برخورد با توهین کنندگان به مقدسات و علما
۱۳۹۴/۱۱/۱۰
–
۲۱۵۳ بازدید
گفتنی است کسانی که به مقدسات و علما توهین همگی یکسان نیستند:
بعضی به علت مشکل یا حادثه ناگواری که برایشان پیش آمده به جهت کمتحملی اقدام به توهین به مقدسات یا انقلاب اسلامی مینمایند.
برخی به علت این که اغفال شدهاند و اطلاعات کافی ندارند اقدام به توهین مینمایند.
برخی کینهتوز هستند و از هر فرصتی برای بدگویی استفاده میکنند.
وظیفه ما در قبال هر یک از سه گروه مذکور از نظر شکلی و محتوایی مختلف میباشد پس قبل از هر چیز در این مسئله انسان باید موقعیت شناس باشد.
در برخورد با گروه اول باید مدتی سکوت نمود و خود را به تغافل زد زیرا بعد از فروکش شدن خشم و عصبانیت، از عمل خود پشیمان میشود.
در فقه اسلامی، جملاتی که حتی در حد ارتداد است اگر از شخص در حال خشم و عصبانیت صادر گردد مورد چشم پوشی است و حکم ارتداد بر چنین شخصی بار نمیشود.
اما وظیفه ما در قبال گروه دوم، اقدام به نصیحت و اطلاع رسانی صحیح است؛ یعنی اگر احتمال تأثیر بدهیم باید به بحث منطقی وعلمی با اینگونه افراد بپردازیم و نکته مهم این است در مقابل هر ادعایی که میکنند مطالبه دلیل نماییم و به صرف این که فلان مسئله و شایعه درست است چون همه میگویند قانع نشویم. البته خود ما نیز باید برای تمام ادعاهای خود دلیل منطقی و قانع کننده داشته باشیم.
طبیعتاً اگر اطلاعات ما در آن موضوع کم باشد یا شیوه بحث و گفتوگو و مناظره را به خوبی ندانیم یا از قدرت بیان کافی برخوردار نباشیم بهتر است شخصاً وارد بحث نشویم و او را به فرد دیگری که از عهده این کار بر میآید معرفی کنیم.
اما نسبت به گروه سوم که معاند و هرزهگو هستند بهترین کار پرهیز از برخورد و گفتوگو با اینگونه افراد است. سخن منطقی با اینگونه اشخاص اثر بخش نیست. گوش دادن به یاوهگوییهای آنان نیز اعصاب انسان را خرد میکند. پس بهتر است از سخن و حرف و معاشرت با این اشخاص دوری نمود.
در هرصورت باید توجه داشت که بیتفاوتی دانشجو نسبت به مسائل پیرامون خویش خصوصاً در زمینه توهین به مقدسات پسندیده نیست و در مواردی که شخصاً از توانایی تأثیرگذاری برخوردار نیستید موارد را با دانشجویان قویتر و یا مسئولین دانشگاه درمیان گذارید و از آنها بخواهید تا از راهکارهای قانونی با این قبیل افراد برخورد نمایند.
بعضی به علت مشکل یا حادثه ناگواری که برایشان پیش آمده به جهت کمتحملی اقدام به توهین به مقدسات یا انقلاب اسلامی مینمایند.
برخی به علت این که اغفال شدهاند و اطلاعات کافی ندارند اقدام به توهین مینمایند.
برخی کینهتوز هستند و از هر فرصتی برای بدگویی استفاده میکنند.
وظیفه ما در قبال هر یک از سه گروه مذکور از نظر شکلی و محتوایی مختلف میباشد پس قبل از هر چیز در این مسئله انسان باید موقعیت شناس باشد.
در برخورد با گروه اول باید مدتی سکوت نمود و خود را به تغافل زد زیرا بعد از فروکش شدن خشم و عصبانیت، از عمل خود پشیمان میشود.
در فقه اسلامی، جملاتی که حتی در حد ارتداد است اگر از شخص در حال خشم و عصبانیت صادر گردد مورد چشم پوشی است و حکم ارتداد بر چنین شخصی بار نمیشود.
اما وظیفه ما در قبال گروه دوم، اقدام به نصیحت و اطلاع رسانی صحیح است؛ یعنی اگر احتمال تأثیر بدهیم باید به بحث منطقی وعلمی با اینگونه افراد بپردازیم و نکته مهم این است در مقابل هر ادعایی که میکنند مطالبه دلیل نماییم و به صرف این که فلان مسئله و شایعه درست است چون همه میگویند قانع نشویم. البته خود ما نیز باید برای تمام ادعاهای خود دلیل منطقی و قانع کننده داشته باشیم.
طبیعتاً اگر اطلاعات ما در آن موضوع کم باشد یا شیوه بحث و گفتوگو و مناظره را به خوبی ندانیم یا از قدرت بیان کافی برخوردار نباشیم بهتر است شخصاً وارد بحث نشویم و او را به فرد دیگری که از عهده این کار بر میآید معرفی کنیم.
اما نسبت به گروه سوم که معاند و هرزهگو هستند بهترین کار پرهیز از برخورد و گفتوگو با اینگونه افراد است. سخن منطقی با اینگونه اشخاص اثر بخش نیست. گوش دادن به یاوهگوییهای آنان نیز اعصاب انسان را خرد میکند. پس بهتر است از سخن و حرف و معاشرت با این اشخاص دوری نمود.
در هرصورت باید توجه داشت که بیتفاوتی دانشجو نسبت به مسائل پیرامون خویش خصوصاً در زمینه توهین به مقدسات پسندیده نیست و در مواردی که شخصاً از توانایی تأثیرگذاری برخوردار نیستید موارد را با دانشجویان قویتر و یا مسئولین دانشگاه درمیان گذارید و از آنها بخواهید تا از راهکارهای قانونی با این قبیل افراد برخورد نمایند.