انقلاب ایران زنگ بیداری برای قیام حضرت حجت(ع)
۱۳۹۲/۱۱/۲۰
–
۴۵ بازدید
‘انقلاب و انتظار’؛
انقلاب ایران زنگ بیداری برای قیام حضرت حجت(ع)
انقلاب اسلامی ایران زنگ بیدارباشی است برای تحول بزرگی که جهان، قرن ها در انتظار تحقق آن است؛ تحول بزرگی که به حاکمیت استکبار پایان می دهد و بساط ظلم و بی عدالتی را از پهنه گیتی برمی چیند.
خبرگزاری شبستان: انقلاب ما ((انفجاری عظیم))۱، ((اعجاز بزرگ قرن))۲، ((مائد بزرگ آسمانی))۳، ((نصرت اعجازآمیز اسلام بر کفر))۴، ((تحف خدای تبارک و تعالی از عالم بالا))۵ و ((جرقه و بارق الهی))۶ است.
انقلاب ایران زنگ بیداری برای قیام حضرت حجت(ع)
انقلاب اسلامی ایران زنگ بیدارباشی است برای تحول بزرگی که جهان، قرن ها در انتظار تحقق آن است؛ تحول بزرگی که به حاکمیت استکبار پایان می دهد و بساط ظلم و بی عدالتی را از پهنه گیتی برمی چیند.
خبرگزاری شبستان: انقلاب ما ((انفجاری عظیم))1، ((اعجاز بزرگ قرن))2، ((مائد بزرگ آسمانی))3، ((نصرت اعجازآمیز اسلام بر کفر))4، ((تحف خدای تبارک و تعالی از عالم بالا))5 و ((جرقه و بارق الهی))6 است.
انقلاب ما ((اسلامی))7، ((شکوهمند))8، ((بزرگ))9، ((بینظیر))10، ((نمونه))11، ((منحصر به فرد))12، ((متکی به معنویات و خدا))13، ((بدون اتکا به شرق و غرب))14، ((الگویی برای ملتهای دربند))15و ((در اوج قله عزت و شرافت، مشعلدار هدایت نسلهای تشنه))16 است.
انقلاب ما ((انقلاب زاغهنشینان و حاشیهنشینان و محرومان))17، ((جوشنده از متن ملت))18، ((برخاسته از فطرت مردم))19، ((بهترین و بزرگترین انقلابها))20، ((با کمترین ضایعه و بزرگترین دستاورد))21و ((ضربهای بر پیکر جهانخواران بینالمللی))22 است.
انقلاب ما ((معجزه بزرگ و مصداقی از نصرت الهی))23، ((استثنایی))24، ((مترقیترین))25، ((شکننده حریم دروغین قدرتها و قلدرها))26، ((عامل خود باروی))27، ((و شخصیت و عزت ملت ایران))28، ((منشاء تحول عظیم در دنیا))29 و ((زنده کننده دنیای اسلام))30 است.
انقلاب ما ((چشم امید میلیونها مسلمان و غیرمسلمان))31، (( آغازگر حاکمیت ارزشهای معنوی))32، ((باعث افتخار مسلمانان))33، ((با خدمات غیر قابل احصاء))34 و ((عامل هویت ما))35 است.
انقلاب ما ((متکی به اعتقاد دینی و ایمان اسلامی))36، ((توجه دهنده دلهای مردم به خدا))37، ((محصول قرنها تلاش مخلصانه علمای شیعی و حضورشان در صحنههای حساس))38 و ((دستاورد خون شهیدان))39 است.
انقلاب ما، بارش رحمت خاصه الهی در فصل عطشناک تاریخ و فروغ خورشید مهدوی در عصر انجماد و فسردن است.
انقلاب ما، طلایه دار عصری است که به نام خدا شکل گرفته است و بنیاد همه مکتب ها و ایسم های غیر الهی را، از اومانیسم گرفته تا سکولاریسم و لیبرالیسم، درهم ریخته است.
انقلاب ما، همه مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جهان را به چالش کشیده است و آغازگر گفتمانی جدید در عرصه فرهنگ و سیاست است.
