برخورد با بزرگان و متفکران غیر دینی؟
۱۳۹۴/۰۵/۰۵
–
۲۱۸ بازدید
با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز در پاسخ به سوال شما به صورت خلاصه باید عرض نماییم ، با این مساله یعنی الگو برداری از افرادی که در جهت گیری کلی خود دچار انحرافات اعم از انحرافات فکری، رفتاری و … هستند ؛ به دو گونه می توان برخورد نمود: نخست: اینکه چنین افراد و شخصیت هایی را که دارای برجستگی های خاصی در زمینه ای از حیات بشری هستند را ، به عنوان الگویی تمام قد، برای جوانان معرفی نموده و آنان را به الگو گیری از این شخصیت ها فرابخوانیم.
با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز در پاسخ به سوال شما به صورت خلاصه باید عرض نماییم ، با این مساله یعنی الگو برداری از افرادی که در جهت گیری کلی خود دچار انحرافات اعم از انحرافات فکری، رفتاری و … هستند ؛ به دو گونه می توان برخورد نمود: نخست: اینکه چنین افراد و شخصیت هایی را که دارای برجستگی های خاصی در زمینه ای از حیات بشری هستند را ، به عنوان الگویی تمام قد، برای جوانان معرفی نموده و آنان را به الگو گیری از این شخصیت ها فرابخوانیم. دوم: اینکه چنین شخصیت هایی را تنها و تنها در آن جهت خاص و برجستگی ویژه ای که در ارتباط با کرامات انسانی و روحیات متعالی دارند، مورد توجه قرار داده و از آنان، تنها آن ویژگی و برجستگی و کرامت خاص را اخذ نمود. نتیجه ی این برخورد با چنین شخصیت هایی ، عدم معرفی آنان به عنوان الگویی تمام عیار به جوانان می باشد. به نظر می رسد معرفی برخورد و رویکرد صحیح از بین این دو رویکرد چندان دشوار نباشد. بدیهی است ما مسلمانان و شیعیان که دارای الگو های عاری از هر خطا و اشتباهی مانند پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) و ائمه ی معصومین (س) می باشیم، هیچ گاه نمی توانیم افراد غیر معصوم را به عنوان الگویی برای خود برگزینیم چه برسد به شخصیت هایی که دارای جهان بینی و ایدئولوژی ای غیر ازاسلام می باشند. البته همانگونه که بیان گردید می توان برجستگی ها و صفات روحی والای موجود در این شخصیت ها را مورد توجه قرار داد و از آنان تنها در این جهت خاص نام برده و احیانا به عنوان شاهد مثال یاد کرد. نکته ی جالب این که در روایات متعددی نیز این مساله مورد توجه قرار داه شده است. بدون هیچ توضیحی توجه شما را به تعدادی از این روایات جلب می نماییم: رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : کلمةُ الحکمةِ ضالّةُ المؤمنِ ، فحیثُ وجدَها فهُو أحقُّ بها . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : سخن حکیمانه، گمشده مؤمن است ، پس هر جا آن را بیابد به آن سزاوارتر است . الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الحِکمَةُ ضَالّةُ المؤمنِ ، فاطْلُبوها و لَو عندَ المُشرِکِ تکونوا أحَقَّ بها و أهلَها . امام على علیه السلام : حکمت، گمشده مؤمن است ؛ پس آن را بجویید گر چه نزد مشرک باشد زیرا که شما بدان سزاوارتر و شایسته ترید . عنه علیه السلام : الْحِکْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ ، فخُذِ الحِکْمَةَ و لَو مِن أهلِ النِّفاقِ . امام على علیه السلام : حکمت، گمشده مؤمن است؛ پس ، آن را، گر چه از منافقان، فرا گیرید . عنه علیه السلام : الحِکمَةُ ضالَّةُ کُلِّ مؤمنٍ ، فخُذوها و لَو مِن أفْواهِ المُنافِقینَ . امام على علیه السلام : حکمت گمشده هر مؤمنى است. پس ، آن را فرا چنگ آورید گر چه از دهان منافقان باشد . عنه علیه السلام : خُذِ الحِکمَةَ أنّى کانتْ ؛ فإنَّ الحِکمَةَ تَکونُ فی صَدْرِ المُنافِقِ فتَلَجْلَجُ فی صَدرِهِ حتّى تَخْرُجَ ، فتَسْکُنَ إلى صَواحِبِها فی صَدرِ المؤمنِ . امام على علیه السلام : حکمت را هر کجا باشد فرا گیرید ؛ زیرا حکمت در سینه منافق مى باشد، و پیوسته ناآرام است تا از آن جا خارج شده در سینه مؤمن، در کنار همگنان خود آرام گیرد . الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام : لا تُحَقِّرِ اللُّؤْلُؤةَ النَّفیسَةَ أنْ تَجْتَلِبَها مِن الکِبا الخَسیسَةِ ؛ فإنَّ أبی حَدّثَنی قالَ : سَمِعتُ أمیرَ المؤمنینَ علیه السلام یقولُ : إنّ الکَلِمَةَ مِن الحِکمَةِ لَتَتلَجْلَجُ فی صَدرِ المُنافِقِ نِزاعا إلى مَظانِّها حتّى یَلْفِظَ بها، فیَسْمَعَها المؤمنُ فیکونَ أحقَّ بها و أهلها فیَلْقَفَها . امام زین العابدین علیه السلام : بیرون کشیدن مرواریدى گرانبها از میان زباله هاى کثیف را کارى پست و حقیر مشمار ؛ زیرا پدرم فرمود : شنیدم که امیر المؤمنین علیه السلام مى فرماید : سخن حکمت آمیز، به عشقِ قرار گرفتن در جایگاه واقعى خود، در سینه منافق بى تابى مى کند، تا آن گاه که بیرون افکنده شود و مؤمن که بدان سزاوارتر و شایسته تر است، آن را مى شنود و مى رباید. برای اطلاع از منابع این احادیث و همچنین موضوعات مرتبط به پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه احادیث شیعه به آدرس اینترنتی http://www.hadithlib.com مراجعه نمایید. همانگونه که ملاحظه می فرمایید این روایات شریفه ما را به فراگرفتن و تحصیل حکمت هایی فراخوانده است که چه بسا در سینه ی افراد منافق، مشرک و کافر قرار گرفته است. و بدیهی است که حکمت در معنای عام آن را می توان به هر موردی که میتواند تاثیری مثبت و سازنده در حیات انسان داشته باشد اطلاق نمود. با این توضیحات روشن می گردد که در مواجهه ی با چنین افرادی نه لازم است که بدان ها علاقه مند شد و نه نیاز به دوری از آنان می باشد ، بلکه می توان به راحتی برجستگی های شخصیتی آنان را اخذ نمود و حتی آنها را به خاطر این برجستگی ها مورد تمجید قرار داد اما نه آنان را به عنوان الگو معرفی کرد و نه سایر ضعف های شخصیتی شان را به خاطر آن برجستگی خاص ، نادیده گرفت. در پایان تذکر به یک نکته ی مهم، ضروری می نماید؛ تامل و توجه به سیره ی معصومین علیهم السلام – در همه ی زمینه ها، اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی، تربیتی و .. – به عنوان الگو هایی عاری از هرگونه خطا و اشتباه، ما را به این نکته رهنمون می سازد که هیچ عرصه ای از عرصه های حیات بشری را نمی توان پیدا کرد که در آن زمینه و در آن مورد، در سیره ی معصومین علیهم السلام ، الگو و نمونه ای در سطح عالی و مثل اعلی وجود نداشته باشد. در پایان مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم.