خانه » همه » مذهبی » با سلام بهترین

با سلام بهترین


با سلام بهترین

۱۳۹۵/۱۰/۱۶


۵۵۴ بازدید

با سلام بهترین اعمال نزد خداوند متعال کدامند؟ و بر اساس آیات و روایات چه کارهایی باعث تبدیل گناهان به ثواب و از بین رفتن اعمال سوء می گردد؟ باتشکر

به نام خدا و با سلام وتشکر از ارتباطتان با این مرکز!
الف) بهترین اعمال:در مورد این که در اسلام «بهترین عمل» کدام است، به طور قاطع نمی توان اظهار نظر کرد ، چون در این باره روایات مختلفی از معصومین نقل شده است. ولی سطور زیر تا حدودی این موضوع را به قلم کشیده است :
1- ذکر خدا
پیامبر اکرم(ص) فرمود: بهترین و پاکیزه ترین و بلندترین اعمال، که شما را به عالی ترین و بالا ترین درجه قرب الهی می رساند و بهترین چیزی است که خورشید بر آن می تابد، ذکر و یاد خدا است.(1)
2- نماز
پیامبر اکرم(ص) در جای دیگر فرمود: بهترین اعمال شما، نماز است، (2) که نماز ذکر و یاد خدا است.
امام صادق(ع) می‌فرماید: هیچ عملی نیکی نیست مگر این که ثواب روشنی در قرآن برای آن بیان شده، مگر نماز شب که خداوند بزرگ، ثواب آن را به خاطر اهمیت آن روشن نساخته و فرموده : هیچ کسی نمی‌داند ثواب‌هایی که مایه روشنایی چشمان است، برای آن ها نهفته شده است.(3)
3- انتظار فرج
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «فَانَّ احَبَّ الْاعْمالِ الى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظارُ الْفَرَجِ».
حضرت على علیه السلام در یک جلسه چهارصد موضوع به یارانش تعلیم داد که براى دین و دنیاى آن ها مفید بود (یکى از آن موضوعات این بود): منتظر فرج باشید . از رحمت الهى مأیوس نشوید، چون محبوب ترین اعمال نزد خداوند متعال انتظار فرج است» . ( 4)
4- بهترین عمل، آن است که مورد قبول خدا باشد !
در قرآن کریم یکی از ویژگی هایی که از زبان بزرگان بیان شده و ما را غیر مستقیم هدایت می کند برای قدم برداشتن ، به آن سمت و سو حرکت کنیم این است که باید آن عمل ، جوری باشد که مورد پذیرش خداوند واقع شود ؛ به عبارتی اگر آن کس که کار انجام مى دهد، ابراهیم و همکارش اسماعیل و محل کارش مسجدالحرام و نوع کارش ساختن کعبه باشد؛ امّا قبول نشود، ارزشى ندارد؛ لذا حضرت ابراهیم هنگام ساختن کعبه تمام فکر و ذهنش این است که کارش مورد قبول خداوند واقع شود و می فرماید : «ربّنا تقبّل منّا ؛ خداوندا! این عمل را از ما قبول فرما. »(بقره، 127)
در جای دیگر می بینیم که اگر نذر کننده مادر مریم و مورد نذر، فرزندى باشد که سالها انتظارش را داشته و فرزندش را وقف مسجد کند، باز هم باید به فکر قبولى آن باشد، همان گونه که مادر حضرت مریم پس از نذرش گفت: «فتقبّل منّى؛ خداوندا! این عمل را از من پذیرا باش. »(آل عمران، 35)
5- ولایت اهل بیت، بهترین عمل
از امام صادق(ع) سوال شد: معنای «حی علی خیر العمل » چیست و کدام عمل است ؟
فرمود : « خیر العمل ، الولایة ؛ بهترین عمل ، ولایت ما اهل بیت است.»(مستدرک الوسائل ، ج 4 ، ص 70)
علامه بحرانى در کتاب غایة المرام ص 329 در تفسیر آیه 89 الى 90 سوره نمل که مى فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَع یَوْمَئِذ آمِنُونَ * وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهِهِمْ فِى النّارِ هَلْ تُجْزَوُنَ اِلاّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُون ؛ یعنى کسانى که در قیامت نیکوکار وارد محشر مى شوند پاداش بهتر از آن یابند و علاوه بر آن از هول و هراس قیامت در امان باشند . و کسانى که بدکار و زشت کردار درآیند در آن روز به رو در آتش جهنّم افتند و این کیفر و عقوبت جز سزاى اعمال آنان نخواهد بود.»
از ابراهیم بن محمد شافعى در کتاب فرائد السبطین از ابى عبدالله جدلى روایت کرده که مى گوید: وارد شدم بر على(علیه السلام) فرمود: اى ابا عبدالله مى خواهى تو را از آن حسنه و ثوابى که موجب بهشت و سیئه و گناهى که موجب جهنّم مى شود و هیچ عملى از او پذیرفته نخواهد شد آگاه کنم؟
گفتم: آرى بفرمایید، فرمود: آن حسنه محبت ما اهل بیت و آن سیئه و گناه نیز، بغض و عداوت ما مى باشد.
