۱۳۹۲/۰۸/۱۵
–
۹۲ بازدید
ما درباره خیلى از مسائل، سخن مى گوییم؛ در حالى که آنها را مشاهده نکرده و با ابزار حسّى، به شناختشان نایل نشده ایم. حتى مسئله خداشناسى- که مهم تر و اصلى تر از مسئله فرجام شناسى و قیامت است- از جمله مسائلى است که بدون رؤیت حسّى خداوند، درباره اش گفت وگو مى کنیم. پس آیا این همه مباحث درباره خدا، بیهوده و لغواست؟ اگر شناخت، تنها در «شناخت حسى»، و ابزار شناخت تنها در «ابزار حسى» محدود و منحصر بود؛ مى توانستیم بگوییم که چون ما قیامت را به ابزار حسّى ندیده ایم، سخن از چند و چون و اثبات و کم و کیف آن لغو است و اصلًا قیامت، یک توهّم باطل و ساخته خیال است!
ما درباره خیلى از مسائل، سخن مى گوییم؛ در حالى که آنها را مشاهده نکرده و با ابزار حسّى، به شناختشان نایل نشده ایم. حتى مسئله خداشناسى- که مهم تر و اصلى تر از مسئله فرجام شناسى و قیامت است- از جمله مسائلى است که بدون رؤیت حسّى خداوند، درباره اش گفت وگو مى کنیم. پس آیا این همه مباحث درباره خدا، بیهوده و لغواست؟ اگر شناخت، تنها در «شناخت حسى»، و ابزار شناخت تنها در «ابزار حسى» محدود و منحصر بود؛ مى توانستیم بگوییم که چون ما قیامت را به ابزار حسّى ندیده ایم، سخن از چند و چون و اثبات و کم و کیف آن لغو است و اصلًا قیامت، یک توهّم باطل و ساخته خیال است!
اما در «معرفت شناسى»، اثبات شده است که «شناخت» تنها در حس و ابزار حسّى منحصر نیست؛ بلکه معرفت حضورى و رؤیت قلبى و نیز شناخت عقلى داریم که با ابزارهاى خود، ما را به مسائلى فراحسّى و فراطبیعى رهنمون مى سازند. مسئله قیامت را مى توان در قالب برهان هاى عقلى اثبات کرد و آن را شناخت و نیز مى توان با سلوک عملى، حجاب ها را کنار زد و با چشم دل و قلب آن را یافت. همچنین مى توان درباره قیامت، با مراجعه به کلمات پیامبران و امامان علیهم السلام و قرآن- که حقانیت آن به وسیله ادله عقلى به اثبات رسیده است و ما به آن معرفت عقلانى داریم- به شناخت مسائل جزئى و مراحل و مراتب عالم آخرت نایل آمد؛ هر چند جزئیات آن را با ابزار حسى، مشاهده نکرده باشیم.
از کتاب پرسمان دانشجویی- فرجام شناسی