۱۳۹۴/۱۰/۳۰
–
۴۳۰ بازدید
بعد از ظهور امام زمان(عج) تکلیف انسانهای عادی که هم گناههای صغیره و هم کبیره دارند اما اعتقاد راستین به امام و خدا دارند ولی در عمل ضعیفند، چیست؟
تکلیف انسانها روشن است و آن اینکه نباید گناه کنند بخصوص در عصر ظهور که زمینه ها و بسترهاى بسیارى از گناهان از بین مى رود . البته ما باید قبل از ظهور خود را آماده کنیم و نباید ضعیف و گناه کار باشیم . اگر فردى قبل از ظهور ، داراى اشتباهاتى بود ولى آن قدر گناه نکرده که قابلیت توبه را از دست داده باشد ، هنگام ظهور راه برگشت و توبه براى او باز است . همه منتظران باید بکوشند اخلاق و رفتار خود را اصلاح کنند و بدانند که اجر و پاداش انسانهایى که در دوران قبل از ظهور زندگى میکنند و دین خود را نگه داشته اند و تسلیم وسوسه هاى شیطان نشدهاند ، از مردمانى که در دوران ظهور زندگى خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهى روزگار سپرى میکنند ، بیشتر و بالاتر است . در روایتى از امام صادق ( ع ) نقل شده است که عبادت به همراه خوف و در دولت باطل ، مانند عبادت در حالت امن و دولت حق نیست . بدانید که هر یک از شما که نماز فریضه را فرادا و پنهان از دشمن و در وقت بخواند ( وقتى که علنى و با جماعت امکان ندارد ) خدا ، براى او ثواب بیست و پنج نماز واجب بنویسد و کسى که نماز مستحبى را در وقتاش به درستى بخواند ، خداوند براى او ثواب ده نماز مستحبى بنویسد و فردى که کار نیک و حسنهاى انجام دهد خداوند ثواب بیست عمل حسنه براى او بنویسد و هر کس نیکوتر انجام دهد ، خداوند ثواب را مضاعف میکند . سپس حضرت در علت این پاداش میگوید : شما ، صابر همراه با امام و منتظر دولت حق هستید ، بر امام و بر جانهاى خود از شر حاکمان ظلم در هراسید ، حق شما در دست ظالمان است و شما را از آن منع میکنند ، و شما را در تنگى و طلب معاش قرار دادهاند ، در حالى که بر دین و عبادت و اطاعت از امام و ترس از دشمن خود صابر هستید .
از این رو خداوند اعمال شما را چند برابر میکند . پس بر شما گوارا باد . سپس حضرت در پایان حدیث میفرمایند : به خدا سوگند ! هر یک از شما به این حال بمیرد ، نزد خداوند افضل است از بسیارى که در بدر و احد حضور داشتند . ( بحار ، ج 52 ، ص 127 ح 20 ) .
در هر حال زمانى که امام زمان ( ع ) ظهور کند ، ابتدا مردم را به خدا و پذیرش دین حق دعوت میکند . او ابتدا با تبلیغ آیین الهى از مردم میخواهد پیام او را بپذیرند و به سوى خوبیها حرکت کنند . برخى از بد کرداران که آلودگى همه وجودشان را فرا گرفته و حالت حیوانى پیدا کردهاند در مقابل حضرت مى ایستند و با او میجنگند و سر انجام نیز از بین میروند . مردم در زمان ظهور از شر وسوسه ها و فریبهاى شیطان در امان خواهند ماند ، ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است ، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست . به عبارت دیگر ، نفس درونى و وسوسه هاى او ، آدمى را رها نمیکند . همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوام مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان میدهد ، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته میشود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد میشود ، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد .
همین فرد ، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سؤال ، فقط یک سؤال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سؤالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سؤالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دورههاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست .
دروان ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید ، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید . ( احزاب / 30 – 32 )
پس با توجه به این که انسان ها در زمان ظهور و پس از آن نیز ، داراى اختیار بوده و اعمال و رفتار خود را بر اساس اختیار و انتخاب خود انجام مى دهند ، بنابراین ممکن است برخى دچار خطا و اشتباه شده و گرفتار گناه شوند . البته چون عدالت در جهان حکم فرماست ، اگر فردى گناهى مرتکب شد که باید مورد مجازات قرار گیرد به مجازات خواهد رسید . اما این به معناى برقرارى دوباره شرک و کفر و انحراف در جامعه نیست بلکه ، حکومت عدل الهى تا پایان عمر دنیا باقى مى ماند و به دنبال آن قیامت بر پا مى شود .
راه توبه نیز هیچ وقت به روى انسان بسته نیست و اگر انسان واقعا از اشتباه خود پشیمان باشد ، حضرت وى را مى بخشد . اصلا حضرت براى هدایت مى آید و به همین علت ابتدا از مردم مى خواهد به راه حق برگردند . البته باید بدانیم اگر گناه زیاد شد ، در مواردى انسان توفیق توبه را از دست مى دهد ، لذا یک دوست و منتظر سعى مى کند به گناه گرفتار نشود و اگر خداى نکرده مرتکب خلافى شد توبه کند .
در پایان بیان چند راهکار در این زمینه مفید است . با رعایت موارد زیر ، مى توان به اینده خوب و روشن امید داشت :
. 1 در مقام علم و عقیده هر روز بر معرفت دینى خود بیفزاییم و در جلسات سخنرانى و علمى شرکت کنیم و در شناخت مقام امامت و شخص امام زمان ( ع ) ( با مطالعات فراوان ) کوشا باشیم .
. 2 در مقام عمل اولین چیز انجام دادن واجبات و ترک گناه و معصیت است . ارتکاب معصیت در محضر امام زمان ( ع ) باعث آزرده شدن دل ایشان مى شود و وقتى پرونده اعمال به محضر ایشان برده مى شود ، از ما دلگیر مى گردد .
قدم دوم انجام وظیفه است ، بهترین راه نزدیکى به آن حضرت و جلب رضایت ایشان ، این است که هر کس هر شغل و وظیفه اى که دارد ، آن را به دقت و سلامت انجام دهد . شما که محصل هستید ، بهترین کار تلاش و درس خواندن عمیق و صحیح است ، کسى که وظیفه خود را ترک کند یا ناقص انجام دهد و در عوض آن بخواهد کار نیک دیگرى انجام دهد ، راهى کج رفته است .
قدم بعدى ایجاد ارتباط معنوى با امام است یعنى ، بکوشیم همیشه به یاد امام زمان ( ع ) باشیم صبح را با دعاى عهد شروع کنیم ، در نمازهایمان براى آن حضرت دعا کنیم ، دعاى فرج را در هر فرصتى بخوانیم . دعاى ندبه ، زیارت آل یاسین و دعاهاى دیگر را با توجه به معنا و حضور قلب بخوانیم ، صدقه دادن براى سلامتى ایشان ، زیارت از طرف ایشان و دعا براى سلامتى و تعجیل فرج آن حضرت ، شرکت در مراسم منسوب به ایشان و . . . راه هاى ایجاد ارتباط معنوى با امام است و مى توان بعد از مدتى آثار بسیار مثبت آن را دید و این خود نشان دوست داشتن امام است . اما باز تاکید مى شود همه این کارها بعد از ترک گناه و عمل به وظیفه و نقش خویش در جامعه و خانواده اثر بخش است وگرنه پوستى بى مغز و خاصیت خواهد بود .