بنابراین بهترین پاداش و اجر براى دوستان اهل بیت(علیهم السلام) در قیامت در امان بودن از عذاب الهى خواهد بود.
خداوند به موسى وحى فرستاد، آیا هرگز عملى براى من انجام داده اى؟ عرض کرد: آرى، براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق کرده ام، و به یاد تو بوده ام، فرمود: اما نماز براى تو نشانه حق است، روزه سپر آتش، انفاق سایه اى در محشر، ذکر، نور است، کدام عمل را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض کرد: خداوندا خودت مرا در این مورد راهنمائى فرما»، فرمود: هَلْ وَالَیْتَ لِی وَلِیّاً؟ وَ هَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوّاً قَطُّ؟ فَعَلِمَ مُوسَى أَنَّ أَفْضَلَ الأَعْمَالِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ؛
آیا هرگز، به خاطر من کسى را دوست داشته اى؟ به خاطر من کسى را دشمن داشته اى؟ این جا بود که موسى دانست: برترین اعمال، دوستى براى خدا و دشمنى براى خداست» (سفینة البحار، ج 1، ص 199)
6- سخت ترین کارها، بهترین است!
« افضل الأعمال ، احمزها ; بهترین اعمال مشکل ترین آنهاست.»(بحارالانوار، ج 7، ص 191)
یعنى کسانى که در قیامت نیکو کار وارد محشر مى شوند پاداش بهتر از آن یابند و علاوه بر آن از هول و هراس قیامت در امان باشند . و کسانى که بدکار و زشت کردار درآیند در آن روز به رو در آتش جهنّم افتند و این کیفر و عقوبت جز سزاى اعمال آنان نخواهد بود
امیر المؤمنین(ع) می فرماید: افضل الاعمال، ما اکرهت نفسک علیه؛( نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 1196، کلمات قصار، شماره 241) بهترین اعمال آن است که نفس خود را به انجام آن – به رغم خواسته اش – وادار و اجبار سازی یعنی مالک نفس خویش گردی .آن را هر موقع و هر کجا که ایمان و عقل مجاز دانسته اند، به حرکت و فعالیت وادار سازی، نه این که نفس دیو صفت، مالک تو و نفس ملکوتی و انسانی ات گردد.
7- ارزش و دشواری نیّت
امامان معصوم (علیهم السلام) فرموده اند: «نیة المؤمن خیر من عمله»( اصول کافی ، ج 2 ، ص 84 ) و یا : «أفضل الأعمال أحمزها»( بحار ، ج 67 ، ص 237) نیّت روح عمل، و کار دشواری است. چون اصل کار را بسیاری از انسانها انجام می دهند ، امّا همه قدرت نیّت صحیح ندارند ؛ چرا که :
اوّلاً: می شود کار ناپسند را «قربة الی الله»، انجام داد. بنابراین، باید کار، شایستگی نزدیک ساختن انسان به خدا را داشته باشد ، دارای (حسن فعلی) باشد .
ثانیاً : باید کار، از «حُسن فاعلی» برخوردار باشد . در این صورت اگر این عمل از هر پیرایه‌ای منزّه باشد ، نیت آن بهتر از خود عمل است و البته این بسیار دشوار است و به همین جهت هم نیّت ، بهترین اعمال است ؛ مثلاً، کسی که کتابی می نویسد ، طبیعتاً علاقه دارد که نام او روی جلد آن نوشته شود؛ یا اگر کسی مسجد یا مؤسسه خیریه‌ای می سازد ، علاقمند است که نام او در چهره تابلو آن ثبت شود و یا در محافل برده شود و بعضی هم علاقه مندند که نامشان برده نشود تا دیگران بگویند: او بدان حد رسیده که حتی حاضر نشده مردم نامش را ببرند که این هم یک نوع ریاست؛ یعنی، گاهی انسان ریا می کند و نمی داند که ریاکار است، که البته این ریای مرموزی است و کمتر مورد توجه قرار می گیرد و شیطان هم هر کسی را از راه مخصوص او فریب می دهد . برخی هم برای این که دیگران نگویند فلان کس ریاکاری می کند کار خیر را انجام نمی دهند که در حقیقت ، سخن مردم انگیزه ترک کار خیر، است .
8- سیر کردن و سیراب کردن:
در بعضى از روایات نیز تصریح شده: اطعام گرسنگان به طور مطلق (هر چند مؤمن و مسلمان هم نباشند) از افضل اعمال است، چنان که در روایتى از پیغمبر است: مِنْ أَفْضَلِ الأَعْمالِ عِنْدَ اللَّهِ إِبْرادُ الْکِبادِ الْحارَّةِ وَ إِشْباعُ الْکِبادِ الْجائِعَةِ وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله بِیَدِهِ لا یُؤْمِنُ بِی عَبْدٌ یَبِیتُ شَبْعانَ وَ أَخُوهُ- أَوْ قالَ جَارُهُ- الْمُسْلِمُ جائِعٌ؛
یکى از برترین اعمال نزد خدا خنک کردن جگرهاى داغ است، و سیر کردن شکم هاى گرسنه، سوگند به کسى که جان محمّد در دست او است !بنده اى که شب سیر بخوابد و برادر- یا فرمود همسایه- مسلمانش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است»!. (بحارالانوار ج 74، ص 369)
9- نشانه عمل صالح چیست؟
قرآن می‌فرماید: « أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»(ملک/2) در سوره کهف خداوند می ‌فرماید: « لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»(کهف/7) ما مردم را آزمایش می‌کنیم تا ببینیم که کدام عملشان بهتر است.
امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «منظور از احسن عملاً، اکثر عملا، به معنای زیادی عمل نیست، چرا که زیادی عمل ملاک نیست، بلکه نیکی و کیفیت عمل مهم است .
10- بهترین عمل از نگاه شیخ بهایی :
همه روز روزه بودن همـه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن
ز مدینـه تا بــه کعبه سر و پـا برهنه رفتن
دو لـب از بـرای لبیک به وظیفه باز کردن
به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهــی همه احتراز کردن
شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن
ز وجــود بـی نیــازش طلــب نیــاز کردن
بـه خدا که هیچ کس را ثمر آنقدر نباشد
کــه بروی ناامیـدی در بسته باز کردن
نتیجه گیری :
همه اعمال، یک وجه بهترین دارد، و این که بشود یک عمل را بصورت کلی بعنوان بهترین عمل قلمداد کرد، دشوار است. اما در یک جمع بندی کلی می توان گفت که: شناخت و عمل به وظیفه می تواند در یک کلام بهترین اعمال باشد .
حضرت برترین وسیله تقرب به خداوند را ده چیز برشمرده :
إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى ، الإِیمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَالْجِهادُ فِی سَبِیلِهِ، فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الإِسْلامِ؛ وَ کَلِمَةُ الإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ؛ وَ إِقَامُ الْصَلاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ؛ وَ إِیتَاءُ الزَّکاةِ فَإِنَّهَا فَرِیضَةٌ وَاجِبَةٌ؛ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةُ مِنَ الْعِقَابِ؛ وَ حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَ یَرْحَضَانِ الذَّنْبَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِی الْمَالِ، وَ مَنْسَأَةٌ فِی الأَجَلِ؛ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ الْخَطِیئَةَ؛ وَ صَدَقَةُ الْعَلانِیَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِیتَةَ السُّوءِ؛ وَ صَنَائِعُ الْمَعرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِی مَصَارِعَ الْهَوَانِ.
برترین وسیله اى که متوسّلان به خدا، به آن توسّل مى جویند، ایمان به خدا و پیامبر اوست . جهاد در راه خدا که قلّه رفیع اسلام است . کلمه اخلاص (و شهادت به یگانگى خدا) که هماهنگ با فطرت انسانى است، برپا داشتن نماز که حقیقت دین و آیین است، اداى زکات که فریضه اى واجب است، روزه ماه رمضان که سپرى در برابر عذاب الهى است، حج و عمره خانه خدا که نابود کننده فقر و شستشو دهنده گناه است . صله رحم که سبب فزونى مال و طول عمر، وصدقه پنهانى که کفّاره گناهان است .صدقه آشکار که از مرگ هاى بد پیشگیرى مى کند . خدمت به خلق که از لغزش ها و شکست هاى خفّت بار جلوگیرى مى کند. (نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 110)

پی نوشت ها:
1 . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 90، ص 163.
2 . خیراعمالکم الصلوه، همان، ج 7، ص 97.
3. تفسیر نمونه، ج 17، ص 167. پ
4. بحارالانوار، ج 10، ص 94.

ب ) تبدیل و انقلاب گناهان:
طبق نص آیه قرآن کسانی که توبه کنند خداوند سیئات و گناهان ایشان را تبدیل به حسنات می کند!
توجه کنید:
اما راجع به توبه :
برای توبه کردن باید اعتقاد داشته باشیم که اولا: خداوند توبه پذیر است وتوبه کسی که واقعا توبه کند را قبول می کند! وثانیا: ممکن است در آن صورتی که اطمینان به ترک گناه گرفته است وتوبه کرده، بازهم خدا توبه او را نپذیرفته باشد و این احتمال را نباید کنار بگذارد بلکه چون چنین احتمالی در انسان اثر سازندگی و پرهیز دادن او از گناه مضاعف دارد ، همواره در خوف عذاب الهی به سر ببرد وگاهی توبه مجددی داشته باشد!
و ثالثا: اگر کسی نتواند بر توبه خود باقی باشد و در برنامه ریزی برترک گناه مداومت نداشته باشد، دلیل آن احتمالا این است که با شناخت و معرفت وارد نشده و تصمیم عقلانی نگرفته است، بلکه احساسی و بدون درک عمیق از امور، خواسته است که به نتیجه لازم برسد! تصمیم احساسی و انفعالی خصیصه اش این است که به کمتر چیزی از هم می پاشد، ولی تصمیم از روی شناخت و باور است که ثابت و پایدار می ماند.
آن کسی که معرفت لازم را به گناه پیدا نکند، با تصمیمی توبه می کند و با مانعی از تصمیم خود بر می گردد! چنین کسی بایستی سعی کند برای دست پیدا کردن به یک توبه نصوح و واقعی، راجع به تاثیراتی که گناه بر روح و جان آدمی می گذارد بیشتر تامل کند !
در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛» مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
خداوند، پیش از این آیه، درباره ویژگى هاى بندگان خاص خویش سخن مى گوید: «بندگان (ویژه خداوند) رحمان کسانى هستند که با خداوند معبودى دیگر را نمى خوانند و انسانى که خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند و زنا نمى کنند و هر کس چنین کند، مجازاتى سخت خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد و همیشه با خوارى در آن خواهند ماند؛ مگر کسانى که توبه کنند»
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى فرماید«اِلاّ من تاب…» هر کس گناهى مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مى یابد، گناهانش به حسنات تبدیل مى گردد:
1. توبه یا بازگشت از گناه؛کم ترین مراتب توبه پشیمانى است. اگر توبه حقیقى تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمى گردد و همواره آن را انجام مى دهد.
2. عمل صالح؛ با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر مى شود و به توبه حقیقى یا توبه نصوح مى انجامد.
3. ایمان؛ مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکى ها تبدیل شود؛ ولى براى مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایى کافى است و گناهانش را به حسنات تبدیل مى کند.
از این رو، در آیه بعد مى فرماید: «وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً»کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى کند؛
علامه طباطبایى مى فرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر مى دارد. این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار مى آید. از این رو، علامه مى فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل مى گردد.
امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریف «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» می فرمایند: با توبه نصوح به خدا باز گردید
علامه طباطبایى مى فرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریره در انسان نباشد، کار زشت انجام نمى دهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتى را بر نمى تابد.
پس کار زشت یا برخاسته از ذات شقى و خبیث است، یا ذاتى که در آن رگه هایى از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزى آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتى سعید که در آن شائبه اى از گناه و شقاوت نیست، تبدیل مى شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون مى گردد و اعمال و آثار انسانى متناسب با ذاتى مى شود که با مغفرت و رحمت الاهى شکسته شده است. مجموعه آنچه گفته شد، نشان مى دهد این توبه، «توبه نصوح» حالتى خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه اى عمل صالح هم بى هیچ تکلفى برون مى تراود.
عالمان اخلاقی با استفاده از منابع اسلامی فرموده اند: شخص توبه کننده ، حتی اگر پس از توبه نصوح ، به دلایلی دوباره به گناه آلوده گردد، و توبه نماید ، پذیرش و آمرزش الاهی را در پی خواهد داشت و این فرایند تا هنگام مرگ ادامه خواهد داشت .
گاهى انسان با زبان مى گوید توبه کردم ولى به لباسشویى مى ماند که با زبان بگوید لباس را شستم و وارد عمل نشود، همانطور که این کلام لباس را تمیز نمى کند و نمى تواند صفت موجود در آن را عوض کند، مگر ضد آن صفت را در آن ایجاد نماید، آن کلام هم باعث سفیدى قلب نمى شود.
هر گنهکار پشیمانى مى تواند به سوى خدا بازگردد، مشروط به اینکه توبه اش حقیقى باشد که نشانه آن، عمل صالح جبران کننده است که در آیه آمده، و گرنه مجرد استغفار به زبان، با پشیمانى زودگذر به قلب، هرگز دلیل توبه نیست.
مساله مهم در مورد آیه فوق این است که:
چگونه خداوند سیئات آنها را تبدیل به حسنات مى کند؟
در اینجا چند تفسیر است که همه مى تواند قابل قبول باشد: ( تفسیر نمونه، ج 15، ص 162 )
1- هنگامى که انسان توبه مى کند و ایمان به خدا مى آورد دگرگونى عمیقى در سراسر وجودش پیدا مى شود، و به خاطر همین تحول و انقلاب درونى سیئات اعمالش در آینده تبدیل به حسنات مى شود، اگر در گذشته مرتکب قتل نفس مى شد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مى گذارد، و اگر زناکار بود بعدا عفیف و پاکدامن مى شود و این توفیق الهى را در سایه ایمان و توبه پیدا مى کند.
2- دیگر اینکه خداوند به لطف و کرمش و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات اعمال او را محو مى کند، و به جاى آن حسنات مى نشاند، چنان که در روایتى از ابو ذر از پیامبر اسلام ص مى خوانیم: روز قیامت که مى شود بعضى از افراد را حاضر مى کنند خداوند دستور مى دهد گناهان صغیره او را به او عرضه کنید و کبیره ها را بپوشانید، به او گفته مى شود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادى، و او به آن اعتراف مى کند، ولى قلبش از کبائر ترسان و لرزان است.
در اینجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفى کند دستور مى دهد بجاى هر سیئه حسنه اى به او بدهید، عرض مى کند پروردگارا! من گناهان مهمى داشتم که آنها را در اینجا نمى بینم. ابو ذر مى گوید: در این هنگام پیامبر (ص) تبسم کرد که دندان هایش آشکار گشت سپس این آیه را تلاوت فرمود: فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ. ( نور الثقلین جلد 4 صفحه 33 )
3- سومین تفسیر اینکه منظور از سیئات نفس اعمالى که انسان انجام مى دهد نیست، بلکه آثار سویى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش برچیده مى شود، و تبدیل به آثار خیر مى گردد، و این است معنى تبدیل سیئات به حسنات.
البته این سه تفسیر- منافاتى با هم ندارند و ممکن است هر سه در مفهوم آیه جمع باشند. آیه بعد در حقیقت چگونگى توبه صحیح را تشریح کرده و مى گوید: کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى کند (و پاداش خود را از او مى گیرد) (وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً) « متاب مصدر میمى به معنى توبه است، و چون در اینجا مفعول مطلق است تاکید را بیان مى کند. ».
یعنى توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتى گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزه اش خلوص نیت و بازگشت به سوى پروردگار باشد.
بنا بر این فى المثل ترک شراب یا دروغ به خاطر ضررهایى که دارد هر چند خوب است ولى ارزش اصلى این کار در صورتى است که از انگیزه الهى سرچشمه گیرد. بعضى از مفسران تفسیر دیگرى براى آیه فوق ذکر کرده اند و آن اینکه: این جمله پاسخى است براى تعجبى که احیانا آیات گذشته در بعضى از اذهان بر مى انگیزد و آن اینکه چگونه ممکن است خداوند سیئات را به حسنات تبدیل کند؟ این آیه پاسخ مى دهد هنگامى که انسان به سوى خداوند بزرگ بازگردد این امر تعجب ندارد.
امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم چنین مى فرماید: وقتى که مؤمن توبه مى کند، گناهان قبل از توبه اش بخشیده مى شود، پس او باید براى بعد از توبه عمل کند. ولى آگاه باشید بخدا قسم این مزیت فقط براى اهل ایمان است .
راوى مى گوید: عرض کردم اگر بعد از توبه و استغفار گناه کرد و آنگاه دوباره توبه نمود چه؟ فرمود: آیا گمان مى کنى اگر بنده مؤمن از گناه خود پشیمان شود و استغفار و توبه کند خدا توبه اش را نمى پذیرد؟ عرض کردم: او چندین بار این کار را کرده، گناه مى کند سپس توبه و استغفار مى نماید .
فرمود: هر گاه بنده با توبه و استغفار برگردد خدا با مغفرت و بخشش بر مى گردد، خدا بخشنده و مهربان است، توبه را مى پذیرد، و سیئات را مى بخشد .
شرایط پذیرش توبه:
1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.
2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد.
امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد.
1. پشیمانی از گذشته.
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه.
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله» (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).

جایگاه توبه در پیشگاه خدا:
هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : «ان الله یغفر الذنوب جمیعا ; خداوند همه گناهان را می آمرزد. صد بار اگر توبه شکستی باز آ— این درگه ما درگه نامیدی نیست.
در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد» (کافی 2 435 باب التوبة ….. ص : 43).در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند» (همان) بادقت در این دوروایت به این نتیجه می رسیم که خدا توبه بنده اش را دوست دارد ، اما توبه ای که از روی صفا و اخلاص، باشد، نه توبه ای که فقط لقلقه زبان باشد !
«توبه» در لغت به معناى رجوع است و حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن، تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته ،کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند.
خداوند همه مؤمنان را دستور به توبه مى دهد: «و توبوا الى الله جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تُفلِحون؛ اى مؤمنان همگى به سوى خدا رجوع کنید تا رستگار شوید» حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد: خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در، بعد از گشایش آن ، غافل شوند چیست؟
پس خداوند تمامی گناهان انسان را در صورت توبه می بخشد، اما لازم است توجه شود که توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت، استغفار نماید! پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بخواهد .
توبه ، باید حقیقی باشد یعنی توبه نصوح ؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. وهمین ندامت، انشاالله کافی است که خداوند اورا ببخشد واونیز با دلی امیدوار به بخشایش ورحمت الهی ودور از گناهان، عبادت او را بیاورد ودر اعمال پیش رویش باتوکل واستعانت الهی، دیگر به سمت آن گناه نرود، البته باب توبه هیچگاه بسته نمی شود وخداوند آمرزنده ومهربان است.
نگرانی ای که در توبه وجود دارد، از طرف خداوند- یعنی پذیرنده توبه- نیست؛ بلکه مشکل از جانب خود توبه کننده است! که آیا موفق می شود راه خود را به سوی خداوند تغییر دهد یا نه !
توبه را از یک لحاظ به دو قسم تقسیم کرده اند: یک دسته از گناهان، کوچک و کم شعاعند و صرفا با استغفار و پشیمانی قلبی، جبران می شود، اما دسته دیگری از گناهان، هم بزرگ و ویران کننده هستند و هم اثر وضعی دارند. این دسته، اضافه بر پشیمانی قلبی و استغفار با زبان،‌ اقدام عملی و جبران مافات و ترمیم خرابیهای بوجود آمده را نیز می طلبد!
در تقسیم بندی دیگر، گناهانی را که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم تقسیم کرد:
الف. ستم به خویشتن
یعنی انسان از این ناحیه به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شده است. در این گونه موارد، گرچه گنهکار در حق خود ظلم کرده، ولی چون معمولا پای شخص دیگر و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران خطاها و ضررها، آسانتر می توان از آنها توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.
ب. حق الله
فطرت پاک و سالمی که خداوند درنهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی ومعنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی براثرتأثیرپذیری ازعوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته وراه تمرد وعصیان را درپیش می گیرد! اما راه کاری که برای این دسته گناهان وجود دارد این که: اگر شرک و کفر صورت گرفته،باید «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نمود، واگردراحکام و فروع دین کوتاهی وتعلل شده،باید به تکمیل وجبران آنچه از دست رفته اقدام کرد.
ج: حق الناس
شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه, یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان» (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
بر این اساس مردم و مؤمنان دارای سه نوع حق، احترام و مصونیتند؛ به موازات همین سه حق ممکن است سه نوع ظلم هم به آنان روا شود و بر همین پایه سه نوع توبه هم واجب می شود که این سه عبارتند از: 1. تجاوز به مال 2. لطمه به جان 3. ضربه به آبرو.
حتی اگر گناه، مربوط به حقوق مردم باشد،باز هم، با جلب رضایت از ایشان ،امکان بخشش خداوند؛وجود دارد و نباید هیچگاه از رحمت خداوندی ناامید شد. گناه ناامیدی از خداوند، از نظر بزرگی ،از خود گناهی که ما انجام می دهیم بزرگتر است. در میان گناهان، گناهی بزرگتر از قتل نداریم. حتی در قتل عمد هم اگر انسان واقعا توبه کند و آنچه را که لازم است تدارک کند،قابل بخشش است.
پس در هیچ حالتی نباید از توبه و بخشش گناهان و رحمت الهی ناامید شد، چرا که گناه ناامیدی از خداوند حتی از قتل انسان نیز بزرگتر است. اگر انسان هر روز گناه کند و توبه خود را بشکند و باز واقعا پشیمان شود و توبه نماید، توبه او پذیرفتنی است و نباید از رحمت خداوند ناامید گردد.
نکته قابل دقت : شخص تائب،همواره باید ، برای حفظ توبه خود وباقی ماندن به حالت پاکی در تلاش باشد، ازدواج سالم یکی از بهترین اموری است که انسان رابرای باقی ماندن به پاکی ودوری از گناه کمک می کند !
در کافى از على احمسى از ابى جعفر علیه السلام روایت آورده که فرمود: به خدا سوگند احدى از شر گناهان نجات نمى یابد مگر آنکه به گناهان خود اقرار کند: احمسى اضافه کرده که امام ابى جعفر علیه السلام سپس فرمود در تحقق توبه همین بس که گنهکار از کار خود پشیمان بشود . ( اصول کافى، ج 2 ص 426 )
و در همان کتاب به دو طریق از وهب روایت کرده که گفت، از امام صادق علیه السلام شنیدم مى فرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند خدا او را دوست مى دارد، و گناهش را مى پوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او مى پوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشته اش که همواره گناهانش را مى نوشتند مى برد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعه هاى زمین وحى مى کند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزى که گناه کار به دیدار پروردگارش مى رسد، هیچ شاهدى نیست که علیه او به گناهى از گناهانش شهادت دهد . ( همان، ص 430- 436 )
و در همان کتاب است که محمدبن مسلم از امام باقر علیه السلام روایت کرده که به وى فرمود: «اى محمدبن مسلم، گناهان مؤمن- البته اگر موفق به توبه شود- آمرزیده مى شود پس بر مؤمن باد تا مراقب خود باشد، که بعد از توبه و آمرزش، خود را به هیچ گناهى آلوده نسازد، آگاه باش که به خدا سوگند این آمرزش تنها و تنها براى اهل ایمان است. عرضه داشتم حال اگر بعد از توبه دوباره مرتکب گناه شود، و دوباره توبه کند چطور؟ فرمود: اى محمدمسلم تو گمان مى کنى که اگر چنانچه بنده مؤمن خدا از گناهش پشیمان بشود، و از خدا طلب مغفرت بکند و توبه هم بکند خدا توبه اش را نپذیرد؟
عرضه داشتم: اگر این توبه و گناه و باز توبه و گناه مکرر شود چطور؟ فرمود: هر زمانى که بنده مؤمن [البته قید مؤمن را نباید فراموش کرد چون گاه مى شود گناه بسیار، ایمان را از بین مى برد] از خدا طلب مغفرت نموده توبه کند خدا هم دوباره به آمرزش خود برمى گردد، و خداى تعالى آمرزنده مهربان است، و توبه را مى پذیرد، و از بدى ها صرف نظر مى کند، پس زنهار که مبادا از رحمت خدا نومید گردى». ( همان)
و در تفسیر عیاشى از ابى عمرو زبیرى از امام صادق علیه السلام روایت آورده که در تفسیر آیه:
وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى « طه (20)، آیه 82 » فرمود: این آیه تفسیرى دارد، که دلیلش این است که خداى تعالى هیچ عملى را از هیچ بنده اى نمى پذیرد، مگر آنکه در روز قیامت او را بنده اى باوفا نسبت به خود بیابد.
معناى اینکه در آیه جهالت را شرط کرد و فرمود: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ این است که هر گناهى که بنده خدا مى کند هر چند که بداند گناه است باز جاهل است، چون گرد و غبارى که در دلش برخاسته نمى گذارد بفهمد این کارى که مى کند معصیت پروردگارش است.
هم چنان که مى بینیم خداى تعالى در حکایت کلام یوسف خطاب به برادرانش، آنان را جاهل خوانده و فرموده: قالَ هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ ( یوسف (12)، آیه 89 ) هیچ مى دانید که با یوسف و برادرش در آن زمان که جاهل بودید چه کردید؟ و جاهل خواندن برادران با اینکه مى دانستند آزردن برادر گناه است، به خاطر همان جهلى بود که نسبت به زشت بودن نافرمانى خدا داشتند ( تفسیر عیاشى، ج 1 ص 228 )
تفسیر آیه : در این آیه صریحاً مسئله توبه و پاره اى از شرائط آن را بیان مى کند و مى فرماید: «توبه تنها براى آنها است که گناهى را از روى جهالت انجام مى دهند».
اکنون ببینیم منظور از «جهالت» چیست؟ آیا همان جهل و نادانى و بى خبرى از گناه است، و یا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناک آن مى باشد؟
کلمه «جهل» و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قرائن استفاده مى شود که منظور از آن در آیه مورد بحث طغیان غرائز و تسلط هوس هاى سرکش و چیره شدن آنها بر نیروى عقل و ایمان است، و در این حالت، علم و دانش انسان به گناه گرچه از بین نمى رود اما تحت تأثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملًا بى اثر مى گردد، و هنگامى که علم اثر خود را از دست داد، عملًا با جهل و نادانى برابر خواهد بود. ولى اگر گناه بر اثر چنین جهالتى نباشد بلکه از روى انکار حکم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گیرد، چنین گناهى حکایت از کفر مى کند و به همین جهت توبه آن قبول نیست، مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.
در واقع این آیه همان حقیقتى را بیان مى کند که امام سجاد علیه السلام در دعاى ابوحمزه با توضیح بیشترى بیان فرموده است: «الهى لم اعصک حین عصیتک و انا بربوبیتک جاحد و لا بامرک مستخف و لا لعقوبتک متعرض و لا لوعیدک متهاون لکن خطیئة عرضت و سولت لى نفسى و غلبنى هواى …»؛ «خداى من هنگامى که به معصیت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انکار خداوندیت نکردم و نه به خاطر خفیف شمردن امر تو بود و نه مجازات تو را کم اهمیت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده کیفرت را سبک شمردم بلکه خطایى بود که در برابر من قرار گرفت و نفس اماره، حق را بر من مشتبه کرد و هوى و هوس بر من چیره شد».
در ادامه آیه شریفه مى خوانیم: ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ در این جمله اشاره به یکى دیگر از شرائط توبه کرده و مى فرماید: «سپس به زودى توبه کنند». درباره این که منظور از «قریب» (زمان نزدیک) چیست؟ در میان مفسران گفتگو است، جمع زیادى آن را به معنى قبل از آشکار شدن نشانه هاى مرگ مى گیرند، و آیه بعد را که مى گوید پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند، بنا بر این تعبیر به «قریب» شاید به خاطر این است که اصولًا زندگى دنیا هر چه باشد کوتاه و پایان آن نزدیک است.
اما بعضى دیگر آن را به معنى زمان نزدیک به گناه گرفته اند، یعنى به زودى از کار خود پشیمان شود و بسوى خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه را به طور کلى از روح و جان انسان بشوید، و کمترین اثرى از آن در دل باقى نماند، و این در صورتى ممکن است که در فاصله نزدیکى قبل از آنکه گناه در وجود انسان ریشه بدواند و به شکل طبیعت ثانوى درآید از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالباً اثرات گناه در زوایاى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند، پس توبه کامل توبه اى است که به زودى انجام پذیرد، و کلمه «قریب» از نظر لغت و فهم عرف، نیز با این معنى مناسب تر است.
درست است که توبه بعد از زمان طولانى نیز پذیرفته مى شود، اما توبه کامل نیست و شاید تعبیر به «عَلَى اللَّهِ»- توبه اى که بر خدا لازم است آن را بپذیرد- نیز اشاره به همین معنى باشد زیرا این تعبیر تنها در این آیه از قرآن آمده است و مفهوم آن این است که پذیرش این گونه توبه ها از حقوق بندگان مى باشد در حالى که پذیرش توبه هاى دور دست از طرف خداوند یک نوع تفضل است، نه حق.
فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً پس از ذکر شرائط توبه مى فرماید: «خداوند توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد و خداوند دانا و حکیم است».
صاحب تفسیر کبیر معنى توبه را در ذیل آیه 54 سوره مبارکه بقره چنین مى گوید: «توبه عبارت از پشیمانى از کار زشتى که مرتکب شد و عزم بر این که دیگر مانند آن را به جا نیاورد».
اصرار بر گناه نیز به دو معنا آمده است:
1. اصرار به معناى تکرار گناه
2. اصرار به معناى عدم پشیمانى، اگرچه تکرار نکند.
علامه طباطبائى مى نویسد: هرکس گناهى مرتکب شده، اگر سه کار انجام دهد- افزون بر آنکه از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مى یابد- گناهانش به حسنات تبدیل مى گردد:
1. توبه یا بازگشت از گناه، 2. عمل صالح، 3. ایمان.
«توبه» پشیمانى و رجوع خاص به طرف پروردگار است و «عمل صالح» استقراربخش آن به شمار مى آید. از این رو، علامه مى فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل مى گردد.
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً « تحریم (66)، آیه 8 » فرمود: «بنده توبه کند، سپس به گناه باز نگردد» « میزان الحکمه، ج 1، ص 552 ». این توبه (توبه نصوح)، حالتى خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن، بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه اى، عمل صالح هم بى هیچ زحمتى تحقّق مى یابد.
نشانه قبولى توبه
از چند طریق انسان مى تواند تا حدودى دریابد که توبه او، مورد پذیرش واقع شده است یا نه:
1. احساس نشاط و آرامش خاصى که پس از دعا و توبه، به انسان دست مى دهد و به تعبیر دیگر احساس رهایى از گناهان و آلودگى ها.
2. هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنش هاى ما بیشتر آشکار گردد (یعنى رغبت کمترى به گناه داشته باشیم و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار بیابیم)؛ این نشان مى دهد که توبه ما، واقعى تر بوده و به همین نسبت، مقبول تر گردیده است.
امام خمینى رحمه الله مى فرمود: «اگر بعد از ماه مبارک رمضان، تغییرى در حالات خود یافتید، به همان نسبت وارد ضیافت الهى شده اید؛ ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد، از آن بى بهره ماندید» « براى مطالعه بیشتر ر. ک: ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر؛ نقطه هاى آغاز در اخلاق، مهدوى کنى ..».

درادامه سخن ، به جهت تشویق وقدر دانی از توبه ای که ان شاء الله موفق به آن بشوید مطالب ذیل را آورده ایم:
بعضی از آثار توبه:
1- محبوبیت نزد خداوند سوره بقره / 222 : ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
2 – تبدیل سیئات به حسنات سوره فرقان / 70 : الا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفوراً رحیماً ؛ مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا بدیهایشان را به نیکی ها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است.
3 – فلاح و رستگاری سوره نور / 31 : و توبوا الی الله جمیعاً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون ای مؤمنان ! همگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
4 – آمرزش گناهان سوره شوری / 25 : و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون اوست که توبه ی بندگانش را می پذیرد و از بدیها و گناهان در می گذرد و آنچه می کنید می داند.
5 – حفظ از عذاب الهی سوره غافر / 7 : وقهم عذاب الجحیم ما آنان ( تائبین ) را از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد (به وسیله ی طلب غفران).
6 – پوشاندن سیئات سوره ی تحریم / آیه ی 8 : یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ان یکفر عنکم سیئاتکم ای کسانی که ایمان آوردید از گناهان خود به سوی خدا, توبه خالصانه کنید چرا که امید است به اینکه پروردگار شما, سیئات شما را از خود شما بپوشاند. امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : هر کس توبه کند خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته اند از یاد آنان برده شود. (میزان الحکمة / ج2 / ح 2183)
7 – برخورداری از برکات و نعمتهای الهی سوره نوح / آیات 11 و 12 : فقلت استغفروا ربکم انه کان غفاراً , یرسل السماء علیکم مدراراً و یمددکم باموال و بنین … پس به آن قوم گفتم : طلب مغفرت و آمرزش و توبه کنید از پروردگار خویش که بخشنده و آمرزنده است و اگر توبه کنید ما بر شما باران می فرستیم و همچنین شما را یاری می کنیم به واسطه ی اموال کثیره و فرزندان زیاد. امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : زیاد طلب آمرزش از خدا کنید تا از خدا طلب روزی کنید .
8 – ورود به بهشت سوره ی تحریم / 8 : یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبةً نصوحا … و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد