۱۳۹۳/۰۳/۱۸
–
۲۴۰۵ بازدید
با عرض سلام.لطفا نحوه برخورد اسلامی با افراد بی ادب را بگویید و چند حدیث نیز ذکر کنید؟
یکی از جلوهها و آموزه های زیبای اسلام در تعاملات و ارتباطات اجتماعی به ویژه در برخورد با افراد بدرفتار و بداخلاق، چشم پوشی و اغماض و به عبارتی دقیقتر عفو و گذشت میباشد. بسیاری از مردم به خصوص نسل جوان سؤال میکنند، نگاه اسلام نسبت به بی احترامیها، خطاها، بی اعتناییها و بی احترامیهایی که دیگران در ارتباط با ما دارند چیست؟ آیا باید امر به معروف و نهی از منکر کرد؟ آیا بگذاریم و بگذریم؟ سکوت و بی اعتنایی کنیم؟ قطع رابطه کنیم؟ نادیده بگیریم و به روابط خود ادامه بدهیم؟
پاسخ به سؤالات مذکور را به اجمال در ذیل مرور میکنیم.
1.آنچه مسلم است و آنچه از قرآن و احادیث بر میآید در صورت احتمال تأثیر مثبت در مخاطب (فرد بد اخلاق) باید امر به معروف و نهی از منکر کرد و سکوت نکرد. امّا در صورت عدم تأثیر باید بدون قطع رحم تعاملات را به گونه ای طراحی کرد که خود و اعضای خانواده مان در فضای مسموم و آلوده به گناه قرار نگیریم. مثلاً در میهمانیهایی که گناهی صورت میگیرد، با همفکران خود ،در اتاقی دیگر به گفتگو بپردازیم. و یا به بهانهی مختلف مسیر بحث و برخوردهای نادرست را تغییر دهیم.
2. بر اساس آیه 33 سوره فصلت، بدی دیگران را باید با خوبی پاسخ داد تا دشمنیها و مخاصمات به دوستیها و صمیمیتها مبدل شوند. (… ادفع بالتی هی احسن) به عبارتی دیگر با حلم و مدارا و مدیریت اخلاقی، برخوردهای تلخ و گزنده دیگران را خنثی و فضای عصبیت، انتقام جویی و مجادله را تلطیف نموده و نرمش و آرامش را فضای موجود حاکم نماییم.
3.علاوه بر دستورات و توصیه های دینی، در فرآیند تجربه بشر نیز ثابت شده، که فکر انتقام و در دل نگاه داشتن کینهها و کدورتها علاوه بر تخریب روح و روان فرد آثار و عوارض فرساینده ای را بر روابط خانوادگی، فامیلی و اجتماعی بر جای خواهد گذاشت.
4.هم چنین ما در نمازهای یومیه، شصت بار رحمت خدا را بر ذهن و زبان جاری میسازیم.
لذا افراد نمازگزار که آیه ای از آیات علاوه بر این خداوند خود را در قرآن با نامهای نواب، رحیم، غفور، … میستاید و عیبهای ما را میپوشاند و خطاها و گناهان ما با نهایت رحمت و عطوفت برخورد میکند، ایمن بوده و بارها دو برابر خدا خطا میکنند، و همواره محتاج عفو و گذشت خداوند میباشند، خود نیز در برابر خطاها و لغزشها و بدرفتاریهایی دیگران اهل عفو و گذشت و مهربانی باشند.
مردی، قنبر، غلام علی(علیه السلام) را دشنام داد. قنبر خواست که دشنام او را برگرداند، حضرت او را صدا کرد و گفت: ای قنبر! آرام باش! بگذار که این شخص دشنام دهنده، خوار باشد، تو با سکوت خود، خداوند رحمان را خشنود میکنی و دشمن خود، شیطان را شکنجه میدهی رسول گرامی اسلام بعد از فتح مکه بسیاری از دشمنان خود حتی ابوسفیان و وحشی قاتل عموی خود حضرت حمزه(علیه السلام) را بخشید.
اینجاست که امیر مؤمنان علی(علیه السلام) تصریح میفرمایند که: العفو تاجُ المکارم (میزان الحکمه ج و ص 367) «عفو و گذشت تاجی است که بر سر تمام اخلاق نیک و پسندیده) و نیز امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «همانا عفو و بخشش دو صفت از صفات خداوند است که در وجود برگزیدگان خود به ودیعه گذاشته تا منصف به صفات خالق خود باشند» (سفینة البحار ج 2 ص 207) و باز در قرآن (سوره فرقان / 63) میخوانیم: بندگان خوب خدا وقتی مورد خطاب ناروای افراد جاهل قرار میگیرند: قالوا سلام، سلام میدهند و در میگذرند خداوند موسی(علیه السلام) را در برابر حتی فرعون امر به برخورد نرم و لیّن نموده و میفرماید: «فقولا لهُ قولاً لیّنا لعله یتذکروا یخشی » (طه / 44)
برخورد معصومین علیهم السلام در برابر بدرفتاری دیگران
پیامبر از کوچه ای عبور میکرد یهودیی جلو او را گرفت و گفت طلب مرا بده پیامبر گفت چه طلبی؟ اولاً تو از من طلب نداری، ثانیاً الآن پول همراهم نیست. اجازه بده بروم (میخواهد در نماز شرکت کند) گفت یک قدم نمیگذارم حرکت کنی هر چه پیامبر نرمش کرد او رها نکرد تا حدّی که عبای پیامبر را کشید و گردن پیامبر سرخ شد. مسلمین میآیند، چرا پیامبر دیر کرد؟ ماجرا را شاهد میشوند میخواهند با آن یهودی برخورد کنند پیغمبر میگوید کاری نداشته باشید من خودم میدانم با این رفیقم چه بکنم. آنقدر نرمش نشان میدهد که یهودی همان جا: اشهد ان لا اله الله اشهد انک رسول الله میگوید و مسلمان میشود (سیری در سیره نبوی – مرتضی مطهری – ص 226)
خوارج ، در زمانی که علی علیه السلام خلیفه بود و بالای منبر سخنرانی میکرد به او اسائه ادب کرد و دشنام میدادند، علی (علیه السلام) در برابر سؤالی که درباره سکوتش مطرح می کردند میفرمود: تا زمانی که دست به شمشیر نبردهاند با آنان کاری نداشته باشید.
امیر مؤمنان(علیه السلام) حتی ضارب و قاتل خود را نیز از رحمت و عفو و مهربانی خود محروم نمیساخت و میفرمود از غذایی که من میدهید به او هم بدهید. البته همهی عفو و بخش در برابر امور شخصی و فردی بود نه در برابر مصالح اسلام و مسلمین – آنجا دیگر قاطعیت و صراحت لازم است. نباید حقوق مردم (حقالناس) مورد غفلت قرار گیرد.
منبع :سایت تبیان
پاسخ به سؤالات مذکور را به اجمال در ذیل مرور میکنیم.
1.آنچه مسلم است و آنچه از قرآن و احادیث بر میآید در صورت احتمال تأثیر مثبت در مخاطب (فرد بد اخلاق) باید امر به معروف و نهی از منکر کرد و سکوت نکرد. امّا در صورت عدم تأثیر باید بدون قطع رحم تعاملات را به گونه ای طراحی کرد که خود و اعضای خانواده مان در فضای مسموم و آلوده به گناه قرار نگیریم. مثلاً در میهمانیهایی که گناهی صورت میگیرد، با همفکران خود ،در اتاقی دیگر به گفتگو بپردازیم. و یا به بهانهی مختلف مسیر بحث و برخوردهای نادرست را تغییر دهیم.
2. بر اساس آیه 33 سوره فصلت، بدی دیگران را باید با خوبی پاسخ داد تا دشمنیها و مخاصمات به دوستیها و صمیمیتها مبدل شوند. (… ادفع بالتی هی احسن) به عبارتی دیگر با حلم و مدارا و مدیریت اخلاقی، برخوردهای تلخ و گزنده دیگران را خنثی و فضای عصبیت، انتقام جویی و مجادله را تلطیف نموده و نرمش و آرامش را فضای موجود حاکم نماییم.
3.علاوه بر دستورات و توصیه های دینی، در فرآیند تجربه بشر نیز ثابت شده، که فکر انتقام و در دل نگاه داشتن کینهها و کدورتها علاوه بر تخریب روح و روان فرد آثار و عوارض فرساینده ای را بر روابط خانوادگی، فامیلی و اجتماعی بر جای خواهد گذاشت.
4.هم چنین ما در نمازهای یومیه، شصت بار رحمت خدا را بر ذهن و زبان جاری میسازیم.
لذا افراد نمازگزار که آیه ای از آیات علاوه بر این خداوند خود را در قرآن با نامهای نواب، رحیم، غفور، … میستاید و عیبهای ما را میپوشاند و خطاها و گناهان ما با نهایت رحمت و عطوفت برخورد میکند، ایمن بوده و بارها دو برابر خدا خطا میکنند، و همواره محتاج عفو و گذشت خداوند میباشند، خود نیز در برابر خطاها و لغزشها و بدرفتاریهایی دیگران اهل عفو و گذشت و مهربانی باشند.
مردی، قنبر، غلام علی(علیه السلام) را دشنام داد. قنبر خواست که دشنام او را برگرداند، حضرت او را صدا کرد و گفت: ای قنبر! آرام باش! بگذار که این شخص دشنام دهنده، خوار باشد، تو با سکوت خود، خداوند رحمان را خشنود میکنی و دشمن خود، شیطان را شکنجه میدهی رسول گرامی اسلام بعد از فتح مکه بسیاری از دشمنان خود حتی ابوسفیان و وحشی قاتل عموی خود حضرت حمزه(علیه السلام) را بخشید.
اینجاست که امیر مؤمنان علی(علیه السلام) تصریح میفرمایند که: العفو تاجُ المکارم (میزان الحکمه ج و ص 367) «عفو و گذشت تاجی است که بر سر تمام اخلاق نیک و پسندیده) و نیز امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «همانا عفو و بخشش دو صفت از صفات خداوند است که در وجود برگزیدگان خود به ودیعه گذاشته تا منصف به صفات خالق خود باشند» (سفینة البحار ج 2 ص 207) و باز در قرآن (سوره فرقان / 63) میخوانیم: بندگان خوب خدا وقتی مورد خطاب ناروای افراد جاهل قرار میگیرند: قالوا سلام، سلام میدهند و در میگذرند خداوند موسی(علیه السلام) را در برابر حتی فرعون امر به برخورد نرم و لیّن نموده و میفرماید: «فقولا لهُ قولاً لیّنا لعله یتذکروا یخشی » (طه / 44)
برخورد معصومین علیهم السلام در برابر بدرفتاری دیگران
پیامبر از کوچه ای عبور میکرد یهودیی جلو او را گرفت و گفت طلب مرا بده پیامبر گفت چه طلبی؟ اولاً تو از من طلب نداری، ثانیاً الآن پول همراهم نیست. اجازه بده بروم (میخواهد در نماز شرکت کند) گفت یک قدم نمیگذارم حرکت کنی هر چه پیامبر نرمش کرد او رها نکرد تا حدّی که عبای پیامبر را کشید و گردن پیامبر سرخ شد. مسلمین میآیند، چرا پیامبر دیر کرد؟ ماجرا را شاهد میشوند میخواهند با آن یهودی برخورد کنند پیغمبر میگوید کاری نداشته باشید من خودم میدانم با این رفیقم چه بکنم. آنقدر نرمش نشان میدهد که یهودی همان جا: اشهد ان لا اله الله اشهد انک رسول الله میگوید و مسلمان میشود (سیری در سیره نبوی – مرتضی مطهری – ص 226)
خوارج ، در زمانی که علی علیه السلام خلیفه بود و بالای منبر سخنرانی میکرد به او اسائه ادب کرد و دشنام میدادند، علی (علیه السلام) در برابر سؤالی که درباره سکوتش مطرح می کردند میفرمود: تا زمانی که دست به شمشیر نبردهاند با آنان کاری نداشته باشید.
امیر مؤمنان(علیه السلام) حتی ضارب و قاتل خود را نیز از رحمت و عفو و مهربانی خود محروم نمیساخت و میفرمود از غذایی که من میدهید به او هم بدهید. البته همهی عفو و بخش در برابر امور شخصی و فردی بود نه در برابر مصالح اسلام و مسلمین – آنجا دیگر قاطعیت و صراحت لازم است. نباید حقوق مردم (حقالناس) مورد غفلت قرار گیرد.
منبع :سایت تبیان