۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۱۳۳۶ بازدید
آیا درسته که روحیات دخترها و پسرها تفاوت می کند و چیزهایی که برای ما مهم است شاید برای پسرها مهم نباشد؟ خواستم در این باره آشنا بشوم.
1. تفاوت در عواطف و احساسات
دختران با پسران در عواطف و احساسات تفاوت های آشکاری دارند. دخترها، بهتر و سریع تر تغییرات احساسی و عاطفی دیگران را حس می کنند و آسان تر افکار و احساسات خود را با دیگران سازگار و از دیگران مراقبت می کنند. گفت وگو و تبادل نظر در پسران وسیله ای برای انتقال پیام است؛
اما در دختران بیشتر ابزاری برای ارتباط عاطفی و همدلی است. دختران بیشتر دست خوش احساسات می شوند و در مهار احساسات و پنهان نگاه داشتن آن دقت دارند.[ سیمون، بارون کوهن، زن چیست؟ مرد کیست؟ ص64-70. ]
جان گری می گوید: به دلیل عاطفی تر بودن زنان، آنان از شوهرشان بیشتر دل سوزی می خواهند؛ اما مردها بیشتر اعتقاد و اعتماد همسرشان را خواستارند. وقتی مرد نشان می دهد که به احساسات همسرش و به آنچه در دل او می گذرد اهمیت می دهد، زن حس می کند که شوهرش نگران و دل واپس و غم خوار اوست.[ جان، گری، مردان مریخی، زنان ونوسی ص131. ]
پاپالیا[ Papalia] با پذیرش احتمال وجود تفاوت های روان شناختی زن و مرد به دلیل تفاوت زیستی، بر این باور است که برتری زنان در مهارت های زبانی باعث شده زنان بتوانند احساسات خود را بهتر و قوی تر ابراز نمایند[ دایان ای پاپالیا، روان شناسی رشد و تحول انسان، ص314. ].
بسیاری از پژوهش های صورت گرفته نشان می دهد که دوستی و صمیمیت برای دختران بیش از پسران اهمیت دارد و این نشانه قوی بودن عواطف و احساسات در زنان است.[ Blyth,D. A. ,& Foster-Clark,F,S. (1987). Gender differences in perceived intimacy with different members of adolescents,social networks. Sex Roles,17,689-718. ]
احساس محبت در دختران بیش از پسران است اما مردان بیشتر بر ارتباط های فعالیت مدار توجه دارند و دنیای بیرون را هدف قرار می دهند و انرژی خود را صرف آن می کنند.
براساس مطالعات روان شناختی، زنان عاطفی، حساس، هم دردی کننده، گرم، نجیب، کم رو و انفعالی هستند و به طور کلی در رشد شخصیتی زنان، ابرازگری[ expressiveness] یکی از خصوصیات بارز است. زن و مرد هر دو نسبت به دیگران از عواطف برخوردارند. هم می خواهند دیگران را دوست بدارند و هم می خواهند دیگران آنان را دوست بدارند، اما ابراز و ظهور عاطفه در زنان و مردان متفاوت است. خانم ها حتی اگر کسی را کمی هم دوست داشته باشند، چنان نشان می دهند
که او را بسیار دوست دارند. در حالی که مردها کسی را که بسیار دوست دارند، چنان نشان می دهند که مقداری او را دوست دارند. نمایش عاطفه در زن قوی تر است. زنان به ابراز حالت عاطفی به شدت توجه دارند، به گفتوگو نیازمند هستند؛ چون زبان، یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال عواطف است. این مسئله به قدری مهم است که بعضی گفته اند: زن فقط به گفت و گو نیاز دارد و به نتیجه نمی اندیشد، در حالی که مرد توقع دارد گفت وگو مشکلی را حل کند.[ جان، گرى، زن، مرد، ارتباط، ص24. ]
در آموزه های دینی نیز روایاتی دال بر عاطفی بودن زن وجود دارد. همچنین اندیشمندان اسلامی نیز با بهره گیری از آموزه های دینی بر این باورند که احساسات و عواطف در زنان قوی تر است.
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«چه خوب اند فرزندان دختر. اهل ملاطفت (عواطف)، کمک کننده و یاری دهنده، انس گیرنده، با خیر و با برکت و اهل پاکیزگی».[ «نِعَم الوَلَدُ البنات، ملطّفات مؤنسات مجهزات مبارکات مفلیات» (حر عاملی، وسایل الشیعه، ج21، ص362). ]
شاید یکی از علل آرامش گری زن، بروز و ظهور عواطف قوی در او هست که در قرآن کریم زن را عامل آرامشگری معرفی نموده است.[ (((هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا …)))؛ «اوست آن کس که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد» (اعراف، آیه 189). ]
حضرت علی(علیه السلام) نیز به عاطفی بودن و ظرافت زن اشاره فرموده و افراد را از واگذاری مسئولیت سنگین و خشن به زنان برحذر داشته است[ «أَبِی عَبْدِ اللَّه(علیه السلام) قَالَ: فِی رِسَالَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) إِلَى الْحَسَنِ(علیه السلام) لَا تُمَلِّکِ الْمَرْأَةَ مِنَ الْأَمْرِ مَا یُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإِنَّ ذَلِکَ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَرْخَى لِبَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» (کلینی، فروع کافی، ج5، ص510). ].
بنا بر آنچه گفته شد، دخترها باید بسیار مراقب باشند از این عاطفه و لطافت روحی خدادادی آنان بهترین استفاده شود و این نقطه قوت آنها برای گرمی بخشی به خانواده و اظهار محبت به پدر و برادر و همسر تبدیل به نقطه ضعف آنها نشود و بعضی پسرها از عاطفه و احساسات آنان سوء استفاده کنند.
دخترها باید به خوبی هشیار باشند که برخی پسرها با خبردار شدن از این ویژگی های دخترها و بازی با کلمات و ایجاد امیدها، ترفندهایی را به کار می برند تا تنها و تنها به خواسته خودشان برسند و دخترها را پس از مدتی تنها و تنها می گذارند!!
2. تفاوت درعلایق و گرایش ها
اعتقاد بر این است که نوع دوستی، توجه به دیگران، صمیمیت و ارتباط های حمایتی از خصوصیات زنان است و از این جهت زنان و مردان تفاوت آشکاری دارند. به طوری که پژوهش ها نشان داده است علایق زیباشناختی، اجتماعی و دینی زنان بیشتر از مردان است. مردان بیشتر به جنبه های سیاسی و نظری علاقه دارند. زنان بیشتر به مسایل اخلاقی تمایل نشان می دهند. اعتقاد بر این است که زنان با حرارت بیشتری نسبت به بی عدالتی اعتراض می کنند و نسبت به آداب و رسوم اجتماعی و ضوابط اخلاقی تلقین پذیرترند. پذیرش دیگران خصوصیت دیگری است که بیشتر در زنان دیده می شود. زنان از همجواری و داشتن هم صحبت، بیشتر از مردان لذت می برند.
علاقه به زیبایی و دلبستگی به زیورآلات و امکانات خانه و زندگی در زنان بیشتر است و این ویژگی در مردان کمتر است. همچنین، خودآرایی، خودنمایی، پوشیدن لباس های توجه انگیز، علاقه به دوستی ها، تجمل گرایی در امور زندگی و حتی در چیدن سفره و پخت غذا از ویژگی هایی است که زنان با مردان در آن تفاوت آشکاری دارند.[ محمدصادق رحمتی، روان شناسی اجتماعی معاصر، ص187و188. ]
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
(((غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ)))[ نور، آیه 60. ]؛
«زنان [در برابر نامحرمان] با زینت ها و آرایش هایشان خودنمایی نکنند».
از این که قرآن کریم فقط زنان را از خودنمایی و نمایاندن جاذبه های جنسی خود در برابر نامحرم نهی کرده، و از خودنمایی مردان سخنی نگفته است، برمی آید که خودنمایی از ویژگی های خاص زنان است و در مردان کمتر یافت می شود.
شهید مطهری درباره آثار این ویژگی (خودنمایی) و نیز اختصاص آن به زنان می نویسد: علت این که در اسلام دستور پوشش به زنان اختصاص یافته، آن است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. در تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شکار است و زن شکارچی؛ همچنان که در تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از حس شکارچی گری او ناشی می شود. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین، تبرج و خودآرایی مخصوص زنان است و دستور پوشش و حجاب نیز برای آنان مقرر شده است.[ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، (مسئله حجاب)، ج19، ص436. ]
شاید بتوان گفت که دلیل قوی بودن حیا در وجود زن نیز آن است که ویژگی خودآرایی تعدیل و کنترل، و از آسیب های احتمالی آن جلوگیری شود.
امام صادق(علیه السلام) درباره حیای زنان می فرمایند:
«حیا ده جزء دارد که نه جزء آن در زنان، و یک جزء آن در مردان نهاده شده است»[ «الحیاء عشرة اجزاء وتسعة فی النساء و واحد فی الرجال»، (مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص244). ].
صفت حیا سبب ترس از انجام دادن کارهای خلاف می شود. وجود این صفت در زنان موجب می شود که آنان، با احساس آسیب پذیری جنسی (این آسیب پذیری هم ناشی از جذابیت جنسی زن برای مرد، و هم ضعف قوای بدنی زن در دفاع از خویش است)، پیشاپیش خود را از زمینه های خطر دور سازند.
بنا بر آنچه گفته شد، زیبایی و زیبادوستی و از سوی دیگر حیا و متانت از ویژگی های برتر دخترها در مقایسه با پسرهاست. آنچه مهم است جایگاه استفاده از هر کدام است. هر چه خودآرایی و زیبایی در کانون خانواده بروز کند و حیا و متانت در محیط بیرون و در فضای دانشگاه و محل کار بیشتر رعایت شود، سلامت و آرامش و موفقیت در دنیا و ثواب در آخرت بیشتر می شود و در صورتی که جای این دو تغییر کند و خودآرایی در بیرون از کانون خانواده اتفاق افتد، ناهنجاری و آسیب پذیری و به دنبال آن پشیمانی و پریشانی پیش خواهد آمد، بنابراین دخترها باید بسیار مراقب و هشیار باشند که زیبایی خدادادی خود را بی جا ابراز نکنند و کم بها ندانند و از این زیبایی آنها سوء استفاده نشود.
3. تفاوت در تحلیل رابطه جنسی
شاید یکی از نیرومندترین تفاوت هایی که بین زنان و مردان وجود دارد مربوط به برداشت آنها از رابطه جنسی است. زنان تمایل دارند رابطه جنسی را به احساس عاطفی و پیوند پایدار ربط دهند، در حالی که مردان رابطه جنسی را بیشتر در لذت جسمی، ادراک می کنند. زنان تمایل دارند برای رابطه جنسی ارزش قائل شوند زیرا این رابطه به زنان حس مشارکت عاطفی و همبستگی می دهد. در حالی که مردان تمایل دارند رابطه جنسی را از سایر جنبه های رابطه جدا کنند؛ لذا مردان در رابطه شان با دختران، دنبال لذت جنسی بوده و به هر بهانه ای در صدد به دام انداختن دختران هستند.
با این وجود، به خاطر داشته باشید که این تمایلات کلی، منعکس کننده تفاوت های آماری هستند. زنان نیز مانند مردان، ممکن است گاهی اوقات رابطه جنسی را به عنوان یک ماجراجویی، یا فقط لذت جنسی ببینند، و مردان نیز مثل زنان ممکن است رابطه جنسی را به مشارکت عاطفی و صمیمیت ربط دهند. در واقع اکثر مردان عشق و رابطه جنسی را با هم ترجیح می دهند و برای آنها، همانند زنان، ارزش عشق بسیار بالاتر از ارزش رابطه جنسی است و گاهی با افزایش سن در مردان، عشق و صمیمیت، محرک های اصلی رابطه جنسی می شوند و رضایت مندی جنسی در کانون خانواده زمینه مسئولیت پذیری بیشتر مردان می شود و هر چه زندگی می گذرد، دل بستگی و وابستگی زن و شوهر نسبت به همدیگر بیشتر می شود و با حضور فرزندان معنادار می شود. اما خارج از چارچوب خانواده، اکثر دخترها به دلیل عاطفی بودن و دوست داشتنی بودن، به دام می افتند و بعضی پسرها نیز به این نقطه ضعف دخترها آشنا هستند و از این طریق از آنان سوءاستفاده می کنند. حتی ممکن است رابطه در ابتدا خیلی اخلاقی و معنوی و شرعی باشد ولی آرام آرام به گناه و بدنامی منجر شود.