خانه » همه » مذهبی » تمدن مسلمانان در قرن اوسطا

تمدن مسلمانان در قرن اوسطا


تمدن مسلمانان در قرن اوسطا

۱۳۹۲/۰۹/۲۴


۳۲۴ بازدید

ویرایش علمی – در قرن اوسطی چرا مسلمان عقب ماندن و غربی ها پیشرفت نمودن

با سلام. این مسأله علل و ریشه هاى تاریخى مختلفى دارد و بررسى جامع و همه جانبه آن نیازمند تحقیقاتى ژرف و گسترده است لذا پاسخ ارائه شده زیر نیز کلیشهای است. در عین حال به صورت مختصر، مى توان به عوامل زیر اشاره کرد:
1- مسلمانان براساس انگیزش و هدایت هاى دینى، مسیر رشد و تعالى را پوییدند و بر اثر انحراف از دین والودگى به مفاسد، دنیاپرستى، سستى و کاهلى، ابتلا به حاکمان فاسد ودورماندن از احکام و تعالیم اسلامى، از قافله تمدن عقب ماندند.
  2- نقش نظام سیاسى حاکم بر جوامع اسلامى در این زمینه، غیرقابل انکار و چشم پوشى است. وجود نظام هاى سیاسى فساد و استبدادى – که خود ناشى از انحرافات سیاسى در صدر اسلام پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن و انحرافات اعتقادى و اجتماعى بعد از آن بود – باعث شکل گیرى درگیرى ها و جنگ هاى داخلى متعددى میان مسلمانان و در نتیجه تضعیف و هدر رفتن توان انسانى و اقتصادى این جوامع بود.
در اثر تسلط امویان و سیاست ضد اسلامی آنها، عده ای از اعراب، عنصر عربیت را پیش کشیدند و آتش تعصبات قومی و نژادی را بر افروختند، سایر اقوام مسلمان به خصوص برخی از ایرانیان به مبارزه با آنها برخاستند و شعار این دسته ضد عربی بود. تعصبات ناروای خلفای اموی نسبت به غیر اعراب به خصوص ایرانیان بسیار گران آمد و آنان را بر آن داشت که برای رهایی از تحمیلات ناروا و اهانتهای بی شمار، مردانه قیام کنند و اساس این حکومت جابر را که ـ هیچ ربطی به اسلام و حکومت اسلامی و خواسته های پیامبر نداشت ـ از بیخ و بن برکنند. نهضت ایرانیان از همان عهد اموی آغاز شد. و اساس اعتراض آنها این بود که چرا خلفا به قانون اسلام عمل نمی کنند. پس از بنی امیه، بنی عباس روی کار آمدند و در مقابل نژاد پرستی اعراب، به عنصر غیر عرب اهمیت زیادی دادند و آنها را به رخ اعراب کشیدند. پستهای حساس مملکت را به آنها دادند این بار هم صدای اعراب بلند شد. در نتیجه اسلام را از داخل به خطر انداختند و چنان ضربه مهلک بر اسلام وارد آوردند ک هنوز که هنوز است، اسلام نتوانسته از زیر این ضربات سنگین کمر راست کند. این بود که پیشرفت اسلام به کلی متوقف شد و چرخهای عظیم جامعه اسلامی از حرکت افتاد و ستاره اقبال و عظمت مسلمانان غروب کرد و آن همه برتری و تمدن با شکوه اسلامی از دست رفت. توسعه و ترقی تمدن اسلامی تا وقتی میسر بود که مسلمانان از تعصبات قومی و نژادی اجتناب می کردند، و روح تساهل و تسامح اسلامی بر آنان حاکم بود، در واقع همین تسامح و بی تعصبی بود که در قلمرو اسلام بین اقوام و امم گوناگون، تعاون و معاضدتی را که لازمة پیشرفت تمدن واقعی است، بوجود آورد، و همزیستی مسالمت آمیز عناصر نامتجانس را ممکن ساخت. و تمدن اسلامی از وقتی به رکود و انحطاط افتاد که در آن تعصبات قومی و نژادی پدید آمد. و وحدت و تسامحی را که در آن بود از میان برد. بنابراین نژاد پرستی و ناسیونالیستی مهمترین و خطرناکترین عاملی است که تمدن و شکوه و عظمت ما را به باد داده است. آیة الله جعفر سبحانی،سیمای فرزانگان ج 1 به نقل از سایت تبیان
3- در کنار عوامل بالا، نقش استعمار حایز اهمیت است. در زمانى که اروپا به سرعت در حال پیشرفت و ترقى بود، براى بهره گیرى از منابع انسانى و طبیعى، تمام تلاش خود را براى عقب نگاه داشتن کشورهاى ضعیف (از جمله کشورهاى اسلامى) به کار بست و با استفاده از راه هاى گوناگون، زمینه هاى عقب ماندگى و وابستگى این کشورها را فراهم آورد. اندیشه و تمدن اسلامى امروزه جانمایه نیرومندى براى احیا دارد؛ برعکس تمدن غرب که به شدت گرفتار انحطاط فرهنگى و زوال پذیرى شده است. در این فرصت اگر مسلمانان بخواهند جایگاه شایسته خود را دریابند، رعایت نکات زیر ضرورى است: 1- بالا بردن سطح شناخت و بینش هاى دینى در همه ابعاد آن، 2- تقویت روح ایمان، تقوا، استوارى در دین و مبارزه با کژى ها، 3- ارتقاى دانش و سطح علمى، 4- ارتباط وثیق و همدلى در سطح بین الملل اسلامى و تعاون و همکارى گسترده و همه جانبه، 5- از میان برداشتن نظام هاى فاسد، 6- تلاش همه جانبه و همگانى در جهت ایجاد و احیاى تمدن عظیم و مدینه فاضله اسلامى، 7- اعتماد به نفس و دورى از خودباختگى.
بر این اساس ؛ الف) پیشینه تمدن مسلمانان در طى قرن هاى متمادى، نشان مى دهد نه تنها دین موجب عقب ماندگى نیست؛ بلکه اعتقاد به دین در کنار عمل به آن، سبب درجات بالایى از پیشرفت و رشد مى گردد. ب ) تنها مسلمانان و کشورهاى اسلامى نیستند که به این گرفتارى مبتلا هستند، بلکه کشورهاى غیراسلامى و سکولار نیز در فقر مطلق یا نسبى باقى مانده اند. ج ) در کشورهاى پیشرفته نیز، به رغم در اختیار داشتن منابع فراوان و دسترسى به ارقام بالایى از رشد اقتصادى، رفاه همگانى تحقق نیافته است و به طور معمول گروه خاصى از ره آورد توسعه بهره مى گیرند.
جهت آگاهی بیشتر ر.ک:
1- علل پیشرفت و انحطاط مسلمین، زین العابدین قربانى
  2- علل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه هاى سیاسى و آراى اصلاحى، سید جمال الدین اسدآبادى، احمد موثق
3- علل انحطاط تمدنها، قانع عزیزآبادى
  4- ریشه هاى ضعف و عقب ماندگى مسلمانان، رجبى
  5- رمز عقب ماندگى ما، امیر شکیب ارسلان، ترجمه: محمد باقرانصارى
6- تاریخ تمدن، ج 4، ویل دورانت، ترجمه: گروهى از نویسندگان
7- فرهنگ اسلام در اروپا، زیگرید هونکه، ترجمه: مرتضى رهبانى
  8- تاریخ تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد