برتری و حفظ زیست بشر (تنازع بقا)
۱۳۹۷/۱۱/۰۸
–
۶۶۹ بازدید
ایا انسان بدون هوش و به طبع علم و دانش توی تنازع برای بقا یا در اثر بیماری یا انواع عوامل طبیعی مرگ شکست میخورد و منقرض میشد؟ به عبارت دیگه ایا هوش انسان و شناخت نسبیش از طبیعت و محیط اطرافش تنها عامل و دلیل پیروزیش توی این کشاکش برای بقا بوده؟
با عرض سلام.
ـ مزیّتهای نوع بشر در تنازع برای بقاء عبارتند از:
1ـ راست قامت بودن
اغلب حیوانات، از موجودی که روی دو پا ایستاده باشد، میترسند. برای همین، برخی حیوانات مثل خرس و اسب و گربه و … وقتی با حریفی مواجه میشوند، روی دو پای خود بلند میشوند تا حریف را بترسانند.
2ـ بلند قد بودن
حیوانات درنده در درگیر شدن با موجودی که قدّش از خودشان بلندتر باشد، احتیاط میکنند.
3ـ بلندی صدا و تنوّع صدا
یکی از ابزارهایی که حیوانات برای ترساندن دشمن استفاده میکنند، صدای بلند و وحشتناک است. انسان اوّلاً قادر است که صدا بسیاری از حیوانات را تقلید کند و از آنها استفاده کند برای ترساندن دشمنان طبیعی. ثانیاً قادر است صداهایی تولید کند که حیوانات آن را از موجود دیگری نشنیدهاند؛ و همین صداهای ناشناس، حیوانات درنده را میترساند و وادرشان میکند که در حمله به انسان، احتیاط کنند. انسانها حتّی از ابزارهایی تولید صدا مثل شیپور و … هم برای ترساندن حیوانات استفاده میکنند.
4ـ سر انسان در قیاس با بدنش، خیلی بزرگ است. و این برای حیوانات درنده، معنادار است. حیوانات درنده به صورت غریزی میدانند که هر چه نسبت سر به بدن، بزرگتر باشد، آن موجود، از درک بالاتری برخوردار است.
5ـ استفاده از لباس و رنگهای گوناگون
انسان با استفاده از لباس، هم جان خودش را حفظ میکند هم با شکل و رنگ لباس، حیوانات درنده را گیج میکند؛ چون حیوانات درنده شکار خود را از روی شکل و رنگشان میشناسند؛ و اگر با موجود دارای شکل و رنگ ناشناسی رو به رو شوند، در حمله به آن احتیاط میکنند.
6ـ استفاده از آتش
حیوانات به شدّت از آتش میترسند. لذا آتش برای انسان، هم وسیلهی حفظ خودش از سرماست، هم وسیلهای برای ساخت ابزار است، هم وسیلهای برای ترساندن حیوانات درنده است.
7ـ استفاده از ابزرهای حمله و دفاع مثل خانه و نیزه و شمشیر و تیرکمان و … .
8ـ داشتن انگشت شستی که در مقابل چهار انگشت دیگر است و اجازهی انجام کارهای ظریف و اجازهی استفاده از ابزارها را به انسان میدهد.
9ـ زبان گفتاری مخصوص انسان، که بسیار گستردهتر از زبان حیوانات است؛ و امکان هماهنگی و برنامهریزی پیچده بین افراد بشر را میدهد.
10ـ زندگی اجتماعی، که خودش از عوامل بقاء است.
11ـ همهچیز خواری، که باعث شده انسان در بدترین شرائط هم چیزی برای خوردن پیدا کند.
12ـ هوش مخصوص انسان. فاصلهی هوشی انسان با باهوشترین حیوانات، خیلی زیاد است.
تمام این عوامل، دست به دست هم داده و باعث بقاء نوع بشر در طبیعت شدهاند؛ ولی شکّی نیست که در بین این عوامل، مهمترین عامل بقاء انسان، هوش خاصّ اوست. این هوش بشری است که به او اجازهی ابزارسازی و استفاده از آتش و زبان و انگشت شست و لباس و رنگ و صدا و … را داده است؛ لذا اگر انسان تمام این مزایا را داشت ولی این هوش را نداشت، بعید بود که نوع بشر بتواند بقاء داشته باشد؛ بر فرض هم که منقرض نمیشد قطعاً نمیتوانست تا این اندازه زیاد شود.
ـ مزیّتهای نوع بشر در تنازع برای بقاء عبارتند از:
1ـ راست قامت بودن
اغلب حیوانات، از موجودی که روی دو پا ایستاده باشد، میترسند. برای همین، برخی حیوانات مثل خرس و اسب و گربه و … وقتی با حریفی مواجه میشوند، روی دو پای خود بلند میشوند تا حریف را بترسانند.
2ـ بلند قد بودن
حیوانات درنده در درگیر شدن با موجودی که قدّش از خودشان بلندتر باشد، احتیاط میکنند.
3ـ بلندی صدا و تنوّع صدا
یکی از ابزارهایی که حیوانات برای ترساندن دشمن استفاده میکنند، صدای بلند و وحشتناک است. انسان اوّلاً قادر است که صدا بسیاری از حیوانات را تقلید کند و از آنها استفاده کند برای ترساندن دشمنان طبیعی. ثانیاً قادر است صداهایی تولید کند که حیوانات آن را از موجود دیگری نشنیدهاند؛ و همین صداهای ناشناس، حیوانات درنده را میترساند و وادرشان میکند که در حمله به انسان، احتیاط کنند. انسانها حتّی از ابزارهایی تولید صدا مثل شیپور و … هم برای ترساندن حیوانات استفاده میکنند.
4ـ سر انسان در قیاس با بدنش، خیلی بزرگ است. و این برای حیوانات درنده، معنادار است. حیوانات درنده به صورت غریزی میدانند که هر چه نسبت سر به بدن، بزرگتر باشد، آن موجود، از درک بالاتری برخوردار است.
5ـ استفاده از لباس و رنگهای گوناگون
انسان با استفاده از لباس، هم جان خودش را حفظ میکند هم با شکل و رنگ لباس، حیوانات درنده را گیج میکند؛ چون حیوانات درنده شکار خود را از روی شکل و رنگشان میشناسند؛ و اگر با موجود دارای شکل و رنگ ناشناسی رو به رو شوند، در حمله به آن احتیاط میکنند.
6ـ استفاده از آتش
حیوانات به شدّت از آتش میترسند. لذا آتش برای انسان، هم وسیلهی حفظ خودش از سرماست، هم وسیلهای برای ساخت ابزار است، هم وسیلهای برای ترساندن حیوانات درنده است.
7ـ استفاده از ابزرهای حمله و دفاع مثل خانه و نیزه و شمشیر و تیرکمان و … .
8ـ داشتن انگشت شستی که در مقابل چهار انگشت دیگر است و اجازهی انجام کارهای ظریف و اجازهی استفاده از ابزارها را به انسان میدهد.
9ـ زبان گفتاری مخصوص انسان، که بسیار گستردهتر از زبان حیوانات است؛ و امکان هماهنگی و برنامهریزی پیچده بین افراد بشر را میدهد.
10ـ زندگی اجتماعی، که خودش از عوامل بقاء است.
11ـ همهچیز خواری، که باعث شده انسان در بدترین شرائط هم چیزی برای خوردن پیدا کند.
12ـ هوش مخصوص انسان. فاصلهی هوشی انسان با باهوشترین حیوانات، خیلی زیاد است.
تمام این عوامل، دست به دست هم داده و باعث بقاء نوع بشر در طبیعت شدهاند؛ ولی شکّی نیست که در بین این عوامل، مهمترین عامل بقاء انسان، هوش خاصّ اوست. این هوش بشری است که به او اجازهی ابزارسازی و استفاده از آتش و زبان و انگشت شست و لباس و رنگ و صدا و … را داده است؛ لذا اگر انسان تمام این مزایا را داشت ولی این هوش را نداشت، بعید بود که نوع بشر بتواند بقاء داشته باشد؛ بر فرض هم که منقرض نمیشد قطعاً نمیتوانست تا این اندازه زیاد شود.