خانه » همه » مذهبی » برخورد امام علی(ع) با مخالفان؟

برخورد امام علی(ع) با مخالفان؟


برخورد امام علی(ع) با مخالفان؟

۱۳۹۴/۱۱/۰۲


۱۶۳ بازدید

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پرسشگر ارجمند دغدغه ی شما در دفاع از نظام اسلامی را ارج نهاده و برای خود و شما از درگاه خداوند متعال توفیق در شناخت و انجام وظیفه را مسالت داریم.

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پرسشگر ارجمند دغدغه ی شما در دفاع از نظام اسلامی را ارج نهاده و برای خود و شما از درگاه خداوند متعال توفیق در شناخت و انجام وظیفه را مسالت داریم. در چند گام و به تفکیک، مطالبی پیرامون نکاتی که در متن ارسالی مورد اشاره قرار داده شده است را متذکر می گردیم: اول: تکلیف شرعی در تشکیل حکومت در پاسخ به کسی که با استدلال به این فراز از نهج البلاغه، نظریه ی سیاسی اسلام پیرامون وجوب تشکیل حکومت اسلامی را مورد تخطئه قرار می دهد باید بگوییم: در همان خطبه ی شقشقیه امام علی علیه السلام دلیل اقدام خود بر تشکیل حکومت را عهد الاهی و لزوم اقدام عالمان بر احکام الاهی بر تشکیل حکومت و جلوگیری از ظلم و ستم می داند. امام على (علیه السلام) در خطبه مشهور شقشقیه در تبیین علت پذیرش حکومت بعد از قتل خلیفه سوم ضمن اشاره به بیعت گسترده و بى نظیر مردم و اصرار شدید آنان، مى فرماید: ولَوْ لَا … مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا؛ نهج البلاغه، خطبه 3 اگر … خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را برنتابند و به یارى گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشته این کار را از دست مى گذاشتم و پایانش را چون آغازش مى انگاشتم و چون گذشته، خود را به کنارى مى داشتم. همانگونه که ملاحظه می کنید حضرت دلیل اصلی قبول خلافت را عهد الاهی بر قیام در برابر ظلم می داند و حضور مردم تنها زمینه ی اقدام به این واجب الاهی را فراهم آورده می آورد. دوم: رای مردم متن مزبور به نوعی دنبال این است که نظام جمهوری اسلامی را فاقد پشتوانه مردمی معرفی نماید فلذا با تاکید به رای قاطع مردم در تحقق نظام علوی به نظام جمهوری اسلامی طعنه می زند. در حالی که در پاسخ باید گفت اولا نظام جمهوری اسلامی نیز با رای قاطع مردم استقرار پیدا نمود . رای بالای 98 درصدی ملت به نظام جمهوری اسلامی در رفراندوم تعیین نوع نظام سیاسی را شاید بتوان در طول تاریخ بی سابقه دانست. علاوه بر آن در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مردم همواره با حضور حداکثری در پای صندوق های رای به جمهوری اسلامی رای داده و این نظام سیاسی را تایید نموده اند. ثانیا در دوران خلافت امام علی علیه السلام هم اینگونه نبود که تمام مردم به حکومت علوی رضایت داده باشند وقوع جنگ های سه گانه با ناکثین و مارقین و قاسطین در داخل محدوده ی اسلامی خود دلیل بر تشتت مسلمین و عدم پذیرش ولایت الاهی آن حضرت توسط گروه های منحرفی از جامعه می باشد. درارتباط با انتقاد از حاکمان در جمهوری اسلامی باید عرض نماییم: در نظام جمهوری اسلامی ایران، نه تنها قانون اساسی با برابر دانستن رهبری در برابر قانون مانند همه شهروندان ایران امکان نقد رهبری را فراهم آورده است بلکه هرگز قاعده ای حتی عرفی برای جلوگیری از نقد رهبری وضع نشده است و حتی نهادی قانونی که کار ویژه نظارت و نقد و بررسی اعمال رهبری را به صورت دائمی و توسط متخصصان و کارشناسان بر عهده داشته باشد، پیش بینی شده که همان مجلس خبرگان رهبری است. (ر.ک: مجلس خبرگان، علی رضا محمدی، قم: معارف، 1385) و مجلس خبرگان به منظور عمل به وظایف خود در نظارت بر عملکرد رهبری ، کمیسیونی به نام « کمیسیون تحقیق» تشکیل داده است . این کمیسیون، موظف است هر گونه اطلاع لازم را درباره اصل یکصدویازدهم، در محدوده قوانین و موازین شرعی، به دست آورد. هم چنین درباره صحت و سقم گزارش های رسیده، دراین باره، تحقیق و بررسی کند و اگر لازم بداند، با مقام معظم رهبری، در این زمینه، ملاقات کند (ماده 33 آیین نامه داخلی مجلس خبرگان.) کمیسیون تحقیق موظف است پس از بررسی و تحقیق درباره مسائلی که درباره اصل یکصدویازدهم پیش آمده است و آن ها را کافی برای تشکیل اجلاس خبرگان به این منظور نمی داند، نتیجه اقدامات انجام شده را به هیئت رئیسه گزارش کند . (ماده 35 آیین نامه داخلی مجلس خبرگان) در کنار حق عمومی نظارت و انتقاد از مسئولین ، مطابق اصل یکصد و یازدهم مجلس خبرگان رهبری به صورت رسمی عهده دار این موضع است ، سایر راهکارهای نظارتی و کنترلی عمومی همچون نظارت حوزه های علمیه و مراجع عظام تقلید ، احزاب و تشکل های اسلامی و…همواره وجود دارد . لذا انتقاد سازنده، بدون تخریب و تضعیف از ولی فقیه جایز بلکه در جای خود واجب شرعی است رهبر انقلاب هم نشان داده‌اند که به سئوالات و انتقاد با روی باز پاسخ می‌دهند و بارها اعلام کرده‌اند که رهبری هم انتقاد‌پذیر و پاسخگوست.مباحث مطرح شده در جلسات پرسش و پاسخ با دانشجویان، یا دیدارهای مسئولین و نمایندگان و … نمونه هایی از این واقعیت است؛www.alef.ir/vdciwpazpt1apq2.cbct.html?133653 و یا http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=16912 سوم: عدم برخورد با بیعت نکردگان در این باره نیز باید بگوییم جمهوری اسلامی نیز هیچگاه با کسانی که به آن رای نداده و یا در انتخابات های مختلف و میتینگ های سیاسی مانند راهپیمایی 22 بهمن و مانند آن شرکت نکرده و نمی کنند هیچ گونه برخوردی نداشته و هیچگاه آنها را از حقوق شهروندی محروم ننموده استو چه بسیار افرادی که حتی مهر یک انتخابات بر شناسنامه ی آنها نخورده است ولی بدون هیچ مزاحمتی در این کشور زندگی نموده و از تمام بهره مندی ها برخوردارند. چهارم: عدم برخورد با طلحه و زبیر بله امام علی علیه السلام با طلحه و زبیر برخوردی ننمود زیرا آنها هنوز اقدامی علیه حکومت اسلامی انجام نداده بودند اما وقتی همین دو نفر با همراهی عایشه فتنه ای در داخل حکومت درست نموده و علیه نظام اسلامی به جنگ برخاستند امام علیه السلام در کنار تمام ارشادات و راهنمایی ها و تلاش برای هدایت گمراهان ، غبار این فتنه را با جنگی که به کشته شدن بسیاری از منحرفین انجامید فرونشاند. در ارتباط با تعبیر زندانی سیاسی باید عرض نماییم: در حقوق جزای اسلامی ، بغی یکی از مصادیق بارز جرم سیاسی محسوب می شود و کسانی که بر علیه حکومت اسلامی و حاکم ان خروج نموده و به مبارزه و مقابله با ان بپردازند باغی شناخته شده اند و با انها برخورد می شده است . ( ر . ک : جرم سیاسی ، غلامرضا پیوندی ، ص 114-147 ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، تهران ، 1382 ) در منابع موارد متعددی به چشم می خورد که در زمان امام علی علیه السلام افرادی از معاندان و مخالفان ، حتی پس از پایان جنگ نیز همچنان در زندان بوده اند . (رجوع شود به کتاب مستدرک الوسایل ، ج11 ، ص 57 ) اساسا در فقه اسلامی زندان به عنوان مصداقی از مجازات های تعزیری می تواند مورد استفاده قرار بگیرد با این توضیح که مجازات مقرر شده در اسلام به دو گونه است یک دسته از مجازات ها , مجازات حدی هستند که برای جرایم روشن که حد و شرایط معینی برای آنان در شریعت اسلام مشخص شده است در نظر گرفته می شود مانند سرقت , شرب خمر و… نوع دیگر از مجازات در اسلام مجازات تعزیری است که به مجازات هایی اطلاق می شود که میزان معین ندارند و بر اساس تناسب جرم و مجازات ، قابل تغییرند از خصوصیات تعزیر این است که میزان آن نسبت به افراد بر اساس اوضاع و احوال و… متفاوت می باشد در نتیجه تعزیر شامل مواردی از قبیل توبیخ ، جزای نقدی ، تازیانه ، حبس ، تبعید و… می شود ( ر.ک : پیوندی ، غلامرضا ، جرم سیاسی ، پیشین , ص 265و مهر پور ، حسین ، دیدگاه های جدید در مسائل حقوقی ، ص 102-105 ) بر این اساس مجازات زندان می تواند به عنوان مجازات تعزیری برای مجرمان سیاسی – به عنوان مثال اهل بغی- در نظر گرفته شود . پنجم: برخورد با دوستان دیروز و دشمنان امروز در جمهوری اسلامی نیز هیچگاه برای از بین رفتن دوستان دیروز و دشمنان امروز خوشحالی نشده است . برای درک بهتر این موضوع می بایست افراد را مطالعه ی پیام هایی که از سوی رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت افرادی مانند مهندس بازرگان ، دکتر یدالله سحابی، ایت الله منتظری، آیت الله سید محمد شیرازی و … صادر شده است فراخواند که در آنها سوابق و خدمات هر کدام از آنان در مسیر انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و یا خدمت به اسلام مورد لحاظ واقع شده و به همین مناسبات مورد تقدیر قرار گرفته اند. اوج دلسوزی نظام اسلامی برای همراهان سابق را می توان در مدارای بیش از اندازه ی نظام اسلامی با سران فتنه در فتنه 88 مشاهده نمود. تلاش های رهبر معظم انقلاب برای بازگشت آنان به مسیر امام و انقلاب از آغازین روز های فتنه تا آخرین نفس های آن به راحتی قابل مشاهده بود. ششم: مشایعت کنندگان خطاب حضرت امام علی علیه السلام در ماجرای مذکور در انتهای پرسش به کسانی است که می پنداشتند برای احترام به حاکمان می بایست به دنبال مرکب آنان بدوند و این منش را به عنوان یک احترام لازم و ضروری برای آنها تلقی می نمودند. حضرت در این حدیث شریف آنان را از چنین کاری منع نمودند . اما اگر مقصود متن فوق از این فراز مقایسه ی آن با استقبال مردم از رهبر معظم انقلاب در سفرهای استانی ایشان می باشد باید عرض نماییم: استقبال مردم از رهبری عزیز نه به خاطر حفظ سنت ها و نه به خاطر ترس از معاقبه و نه به خاطر یک رسم بلکه به خاطر عشق و ارادت جانانه ای است که امت به امام خویش از خود نشان می دهد. یقینا خود نیز بارها در تلویزیون مشاهده نموده اید که مردم اعم از مرد و زن و پیر و جوان و … چگونه عاشقانه به ابراز احساسات در برابر مقام معظم رهبری می پردازند. و خودرو ی حامل ایشان را همچون نگین انگشتری به آغوش می کشند و در این مراسمات استقبال نه تنها هیچ کسی اجبار به آمدن به مراسم نمی شود بلکه مردم برای شرکت در آن و مشاهده ی رهبر معظم انقلاب از هم دیر سبقت می گیرند. بنا براین اولاً: فرق است بین پیشواز رفتن صِرف با تجدید پیمان، بیعت و نشان دادن پشتیبانی و حمایت و تفاوت است بین هرزمان و مقتضیات آن. نهی ایشان از دهقانان شهر انبارکه درسر راه صفّین، تا امام را دیدند پیاده شده، و پیشاپیش آن حضرت مى دویدند. نهی از آن آداب خاص جاهلی بود که پادشاهان خود را احترام می کردند.نه نهی از بیعت و پشتیبانی از آن حضرت و یاران و کارگزاران ایشان چرا که کارگزاران ایشان به هر کشور و شهری که فرستاده می شدند تاکید بر اطاعت و بیعت از والی خود می کردند و مردم نیز به پیشواز این بزرگواران می آمدند و کسی نیز از این کار آنها را نهی نمی کرد. و نمونه های آن در صدر اسلام نیز وجود داشته هانند استقبال از پیامبر(ص) در زمان ورود به مدینه ِا استقبال از امام رضا(ع) در شهرهای ایران و… . در این زمان نیز که دموکراسی و مردم سالاری و حضور و رای مردم از جمله اولین فاکتورها در حکومتها و ابزار دست دشمنان ما محسوب می شود نقش مردم در صحنه ها اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. حضور پرشور مردم داخل و خارج در و استقبال از مقام معظم رهبری یا سایر مسئولان و… فقط پیشواز که نبود بلکه حضور و بیعت و پشتیبانی مردم به حدی بود که بسیاراز توطئه های دشمن در نطفه خفه شدند و دشمنان و روزنامه های خارجی را به تعجب وا می دارد و این پیمان و همراهی خمردم و مسئولان و خدمت گذاران آنهاست نه سلطنت و پادشاهی کردن .. پس براین اساس حضور پرشور مردم در صحنه های مختلف و حمایت و پشتیبانی و تجدید پیمان آنها با رهبری نه تنها نهی از آن نشده بلکه تاکیدات بسیاری نیز برحمایت و پشتیبانی از ولایت شده است. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم منتظر سوالات بعدی شما هستیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد