۱۳۹۵/۰۳/۰۵
–
۱۸۰۴ بازدید
لطفا احادیث پیامبر(ص) و أئمه(ع) را درباره جلوگیری از فرزندآوری و سقط جنین و عقیم کردن بیان کنید ؟
1. تشویق به فرزند اوریتولید مثل و فرزند متعدد داشتن بدون در نظر گرفتن موانع دیگر،پسندیده است. برای اثبات مطلوبیت آن، چند دسته از روایات، قابل استناد است:
دسته اول:
روایاتی که دلالت دارند هنگام ازدواج زنی را انتخاب کنید که فرزندزیادمی آورد:
صحیحه محمد بن مسلم عن ابی جعفر(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): تزوجوا بکرا ولودا ولاتزوجوا حسناء جمیله عاقرا: فانی اباهی بکم الامم یوم القیامه(الکافی 5 333 باب کراهیة تزویج العاق)
امام باقر(ع) از قول رسول خدا(ص) فرمود: با دختر باکره ای که فرزند زیادمی آورد،ازدواج کنید و با زن نازای زیبا ازدواج نکنید زیرا من به فزونی جمعیت شما در روز قیامت، برامت ها، مباهات می کنم.
روشن است که تشویق به ازدواج با ولود و بیان علتی که برای آن ذکر نموده(مباهات به فزونی جمعیت) دلالت برمطلوبیت فرزند زیاد دارد.
صحیحه عبداللّه بن سنان عن ابی عبداللّه(ع) قال: جاء رجل الی رسول اللّه(ص) فقال: یا نبی اللّه! ان لی ابنه عم قد رضیت جمالها و حسنها و دینها ولکنها عاقر. فقال( ص):لاتزوجها ان یوسف بن یعقوب لقی اخاه فقال: یا اخی! کیف استطعت ان تتزوج النساءبعدی؟ فقال: ان ابی امرنی وقال: ان استطعت ان تکون لک ذریه تثقل الارض بالتسبیح فافعل. قال(ع): فجاء رجل من الغد الی النبی(ص) فقال له مثل ذلک،فقال له: تزوج سکولاآء ولودا فانی مکاثر بکم الامم یوم القیامه. قال: فقلت لابی عبداللّه: ما السوآء؟ قال القبیحه، ( همان )
امام صادق(ع) فرمود: مردی نزد حضرت رسول(ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا!دختر عمویی دارم که زیبایی و حسن و دین او را می پسندم ولی نازا است،پیامبر(ص) فرمود: با او ازدواج نکن زیرا حضرت یوسف در دیدار با برادرش پرسید:چگونه پس از من توانستی با زنان ازدواج کنی؟ پاسخ داد: پدرم به من فرمان داد و گفت:اگر می توانی فرزندانی پدید آوری که زمین را آکنده از تسبیح کنند، ازدواج کن. امام فرمود:فردای آن روز مردی نزد پیامبر آمد و همان پرسش را نمود، پیامبر فرمود: با زن سواء که فرزند زیاد می آورد، ازدواج کن زیرا من در روز قیامت به فراوانی مسلمانان برسایر امت ها تفاخر می کنم. راوی می گوید سوال کردم: سوآء چیست؟ امام فرمود: زن زشت منظر.
این حدیث از جوانب مختلف برمطلوبیت فراوانی اولاد دلالت می کند:
الف) تشویق به ازدواج با ولود.
ب) محبوب بودن سنگینی زمین به وسیله تسبیح کنندگان.
ج) تعلیل به تفاخر برامت ها در روز قیامت،به انبوه جمعیت مسلمانان.
دسته دوم:
روایاتی که به خاطر محبوب بودن آوردن فرزند فراوان، به ازدواج تشویق می کنند:
صحیحه ابن رئاب عن محمد بن مسلم او غیره عن ابی عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه( ص): تزوجوا فانی مکاثر بکم الامم غدا فی القیامه حتی ان السقط لیجیء محبنطیا علی باب الجنه، فیقال له: ادخل الجنه. فیقول: لا حتی یدخل ابوای قبلی (الکافی 5 334 باب فضل الأبکار )
امام صادق(ع) از پیامبرخدا(ص) نقل می کند: ازدواج نمایید زیرا من در فردای قیامت به فزونی شما بر امت ها ا فتخار می کنم تا جایی که فرزند سقط شده با انتظار و ناراحتی بر دربهشت می آید، به او گفته می شود: وارد بهشت شو. در پاسخ گوید: خیر وارد بهشت نمی شوم مگر این که پدر و مادرم پیش از من وارد شوند.
این روایت که در روایت بعدی نیز آمده است دلالت بر مطلوبیت ازدیاد فرزند دارد.
روایتی که درکتاب خصال در حدیث چهارصد گانه از امام علی(ع) آمده است:
تزوجوا فان رسول اللّه کثیرا ما کان یقول: من کان یحب ان یتبع سنتی فلیتزوج. فان من سنتی التزویج و اطلبوا الولد فانی اکاثر بکم الامم غدا ( وسائل الشیعة 20 15 1- باب استحبابه )
ازدواج کنید زیرا پیامبر بارها فرمود: کسی که دوستدار پیروی از سنت من است، بایدازدواج کند. همانا ازدواج جزء سنت من است و در طلب فرزند باشید زیرا من در فردای قیامت به فزونی جمعیت شما بر امت ها تفاخر می کنم.
اطلاق اطلبوا الولد محبوبیت زیاد نمودن فرزند رادر بر می گیرد. به علاوه علتی که در ذیل روایت بیان شده نیز برمطلوبیت آن دلالت دارد.
دسته سوم:
روایاتی که برمطلوب بودن افزودن برتعداد فرزندان دلالت می کند:
عن عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن القاسم بن یحیی عن جده الحسن بن راشدعن محمد بن مسلم عن ابی عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): اکثروا الولد اکاثر بکم الامم غدا (الکافی 6 2 باب فضل الولد)
امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود: برتعداد فرزندان بیفزایید زیرا من در روز قیامت به فزونی شما بر امت ها تفاخر می کنم.
عن عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن عثمان بن عیسی عن ابن مسکان عن بعض اصحابه انه قال: قال علی بن الحسین(ع): من سعاده الرجل ان یکون له ولدیستعین بهم (الکافی 5 257 باب أن من السعادة أن یکون معیشة …)
امام سجاد(ع) فرمود: از سعادت مرد داشتن فرزندانی است که از آنها یاری جوید.
عن عده من اصحابنا احمد بن محمد بن خالد عن بکر بن صالح قال: کتبت الی ابی الحسن(ع): انی اجتنبت طلب الولد منذ خمس سنین وذلک ان اهلی کرهت ذلک وقالت: انه یشتد علی تربیتهم لقله الشی ء فماتری؟ فکتب(ع) الی: اطلب الولد فان اللّه یرزقهم (الکافی 6 3 باب فضل الولد )
از امام کاظم(ع) درنامه ای پرسیدم:پنج سال است که از بچه دار شدن اجتناب می کنم زیرا همسرم از این کار ناخشنود است و می گوید: برای من تربیت و نگه داری فرزند با کمبود مالی مشکل است. شما چه می فرمایید؟ امام در پاسخ نوشت: در پی فرزنددار شدن باش زیرا روزی او را خدا می دهد.
ب. عقیم سازی
برای حرمت عقیم سازی، به روایات نهی کننده از خصی کردن استدلال شده است:
خبر سعید بن المسیب یقول: سمعت سعدبن ابی وقاص یقول:
رد رسول اللّه(ص)علی عثمان بن مظعون التبتل، و لو اذن له لاختصینا ؛ سعید بن مسیب گوید: از سعدبن ابی وقاص شنیدم که می گفت: رسول اللّه(ص)کناره گیری عثمان بن مظعون از زنان و عزب بودن او را رد نمود و اگر به او اجازه می داد، ماخود را خصی می کردیم.
خبر ابن مسعود قال: کنا نغزو مع النبی(ص) ولیس لنا نساء. فقلنا: یا رسولاللّه! الانستخصی؟فنهانا عن ذلک (مستدرک الوسائل 14 481 32- باب نوادر ما یتعلق بأبواب ….) ابن مسعود گوید: ما در غزوه ای همراه پیامبر می جنگیدیم و همسرانمان در کنار مانبودند.خدمت پیامبر عرض کردیم: ای پیامبر! آیا می توانیم خود را خصی کنیم؟ پیامبر، ما را از آن نهی فرمود.
خبرابن عباس قال: شکی رجل الی رسول اللّه(ص) العزوبه. فقال: الا اختصی؟ فقال له النبی(ص): لیس منا من خصی و اختصی ، ابن عباس گوید: مردی نزد رسول اللّه آمد و از مجرد بودن خود شکایت نمود و گفت:
آیا اجازه دارم خود را خصی کنم؟ پیامبر فرمود: کسی که خود و یا دیگری را خصی کند، ازمانیست.
خبر عبداللّه بن جابر عن عثمان بن مظعون قال: قلت لرسول اللّه(ص): یارسول اللّه! اردت ان اسالک عن اشیاء. فقال: و ماهی یا عثمان؟ قال: قلت: انی اردت ان اترهب.
قال: لاتفعل یا عثمان! فان ترهب امتی القعود فی المساجد و انتظار الصلاه بعدالصلاه. قال:فانی اردت یا رسول اللّه! ان اختصی. قال: لاتفعل یا عثمان! فان اختصاء امتی الصیام عثمان ()بن مظعون گوید: خدمت پیامبر خدا عرض کردم: ای پیامبر! قصد دارم ازچند چیز سوال نمایم. آیا اجازه می فرمایید؟ پیامبر فرمود: ای عثمان! چه پرسشی داری؟ عثمان گوید: گفتم: قصد دارم رهبانیت را در پیش گیرم و ترک زن و دنیا کنم.
پیامبر فرمود: ای عثمان! این کار را نکن. رهبانیت امت من نشستن در مسجد ومنتظر اقامه نماز بعد از نماز دیگر است.
عثمان گفت: ای رسول خدا! قصد دارم خود را خصی نمایم، پیامبر فرمود: ای عثمان!این کار را نکن. خصی نمودن امت من،روزه است.
ج. هشدارهای قرآن در رابطه با سقط جنین
أ. آیه ۱۵۱ سوره انعام « قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ، بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکى کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزى مى دهیم و نزدیک کارهاى زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانى را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روى استحقاق) این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!
ب. آیه ۲۹ سوره نساء « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً » ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتى با رضایت شما انجام گیرد. و خودکشى نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است.
ج. آیه ۳۳ سوره اسراء: وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّه الا بالحق…… و کسى را که خدا [کشتن او را] حرام کرده است مکشید مگر به حق
با توجه به این که، سقط جنین یکی از مصادیق «قتل نفس» است این آیات می تواند بر حرام بودن سقط جنین دلالت کند.
د. آیه ۳۱ سوره اسراء که می فرماید «وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلَـدَکمْ خَشْیَةَ إِمْلَـق؛ فرزندانتان را از ترس فقر به قتل نرسانید.» در گذشته و متأسفانه برخی از خانواده ها به بهانه مسائل مالی جنین را به قتل می رساندند که این آیه به صراحت کشتن فرزندان به بهانه های مالی را مردود می شمرد.
ه. همچنین در سوره ممتحنه آیه ۱۲ آمده است: «وَ لاَ یَقْتُلْنَ أَوْلَـدَهُنَّ؛ و فرزندان خود را نکشند.» با توجه به آیه مى توان برداشت کرد که سقط جنین نیز حکم قتل فرزند را دارد.
و. در عرب جاهلیت عادت بر این جارى شده بود که چون وقت زایمان زن نزدیک میشد. گودالى حفر میکرد و بالاى آن مى نشست پس اگر دخترى میزائید آن را داخل گودال می انداخت و اگر پسر می زایید آن را نگاه میداشت.[۱] قرآن کریم با اشاره به این عادت زشت آنان می فرماید:
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ*وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ*بِأَىّ ذَنبٍ قُتِلَتْ([۲])و آنگاه که کسان [با یکدیگر] جفت و قرین شوند- نیکان با نیکان و بدان با بدان-.*و آنگاه که از دختر زنده به گورشده پرسند: *به کدام گناه کشته شده است؟
د. سقط جنین از نگاه روایات
در روایات اسلامی سقط جنین نکوهش شده و برای کسانی که مرتکب این عمل زشت می شوند، جرایم و کفاره در نظر گرفته شده است. به عنوان نمونه، سحاق بن عمار می گوید از امام کاظم(ع) سؤال کردم: آیا زنی که از ادامه حاملگی خود می ترسد، می تواند دارویی استعمال کند تا جنین خود را سقط نماید؟ حضرت پاسخ دادند: جایز نیست. اسحاق بن عمار می گوید: به حضرت عرض کردم، اگر حمل آن زن در مرحله نطفه باشد، چطور؟ حضرت فرمود: منشأ خلقت انسان همان نطفه است(یعنی حتی اگر جنین در حالت نطفه باشد باز هم سقط آن جایز نیست چه رسد به این که مراحل بعدی خلقت را طی کرده باشد.).
گویا روایت در موردی بوده که زن به خاطر ترس های واهی و بیهوده قصد سقط جنین داشته که امام (ع) او را نهی می کند ولی اگر پزشک حاذق تشخیص بدهد که بر اثر ادامه حاملگی جان مادر در خطر است، حفظ جان مادر مهم تر است .
در روایتی دیگر آمده است که شخصی از ابوجعفر درباره زن آبستنى پرسید که بدون آگاهى همسرش دارویى نوشیده و بچه اش را انداخته است. امام فرمود: اگر داراى استخوان بوده و گوشت بر آنها روییده، پرداخت دیه بر زن واجب است و باید آنرا به شوهرش بپردازد و اگر به هنگامىکه بچه را انداخته، علقه یا مضغه بوده، باید چهل دینار یا یک بنده، به پدر بچه تسلیم کند. آن شخص پرسید: پس آیا زن در این دیه، از فرزندش ارث نمیبرد؟ فرمود: نه، زیرا خودش بچه را کشته، پس ارث هم نمى برد».
عزل کردن
در روایات متعددی که از طریق شیعه و سنی نقل شده عمل عزل به عنوان یکی از راههای تنظیم خانواده جایز شمرده شده است و فقهای بزرگ به تبعیت از این روایات فتوا صادر نموده اند. ابتدا نمونه هایی از روایات مزبور را نقل کرده و آنگاه به نظریه برخی فقها در این باره اشاره می کنیم. در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) نقل شده است: عن احدهما علیهما السلام انه سئل عن العزل فقال: اما الامة فلاباس، و اما الحرة فانی اکره ذلک الا ان یشترط علیها حین یتزوجها. (1) «از امام(ع) درباره حکم شرعی عزل سؤال می شود، امام(ع) می فرماید: عزل نسبت به کنیز اشکالی ندارد اما نسبت به زن آزاد، این کار را نمی پسندم; مگر اینکه به هنگام ازدواج با وی شرط شود.»
در صحیحه دیگری محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نظیر حدیث قبل را نقل می کند با این تفاوت که حضرت فرموده اند: الا ان ترضی او ان یشترط ذلک علیها حین یتزوجها. (2) «مگر اینکه زن راضی شود و یا این امر در هنگام ازدواج با وی شرط گردد.»
در برخی روایات عزل به طور مطلق جایز شمرده شده است; یعنی حتی اگر زن رضایت ندهد و در هنگام ازدواج هم مرد با او شرط نکرده باشد، ظاهر این دسته روایات بر جواز عزل از سوی مرد دلالت دارد; مثلا در صحیحه محمدبن مسلم آمده است: قال: سالت ابا عبدالله(س) عن العزل; فقال: ذاک الی الرجل یصرفه حیث یشاء. (3) «محمدبن مسلم می گوید: از امام صادق(ع) در مورد حکم شرعی عزل پرسش نمودم، حضرت فرمود: آن (منی) در اختیار مرد است هر جا که بخواهد می تواند آن را خالی کند.»
روایات متعدد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که علاقه مندان می توانند به کتب مربوطه مراجعه نمایند.
. مرحوم شیخ طوسی در این باره فرموده اند: برای مرد کراهت دارد که بدون رضایت همسر خود عزل کند و اگر این کار را انجام دهد گناهی مرتکب نشده، بلکه ترک فضیلتی کرده است. البته اگر در هنگام عقد شرط کند یا در زمان آمیزش از همسرش اجازه بگیرد دیگر کراهتی ندارد. (4) مرحوم شهید ثانی نیز ضمن نقل برخی احادیث صحیح درباره جواز عزل، حکم حرمت آن را مردود و غیر قابل توجیه دانسته است. (5) مرحوم شیخ یوسف بحرانی ضمن جمع آوری و ذکر روایات متعدد در زمینه عزل می فرمایند: اینها احادیثی هستند که من درباره حکم عزل پیدا کرده ام و تو آگاهی به اینکه، این روایات با وجود آنکه تعدادشان هم زیاد هست هیچ دلالتی حتی به نحو اشاره بر حرمت عزل ندارند .
1. شیخ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، تهران: دارالکتب الاسلامیه، جلد 7، 1390 ق.، ص 417.
2.همان.
3. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت: دار احیاء التراث العربی، جلد 14، 1391 ق.، ص 105.
دسته اول:
روایاتی که دلالت دارند هنگام ازدواج زنی را انتخاب کنید که فرزندزیادمی آورد:
صحیحه محمد بن مسلم عن ابی جعفر(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): تزوجوا بکرا ولودا ولاتزوجوا حسناء جمیله عاقرا: فانی اباهی بکم الامم یوم القیامه(الکافی 5 333 باب کراهیة تزویج العاق)
امام باقر(ع) از قول رسول خدا(ص) فرمود: با دختر باکره ای که فرزند زیادمی آورد،ازدواج کنید و با زن نازای زیبا ازدواج نکنید زیرا من به فزونی جمعیت شما در روز قیامت، برامت ها، مباهات می کنم.
روشن است که تشویق به ازدواج با ولود و بیان علتی که برای آن ذکر نموده(مباهات به فزونی جمعیت) دلالت برمطلوبیت فرزند زیاد دارد.
صحیحه عبداللّه بن سنان عن ابی عبداللّه(ع) قال: جاء رجل الی رسول اللّه(ص) فقال: یا نبی اللّه! ان لی ابنه عم قد رضیت جمالها و حسنها و دینها ولکنها عاقر. فقال( ص):لاتزوجها ان یوسف بن یعقوب لقی اخاه فقال: یا اخی! کیف استطعت ان تتزوج النساءبعدی؟ فقال: ان ابی امرنی وقال: ان استطعت ان تکون لک ذریه تثقل الارض بالتسبیح فافعل. قال(ع): فجاء رجل من الغد الی النبی(ص) فقال له مثل ذلک،فقال له: تزوج سکولاآء ولودا فانی مکاثر بکم الامم یوم القیامه. قال: فقلت لابی عبداللّه: ما السوآء؟ قال القبیحه، ( همان )
امام صادق(ع) فرمود: مردی نزد حضرت رسول(ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا!دختر عمویی دارم که زیبایی و حسن و دین او را می پسندم ولی نازا است،پیامبر(ص) فرمود: با او ازدواج نکن زیرا حضرت یوسف در دیدار با برادرش پرسید:چگونه پس از من توانستی با زنان ازدواج کنی؟ پاسخ داد: پدرم به من فرمان داد و گفت:اگر می توانی فرزندانی پدید آوری که زمین را آکنده از تسبیح کنند، ازدواج کن. امام فرمود:فردای آن روز مردی نزد پیامبر آمد و همان پرسش را نمود، پیامبر فرمود: با زن سواء که فرزند زیاد می آورد، ازدواج کن زیرا من در روز قیامت به فراوانی مسلمانان برسایر امت ها تفاخر می کنم. راوی می گوید سوال کردم: سوآء چیست؟ امام فرمود: زن زشت منظر.
این حدیث از جوانب مختلف برمطلوبیت فراوانی اولاد دلالت می کند:
الف) تشویق به ازدواج با ولود.
ب) محبوب بودن سنگینی زمین به وسیله تسبیح کنندگان.
ج) تعلیل به تفاخر برامت ها در روز قیامت،به انبوه جمعیت مسلمانان.
دسته دوم:
روایاتی که به خاطر محبوب بودن آوردن فرزند فراوان، به ازدواج تشویق می کنند:
صحیحه ابن رئاب عن محمد بن مسلم او غیره عن ابی عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه( ص): تزوجوا فانی مکاثر بکم الامم غدا فی القیامه حتی ان السقط لیجیء محبنطیا علی باب الجنه، فیقال له: ادخل الجنه. فیقول: لا حتی یدخل ابوای قبلی (الکافی 5 334 باب فضل الأبکار )
امام صادق(ع) از پیامبرخدا(ص) نقل می کند: ازدواج نمایید زیرا من در فردای قیامت به فزونی شما بر امت ها ا فتخار می کنم تا جایی که فرزند سقط شده با انتظار و ناراحتی بر دربهشت می آید، به او گفته می شود: وارد بهشت شو. در پاسخ گوید: خیر وارد بهشت نمی شوم مگر این که پدر و مادرم پیش از من وارد شوند.
این روایت که در روایت بعدی نیز آمده است دلالت بر مطلوبیت ازدیاد فرزند دارد.
روایتی که درکتاب خصال در حدیث چهارصد گانه از امام علی(ع) آمده است:
تزوجوا فان رسول اللّه کثیرا ما کان یقول: من کان یحب ان یتبع سنتی فلیتزوج. فان من سنتی التزویج و اطلبوا الولد فانی اکاثر بکم الامم غدا ( وسائل الشیعة 20 15 1- باب استحبابه )
ازدواج کنید زیرا پیامبر بارها فرمود: کسی که دوستدار پیروی از سنت من است، بایدازدواج کند. همانا ازدواج جزء سنت من است و در طلب فرزند باشید زیرا من در فردای قیامت به فزونی جمعیت شما بر امت ها تفاخر می کنم.
اطلاق اطلبوا الولد محبوبیت زیاد نمودن فرزند رادر بر می گیرد. به علاوه علتی که در ذیل روایت بیان شده نیز برمطلوبیت آن دلالت دارد.
دسته سوم:
روایاتی که برمطلوب بودن افزودن برتعداد فرزندان دلالت می کند:
عن عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن القاسم بن یحیی عن جده الحسن بن راشدعن محمد بن مسلم عن ابی عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): اکثروا الولد اکاثر بکم الامم غدا (الکافی 6 2 باب فضل الولد)
امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود: برتعداد فرزندان بیفزایید زیرا من در روز قیامت به فزونی شما بر امت ها تفاخر می کنم.
عن عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن عثمان بن عیسی عن ابن مسکان عن بعض اصحابه انه قال: قال علی بن الحسین(ع): من سعاده الرجل ان یکون له ولدیستعین بهم (الکافی 5 257 باب أن من السعادة أن یکون معیشة …)
امام سجاد(ع) فرمود: از سعادت مرد داشتن فرزندانی است که از آنها یاری جوید.
عن عده من اصحابنا احمد بن محمد بن خالد عن بکر بن صالح قال: کتبت الی ابی الحسن(ع): انی اجتنبت طلب الولد منذ خمس سنین وذلک ان اهلی کرهت ذلک وقالت: انه یشتد علی تربیتهم لقله الشی ء فماتری؟ فکتب(ع) الی: اطلب الولد فان اللّه یرزقهم (الکافی 6 3 باب فضل الولد )
از امام کاظم(ع) درنامه ای پرسیدم:پنج سال است که از بچه دار شدن اجتناب می کنم زیرا همسرم از این کار ناخشنود است و می گوید: برای من تربیت و نگه داری فرزند با کمبود مالی مشکل است. شما چه می فرمایید؟ امام در پاسخ نوشت: در پی فرزنددار شدن باش زیرا روزی او را خدا می دهد.
ب. عقیم سازی
برای حرمت عقیم سازی، به روایات نهی کننده از خصی کردن استدلال شده است:
خبر سعید بن المسیب یقول: سمعت سعدبن ابی وقاص یقول:
رد رسول اللّه(ص)علی عثمان بن مظعون التبتل، و لو اذن له لاختصینا ؛ سعید بن مسیب گوید: از سعدبن ابی وقاص شنیدم که می گفت: رسول اللّه(ص)کناره گیری عثمان بن مظعون از زنان و عزب بودن او را رد نمود و اگر به او اجازه می داد، ماخود را خصی می کردیم.
خبر ابن مسعود قال: کنا نغزو مع النبی(ص) ولیس لنا نساء. فقلنا: یا رسولاللّه! الانستخصی؟فنهانا عن ذلک (مستدرک الوسائل 14 481 32- باب نوادر ما یتعلق بأبواب ….) ابن مسعود گوید: ما در غزوه ای همراه پیامبر می جنگیدیم و همسرانمان در کنار مانبودند.خدمت پیامبر عرض کردیم: ای پیامبر! آیا می توانیم خود را خصی کنیم؟ پیامبر، ما را از آن نهی فرمود.
خبرابن عباس قال: شکی رجل الی رسول اللّه(ص) العزوبه. فقال: الا اختصی؟ فقال له النبی(ص): لیس منا من خصی و اختصی ، ابن عباس گوید: مردی نزد رسول اللّه آمد و از مجرد بودن خود شکایت نمود و گفت:
آیا اجازه دارم خود را خصی کنم؟ پیامبر فرمود: کسی که خود و یا دیگری را خصی کند، ازمانیست.
خبر عبداللّه بن جابر عن عثمان بن مظعون قال: قلت لرسول اللّه(ص): یارسول اللّه! اردت ان اسالک عن اشیاء. فقال: و ماهی یا عثمان؟ قال: قلت: انی اردت ان اترهب.
قال: لاتفعل یا عثمان! فان ترهب امتی القعود فی المساجد و انتظار الصلاه بعدالصلاه. قال:فانی اردت یا رسول اللّه! ان اختصی. قال: لاتفعل یا عثمان! فان اختصاء امتی الصیام عثمان ()بن مظعون گوید: خدمت پیامبر خدا عرض کردم: ای پیامبر! قصد دارم ازچند چیز سوال نمایم. آیا اجازه می فرمایید؟ پیامبر فرمود: ای عثمان! چه پرسشی داری؟ عثمان گوید: گفتم: قصد دارم رهبانیت را در پیش گیرم و ترک زن و دنیا کنم.
پیامبر فرمود: ای عثمان! این کار را نکن. رهبانیت امت من نشستن در مسجد ومنتظر اقامه نماز بعد از نماز دیگر است.
عثمان گفت: ای رسول خدا! قصد دارم خود را خصی نمایم، پیامبر فرمود: ای عثمان!این کار را نکن. خصی نمودن امت من،روزه است.
ج. هشدارهای قرآن در رابطه با سقط جنین
أ. آیه ۱۵۱ سوره انعام « قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ، بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکى کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزى مى دهیم و نزدیک کارهاى زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانى را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روى استحقاق) این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!
ب. آیه ۲۹ سوره نساء « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً » ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتى با رضایت شما انجام گیرد. و خودکشى نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است.
ج. آیه ۳۳ سوره اسراء: وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّه الا بالحق…… و کسى را که خدا [کشتن او را] حرام کرده است مکشید مگر به حق
با توجه به این که، سقط جنین یکی از مصادیق «قتل نفس» است این آیات می تواند بر حرام بودن سقط جنین دلالت کند.
د. آیه ۳۱ سوره اسراء که می فرماید «وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلَـدَکمْ خَشْیَةَ إِمْلَـق؛ فرزندانتان را از ترس فقر به قتل نرسانید.» در گذشته و متأسفانه برخی از خانواده ها به بهانه مسائل مالی جنین را به قتل می رساندند که این آیه به صراحت کشتن فرزندان به بهانه های مالی را مردود می شمرد.
ه. همچنین در سوره ممتحنه آیه ۱۲ آمده است: «وَ لاَ یَقْتُلْنَ أَوْلَـدَهُنَّ؛ و فرزندان خود را نکشند.» با توجه به آیه مى توان برداشت کرد که سقط جنین نیز حکم قتل فرزند را دارد.
و. در عرب جاهلیت عادت بر این جارى شده بود که چون وقت زایمان زن نزدیک میشد. گودالى حفر میکرد و بالاى آن مى نشست پس اگر دخترى میزائید آن را داخل گودال می انداخت و اگر پسر می زایید آن را نگاه میداشت.[۱] قرآن کریم با اشاره به این عادت زشت آنان می فرماید:
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ*وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ*بِأَىّ ذَنبٍ قُتِلَتْ([۲])و آنگاه که کسان [با یکدیگر] جفت و قرین شوند- نیکان با نیکان و بدان با بدان-.*و آنگاه که از دختر زنده به گورشده پرسند: *به کدام گناه کشته شده است؟
د. سقط جنین از نگاه روایات
در روایات اسلامی سقط جنین نکوهش شده و برای کسانی که مرتکب این عمل زشت می شوند، جرایم و کفاره در نظر گرفته شده است. به عنوان نمونه، سحاق بن عمار می گوید از امام کاظم(ع) سؤال کردم: آیا زنی که از ادامه حاملگی خود می ترسد، می تواند دارویی استعمال کند تا جنین خود را سقط نماید؟ حضرت پاسخ دادند: جایز نیست. اسحاق بن عمار می گوید: به حضرت عرض کردم، اگر حمل آن زن در مرحله نطفه باشد، چطور؟ حضرت فرمود: منشأ خلقت انسان همان نطفه است(یعنی حتی اگر جنین در حالت نطفه باشد باز هم سقط آن جایز نیست چه رسد به این که مراحل بعدی خلقت را طی کرده باشد.).
گویا روایت در موردی بوده که زن به خاطر ترس های واهی و بیهوده قصد سقط جنین داشته که امام (ع) او را نهی می کند ولی اگر پزشک حاذق تشخیص بدهد که بر اثر ادامه حاملگی جان مادر در خطر است، حفظ جان مادر مهم تر است .
در روایتی دیگر آمده است که شخصی از ابوجعفر درباره زن آبستنى پرسید که بدون آگاهى همسرش دارویى نوشیده و بچه اش را انداخته است. امام فرمود: اگر داراى استخوان بوده و گوشت بر آنها روییده، پرداخت دیه بر زن واجب است و باید آنرا به شوهرش بپردازد و اگر به هنگامىکه بچه را انداخته، علقه یا مضغه بوده، باید چهل دینار یا یک بنده، به پدر بچه تسلیم کند. آن شخص پرسید: پس آیا زن در این دیه، از فرزندش ارث نمیبرد؟ فرمود: نه، زیرا خودش بچه را کشته، پس ارث هم نمى برد».
عزل کردن
در روایات متعددی که از طریق شیعه و سنی نقل شده عمل عزل به عنوان یکی از راههای تنظیم خانواده جایز شمرده شده است و فقهای بزرگ به تبعیت از این روایات فتوا صادر نموده اند. ابتدا نمونه هایی از روایات مزبور را نقل کرده و آنگاه به نظریه برخی فقها در این باره اشاره می کنیم. در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) نقل شده است: عن احدهما علیهما السلام انه سئل عن العزل فقال: اما الامة فلاباس، و اما الحرة فانی اکره ذلک الا ان یشترط علیها حین یتزوجها. (1) «از امام(ع) درباره حکم شرعی عزل سؤال می شود، امام(ع) می فرماید: عزل نسبت به کنیز اشکالی ندارد اما نسبت به زن آزاد، این کار را نمی پسندم; مگر اینکه به هنگام ازدواج با وی شرط شود.»
در صحیحه دیگری محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نظیر حدیث قبل را نقل می کند با این تفاوت که حضرت فرموده اند: الا ان ترضی او ان یشترط ذلک علیها حین یتزوجها. (2) «مگر اینکه زن راضی شود و یا این امر در هنگام ازدواج با وی شرط گردد.»
در برخی روایات عزل به طور مطلق جایز شمرده شده است; یعنی حتی اگر زن رضایت ندهد و در هنگام ازدواج هم مرد با او شرط نکرده باشد، ظاهر این دسته روایات بر جواز عزل از سوی مرد دلالت دارد; مثلا در صحیحه محمدبن مسلم آمده است: قال: سالت ابا عبدالله(س) عن العزل; فقال: ذاک الی الرجل یصرفه حیث یشاء. (3) «محمدبن مسلم می گوید: از امام صادق(ع) در مورد حکم شرعی عزل پرسش نمودم، حضرت فرمود: آن (منی) در اختیار مرد است هر جا که بخواهد می تواند آن را خالی کند.»
روایات متعدد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که علاقه مندان می توانند به کتب مربوطه مراجعه نمایند.
. مرحوم شیخ طوسی در این باره فرموده اند: برای مرد کراهت دارد که بدون رضایت همسر خود عزل کند و اگر این کار را انجام دهد گناهی مرتکب نشده، بلکه ترک فضیلتی کرده است. البته اگر در هنگام عقد شرط کند یا در زمان آمیزش از همسرش اجازه بگیرد دیگر کراهتی ندارد. (4) مرحوم شهید ثانی نیز ضمن نقل برخی احادیث صحیح درباره جواز عزل، حکم حرمت آن را مردود و غیر قابل توجیه دانسته است. (5) مرحوم شیخ یوسف بحرانی ضمن جمع آوری و ذکر روایات متعدد در زمینه عزل می فرمایند: اینها احادیثی هستند که من درباره حکم عزل پیدا کرده ام و تو آگاهی به اینکه، این روایات با وجود آنکه تعدادشان هم زیاد هست هیچ دلالتی حتی به نحو اشاره بر حرمت عزل ندارند .
1. شیخ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، تهران: دارالکتب الاسلامیه، جلد 7، 1390 ق.، ص 417.
2.همان.
3. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت: دار احیاء التراث العربی، جلد 14، 1391 ق.، ص 105.