خانه » همه » مذهبی » توحید عبادی توسل شفاعت

توحید عبادی توسل شفاعت


توحید عبادی توسل شفاعت

۱۳۹۴/۱۰/۲۸


۲۴۰ بازدید

منشأ قدرت اولیای الهی چیست؟ آیا هنگامی که ما به پیامبر(ص) و امامان(ع) توسل می جوییم، خودشان به طور مستقیم قدرت برآوردن حاجت ما را دارند یا تنها حاجت ما را به خدا می گویند؟

درخواست مستقیم از اولیاى الهى، به واسطه اعتقاد به ولایت تکوینى آنان است؛ یعنى، آنان متکى به اذن و اراده و قدرت الهى، مى توانند در عالم تکوین تصرف کنند و – مثلاً – مریض را شفا دهند.
درستى این نوع از توسّل به اولیاى الهى، مبتنى بر ولایت تکوینى اولیاى الهى است. قرآن کریم و روایات شیعه و سنى بر اعطاى چنین قدرتى به اولیاى الهى دلالت دارد:
در قرآن آمده است: هنگامى که بنى اسرائیل از حضرت موسى(ع) طلب آب کردند، وى با کوبیدن عصاى خود بر سنگ، دوازده چشمه آب از دل سنگ براى بنى اسرائیل روان ساخت. «و اوحینا الى موسى اذ استسقى قومه ان اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا قد علم کل اناس مشربهم» : اعراف (7)، آیه 160. حضرت عیسى، کور مادرزاد و مرض پیس را شفا مى داد و حتى مردگان را زنده مى کرد و از قبر بیرون مى آورد. «و تبرى ءُ الاکمه والابرص باذنى و اذ تخرج الموتى باذنى…» : مائده (5)، آیه 110. یکى از اولیاى الهى – که از یاران حضرت سلیمان بود – در کمتر از یک چشم به هم زدن، تخت بلقیس را از یمن نزد سلیمان حاضر کرد. «قال الذى عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک، فلمّا رآه مستقراً عنده قال هذا من فضل ربّى…» : نحل (16)، آیه 40. یوسف(ع) پیراهن خود را به برادرانش داد و گفت: این را ببرید و بر چهره پدرم بیفکنید تا بینایى اش را باز یابد، و چون برادرانش به این دستور عمل کردند، چشمان حضرت یعقوب شفا یافت. یوسف (12)، آیات 93 و 96
از دیدگاه روایات، عثمان بن ابى العاص – به واسطه تصرف تکوینى نبى اکرم(ص) و دست نهادن بر سینه وى – موفق به حفظ قرآن و عدم فراموشى آن تا آخر عمر شد. المعجم الکبیر، طبرانى، ج 9، ص 47؛ مجمع الزوائد، ح هیثمى، ج 9، ص 3؛ سبل الهدى و الرشاد صالحى شامى، ج 6، ص 299؛ الغدیر، ج 5، ص 145. در جنگ خیبر نیز، پیامبر اکرم با تصرف تکوینى و مالیدن آب دهان مبارک خود بر چشمان على(ع)، چشم درد ایشان را شفا داد. صحیح مسلم، ج 7، ص 120.
ولایت تکوینى پیامبران و اولیاى الهى، از سوى خداوند است، از همین رو، درخواست حاجت از اولیاى الهى همراه با این اعتقاد است که: آنان مستقل از اراده و نیروى الهى، توان هیچ گونه تأثیرگذارى و تصرف در عالم را ندارند: «لا حول و لا قوة الا بالله» . بنابراین چنین درخواستى، همراه با این اعتقاد، هیچ گونه منافاتى با توحید و اعتقاد به این مطلب ندارد که: تنها مبدأ مؤثر در عالم هستى خداوند است.
بله این اعتقاد که آنان مبدأ مستقل تأثیر در عالم هستى اند، شرک در ربوبیت و درخواست با این اعتقاد، عملى مشرکانه است.
تقى الدین سبکى از علماى اهل سنت مى نویسد: «نوع سوم از توسّل این است که مقصود و حاجت، از رسول اکرم(ص) طلب شود؛ زیرا او قادر بر سبب و واسطه شدن در برآمدن حاجات است». وى در ادامه پس از نقل روایت عثمان بن ابى العاص و برطرف شدن مشکل وى، با تصرف تکوینى پیامبر(ص) روایت عثمان بن ابى العاص. ، مى نویسد: «تصرف پیامبر به اذن خدا و قدرت او و فعل او است؛ نه اینکه آن حضرت خالق و فاعل مستقل باشد» تقى الدین سبکى، شفاء السقام فى زیارة خیر الانام، ص 165. .

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد