۱۳۹۴/۰۷/۲۵
–
۳۹۰۹ بازدید
دانشجوی گرامی، اگر اهل سنت قبول می کردند که آیات روز غدیر مربوط به امامت است که دیگر سنی نمی ماندند، مشکل آنان این است با بهانه تراشیها و تاویلات و تفسیرات نابجا، دچار اشتباه شده و حقیقت را کنار زده اند. به هر حال در رابطه با این دو آیه باید گفت:
دانشجوی گرامی، اگر اهل سنت قبول می کردند که آیات روز غدیر مربوط به امامت است که دیگر سنی نمی ماندند، مشکل آنان این است با بهانه تراشیها و تاویلات و تفسیرات نابجا، دچار اشتباه شده و حقیقت را کنار زده اند. به هر حال در رابطه با این دو آیه باید گفت:در سوره مائده درباره واقعه غدیر و نصب علی بن ابی طالب به جانشینی پیامبر و امامت مسلمانان توسط پیامبر دو آیه وجود دارد که اگر بخواهیم نظر تک تک مفسران اهل سنت را درباره این دو آیه بیاوریم و بیان کنیم به اندازه یک مقاله کار می برد بنابراین اجمالا به نظرات تفسیری بعضی از مفسران اهل سنت اشاره می کنیم و شما را برای اطلاع بیشتر به نرم افزار جامع التفاسیر که همه کتب تفسیری از جمله کتب تفسیری اهل سنت را دارد ارجاع می دهیم:
آیه اول:
« یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ »(1)
اى پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنى، رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى دارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمى کند.
متاسفانه پیش داوریها و تعصبهاى مذهبى مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه بدون پرده پوشى در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولى در عین حال در کتابهاى مختلفى که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشته اند، روایات زیادى دیده مى شود که با صراحت مى گوید: آیه فوق درباره على ع نازل شده است.
این روایات را جمع زیادى از صحابه نقل کرده اند و گفته اند که آیه فوق درباره على ع و داستان روز غدیر نازل گردید.
منظور این نیست که دانشمندان و مفسران اهل سنت نزول این آیه را درباره على (ع) پذیرفته اند. بلکه منظور این است که روایات مربوط به این مطلب را در کتب خود نقل کرده اند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محیط خود، و یا به خاطر پیش داوریهاى نادرستى که جلو قضاوت صحیح را در اینگونه مباحث مى گیرد، از پذیرفتن آن خوددارى کرده اند، بلکه گاهى کوشیده اند تا آنجا که ممکن است آن را کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهند، مثلا فخر رازى که تعصب او در مسائل خاص مذهبى معروف و مشهور است براى کم اهمیت دادن این شان نزول آن را دهمین احتمال آیه قرار داده و 9 احتمال دیگر که غالبا بسیار سست و واهى و بى ارزش است قبل از آن آورده است.
نویسندگان دیگر اهل سنت همچون سید قطب در تفسیر” فی ظلال” و محمد رشید رضا در تفسیر” المنار” داریم که یا اصلا سخنی از این شان نزول که انواع کتابها را پرکرده است به میان نیاورده اند، یا بسیار کم اهمیت جلوه داده اند به طورى که به هیچ وجه جلب توجه نکند.
جمعى دیگر نزول آیه را در مورد علی (ع) مسلم دانسته اند، اما در اینکه دلالت بر مساله ولایت و خلافت دارد تردید نموده اند.
به هر حال روایات در این زمینه در کتب معروف اهل تسنن بیش از آن است که بتوان آنها را انکار کرد.(2)
آیه دوم:
« الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِینا…»(3)
امروز کافران از (زوال) آئین شما مایوس شدند، بنا بر این از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم.
این عبارت مقداری از آیه 3 سوره مائده است که به اتفاق مفسرین شیعه جمله معترضه است که وسط یک آیه از قرآن که صدر و ذیل آن درباره احکام حرمت گوشت ها آمده قرار گرفته شده و بعد از نصب علی بن ابیطالب به امامت جبرئیل آن را بر پیامبر نازل نمود. اما غالب مفسران اهل سنت در مورد این آیه انصاف را رعایت نکرده اند و در تفسیر آن، این عبارت را به قبل و بعدش ربط داده و مصادیقی دیگری برای آن بیان کرده اند در عین حالی که در روایات فراوانى که از طرق معروف اهل تسنن نقل شده صریحا این مطلب آمده است که آیه شریفه فوق در روز غدیر خم و به دنبال ابلاغ ولایت على (ع) نازل گردید، مرحوم امینی در الغدیر این روایات را بیان کرده اند.(4)
مرحوم علامه سید شرف الدین در کتاب المراجعات چنین مى گوید:
نزول این آیه در روز غدیر در روایات صحیحى که از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده ذکر گردیده و اهل سنت، شش حدیث با اسناد مختلف از پیامبر ص در این زمینه نقل کرده اند که صراحت در نزول آیه در این جریان دارد.(5)
حاکم حسکانى از علمای بزرگ اهل سنت به صورتی واضح تر به این موضوع پرداخته و با سند متصل خود، از ابى هارون عبدى، از ابى سعید خدرى روایت کرده است که چون آیه: الیوم اکملت لکم دینکم بر رسول خدا
نازل شد قال: الله اکبر (على) اکمال الدین و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و ولایة على بن ابیطالب من بعدى.ثم قال: من کنت مولاه فعلى مولاه.اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. (6)
«پیامبر گفت: الله اکبر بر کامل کردن دین، و تمام نمودن نعمت، و رضایت پروردگار به رسالت من و به ولایت على بن ابیطالب پس از من.و سپس گفت: کسى که من ولایت او را دارم على ولایت او را دارد.بار پروردگار من! تو ولایت آن که را داشته باش که او ولایت على را دارد! و دشمن باش با کسى که او على را دشمن دارد! و یارى کن آن که را که على را یارى کند، و خوار کن کسى را که على را خوار کند».
و با سند دیگر نیز از ابى هارون عبدى، از ابى سعید خدرى آورده است که: ان النبى صلى الله علیه و آله دعا الناس الى على فاخذ بضبعیه فرفعهما، ثم لم یتفرقا حتى نزلت هذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى.فقال رسول الله صلى الله علیه و آله: الله اکبر على اکمال الدین، و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و الولایة لعلى.ثم قال للقوم: من کنت مولاه فعلى مولاه. [و] الحدیث اختصرته.(7)
«پیامبر صلى الله علیه و آله مردم را به على بن ابیطالب دعوت کرد و دو بازوى او را گرفت و بلند کرد، و آن دو از هم جدا نشده بودند که این آیه نازل شد:
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى .رسول خدا صلى الله علیه و آله گفت: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضاى پروردگار به رسالت من و ولایت على.و سپس گفت: هر کس که من مولاى او هستم على مولاى اوست.و این حدیث مفصل است و من مختصرى از آنرا آوردم ».
و حموئى با سند متصل خود از ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى نظیر همین مضمون را روایت مى کند.(8) و نیز با سند دیگر از ابو هارون عبدى، از ابو سعید
خدرى همین مضمون را مفصل تر و با پنج بیت از شعر حسان بن ثابت روایت مى کند. (9)
و ابن عساکر با سند خود همین مضمون را روایت مى کند. (10)
سیوطى نیز در «الدر المنثور» از ابن عساکر و ابن مردویه هر دو از ابو سعید خدرى روایت مى کند که قال: لما نصب رسول الله صلى الله علیه (و آله) و سلم علیا یوم غدیر خم فنادى له بالولایة، هبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم(11)
آیه اول:
« یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ »(1)
اى پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنى، رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى دارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمى کند.
متاسفانه پیش داوریها و تعصبهاى مذهبى مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه بدون پرده پوشى در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولى در عین حال در کتابهاى مختلفى که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشته اند، روایات زیادى دیده مى شود که با صراحت مى گوید: آیه فوق درباره على ع نازل شده است.
این روایات را جمع زیادى از صحابه نقل کرده اند و گفته اند که آیه فوق درباره على ع و داستان روز غدیر نازل گردید.
منظور این نیست که دانشمندان و مفسران اهل سنت نزول این آیه را درباره على (ع) پذیرفته اند. بلکه منظور این است که روایات مربوط به این مطلب را در کتب خود نقل کرده اند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محیط خود، و یا به خاطر پیش داوریهاى نادرستى که جلو قضاوت صحیح را در اینگونه مباحث مى گیرد، از پذیرفتن آن خوددارى کرده اند، بلکه گاهى کوشیده اند تا آنجا که ممکن است آن را کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهند، مثلا فخر رازى که تعصب او در مسائل خاص مذهبى معروف و مشهور است براى کم اهمیت دادن این شان نزول آن را دهمین احتمال آیه قرار داده و 9 احتمال دیگر که غالبا بسیار سست و واهى و بى ارزش است قبل از آن آورده است.
نویسندگان دیگر اهل سنت همچون سید قطب در تفسیر” فی ظلال” و محمد رشید رضا در تفسیر” المنار” داریم که یا اصلا سخنی از این شان نزول که انواع کتابها را پرکرده است به میان نیاورده اند، یا بسیار کم اهمیت جلوه داده اند به طورى که به هیچ وجه جلب توجه نکند.
جمعى دیگر نزول آیه را در مورد علی (ع) مسلم دانسته اند، اما در اینکه دلالت بر مساله ولایت و خلافت دارد تردید نموده اند.
به هر حال روایات در این زمینه در کتب معروف اهل تسنن بیش از آن است که بتوان آنها را انکار کرد.(2)
آیه دوم:
« الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِینا…»(3)
امروز کافران از (زوال) آئین شما مایوس شدند، بنا بر این از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم.
این عبارت مقداری از آیه 3 سوره مائده است که به اتفاق مفسرین شیعه جمله معترضه است که وسط یک آیه از قرآن که صدر و ذیل آن درباره احکام حرمت گوشت ها آمده قرار گرفته شده و بعد از نصب علی بن ابیطالب به امامت جبرئیل آن را بر پیامبر نازل نمود. اما غالب مفسران اهل سنت در مورد این آیه انصاف را رعایت نکرده اند و در تفسیر آن، این عبارت را به قبل و بعدش ربط داده و مصادیقی دیگری برای آن بیان کرده اند در عین حالی که در روایات فراوانى که از طرق معروف اهل تسنن نقل شده صریحا این مطلب آمده است که آیه شریفه فوق در روز غدیر خم و به دنبال ابلاغ ولایت على (ع) نازل گردید، مرحوم امینی در الغدیر این روایات را بیان کرده اند.(4)
مرحوم علامه سید شرف الدین در کتاب المراجعات چنین مى گوید:
نزول این آیه در روز غدیر در روایات صحیحى که از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده ذکر گردیده و اهل سنت، شش حدیث با اسناد مختلف از پیامبر ص در این زمینه نقل کرده اند که صراحت در نزول آیه در این جریان دارد.(5)
حاکم حسکانى از علمای بزرگ اهل سنت به صورتی واضح تر به این موضوع پرداخته و با سند متصل خود، از ابى هارون عبدى، از ابى سعید خدرى روایت کرده است که چون آیه: الیوم اکملت لکم دینکم بر رسول خدا
نازل شد قال: الله اکبر (على) اکمال الدین و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و ولایة على بن ابیطالب من بعدى.ثم قال: من کنت مولاه فعلى مولاه.اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. (6)
«پیامبر گفت: الله اکبر بر کامل کردن دین، و تمام نمودن نعمت، و رضایت پروردگار به رسالت من و به ولایت على بن ابیطالب پس از من.و سپس گفت: کسى که من ولایت او را دارم على ولایت او را دارد.بار پروردگار من! تو ولایت آن که را داشته باش که او ولایت على را دارد! و دشمن باش با کسى که او على را دشمن دارد! و یارى کن آن که را که على را یارى کند، و خوار کن کسى را که على را خوار کند».
و با سند دیگر نیز از ابى هارون عبدى، از ابى سعید خدرى آورده است که: ان النبى صلى الله علیه و آله دعا الناس الى على فاخذ بضبعیه فرفعهما، ثم لم یتفرقا حتى نزلت هذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى.فقال رسول الله صلى الله علیه و آله: الله اکبر على اکمال الدین، و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و الولایة لعلى.ثم قال للقوم: من کنت مولاه فعلى مولاه. [و] الحدیث اختصرته.(7)
«پیامبر صلى الله علیه و آله مردم را به على بن ابیطالب دعوت کرد و دو بازوى او را گرفت و بلند کرد، و آن دو از هم جدا نشده بودند که این آیه نازل شد:
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى .رسول خدا صلى الله علیه و آله گفت: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضاى پروردگار به رسالت من و ولایت على.و سپس گفت: هر کس که من مولاى او هستم على مولاى اوست.و این حدیث مفصل است و من مختصرى از آنرا آوردم ».
و حموئى با سند متصل خود از ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى نظیر همین مضمون را روایت مى کند.(8) و نیز با سند دیگر از ابو هارون عبدى، از ابو سعید
خدرى همین مضمون را مفصل تر و با پنج بیت از شعر حسان بن ثابت روایت مى کند. (9)
و ابن عساکر با سند خود همین مضمون را روایت مى کند. (10)
سیوطى نیز در «الدر المنثور» از ابن عساکر و ابن مردویه هر دو از ابو سعید خدرى روایت مى کند که قال: لما نصب رسول الله صلى الله علیه (و آله) و سلم علیا یوم غدیر خم فنادى له بالولایة، هبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم(11)
پی نوشت ها:
1. مائده(5)آیه67.
2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسلامیه، ج5، ص6.
3. مائده، آیه3.
4. علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص230-232.
5. سید شرف الدین، المراجعات، ص37.
6ـ «شواهد التنزیل» ج 1، حدیث 211، ص 157.
7- «شواهد التنزیل» ج 1، حدیث 212، ص 158.
8- «فرائد السمطین»، ج 1، باب 12، حدیث 39، ص 73.
9- «فرائد السمطین»، ج 1، باب 12، حدیث 40، ص 74 و ص 75.
10- «تاریخ دمشق» تاریخ أمیرالمؤمنین علیه السّلام ج 2، حدیث 585، ص 85 و ص 86.
11- «الدّرّ المنثور»، ج 2، ص 259