خانه » همه » مذهبی » برتری مقام امامت- مقام حضرت ابراهیم- مقام پیامبر اکرم(ص)-

برتری مقام امامت- مقام حضرت ابراهیم- مقام پیامبر اکرم(ص)-


برتری مقام امامت- مقام حضرت ابراهیم- مقام پیامبر اکرم(ص)-

۱۳۹۴/۰۶/۲۶


۴۳۷ بازدید

P۳Aسلام.اگر مقام امامت بالاتر از نبوت است کجا بیان شده که پیامبر اکرم چنین مقامی دارد.وهمچنین سایر انبیا.##نامشخص

امامت آخرین مرحله سیر تکاملى است پیامبران در مقام نبوت و رسالت تنها فرمان حق را دریافت مى کند و به مردم ابلاغ مى کند اما در مرحله امامت این برنامه ها را به اجرا در مى آورد. خواه از طریق تشکیل حکومت یا غیر آن باشد، امامت علاوه بر بیان ابلاغ رسالت در حقیقت مجرى احکام شریعت هم هستند مرحله تحقق بخشیدن به تمام برنامه هاى الهى است. قبل ازهر چیز براى روشن تر شدن این سئوال باید جایگاه «امامت» در «نبوت» را بررسى کرد. به طورى که از اشارات موجود در آیات و تعبیرات مختلفى که در احادیث وارد شده برمى آید کسانى که از طرف خدا ماموریتى دارند داراى مقامات مختلفى بوده اند. 1- مقام نبوت: یعنى دریافت وحى از خداوند بنابراین «نبى» کسى است که وحى بر او نازل مى شود و آنچه را که بوسیله وحى دریافت مى دارد چنانچه مردم از او بخواهند در اختیار آنها مى گذارد. 2- مقام رسالت: یعنى مقام ابلاغ وحى و تبلیغ و نشر احکام خداوند و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهى بخشیدن، بنابراین رسول کسى است که موظف است در حوزه ماموریتى خود به تلاش و کوشش برخیزد و از هر وسیله اى براى دعوت مردم به سوى خدا و ابلاغ فرمان او اکتفا کند و براى یک انقلاب فرهنگى و فکرى و عقیدتى تلاش نماید. 3- 3- مقام امامت: یعنى رهبرى و پیشوایى خلق، در واقع امام کسى است که با تشکیل یک حکومتى الهى و به دست آوردن قدرتهاى لازم سعى مى کند احکام خدا را عملاً اجرا و پیمان کند، و اگر هم نتواند رسماً تشکیل حکومتى دهد تا آنجا که توان دارد در اجراى احکام مى کوشد. به عبارت دیگر وظیفه امام اجراى دستورات الهى است در حالیکه وظیفه رسول ابلاغ این دستورات مى باشد و به تعبیر دیگر رسول «ارائه طریق» مى کند ولى امام «ایصال به مطلوب» مى نماید.
پیامبرانی که به مقام امامت رسیدند:
خداوند متعال در آیه 124 سوره مبارکه بقره مى فرماید: «و اذا ابتلى ابراهیم ربه بکلمات» این آیه از مهمترین فرازهاى زندگانى حضرت ابراهیم (علیه السلام) یعنى آزمایشهاى بزرگ او و پیروزیش در صحنه آزمایش ها سخن مى گوید، آزمایش هایى که مقام و عظمت شخصیت حضرت ابراهیم (علیه السلام) را کاملاً مشخص ساخت و ارزش وجود او را آشکار کرد. هنگامى که از عمده این آزمایش ها برآمد خدا مى بایست به او جایزه بدهد «فرمود: من تو را امام و رهبر و پیشواى مردم قرار دادم. (قال انى جاعلک للناس اماما) و منظور از کلمات در این آیه: مواردى بود که ابراهیم به وسیله آنها مورد آزمایش قرار گرفتن: که عبارتند از: 1- بردن فرزند به قربانگاه براى قربانى به اذن خدا 2- بردن و گذاشتن زن و فرزند در سرزمین بى آب و علف 3- قیام در برابر بت پرستان بابل و شکستن بت ها 4- مهاجرت از سرزمین بت پرستان و پشت پا زدن به زندگى خود. هر یک از آن آزمایشها بسیار سنگین بود اما او با قدرت و نیروى ایمان از عهده همه آنها برآمد و اثبات کرد که شایستگى مقام «امامت» را دارد. از آیه فوق چنین استفاده مى شود که مقام امامتى که به ابراهیم بعد از پیروزى در همه این آزمونها بخشیده شد فوق مقام نبوت و رسالت بود. امامت عبارتست از تحقق بخشیدن برنامه هاى دینى اعم از حکومتى به معنى وسیع کلمه و اجراى حدود و احکام خدا و اجراى عدالت اجتماعى و همچنین تربیت و پرورش نفوس در «ظاهر» و «باطن» و این مقام از مقام رسالت و نبوت بالاتر است زیرا «رسالت» و «نبوت» تنها اخبار از سوى خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت وانذار است اما در مورد امامت همه اینها وجود دارد به اضافه «اجراى احکام» و «تربیت» نفوس از نظر ظاهر و باطن (البته روشن است که بسیارى از پیامبران داراى مقام امامت نیز بوده اند. در واقع نقش امام در حیات معنوى انسان مانند خورشیدى است که با اشعه زندگى بخش خود گیاهان را پرورش مى دهد، و به موجودات زنده جان و حیات مى بخشد. و هدایت امام به معنى ارائه طریق نیست زیرا حضرت ابراهیم پیش از این مقام نبوت رسالت و هدایت به معنى ارائه طریق را داشته است و مقام امامت پس از امتحانات مشکل و پیمودن مراحل یقین و شجاعت و استقامتى به ابراهیم بخشیده شده غیر از مقام هدایت به معنى بشارت و ابلاغ و انذار مى باشد. پس هدایت که در مفهوم امامت قرار دارد چیزى جز «ایصال به مطلوب» و «تحقق بخشیدن روح» و پیمان کردن برنامه هاى تربیتى در نفوس آماده نیست. بنابراین مقام امامت مقامى است بالاتر از این ها و حتى برتر از نبوت و رسالت و این همان مقامى است که حضرت ابراهیم (علیه السلام) پس از امتحان شایستگى از طرف خداوند دریافت داشت.
برخی دیگر از انبیاء ( ع ) مانند حضرت اسحاق و حضرت یعقوب علیهم السلام نیز امام بوده اند . در سوره انبیاء مى‌خوانیم : « وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ نافِلَهً وَ کُلاًّ جَعَلْنا صالِحینَ ( 72 ) وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاهِ وَ إیتاءَ الزَّکاهِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ ( 73 ) و اسحاق ، و علاوه بر او ، یعقوب را به وى بخشیدیم و همه آنان را مردانى صالح قرار دادیم ! و آنان را امامانى قرار دادیم که به فرمان ما ، هدایت مى‌کردند و انجام کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و اداى زکات را به آنها وحى کردیم و تنها ما را عبادت مى‌کردند . » ( سوره انبیاء آیه 72 – 73 ) همان‌طور که روشن است این آیه به مقام امامت و رهبرى این پیامبران بزرگ ( مثل حضرت اسحاق ) و بخشى از صفات و برنامه‌هاى مهم و پرارزش آنها بطور جمعى اشاره مى‌کند ( . ک : برگزیده تفسیر نمونه ، ج 3 ، ص : . 180 )
و در آیه دیگر نیز مى‌خوانیم : « وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یوقِنُونَ و از آنان ( بنى اسرائیل ) امامانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‌کردند چون شکیبایى نمودند ، و به آیات ما یقین داشتند » ( السجده : 24 )
آنچه از آیات قرآن برمى آید این است که ائمه همواره از کسانى بوده اند که شأنیّت و لیاقت نبوّت را داشته اند . لذا کسى که شأنیّت نبوّت را ندارد ، شأنیّت امامت را نیز نخواهد داشت و روشن است که تا کسى معصوم نباشد نمى تواند شأنیّت نبوّت داشته باشد.
اما در رابطه با پیامبر اکرم (ص):
ایشان نبوت و امامت را همزمان داشتند یعنى از آغاز نبوت هم امام بودند و هم نبى . و مویّد این مطلب احادیث پرشماریست که در شان و منزلت ویژه پیامبراکرم (ص)، ذکر شده است. از جمله احادیثی که میفرماید پیامبر اکرم(ص) اشرف مخلوقات است، یا حدیثی که پیامبر اکرم (ص) میفرماید اول ما خلق الله نوری. یعنی اولین مخلوق خداوند نور من بوده است، یا حدیثی که می فرماید «کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین »، من پیغمبر بودم در حالی که آدم میان آب و گل بود. و همچنین سوره النساء : 41 فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهیداً
پس چگونه است [حالشان ] آن گاه که از هر امّتى گواهى آوریم، و تو را بر آنان گواه آوریم؟
بنا بر این آیه هر پیامبری بر امتش گواه است و رسول گرامی اسلام (ص) در مرتبه ای بالاتر بر همه پیامبران (ص) گواه و شاهد است (بنابر اینکه هولاء به شهید برگردد) این تفسیر شاهد روایی هم دارد که در ذیل همین آیه حضرت امیر المومنین (ع) می فرماید :
«… وَ هُوَ الشَّهِیدُ عَلَى الشُّهَدَاءِ وَ الشُّهَدَاءُ هُمُ الرُّسُلُ ع »[1]و او (پیامبر اسلام ص) گواه بر گواهان است و گواهان همان پیامبران (ع) می باشند.
در ادعیه و روایات ، فراوان به این موضوع اشاره شده است :
«…. فَذَکَرَ جُمْلَةَ الْأَنْبِیَاءِ ثُمَّ أَبْرَزَ أَفْضَلَهُمْ بِالْأَسَامِی فَقَالَ وَ مِنْکَ یَا مُحَمَّدُ فَقَدَّمَ رَسُولَ اللَّهِ ص لِأَنَّهُ أَفْضَلُهُمْ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ فَهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةُ أَفْضَلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ رَسُولُ اللَّهِ أَفْضَلُهُم …»[2]…پس تعدادی از پیامبران را (در آیه 7 از سوره احزاب) یاد می کند، سپس برترین ایشان را به اسامی نام می برد و می فرماید « و از تو » ای محمد پس رسول خدا را مقدم کرد زیرا او برتر ایشان است (بعد فرمود) « و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم» ، پس این پنچ ، برترین انبیاء هستند و رسول خدا برترین ایشان است …

[1] – بحارالأنوار 7 313 باب 16
[2] – بحارالأنوار 26 268 باب 6

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد