خانه » همه » مذهبی » اهداف بندگی

اهداف بندگی


اهداف بندگی

۱۳۹۴/۰۳/۳۰


۶۷۴ بازدید

نحوه پرستش: ما می گوییم انسان ها بی نهایت با هم متفاوتند. هر یک مسائل را به گونه ای که خاص شخصیت اوست می فهمند. امکان ندارد من یک مسأله را همان طور که خودم می فهمم به شما نیز بفهمانم چون سیستم فکری، شخصیتی شما با من متفاوت است. حال چگونه است که ما می گوییم همه باید به یک نحو (نماز) خداوند را پرستش کنیم. سیستم فکری من این طرز پرستش را نمی فهمد و در عوض با راه و روش پرستشی که خودم و وجدانم راضی تر است قابل تطبیق تر است. چه لزومی دارد که همه ما به شکل نماز خواندن خدا را پرستش کنیم؟ شاید بگویید این یک وحدت را موجب می شود، ولی کدام وحدت؟ وقتی من اصل را نمی فهمم چگونه می توانم وحدت را که فرع است حس کنم؟ و اصلا این وحدت که هر کدام در خانه خود و دور از دیگری است چه فایده ای دارد؟ من می گویم بیست سال است که نماز می خوانم (هر روز ۱۷ رکعت). هزاران هزار رکعت نماز می شود ولی تا به حال هیچ چیز از آن نفهمیده ام، هیچ چیز. در صورتی که بعضی وقت ها حال می کنم بروم بیرون و در تنهایی قدم بزنم و خدا را در صدای شر شر آب یا ریشه های یک بوته کوچک ببینم و همین نماز من است. این نماز از تمام آن هزارها رکعت نماز برایم با ارزش تر است. چون خدا را اینگونه بیشتر متوجه می شوم و حداقل توحیدم قوی تر می شود و آیا این بهتر نیست؟

اولاً این سخن درست نیست که امکان ندارد من یک مسئله را همانظور که خودم می فهمم به شما نیز بفهمانم ، چون سیستم فکری شخصیتی شما با من متفاوت است. زیرا ارتباطات براساس فهم سخنان و نظرات یکدیگر میسر است. اگر من سخنان شما را نمی فهمیدم، نوشتن نامه بیهوده بود و سخن گفتن بیهوده تر. اصولاً گتفگو براساس فهم و درک متقابل میسر است. از آن مهمتر تعلیم و تعلم براساس فهم ادراک سخنان یکدیگر است. شما در طول تحصیلات خود؛ از دبستان تا دانشگاه ، بر چه اساسی مطالب را یادگرفته اید. آیا جز براساس فهم و ادراک سخنان معلم و استاد است؟ راستی اگر فهم شما و اساتیدتان مشترک نبود، امکان آموزش و تعلیم میسر بود؟
پیشرفت علوم و فلسفه و فنون براساس درک متقابل بوده است و اگر این درک و فهم متقابل نبوده، علم و فلسفه هیچگاه پیشرفت نمی کرد.
دین نیز از این مقوله جدا نیست. ارسال پیامبران و انزال کتب و انذار و تبشیر بندگان، براساس این نکته است که مخاطبان سخنان انبیاء را می فهمند و درک می کنند. این سخن که فهم من و شما متفاوت است، اشکالات مبنای دارد و در درون خود متناقض است. اگر فهم من و شما متفاوت است، من سخنان شما را آنگونه که خود می فهمم، در می یابم و شما نیز سخنان من را به همین گونه. بنابراین سخن گفتن من و شما بی ربط است.
ثانیاً: عبادت خاص چون نماز از سوی خداوند متعال به ما ابلاغ شده است. آیا فهم من و شما بالاتر است یا فهم الهی؟ علم و حکمت نامتناهی الهی، هیچ قابل مقایسه با فهم و درک بندگان ندارد. شاید ما حکمت و علت دستور الهی را درک نکنیم ، اما این را می دانیم که خداوند متعال حکیم علی الاطلاق است و علم نامتناهی دارد و هر چه می گوید براساس حکمت و علم است و خبر و صلاح بندگان در آن است . پس باید آ ن را بدون چون و چرا اطاعت کنیم و ضمن اینکه حکمت عبادات تنها فهم آنها نیست بلکه در اصل ارتباط و رابطه بین محبوب و محب (عاشق و معشوق) است.
توضیح اینکه در عشق های مجازی؛ عاشق تمام تلاشش این است که کاری را انجام دهد که معشوق می پسندد و در بسط در خدمت او باشد. به طور مثال بین سه کار که یکی مورد تایید و تاکید معشوق است و دیگری مورد تایید اوست، اما تاکیدی بر آن ندارد، و سومی که مورد تنفر اوست، عاشق حتماً اولی ا انجام می دهد، حتی اگر خودش سومی را بپسندد . و اگر سومی را انجام دهد به این بهانه که با آن بیشتر حال می کنم، معشوق او را از درگاه خود می راند و دیگران نیز او را شماتت می کنند و او را عاشق نمی دانند و دروغگو و لاف زن می دانند که «عاشقانی این چنین مستحق هجرانند».
رابطه عبادی بین عبد و رب نیز رابطه عاشق و معشوق به معنای حقیقی کلمه است. تشرف در پیشگاه حضرت محبوب است و روشن است که باید تمام هوش و حواس ما جمع باشد که او از ما چه می خواهد و ما نیز همان را انجام دهیم. بله در کنار انجام دستورات او، آنچنان خود می فهمیم، با او ارتباط برقرار کردن هم خوب است. البته به شرط اینکه آن کار مغبوض و منفور او نباشد.
اما اینکه فرمودید: «بیست سال است که نماز می خوانم و هر روز 17 رکعت ، هزاران هزاران رکعت نماز می شود ولی تا به حال هیچ چیز از آن فهمیده ام؟» هیچ چیز واقعیت این است که اشکال به من و شما بر می گردد، بلکه بزرگان و اولیاء و عرفاء از نماز به همه جا رسیده اند . عبارت معروف امام حسین(ع) که من به نماز عشق می ورزم نشان از این واقعیت دارد. زیرا نماز راحت ترین و سریع ترین راه تقرب به خداوند متعال و معراج معنوی و روحی است که با آن انسان به لقاء الهی و دیدار یار که حاصل سرنهان او است، راه می یابد. پس بهتر آن است که در کنار عبادت، حکمت و حقیقت آن را نیز بیاموزیم.
برای اطلاع از اسرار نماز به کتابهای زیر نگاه کنید:
1ـ اسرار الصلوه ـ مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی نشر آزادی
2ـ حضور قلب در نماز محمد بدیعی
3ـ حکمت عبادات ـ آیت الله جوادی آملی ـ نشر اسراء

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد