۱۳۹۳/۰۸/۰۴
–
۲۰۳۲ بازدید
اولین کسی که پرچم عزای سیدالشهدا را بر پا کرد چه کسی بود؟
بی شک اولین کسی که برای سیدالشهدا پرچم عزا به پا کرد حضرت زینب سلام الله علیها و
اولین گروهی که به عزاداری بر حضرت پرداختند خاندان آن حضرت بودند که در سرزمین
کربلا حضور داشتند.
در توضیح این مطلب به نکات و اسناد تاریخی زیر توجه فرمایید:
اولین سوگواری و اقامه عزا بر سالار شهیدان بلافاصله پس از شهادت امام حسین(علیه
السلام) آغاز گردید، این کار در واقع بازتاب عاطفی و پرالتهاب حادثه و به نوعی
عکسالعمل طبیعی آن مصائب جانگداز بود و حالت بزرگداشت و یادمان و شکل تجمّع و محفل
و مجلس نداشت، بلکه ساده و خودجوش و بی هیچ حاشیهپردازی بود. این وضع تقریبا تا
آخر حیات امام چهارم(علیه السلام) (دهة آخر قرن اوّل هجری) طول کشید.
1- در کربلا: نخستین کسانی که در شهادت امام حسین(علیه السلام) به عزاداری
پرداختند، اهلبیت آن حضرت و بنیهاشم بودند. شروع عزاداری آن حضرت بدون فاصله بعد
از شهادت آن جناب در سرزمین کربلا بود؛ و روز عاشورا برای اهلبیت روز عزا و اشک و
آه و سوز و گداز بود که نیازی به توضیح ندارد. خواهران و دختران آن حضرت که در صحنة
کربلا حضور داشتند، آن حوادث تلخ و دلخراش را با اشک و آه و سوز و گداز پشت سر
نهادند.
2- در روز یازدهم محرّم که به دستور عمر بنسعد، اهلبیت را از خیمهها بیرون
آوردند و به سوی کوفه روانه ساختند، کتابهای مقاتل، جریان وداع مادران، همسران و
دختران داغ دیدة شهیدان را ثبت کردهاند؛ از جمله، ابومِخْنَف نقل کرده است که زینب
کبری(علیها السلام) در قتلگاه، چنان سخنان آتشینی به زبان آورد و ناله سرداد که
دوست ودشمن را به گریه واداشت؛ نخست جدّش را مورد خطاب قرار داده و گفت: یامحمداه!
درود ملائکه آسمان بر تو باد. اکنون این حسین است که بر زمین افتاده، به خون خود
آغشته گشته و اعضایش قطعه قطعه گردیده است. یامحمداه! اینها دختران تو هستند که
اسیر شدهاند، اینها فرزندان تو هستند که بر بدنهایشان باد صبا میوزد!
3- در کوفه: اهلبیت برای سومین بار عزاداری بر آن حضرت را در شهر کوفه برقرار
کردند. هنگام ورود اسیران به کوفه، امام سجاد(علیه السلام) ، زینب کبری(علیها
السلام) ، ام کلثوم و فاطمة صغری خطبههایی ایراد فرمودند و مظلومیّت خاندان خویش
را بیان کردند. منابع تاریخی تأثیر این خطبهها را چنین آوردهاند: بعد از خطبة
امام سجاد(علیه السلام) صدای نالة مردم از هر سو بلند شد، در حالی که به همدیگر
میگفتند: «هلاک شدید ولی خود نمیدانید». راوی میگوید: «به خدا سوگند! ]بعد از
خطبة جناب زینب(علیها السلام)[ مردم کوفه را در آن روز حیران دیدم که دست بر دهان
گرفته میگریستند. پیرمردی کنار من ایستاده بود، چنان گریه میکرد که اشک چشمانش
ریشش را تر کرده بود، در آن حال میگفت: «پدر و مادرم فدای شما باد؛ پیران شما
بهترین پیران و نسل شما بهترین نسلهاست که مغلوب ناکسان نمیگردند».
4- در شام: عکسالعمل مردم شام نسبت به اسیران اهلبیت(علیهم السلام) مثل عکسالعمل
مردم کوفه نبود؛ زیرا مردم شام پیوسته تحت تأثیر بنیاُمَیّه بودند و دمشق مرکز
حکومت آنان به شمار میآمد؛ از این رو، نقل کردهاند که مردم شام، هنگام ورود
اسیران اهلبیت(علیهم السلام) ، بساط شادی و سرور به راه انداختند ولی بعد از اینکه
امام سجاد(علیه السلام) در مسجد جامع دمشق، خطبة آتشینی ایراد فرمود و خود و
خاندانش را به مردم شناساند و با کلماتی چون: …منم فرزند حسینی که در کنار شط
فرات سرش را بریدند… منم فرزند کسی که حرمتش را شکستند و نعمتهایش را سلب کردند و
مالش را به غارت بردند و اهلبیتش را اسیر کردند؛ منم فرزند کسی که بر کشته شدن صبر
کرد و بر این امر فخر نمود…. مظلومیّت پدرش را به مردم گفت؛ مردم سخت تحت تأثیر
قرار گرفتند و صدای گریة آنان برخاست. از آن روز جوّ شام منقلب گشت و یزید ملعون
مجبور شد، گناه قتل امام را متوجه ابنزیاد کند و اهلبیت(علیهم السلام) توانستند
در شام عزاداری کنند.
میتوان موارد بالا و اشخاص فوق را نخستین مجالس روضه و اولین بر پا کنندگان مجلس
عزا بر سید الشهدا علیهالسلام معرفی نمود.
اولین گروهی که به عزاداری بر حضرت پرداختند خاندان آن حضرت بودند که در سرزمین
کربلا حضور داشتند.
در توضیح این مطلب به نکات و اسناد تاریخی زیر توجه فرمایید:
اولین سوگواری و اقامه عزا بر سالار شهیدان بلافاصله پس از شهادت امام حسین(علیه
السلام) آغاز گردید، این کار در واقع بازتاب عاطفی و پرالتهاب حادثه و به نوعی
عکسالعمل طبیعی آن مصائب جانگداز بود و حالت بزرگداشت و یادمان و شکل تجمّع و محفل
و مجلس نداشت، بلکه ساده و خودجوش و بی هیچ حاشیهپردازی بود. این وضع تقریبا تا
آخر حیات امام چهارم(علیه السلام) (دهة آخر قرن اوّل هجری) طول کشید.
1- در کربلا: نخستین کسانی که در شهادت امام حسین(علیه السلام) به عزاداری
پرداختند، اهلبیت آن حضرت و بنیهاشم بودند. شروع عزاداری آن حضرت بدون فاصله بعد
از شهادت آن جناب در سرزمین کربلا بود؛ و روز عاشورا برای اهلبیت روز عزا و اشک و
آه و سوز و گداز بود که نیازی به توضیح ندارد. خواهران و دختران آن حضرت که در صحنة
کربلا حضور داشتند، آن حوادث تلخ و دلخراش را با اشک و آه و سوز و گداز پشت سر
نهادند.
2- در روز یازدهم محرّم که به دستور عمر بنسعد، اهلبیت را از خیمهها بیرون
آوردند و به سوی کوفه روانه ساختند، کتابهای مقاتل، جریان وداع مادران، همسران و
دختران داغ دیدة شهیدان را ثبت کردهاند؛ از جمله، ابومِخْنَف نقل کرده است که زینب
کبری(علیها السلام) در قتلگاه، چنان سخنان آتشینی به زبان آورد و ناله سرداد که
دوست ودشمن را به گریه واداشت؛ نخست جدّش را مورد خطاب قرار داده و گفت: یامحمداه!
درود ملائکه آسمان بر تو باد. اکنون این حسین است که بر زمین افتاده، به خون خود
آغشته گشته و اعضایش قطعه قطعه گردیده است. یامحمداه! اینها دختران تو هستند که
اسیر شدهاند، اینها فرزندان تو هستند که بر بدنهایشان باد صبا میوزد!
3- در کوفه: اهلبیت برای سومین بار عزاداری بر آن حضرت را در شهر کوفه برقرار
کردند. هنگام ورود اسیران به کوفه، امام سجاد(علیه السلام) ، زینب کبری(علیها
السلام) ، ام کلثوم و فاطمة صغری خطبههایی ایراد فرمودند و مظلومیّت خاندان خویش
را بیان کردند. منابع تاریخی تأثیر این خطبهها را چنین آوردهاند: بعد از خطبة
امام سجاد(علیه السلام) صدای نالة مردم از هر سو بلند شد، در حالی که به همدیگر
میگفتند: «هلاک شدید ولی خود نمیدانید». راوی میگوید: «به خدا سوگند! ]بعد از
خطبة جناب زینب(علیها السلام)[ مردم کوفه را در آن روز حیران دیدم که دست بر دهان
گرفته میگریستند. پیرمردی کنار من ایستاده بود، چنان گریه میکرد که اشک چشمانش
ریشش را تر کرده بود، در آن حال میگفت: «پدر و مادرم فدای شما باد؛ پیران شما
بهترین پیران و نسل شما بهترین نسلهاست که مغلوب ناکسان نمیگردند».
4- در شام: عکسالعمل مردم شام نسبت به اسیران اهلبیت(علیهم السلام) مثل عکسالعمل
مردم کوفه نبود؛ زیرا مردم شام پیوسته تحت تأثیر بنیاُمَیّه بودند و دمشق مرکز
حکومت آنان به شمار میآمد؛ از این رو، نقل کردهاند که مردم شام، هنگام ورود
اسیران اهلبیت(علیهم السلام) ، بساط شادی و سرور به راه انداختند ولی بعد از اینکه
امام سجاد(علیه السلام) در مسجد جامع دمشق، خطبة آتشینی ایراد فرمود و خود و
خاندانش را به مردم شناساند و با کلماتی چون: …منم فرزند حسینی که در کنار شط
فرات سرش را بریدند… منم فرزند کسی که حرمتش را شکستند و نعمتهایش را سلب کردند و
مالش را به غارت بردند و اهلبیتش را اسیر کردند؛ منم فرزند کسی که بر کشته شدن صبر
کرد و بر این امر فخر نمود…. مظلومیّت پدرش را به مردم گفت؛ مردم سخت تحت تأثیر
قرار گرفتند و صدای گریة آنان برخاست. از آن روز جوّ شام منقلب گشت و یزید ملعون
مجبور شد، گناه قتل امام را متوجه ابنزیاد کند و اهلبیت(علیهم السلام) توانستند
در شام عزاداری کنند.
میتوان موارد بالا و اشخاص فوق را نخستین مجالس روضه و اولین بر پا کنندگان مجلس
عزا بر سید الشهدا علیهالسلام معرفی نمود.