انقلاب ما، زنگ بیدارباشی است برای تحول بزرگی که جهان، قرنها در انتظار تحقق آن است؛ تحول بزرگی که به حاکمیت کفر و استکبار پایان می دهد و بساط ظلم و بی عدالتی را از پهنه گیتی برمی چیند.
انقلاب ما با تکیه بر عنصر رهبری، نایب امام زمان (عج)، در میان نظام های شرق و غرب، جبهه دیگری را گشوده و راه سوم و الگوی جدیدی را فراروی انسان معاصر نهاده است.
انقلاب ما به گفته معمار کبیر انقلاب، امام راحل و برخی شنیدههای موثق، از الطاف امام عصر(عج) است:
((این من نبودم که به واسطه من پیروزی را به دست آوردید. خدای تبارک و تعالی در سایه امام زمان (سلام الله علیه) ما را پیروز کرد… چه شد که پس از مدت کمی این تحول پیدا شد؟ سابق همه چیز ما را می بردند و ما نفس نمی کشیدیم. سابق جوانهای ما را در زندان زجر می دادند و اعدام میکردند و ما قدرت حرکت نداشتیم. سابق چپاولگران همه چیز ما را چپاول می کردند و ما نفس نمی کشیدیم. چه شد که این ملت همچو متحول شد؟ جز عنایت خدا چه بود؟! … این دست غیبی بود که این تحول را پیش آورد.))40
((این حقیقتی است که باید اعتراف کرد قلع? محکمی بود که احتمال فتح آن نمی شد. ملت با نداشتن هیچ ابزار و ساز و سلاح در مملکت، بر ابر قدرتها و ابرقدرت شیطانی که تا دندان مسلح بودند غلبه کرد. ولکن این من نبودم که این غلبه را نصیب شما کردم. این خدای تبارک و تعالی بوده… یک کشور سی و چند میلیونی با این اختلاف گروهها، با اختلاف آمال و آرزوها، با اختلاف فهم و شعور، آنها همه مجتمع شدند و همه با هم دست به دست هم دادند و یک مطلب را خواستند؛ این نیست الا اینکه دست غیبی در کار است. خدای تبارک و تعالی به وسیل? امام زمان سلام الله علیه]این تحول را در زندگی مردم پدید آورد].))41
مرحوم حجت الاسلام سیدمحمد کوثری(ره) نقل می نماید: یک روز من در منزل آقای آیت الله فاضل لنکرانی، از استادان حوزه علمیه قم بودم و یکی از فضلای مشهد آنجا بودند. ایشان به نقل از یکی از دوستانشان نقل کردند که در نجف اشرف در خدمت امام بودیم و صحبت از ایران به میان آمد. من گفتم این چه فرمایشهایی است که در مورد بیرون کردن شاه از ایران می فرمایید؟ یک مستأجر را نمی شود از خانه بیرون کرد، آن وقت شما می خواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟ امام سکوت کردند. من فکر کردم شاید عرض مرا نشنیدهاند. سخنم را تکرار کردم.
امام برآشفتند و فرمودند: فلانی چه می گویی؟ مگر حضرت بقیةالله صلوات الله علیه به من (نستجیربالله) خلاف می فرماید؟! شاه باید برود.
و همان هم شد و شاه از مملکت بیرون رفت. می بینم که ایشان چنین پیوندی با حضرت بقیةالله(عج) داشتند.42
22 بهمن 57 یومالله بود. واقعا ما در معرض کشته شدن بودیم. فقط ندای ولی عصر(عج) به داد ما رسید. فردی که الان زنده است، پیام برد به دبیرستان علوی. (خدمت امام امت) گفت: حضرت مهدی(عج) می فرماید: در خانه نمانید. اگر ماندید، کشته می شوید. لذا امام خیلی محکم فرمود: در خانه نمانید. آقای طالقانی به امام عرض کرد: آقا! مردم را درو می کنند. اینها عصبانی هستند، آخرِ کارشان است.
