انسانها ، جزئی از علّت تامّه ی برخی امور باشند.
مثلا اگر قبولی کسی در امتحان دارای سه علت ناقصه باشد مثل خوب درس خواندن ، شرکت در امتحان و طلب قبولی از خدا ، و آن کس دو علّت اوّل را فراهم نماید ولی دعا نکند ، رد شدن او حتمی می شود؛ چون علّت رد شدن او فراهم است. پس ردّی او در این حال قضاء حتمی خداست. ولی اگر این شخص دعا کند، این قضاء حتمی برمی گردد و قبولی او حتمی می شود ؛ که آن نیز قضاء دیگر خداست. بنا براین ، آنجا که دعا یا صدقه یا نذر و امثال آنها جزء علّت تحقّق امری هستند، اگر علل دیگر آن فراهم باشند و دعا یا صدقه یا نذر و … هم به آنها ملحق شود ، آن امر محقق می گردد ؛ و اگر در این صورت دعا یا صدقه یا نذر و … به آن علل ملحق نگردد ، آن امر هم محقق نمی شود. امّا اگر در امری، دعا یا صدقه یا نذر و … ، جزء علل نباشد ، در آن صورت دعا یا صدقه یا نذر و … تأثیری در قضاء آن امر نخواهند داشت. همچنین آنجا که فقط دعا یا صدقه یا نذر خود شخص جزء علل یک چیز است نه دعا یا صدقه ی دیگران ، در آن موارد نیز تنها دعا یا صدقه یا نذر خود شخص مؤثر خواهد بود نه دعا یا صدقه یا نذر دیگری. البته در موردی هم که دعا یا صدقه یا نذر و … جزء علّت مقصود نیستند باز مطلوبیّت دارند. چرا که دعا یا صدقه به تنهایی نیز علل اموری در وجود آدمی هستند. برای مثال باعث غلبه بر نفس یا لطافت باطن می شوند. و اساساً دعا یا صدقه و امثال این امور از همین راه است که علل امور دیگر نیز واقع می شوند ؛ یعنی یا موجب ایجاد قابلیّت در شخص شده علّت قابلی را مهیّا می کنند یا باعث ترقّی وجود شخص شده وجود ملکوتی او را در سلسله ی علل امور قرار می دهند ، یا باعث مسانخت او با ملائکه شده از قوای آنها برای رسیدن به مقصود مدد می جویند.