۱۳۹۵/۰۵/۲۶
–
۸۴۵۲ بازدید
پرسشگر گرامی از اینکه به ما اعتماد کرده و سوالتان را با ما درمیان گذاشته اید از شما متشکریم. در ابتدا از تاخیر پیش آمده در پاسخگویی پوزش می خواهیم.
هرچند دانستن سن، جنس، تحصیلات و جزییات دیگری در ارایه راهنمایی و مشاوره بهتر نقش دارند اما با توجه به کلی بودن سوال مطالب زیر تقدیمتان میشود.
پرسشگر گرامی از اینکه به ما اعتماد کرده و سوالتان را با ما درمیان گذاشته اید از شما متشکریم. در ابتدا از تاخیر پیش آمده در پاسخگویی پوزش می خواهیم.
هرچند دانستن سن، جنس، تحصیلات و جزییات دیگری در ارایه راهنمایی و مشاوره بهتر نقش دارند اما با توجه به کلی بودن سوال مطالب زیر تقدیمتان میشود.
دوست گرامی در رابطه با بخش اول پرسش شما گفتنی است: شاید منظور شما این جمله باشد که گفته اند: «القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله» در این صورت باید گفت این جمله به معناى آن نیست که هیچ کس و هیچ چیز دیگر غیر خدا را دوست نداشته باشیم و به آن فکر نکنیم. بلکه حقیقت این سخن گرانمایه آن است که قلب انسان مومن و موحد حقیقى کانون عشق به خداست و از همین رو مرکز عواطف او را خدا تشکیل مى دهد و علایق او موحدانه و خدا محور مى شود. نتیجه آن این است که حب و بغض او در هر چیز در راستاى حب و بغض الهى قرار مى گیرد. پس هر چه و هر که را خدا دوست دارد مى پسندد. مثلا پدر و مادر را دوست دارد براى خدا، به استاد خویش احترام مى گذارد زیرا دستور خداست و… و از آنچه خداوند بیزار است دورى مى گزیند و آنها را دشمن مى دارد فلذا هیچگاه با مومنین کینه ورزى و با دشمنان دین عشق ورزى نمى کند.اما در مورد بخش دوم سوال شما: بدون شک میل و غریزه جنسی از جمله امیالی است که خداوند در وجود هر انسانی چه زن و چه مرد قرار داده است. این میل در هر دو جنس برای تسکین احساسات شهوانی و لذت بردن از یکی از نعمتهای خدادادی است. ولی در نوع و چگونگی رسیدن به این لذت در مرد و زن تفاوتهایی وجود دارد . در مرد میل جنسی اغلب ساده و با هدف مشخصی است اما در زنان این حس ترکیبی است از نوع دوستی – محبت – فداکاری – خانواده دوستی .
میل جنسی در پسران زودتر از دختران شروع می شود و تا آخر عمر بتدریج با بالارفتن سن کم می شود ولی کاملا از بین نمی رود . اما میل جنسی در دختران با ازدواج و تجربه جنسی کمال و نمو و رشد پیدا می کند و هر چه به اوج لذت برسد این حس قویتر و لذتی که زن از این عمل می برد عمیقتر و بهتر می شود ، به شرطی که شریک جنسی او قادر باشد تا این حس را به نحو شایسته ای رشد و نمو بدهد و در مسیر سالم از آن بهره برده و در ضمن به زن لذت برساند .
میل جنسی مردها بیشتر از زنان است و زودتر از زنان تحریک جنسی می شوند ولی تحریک جنسی در زنان نیاز به مراحل پیچیده تری دارد . در حقیقت میل جنسی در زن تناوبیست و بر اثر تحریک و تمرین و معاشقه با همسر بیشتر شده و قاعده و نظم بیشتری پیدا می کند .
اختلاف دیگر میل جنسی در زنان و مردان به نوع محرکها مربوط است که مردها بیشتر به محرکهای روحی و بصری حساسند ولی زنها عمدتا به تحریکهای عملی و ناز و نوازش همسر – معاشقه و تحریک دستگاه تناسلی- بیشتر جواب می دهند. به این خاطر است که اکثر زنها برای رسیدن به یک لذت مناسب از این حس، بیشتر به جنبه عاطفی و تحریکات فیزیکی و معاشقه های طولانی علاقمندند ، در حالیکه مردان بیشتر به شروع عمل جنسی با رویاپردازی و به پایان رساندن آن با انزال علاقه زیادی دارند که این تناقض در خیلی حالات باعث عدم ارضا کامل زن و کم کم خودداری او از اعمال متناوب و بتدریج حالت وطیفه ای و زورکی به خود می گیرد که با تداوم این حالت و عدم به اوج رسیدن لذت در زن حالتهای مختلفی با درجات متفاوتی از سرد مزاجی در زن ایجاد می گردد که بتدریج روی روابط عاطفی و جنسی و روحی زوجین اثرات سوء می گذارد .
پس در یک عمل جنسی مناسب باید زوجین به فکر هم و به اوج لذت رساندن هم باشند و هم به فکر خود و لذت بردن از این موهبت خدادادی .
اما گاه متاسفانه به خاطر کم توجهی و کم بودن اطلاعات زوجین در این مورد همانطور که گفته شد کم کم این عمل حالت وظیفه به خود می گیرد و زنان گمان می کنند سهم آنها در این مورد فقط اطاعت از همسر و ارضای او می باشد. تنها راه برای پیشگیری از این حالت بالا بردن اطلاعات زوجین و تبدیل این رابطه به یک رابطه دوطرفه است.
نویسنده:فاطمه سادات حسین پور
هرچند دانستن سن، جنس، تحصیلات و جزییات دیگری در ارایه راهنمایی و مشاوره بهتر نقش دارند اما با توجه به کلی بودن سوال مطالب زیر تقدیمتان میشود.
دوست گرامی در رابطه با بخش اول پرسش شما گفتنی است: شاید منظور شما این جمله باشد که گفته اند: «القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله» در این صورت باید گفت این جمله به معناى آن نیست که هیچ کس و هیچ چیز دیگر غیر خدا را دوست نداشته باشیم و به آن فکر نکنیم. بلکه حقیقت این سخن گرانمایه آن است که قلب انسان مومن و موحد حقیقى کانون عشق به خداست و از همین رو مرکز عواطف او را خدا تشکیل مى دهد و علایق او موحدانه و خدا محور مى شود. نتیجه آن این است که حب و بغض او در هر چیز در راستاى حب و بغض الهى قرار مى گیرد. پس هر چه و هر که را خدا دوست دارد مى پسندد. مثلا پدر و مادر را دوست دارد براى خدا، به استاد خویش احترام مى گذارد زیرا دستور خداست و… و از آنچه خداوند بیزار است دورى مى گزیند و آنها را دشمن مى دارد فلذا هیچگاه با مومنین کینه ورزى و با دشمنان دین عشق ورزى نمى کند.اما در مورد بخش دوم سوال شما: بدون شک میل و غریزه جنسی از جمله امیالی است که خداوند در وجود هر انسانی چه زن و چه مرد قرار داده است. این میل در هر دو جنس برای تسکین احساسات شهوانی و لذت بردن از یکی از نعمتهای خدادادی است. ولی در نوع و چگونگی رسیدن به این لذت در مرد و زن تفاوتهایی وجود دارد . در مرد میل جنسی اغلب ساده و با هدف مشخصی است اما در زنان این حس ترکیبی است از نوع دوستی – محبت – فداکاری – خانواده دوستی .
میل جنسی در پسران زودتر از دختران شروع می شود و تا آخر عمر بتدریج با بالارفتن سن کم می شود ولی کاملا از بین نمی رود . اما میل جنسی در دختران با ازدواج و تجربه جنسی کمال و نمو و رشد پیدا می کند و هر چه به اوج لذت برسد این حس قویتر و لذتی که زن از این عمل می برد عمیقتر و بهتر می شود ، به شرطی که شریک جنسی او قادر باشد تا این حس را به نحو شایسته ای رشد و نمو بدهد و در مسیر سالم از آن بهره برده و در ضمن به زن لذت برساند .
میل جنسی مردها بیشتر از زنان است و زودتر از زنان تحریک جنسی می شوند ولی تحریک جنسی در زنان نیاز به مراحل پیچیده تری دارد . در حقیقت میل جنسی در زن تناوبیست و بر اثر تحریک و تمرین و معاشقه با همسر بیشتر شده و قاعده و نظم بیشتری پیدا می کند .
اختلاف دیگر میل جنسی در زنان و مردان به نوع محرکها مربوط است که مردها بیشتر به محرکهای روحی و بصری حساسند ولی زنها عمدتا به تحریکهای عملی و ناز و نوازش همسر – معاشقه و تحریک دستگاه تناسلی- بیشتر جواب می دهند. به این خاطر است که اکثر زنها برای رسیدن به یک لذت مناسب از این حس، بیشتر به جنبه عاطفی و تحریکات فیزیکی و معاشقه های طولانی علاقمندند ، در حالیکه مردان بیشتر به شروع عمل جنسی با رویاپردازی و به پایان رساندن آن با انزال علاقه زیادی دارند که این تناقض در خیلی حالات باعث عدم ارضا کامل زن و کم کم خودداری او از اعمال متناوب و بتدریج حالت وطیفه ای و زورکی به خود می گیرد که با تداوم این حالت و عدم به اوج رسیدن لذت در زن حالتهای مختلفی با درجات متفاوتی از سرد مزاجی در زن ایجاد می گردد که بتدریج روی روابط عاطفی و جنسی و روحی زوجین اثرات سوء می گذارد .
پس در یک عمل جنسی مناسب باید زوجین به فکر هم و به اوج لذت رساندن هم باشند و هم به فکر خود و لذت بردن از این موهبت خدادادی .
اما گاه متاسفانه به خاطر کم توجهی و کم بودن اطلاعات زوجین در این مورد همانطور که گفته شد کم کم این عمل حالت وظیفه به خود می گیرد و زنان گمان می کنند سهم آنها در این مورد فقط اطاعت از همسر و ارضای او می باشد. تنها راه برای پیشگیری از این حالت بالا بردن اطلاعات زوجین و تبدیل این رابطه به یک رابطه دوطرفه است.
نویسنده:فاطمه سادات حسین پور