امام فرمود: باید بیرون بریزند. ایشان (آقای طالقانی) خیلی اصرار کرد. امام فرمود: اگر پیام از جای دیگری باشد، باز [بر] سر حرف خود ایستاده اید؟ (آقای طالقانی) گفت: چَشم، تسلیم هستم. لذا 22 بهمن یومالله است.43 و 44
انقلاب ما، همچنان که از الطاف امام عصر(عج) است، به شهادت دستاوردهای عظیم آن و اینکه آفتاب آمد دلیل آفتاب، زمینه ساز حکومت آن حضرت و متصل به قیام او نیز خواهد بود. انشاءالله. علاوه بر آنچه که ما خود شاهد آنیم، برخی از روایات و سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان نیز، گواه این حقیقت روشن است:
رسول اکرم(ص) می فرماید:
((یخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَیوَطِّئونَ لِلمَهدی سُلطانَه)).45
مردمی از شرق قیام می کنند و زمینه را برای حرکت جهانی مهدی[عج] فراهم می سازند.
امام باقر(ع) می فرماید: کَانّی بِقَومٍ قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ یطلُبونَ الحَقَّ فَلایعطُونَهُ ثُمَّ یطلُبونَهُ فَلایعطُونَهُ فَاِذا رَأوا ذلِکَ وَضَعُوا سُیوفَهُم عَلی عَواتِقِهِم فَیعطونَ ما سَألوا فَلا یقبَلونَه حَتّی یقُومُوا وَ لایدفَعونَها إِلا إِلی صاحِبِکُم، قَتلاهُم شُهَداءُ أما إِنّی لَو أدرَکتُ ذلِکَ لَاستَبقَیتُ نَفسی لِصاحِبِ هذَاالاَمرِ.46
گویا می بینم مردمی در شرق قیام کرده، حق را طلب می کنند، ولی به آنان نمی دهند. دوباره حق را می طلبند، به آنان داده نمی شود. وقتی اوضاع را چنین دیدند شمشیرهای خود را بر شانه ها می گذارند، پس آنگاه حاضر میشوند که حق آنان را بدهند، اما آنان دیگر قبول نمی کنند تا اینکه قیام می کنند و [حکومت تشکیل می دهند و] آن [حکومت] را جز به صاحب شما [امام زمان (عج)] تحویل نمی دهند. کشته های آنها شهید به شمار می روند. آگاه باشید! اگر من آن زمان را درک کنم، خود را برای صاحب این امر نگاه میدارم.
امام صادق (ع) نیز می فرماید:
سَتَخلُو کُوفَهُ مِنَ المُؤمِنینَ، وَ یأزِرُ عَنهَا العِلمُ کَما تَأزِرُ الحی?ُ فی جُحرِها. ثُمَّ یظهَرُ العِلمُ بِبَلدَ?ٍ یقالُ لَها قُم، وَ تَصیرُ مَعدِناً لِلعِلمِ وَالفَضلِ حَتّی لایبقی فِی الأَرضِ مُستَضعَفٌ فِیالدِّینِ حَتَّی المُخَدَّرات فِی الحِجال وَ ذلکَ عندَ قُربِ ظُهُورِ قائِمِنا، فَیجعَلُ اللهُ قُم وَ اَهلَهُ قائِمینَ مَقامَ الحُجَّ?ِ وَ لَولا ذلِک لَساخَتِ الاَرضُ بِاَهلِها وَ لَم یبقَ فِی الاَرضِ حُجَّ?ٌ، فَیفیضُ العِلمُ مِنهُ اِلی سائِرِ البِلادِ فِی المَشرِقِ وَالمَغرِبِ فَیتِمُّ حُجَّ?َ اللهِ عَلَی الخَلقِ، حَتّی لایبقی اَحَدٌ عَلَی الاَرضِ لَم یبلُغ اِلَیهِ الدّینُ وَالعِلمُ، ثُمَّ یظهَرُ القائِمُ (عج).47
به زودی کوفه از مؤمنان خالی می شود، و علم از آن می گریزد و پنهان می شود،
آنگونه که مار در سوراخش پنهان می گردد. سپس علم در شهری به نام قم ظاهر می گردد و شهر قم کانون علم و فضل می شود، و چنان دنیا را به حقایق آشنا می سازد که در روی زمین مستضعفی در دین باقی نماند، حتی زنان در پرده، و چنین زمانی نزدیک ظهور قائم آل محمد(ص) است. سپس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجت خدا قرار می دهد، که اگر چنین نشود زمین اهل خودش را فرو می برد و حجتی باقی نمی ماند. آنگاه علم (علوم اسلامی) از قم به تمام دنیا می رسد و مشرق و مغرب عالم را فرا می گیرد و حجت خدا بر خلق تمام می گردد، زیرا در تمام روی کره زمین کسی باقی نمی ماند که دین و علم به او ابلاغ نشده باشد. آنگاه امام زمان(ع) ظاهر می شود.
((انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهانی اسلام به پرچمداری حضرت حجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.))48
((امیدوارم که این انقلاب، یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه برای ظهور بقیه الله (ارواحنا له الفداء) باشد.))49
((انشاءالله اسلام را آنطور که هست در این مملکت پیاده کنیم… و مقدمه باشد برای ظهور ولیعصر (ارواحنا له الفداء).))50
((امید است که این انقلاب، جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا لمقدمه الفداء) منتهی شود.))51
((دست عنایت خدای تبارک و تعالی بر سر این ملت کشیده شده است و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکی از علایم ظهور بقی?الله (ارواحنا فداه) است.))52
((من امیدوارم که ما به مطلوب حقیقی برسیم و متصل بشود این نهضت به نهضت بزرگ اسلامی و آن نهضت ولی عصر (عج) است.))53
((ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی
می شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران، خاتمه می دهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی، مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان (ارواحنا فداه) هموار می کنیم.))54
((همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه شود.))55
((با اتّکال به خدای تبارک و تعالی و پشتیبانی صاحب این کشور، امام زمان(ع) این مقصد را به آخر برسانید و خواهید رسانید.))56
((خداوند همه ما را از این قیدهای شیطانی رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهی [جمهوری اسلامی] را به سر منزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت، حضرت مهدی موعود (ارواحنا لمقدمه الفداء) رد کنیم.))57
((ما امروز دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش می بینیم و جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیکتر می نماید. گویی جهان مهیا می شود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان.))58
((سلام بر ملت بزرگ ایران که با فداکاری و ایثار و شهادت، راه ظهورش را هموار می کنند.))59
((من امیدوارم که این کشور با همین قدرت که تا اینجا آمده است و با همین تعهد و با همین بیداری که از اوّل قیام کرده است و تا اینجا رسانده است، باقی باشد این نهضت و این انقلاب و قیام تا صاحب اصلی انشاءالله بیاید و ما و شما و ملت ما، امانت را به او تسلیم کنیم.))60
((بار الها! … عاجزانه از مقام مقدس تو میخواهیم… ملت عزیز ایران را در پیشبرد جمهوری اسلامی و سرکوب منحرفان و مخالفان با اسلام و پیروان آن مصممتر فرمایی، تا این انقلاب را به انقلاب جهانی مهدی موعود (ارواحنافداه) ادامه دهند.))61
روز نوزدهم بهمن 57، انبوهی از بچههای نیروی هوایی با هماهنگی قبلی در خیابان ایران جمع شدند و لباسهای نظامی خود را که درون ساکهایشان بود، به مدرسه رفاه بردند و آنها را پوشیدند تا با لباس فرم نظامی به دیدار امام برسند. در این هنگام شخصی خودش را به من معرفی کرد و اصرار کرد که از مراسم عکس بگیرد. ما هم موافقت کردیم مشروط برآنکه از پشت سر نیروها عکس بگیرد. پس از آمادگی افراد، امام از پنجره مدرسه ظاهر شد و عدهای اشک می ریختند، عدهای صلوات فرستادند که ناگهان برادر نورشاهی، فرمان از جلو نظام و خبردار داد که همه یکصدا فریاد زدند:
ما همه سرباز توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی
عکس تاریخی هم در همان لحظه گرفته شد که همان روز در روزنامه کیهان چاپ شد و رژیم را به دستپاچگی واداشت.
امام در آن روز فرمود: ((درود بر شما سربازان امام عصر(ع)… از امروز در خدمت امام عصر(عج) و در خدمت قرآن کریم هستید…))62
((ما به زمان ظهور امام زمان(ارواحنا فداه) این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شدهایم؛ زیرا معرفت ها پیشرفت کرده است.))63
((نخستین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملتهای مسلمان به عهد مهدی موعود(عج) به وسیله ملت ایران برداشته شده است.))64
((انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان(عج) برای تأمین آن هدف مبعوث می شود و ظاهر می شود، یک مقدمه لازم ویک گام بزرگ بوده] است[. ما اگر این گام بزرگ را بر نمی داشتیم یقینا ظهور ولی عصر(عج) به عقب می افتاد. شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیدید، بدانید و شما ای امام بزرگوار امت! بدانید – که بهتر از ما می دانید- شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سرمنزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر(ع) شدید. شما یک قدم این بار را به منزل نزدیک تر کردید.))65
*آیت الله خرازی می گوید: ((یکی از دوستان به نقل از عدهای از دوستان موثقش فرمود: ما در حدود سالهای 42 و 43 که امام (ره) در تبعید بودند، خدمت مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ عباس تهرانی رسیدیم و در مورد امام(ره) با ایشان صحبت کردیم. ایشان فرمودند:
آیت الله خمینی به وطن باز می گردد و پیش از برگشتن، شاه را از مملکت بیرون می کند و پس از برگشتن خود، حکومت اسلامی تشکیل میدهد و بالاخره حکومت او به قیام حضرت مهدی (ارواحنا فداه) متصل می شود.66))
* مرحوم حجت الاسلام محمد دشتی میگوید: ((در روزهای بسیار سخت و اندوهباری که حضرت امام خمینی(ره) از عراق بیرون رفتند و کویت با اقامت امام موافقت نکرد و همه عاشقان نگران بودند که امام به کجا می رود و چرا یک میلیارد مسلمان آن چنان وابسته و خود فروختهاند که قدرت پناه دادن به یک رهبر اسلامی را ندارند، یکی از علمای عارف و اهل بصیرت و مکاشفه به منزل قبلی امام خدمت آیت الله پسندیده (ره) برادر بزرگ امام آمد و فرمود: نگران نباشید، آسیبی به آقای خمینی نمی رسد و ایشان وارد ایران شده، حکومت اسلامی تشکیل می دهد و تا سالها آن را شخصاً اداره می فرماید و پس از ایشان تا سالها، ایرانیان حکومت اسلامی را تداوم می دهند؛ آنگاه حضرت مهدی(عج) ظهور خواهند کرد.))67
* آقای علی محمد بشارتی ـ وزیر پیشین کشور ـ نقل می کرد که: در تابستان سال 1358، هنگامی که مسؤول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی داشتیم که: آقای … در مشهد گفته است: ((من بالاخره علیه امام اعلام جنگ می کنم.))
من خدمت امام رسیدم و ضمن ارائه گزارش، خبر مذکور را هم گفتم. ایشان سرش پایین بود و گوش می داد، این جمله را که گفتم سر بلند کرد و فرمود:
((اینها چه می گویند، پیروزی ما را خدا تضمین کرده است. ما موفق می شویم، در اینجا حکومت اسلامی تشکیل می دهیم و پرچم را به صاحب پرچم می سپاریم.))
پرسیدم: خودتان؟
امام سکوت کردند و جواب ندادند.68
* آیت الله سید احمد نجفی از قول پدر زن خود آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی، داستان ملاقات مرحوم امام راحل را با مرحوم آیت الله قاضی (استاد اخلاق و عرفان بزرگانی مانند علامه طباطبائی، آیت الله میلانی و آیت الله بهجت) به طور مفصل نقل می کند و در قسمتی از آن اشارهای دارد به اینکه مرحوم قاضی پس از مدتی سکوت طولانی، از یکی از شاگردان خود می خواهد که کتابی را از کتابخانه بردارد و آنرا باز کند و بخواند. در آن کتاب شگفت که به اقرار آن شاگرد، پیشتر از آن در آن کتابخانه نبوده و بعدها هم هرگز دیده نشده، تمام حوادثی که در آینده بر امام راحل و کشور ایران خواهد گذشت، در قالب حکایتی آورده شده بود. در بخشی از آن حکایت چنین آمده است: ((… این عالم [امام خمینی ره] به مملکت خود وارد شد و آن سلطان فرار کرد و در خارج از مملکت خود از دنیا رفت و زمام آن مملکت به دست آن عالم جلیلالقدر افتاد و به تدریج به مدینه فاضلهای تبدیل شد و دیگر فساد تا ظهور حضرت بقی?الله به آن راه نخواهد یافت.))69
* آقای عسکراولادی در خاطرات خود از امام راحل می گوید:
اسفندماه سال 41 بود. آن شب ساعت ده و نیم، هر چند وقت ملاقات گذشته بود، اجازه فرمودند که به خدمتشان برسم. از تهران تا قم مرا تعقیب کرده بودند. مرا می گرفتند مهم نبود، نام و هویت چهل نفر از دوستان مبارزم در کشوی میزم بود. وانگهی، همسرم که بیمار بود، از من خبری نداشت.
حضرت امام (قده) از ماجرا که آگاه شدند، فرمودند: ((عجب! پس شما نمی دانید ما به کجا می خواهیم برویم؟)) مقداری از وجوهات را که پیش من بود، تقدیم کردم. چند تا نامه هم از دانشجویان داخل و خارج رسیده بود که چندتایش را من خواندم و چندتایش را هم خودشان خواندند.
بعد فرمودند: ((ببینید! به رغم گلهگزاری برخی از آقایان که می گویند مردم حاضر در صحنه نیستند، این جوانان ما را زرق و برق فرنگ نگرفته، اینها به فکر اسلام عزیز هستند… باید این را به آقایان گفت.))
درباره تعدادی از نامهها هم که از اداره های دولتی و ارتشیها رسیده بود، فرمودند: ((هر کدام از اینها را اگر بگیرند، بین سه تا ده سال محکوم می کنند. باید به آقایان گفت که مردم هستند و خطرپذیرند و مجاهده میکنند.))
عرض کردم: ((وقتی محمدرضای خائن از قم برگشت، دستور داد که برای شما کیفرخواست صادر کردند… اینها می خواهند شما را دستگیر کنند!))
فرمودند: ((ثمّ ماذا… که چه؟)) عرض کردم: ((زبانم لال، ممکن است برای شما اعدام را در نظر بگیرند!))
فرمودند: ((عجب! من فکر می کنم ده تا مثل من توی قم باید آماده شهادت باشیم تا ماسک از چهره کریه او کنار زده شود! شما از بابت من یکی ناراحتاید؟ … اگر من را گرفتند، داد بزنید! اگر محاکمه کردند، فریاد بزنید! اگر خون من لایق شهادت باشد، بزرگترین سرمایه برای شماست. از سرمایه می ترسید؟))بعد در حالی که هیجان زده شده بودم، فرمودند: ((از
اینجا که رفتید، به برادرانمان بگویید حداقل مبارزه ما سی سال است. هر کس می تواند بماند، و هر کس نمی تواند، در کناری باشد و وظایفی که می تواند، انجام دهد!)) بعد فرمودند: ((خیال نکنید که بعد از سیسال، ایران را اسلامی کردهایم یا دنیای اسلام را نجات دادهایم. خیال نکنید که ما در ظرف سیسال همهمان زنده می مانیم… ممکن است که ما در درگیری با کفار بینالمللی بکشیم و کشته شویم.))بعد از آن مکثی کردند و فرمودند: ((شما بدانید که مبارزه ما سه مرحله دارد: اوّل، اسلامی کردن ایران، دوم، اسلامی شدن کشورهای اسلامی، سوم، اسلامی شدن جهان. آن روز است که به مولا عرض میکنیم: مولا! جهان منتظر قدوم مبارک شماست))70.
پی نوشت ها:
1. صحیفه امام، ج 15، ص 62.
2. همان، ج 14، ص77.
3. همان. ج 14، ص77.
4. همان، ج12، ص 146.
5. همان، ج6، ص 230.
6. همان ، ج 15، ص 62.
7. همان، ج 11، ص 521.
8. همان، ج 16، ص 55.
9. همان، ج 11، ص 323.
10. همان، ج 11، ص 145.
11. همان، ج 10، ص 422.
12. همان، ج 15، ص 329.
13. همان، ج 15، ص 307.
14. همان، ج 19، ص 54.
15. همان، ج 17، ص 330.
16. همان، ج 20، ص 196.
17. همان، ج 17، ص 425.
18. همان، ج 4، ص 257.
19. همان، ج 5، ص 81.
20. همان، ج 14، ص 54.
21 . همان، ج 12، ص 146.
22 . همان، ج 9، ص 239.
23. فرمایشات مقام معظم رهبری، 28/8/82.
24. همان،20/11/68.
25. همان، 12/11/68.
.26 همان، 19/11/69.
.27 همان، 24/11/82.
.28 همان، 19/11/69.
.29 همان، 19/11/68.
30. همان،24/11/82.
31. همان،12/11/68.
.32 همان،17/11/69.
33. همان، 19/11/69.
34. همان، 19/11/69
35. همان، 27/5/82.
36. همان، 22/7/82.
37. همان، 5/9/82.
38. همان، 25/9/82.
39. همان، 18/11/69.
40. صحیفه امام ، ج 7، ص 59،
41. همان، ج 7، صص 54 و 55.
42. پا به پای آفتاب، ج 5، ص 171.
43. درس تفسیر قرآن، آیت الله خزعلی، مرکز تخصصی تفسیر حوزه علمیه قم، 23/11/1379.
44. آقای مرتضایی فرد نقل می کند: ((روز 22 بهمن که امام اذن دادند مردم در خیابانها بریزند، چون ما حکومت نظامی نداریم، این جریان را به مرحوم آیت الله طالقانی اطلاع دادند. در آنجا من در خدمت ایشان بودم. آیت الله طالقانی از منزلشان به امام در مدرسه علوی تلفن زد و مدت نیم تا یکساعت با امام صحبت کرد. برادران بیرون از اتاق بودند، فقط می دیدند که آیت الله طالقانی مرتب به امام عرض می کند: آقا، شما ایران نبودید، این نظام پلید است، به صغیر و کبیر ما رحم نمی کند، شما حکمتان را پس بگیرید. برادران یک وقت متوجه شدند که آقای طالقانی گوشی را زمین گذاشته و به حالت تأثر در گوشه اتاق نشست. بعد از لحظاتی خدمت ایشان رفتند و با این تصور که احیاناً امام به ایشان تندی کردهاند، گفتند: آقا، چرا شما دخالت می کنید؟! و از این قبیل حرفها و با اصرار از آیت الله طالقانی جریان را سؤال کردند. ایشان گفتند: هر چه به امام عرض کردم حرف مرا رد کردند و وقتی دیدند من قانع نمی شوم فرمودند: آقای طالقانی، شاید این حکم از طرف امام زمان (عج) باشد. این را که از امام شنیدم دست من لرزید و با امام خداحافظی کردم. زیرا دیگر قادر نبودم سخنی بگویم.)) برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره)، ج 3، ص 158.
45. سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ب 34، ح4088؛ کنز العمال، ح 38657؛ الزام الناصب، ج 2، ص 14.
46. کتاب الغیبة، ص 145.
47. منتخب الاثر، ص 443؛ بحارالانوار، ج 57، ص 213.
48. صحیفه نور، ج 21، ص 327، تاریخ 2/1/68.
49 . صحیفه امام، ج 16، ص 131.
50. همان، ج 15، ص 170.
51. همان، ص 62.
52. همان، ج 16، ص 130.
53. همان، ص 132.
54. همان، ج 20، ص 132.
55. همان، ج 7، ص 255.
56. همان، ج 14، ص 330، تاریخ 10/2/60.
57. همان، ج 18، ص 472، تاریخ 7/3/63.
58. همان، ج 17، ص 480، تاریخ 15/3/62.
59. همان، ج 21، ص 325، تاریخ 2/1/68.
60. همان، ج 15، ص 230، تاریخ 3/9/60.
61. همان، ج 17، ص 484.
62. همان، ج 6، ص 101؛ ابراهیم رستمی، حدیث نور، ص 34ـ33.
63. مقام معظم رهبری، 3/9/1378.
64. مقام معظم رهبری، 30/11/1370.
65. مقام معظم رهبری، 6/4/1359.
66. آیت الله سید محسن خرازی، روزنههایی از عالم غیب، ص 254.
67. محمد دشتی، آینده و آینده سازان، ص 105.
68. محمدی ریشهری، کیمیای محبت، ص 72.
69. غلامعلی رجائی، برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، ص 149ـ147. در کتاب دریای عرفان در احوالات آیت الله سید علی قاضی(ره) ، صفحه 106، نیز به این داستان اشاره شده است.
70. بازنویسی بخشی از سخنرانی آقای عسکراولادی در مدرسه حقانی قم در تاریخ 15/11/83 که به رؤیت ایشان رسید و مورد تأیید قرار گرفت.
از اینها که بگذریم، چه بسا تصور شود که از پیشگویی های شاه نعمت الله ولی نیز می توان برای ادعای پیوستن این انقلاب به ظهور حضرت ولی عصر(عج) بهره گرفت.(ر.ک: علائم ظهور، ناظم الاسلام کرمانی، صص 86-94، مقاله 5؛ جهان در آستانه ظهور، سید سلیمان تنکابنی، صص32-45؛ آینده و آینده سازان، محمد دشتی، ص172) اما گذشته از اینکه این اشعار در طول چند قرن دستخوش تحریف و تصحیف و کسر و اضافه فراوان گردیده و به کلی مسخ شده است؛ زیرا برخی از فرق و احزاب بنا به امیال و اغراض خصوصی از دخل و تصرف ناروا در قصیده مزبور خودداری نکردهاند، تا آنجا که باز شناختن ابیات اصلی و تشخیص صحیح از سقیم و سره از ناسره در این قصیده کاری بس دشوار است.(به نقل از تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت الله ولی، دکتر حمید فرزام، سروش، 1374، ص375) ، بنابر کهن ترین نسخه در تطبیق آنها بر این انقلاب تردید جدی وجود دارد. (برای بررسی بیشتر ر.ک: همان، صص 372-382).
گذشته از اشعار و پیشگویی های شاه نعمت الله ولی، برخی دیگر برای پیشگویی این انقلاب و ادامه آن تا ظهور حضرت ولی عصر(عج) به اشعار سید احمد علی خسروی (متوفای 1381 هـ.ش) که به ادعای خودش با کمک علم جفر در اوائل حکومت محمد رضا پهلوی سروده و یا رباعی های خواجه نصیر طوسی و سلطان الغ بیگ توسل جستهاند. (ر.ک: جهان در آستانه ظهور، سید سلیمان تنکابنی، صص 32-35، 29 و 32) اما از آنجا که در آنها تصریح به سال ظهورشده و برای ظهور وقت خاصی معین شده است از آوردن آنها خودداری شد؛ زیرا این گونه اشعار مخالف روایاتی است که با صراحت دستور به تکذیب کسانی که برای ظهور تعیین وقت می کنند، داده است؛کذب الوقّاتون. (بحار الانوار، ج53، ص181)
پدیدآورنده: حجت الاسلام پورسیدآقایی
منبع: ویژه نامه “انقلاب و انتظار” مرکز تخصصی مهدویت