۱۳۹۴/۰۶/۲۶
–
۴۲۸ بازدید
چگونه می توانم وظایف دینی خود را بهتر انجام دهم و سستی نکنم؟
«ایمان»
گاهی به اموری آگاهی داریم، اما این آگاهی در ما تبدیل به باور نشده است. هنگامی یک امری به باور تبدیل می شود که وارد قلب انسان شود، و این که عملی را نمی توانیم انجام دهیم این یک نشانه است که هنوز به صورت ایمان در قلب ما جای نگرفته است.
باید توجه نمود تا باور قلبی نسبت به مسئله ای در ما شکل نگرفته باشد، اثر آن و پایبندی به آن کم و ضعیف است. بنابراین در مرحله ی اول باید ایمان در فرد پرورش یابد تا رفتار و اعمال صالح از آن تراوش کند. (ر/ک: عقل و جهل/امام خمینی-ره-/ص103).
برای این که به ایمان مطلوب برسیم به یک باره و با شتاب و عجله نتیجه ی مطلوب بدست نخواهد آمد، اگر نگوئیم نتیجه ی معکوس بدست می آید.
بنابراین برای تحصیل معارف دینی و کسب ایمان لازم است، نیت را در تحصیل معارف و حقایق ایمانی خالص سازیم و سپس معارف الهی را تحصیل کنیم. اما برای تحصیل معارف الهی قرآن کامل ترین و جامع ترین منبع است که هم معرفت می دهد و خروج از ظلمت را نیز بهمراه دارد«هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ؛ او کسى است که آیات روشنى بر بنده اش [محمد] نازل مى کند تا شما را از تاریکی ها به سوى نور برد و خداوند نسبت به شما مهربان و رحیم است».(حدید/9). از این رو هر روز تلاوت قرآن داشته باشید و به معانی آن توجه کنید.
امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه و در ضمن دعاى «مکارم الاخلاق» مى فرماید: «ایمان مرا به کامل ترین ایمان برسان و یقینم را برترین یقین قرار ده و نیتم را به نیکوترین نیت ها ختم فرما و کردارم را به نیکوترین کردارها پایان بخش»صحیفه سجادیه، ترجمه على شیروانى، انتشارات دارالفکر، چاپ سوم، 1382. .
از این دعا استفاده مى شود که تنها دانستن کافى نیست و براى اینکه داشته هاى خود را به عمل و رفتار در آوریم، باید اینها به یقین (مرتبه بالاترى از علم) مبدل شود. نیت نیز که نقش مهمى در رفتار دارد، به بهترین نیت ها تبدیل گردد؛ یعنى، یقین و نیت خالص جزء ساختار شخصیت ما شود. در این صورت مى توان انتظار داشت علم و عمل انسان، با هم هماهنگ شود. رسیدن به این مرتبه از کمال، نیاز به تمرین، مراقبت و پشتکار مداوم دارد و از همه مهم تر براى دستیابى به آنها، همواره باید از خداوند مدد جست و دست توکل به دامن کبریایى او زد.
دوم. دنیاطلبى، لذت خواهى و دنبال ارضاى غرایز حیوانى بودن، یکى دیگر از موانع است. همه ما مى دانیم نگاه به نامحرم حرام است و دروغ گفتن یا تهمت زدن کار بدى است؛ ولى هنگامى که اسیر شهوت و لذت نفسانى شدیم – برخلاف دانسته هاى خود – به همه این گناهان آلوده مى شویم! در این گونه موارد، باید با هواى نفسانى خود مبارزه کنیم و خود را از چنگال نفس اماره نجات دهیم. در غیر این صورت نفس اماره همواره ما را به بدى ها دعوت مى کند و ظواهر دنیا را در نظر ما زیبا و لذت بخش جلوه مى دهد و در این حالت ما دچار نوعى غفلت مى شویم.
سوم. وسوسه هاى شیطان یکى دیگر از عوامل فریب، غفلت و فراموشى است؛ باید دائماً با این وسوسه ها مقابله کنیم.
«عبودیت»
مشکل اساسی ما این است که متوجه نیستیم برای چه به این دنیا پا نهاده ایم؟! نمی دانیم در طلب چه هستیم؟ دقت نمی کنیم که فردا باید پاسخ گوی اعمال و عمر خود باشیم؟
اگر ما به این نتیجه برسیم که برای بندگی و بنده شدن به این دنیا آمده ایم«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز براى این که عبادتم کنند»(ذاریات/56) دست از رسیدن به آن نخواهیم کشید.
آید از خواجه ره افکندگى— ناید از بنده بغیر بندگى
از این رو تلاش علمی و عملی خود را در راه رسیدن به این مطلوب عظمی بکارگیرد.
بنده در سایه ی این بندگی یک اتفاق مهم برای او رُخ می دهد و آن این که به وسیله ی بندگی در وجود شخص خدا فقط دیده می شود و خدا است که کار می کند. در این لحظه ی فرخنده بنده همه کار می تواند کند، و در این حین می داند که او بنده است و بس.
بنابراین شما باید با فکر و اندیشه و راهنمایی از افرادی که می توانند شما را کمک کنند به این نتیجه برسید که کاری در این دنیا جزء بنده شدن ندارید. در این صورت نیمی از راه طی شده است. اگر چه به وسیله ای اموری همواره بنده شدن را باید به خود گوش زد کنید؛ همانند نماز، قرآن و توسل به امام زمان- علیه اسلام- و گشت و گزار با دوستان خوب.
«برنامه»
گاهی مواقع انسان در حالتی هیجانی قرار می گیرد تصمیمی را می گیرد، که بعد می بیند توان همراه شدن با آن کار را ندارد. بنابراین باید برنامه ی را برای خود بریزید که از توان شما در ابتدا به راحتی بر آید، و با گذر زمان به تدریج بر برنامه بیافزاید.
از این رو در برنامه از اصول گام به گام استفاده کنید و نخواهید که به یک باره بخواهید به گام آخر برسید، این کار برای شما مُضر است.
«صبر»
یک نکته ی طلائی و مهم همین موردی است که می خواهیم خاطر نشان کنیم، بنابراین خوب دقت فرمائید.
اموری با دنیا آمدن ما به راحتی قابل مشاهده است؛ مانند خوردن و آشامیدن که به صورت خودکار در برنامه ی کاری روزانه ی ما قرار دارد.
اما امور انسانی و فضائل اخلاقی این گونه نیست. لذا برای بنده شدن و بندگی کردن باید تلاش کرد تا اموری که در درون ما به صورت استعداد نهفته است، شکوفا گردد. این همان سِری است که باید به آن توجه داشت.
شما برنامه ی را برای خود دارید، اما همین که آرام آرام شکوفه ای در درون شما می خواهد بشکُفد، عمل را قطع می کنید. این سبب می شود که کار شما سخت گردد. چرا که معمولاً وقتی عملی را که انجام می دادید قطع می کنید، یک عقب گردی در شما شکل می گیرد و دیگر این که تلاشی که برای شکوفا کردن خود کرده بودید نیز بی اثر می شود و سعی دوباره ی شما را می طلبد که با تلاش و کوشش دوباره به منزلی برسید که قبلاً رسیده بودید و اگر دوباره کار را رها کنید روز از نو و روزی از نو می شود.
اگر از عملی رویگردان شدید سریعاً با ملایمت به آن روی آورید تا دوباره از منزل اول نخواهید که آغاز کنید.
بنابراین برای رسیدن به فضائل انسانی باید از صبر و استقامت بهره بگیرید.
هر که صبر آورد گردون بر رود— هر که حلوا خورد واپس تر رود
در سایه ی این استقامت و تلاش خداوند با آب فروان علم و دانش و یا زندگی مطلوب از شما پذیرای خواهد کرد« وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً؛ و اینکه اگر آنها [جنّ و انس ] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می کنیم» (جن/16) ( تفسیر ابن عربی/ ج 2/ ص37 )و یا در آیه ی دیگر نزول ملائکه را خداوند به اهل استقامت وعده می دهد چرا که با استقامت بندگی در فرد شکل می گیرد و در این صورت خدا در فرد تجلی می کند از این رو ملائکه همنشین او می شوند« إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون؛ کسانى که گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مى شوند»(احقاف/13).
به این مثال ها دقت کنید: اگر فردی بخواهد تا سوم راهنمای درس بخواند چه مقدار تلاش باید کند؟ فرد دیگر می خواهد تا دیپلم درس بخواند، همت او چه مقدار باید باشد؟ کس دیگر می خواهد وارد بهترین دانشگاه ایران بشود او چه مقدار باید از تلاش بهره ببرد؟ کسی می خواهد با خدا همنشین شود این فرد چقدر باید تلاش کند؟
می بینید برای رسیدن به هر چیزی تلاش لازم است و هنگامی عزم محکمتری را می خواهد که فکر و کار بزرگتری را در سر می پروراند. بنابراین در این مسیر باید از صبر یاری گرفت، تا به سر منزل مقصود رسید و الا همیشه پشت در خواهیم ماند« وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعین؛ از صبر و نماز یارى جویید (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این کار، جز براى خاشعان، گران است» (بقره/45).
البته نباید ناآمید بود. چرا که نصرت خدا به دنبال چنین فردی است و خواهد بود« هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً؛ او کسی ى است که بر شما درود و رحمت مى فرستد، و فرشتگان او (نیز) براى شما تقاضاى رحمت مى کنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوى نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است!»(احزاب/43)
آری رحمت خدا ما را فرا گرفته و برای یاری ما ملائکه ای الهی نیز دست به کار هستند و طلب یاری و استغفار دارند تا ما به منزل برسیم.
البته شیطان ما را می خواهد نا امید سازد. چرا که کار او شطینت است. او وسوسه می کند: این کار را نمی توانی انجام دهی؟ بیا و دنبال لذات برو؟ و از این دست مسائل را می خواهد به انسان القاء کند. اما شما توجه داشته باشید که با توکل بر خدا شیطان هیچ کاری نمی تواند کند«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون؛ چرا که او، بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل مى کنند، تسلّطى ندارد»(نحل/99) و از این روی دست یک دشمن آشکار با توکل شما بسته می شود. در ضمن آیه ی 43 سوره ی احزاب را همواره مورد توجه قرار دهید.
«توسل»
توسل به حجت خدا مهدی موعود- علیه اسلام- نیز برای رسیدن و دست گیری کردن بسیار موثر است.
مطالعه ی زندگی ائمه هدی- علیهم السلام- خاصه امام حسین- علیه السلام- را نیز توصیه می کنیم. چرا که توجه به آن بزرگواران و الگو گیری از آنان برای داشتن دنیایی کارآمد و آخرتی آباد ضروری است و از رفاقت با دوستان شایسته در رسیدن به مقصود نباید غفلت کنید. در پایان توجه به کاری که می کنید و رسیدن به امر مهمی چون خدا را هر از چند گاهی با خود مرور کنید، که امری لازم و انگیزه ساز است.
علاوه بر آنچه گفته شد، راه کارهاى زیر نقش مؤثرى در حل این مشکل دارد؛ بکوشید به طور جدى راه کارهاى زیر را عملى سازید:
1. ایمان خود را تقویت کنید و بهترین راه براى تقویت ایمان، عمل به آموزه هاى دینى و انجام تکالیف واجب و ترک محرمات و گناهان است.
2. دفترچه اعمالى براى خودتان تهیه کنید؛ هر شب حدود ده دقیقه اعمال روزانه خود را کنترل کنید و اشتباهات و موفقیت هاى خود را در آن یادداشت کنید.
3. بدون اینکه خود را سرزنش کنید و نگاه منفى نسبت به خود داشته باشید، نقاط ضعف رفتارى خود را شناسایى کنید.
4. یک برنامه هفتگى یا ماهانه براى خود طراحى کنید؛ مثلاً بگویید: من مى خواهم نمازم را سر وقت بخوانم یا در سلام کردن پیش قدم شوم و… تغییر یا اصلاح آن را آغاز کنید؛ مطمئن باشید اگر از امور کوچک و آسان شروع کنید و پشتکار داشته باشید، به تدریج مى توانید رفتارهاى خود را اصلاح کنید.
5. به خود تلقین کنید و اطمینان بدهید که من مى توانم در خودم تغییر رفتارى ایجاد کنم.
6. با خود تعهد اخلاقى ببندید که اگر در انجام رفتار مورد نظر کوتاهى کردید، جریمه بپردازید (مثلاً مبلغى به صندوق صدقات بیندازید یا یک روز روزه بگیرید).
7. در پایان هفته مجدداً خود را ارزیابى کنید ؛ اگر احساس کردید در عمل به برنامه در طول هفته موفق بوده اید، به خودتان امتیاز بدهید و بلافاصله شکر خدا را به جا آورید و از او بخواهید در ادامه کار به شما کمک کند.
8. اگر به هر دلیلى در اجراى برنامه شکست خوردید، مأیوس نشوید و دوباره تصمیم بگیرید آن را عملى سازید؛ آن قدر تکرار کنید تا موفق شوید.
10. با افراد مؤمن و اهل عمل و در عین حال منظم و جدى، بیشتر معاشرت داشته باشید و از تجارب آنها استفاده کنید.
پیروز و موفق باشید.