تصریح امام رضا ع به امامت امام جواد ع
۱۳۹۵/۰۲/۲۷
–
۴۱۴ بازدید
آیاروایتی از امام رضا وجود دارد که دلالت بر امامت امام جواد کند
بله امام رضا علیه السلام بارها تصریح به امامت فرزندش نموده و حتی شیعیان و یارانش را به ایشان ارجاع میداد به عنوان نمونه:امام، صفوان را که از یاران بزرگ ایشان بود به امامت فرزندش رهنمون شد و در پاسخ صفوان که خردسالی ایشان را پیش کشید فرمود: «چه اشکالی دارد؟ حضرت عیسی در حالی پیامبر شد که کمتر از سه سال داشت».[1] امام در موارد دیگری به همین استدلال تمسک جست[2]. همچنین به معمر بن خلاد فرمود: «من ابوجعفر (امام جواد) را در جای خود نشانده و در مکان خود قرار دادهام …».[3] حتی برخی اوقات، به افرادی که به ملاقاتش میآمدند دستور میداد دسته جمعی به سوی فرزندش امام جواد رفته با او تجدید ملاقات و پیمان نمایند.[4] حتی در پارهای موارد افراد را به فرزندش ارجاع میداد و آنگاه که مجبور گردید برای همیشه از مدینه برود به وکلائش دستور داد از ابوجعفر اطاعت کنند و در میان افراد مورد اعتمادش به امامت ایشان تصریح کرد».[5] ایشان در نامهای -که از خراسان برای فرزندش نوشته بود- آورده است: «اباجعفر! شنیدهام وقتی سوار مرکب میشوی، غلامان تو را از درب کوچک خانه بیرون میبرند. این از بخل آنهاست که نمیخواهند خیر تو به دیگران برسد. تو را به حق خودم سوگند میدهم که رفت و آمدت را از درب اصلی خانه قرار دهی و وقتی هم بیرون رفتی با خود، طلا و نقره داشته باش و هرکس از تو چیزی خواست، از آنها به او بده. … من هدفم آن است که خداوند تو را بالا ببرد».[6]حتی آنگاه که امام رضا با سیاست مأمون در بستر شهادت افتاد از فکر فرزند خود غافل نبود و به خلیفه قاتل عباسی سفارش کرد: «با أبوجعفر رفتار خوبی داشته باش که بقای تو و او در این دنیا اندک است».[7]پی نوشت: ——————————-
[1] . کلینی، الکافی، ج1، ص 321 و ص384؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص232 و 233؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص276.
[2] . کلینی، الکافی، ج1، ص322؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص233؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص279.
[3] . کلینی، الکافی، ج1، ص320؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص279.
[4] . شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص279.
[5] . مسعودی، اثبات الوصیة، ص224.
[6] . کلینی، الکافی، ج1، ص321.
[7] . أحسن معاشرة أبیجعفر فان عمرک و عمره هکذا و جمع بین سبابتیه (صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص241).
[1] . کلینی، الکافی، ج1، ص 321 و ص384؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص232 و 233؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص276.
[2] . کلینی، الکافی، ج1، ص322؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص233؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص279.
[3] . کلینی، الکافی، ج1، ص320؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص279.
[4] . شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص279.
[5] . مسعودی، اثبات الوصیة، ص224.
[6] . کلینی، الکافی، ج1، ص321.
[7] . أحسن معاشرة أبیجعفر فان عمرک و عمره هکذا و جمع بین سبابتیه (صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص241).