طلسمات

خانه » همه » مذهبی » حکم عاشقی در اسلام

حکم عاشقی در اسلام


حکم عاشقی در اسلام

۱۳۹۳/۰۲/۰۴


۶۲۲۶۹ بازدید

با سلاممن عاشق هستم. عاشق یک خانم. عشقی که نه به خاطر ظاهر، نه چشمی و نه یکهویی بر من عارض شده! دلیل عشق من (که روش سال ها فکر کردم و به جواب رسیدم) نه زیباییست، نه اموال و مقام، نه مشترکات و نه اینجور موارد کم ارزش تنها دلیل عشق من خود وجودی اون خانم هست. این عشق تا حالا سبب نشده من تقوا و عفافم رو تحت تاثیر قرار بدم. همواره با غقلم به دلم افسار زدم. این عشق تا حالا مقابل عشق خدا قرار نگرفته. سال هاست این عشق در من ریشه کرده و هر روز قوی تر میشه. سال ها شکل گیریش طول کشیده و سال ها با این احساس زندگی کردم که البته تا بهم نگفتن این عشقه اسمشو نمیدونستم! الان ۵ ساله که متوجه هستم درونم چه خبره!
سوالم با توجه به توضیحات اینه: آیا اسلام با چنین مفهومی مخالفه؟! آیا اون رو امری شیطانی، زینت دنیا یا سدی در برابر رسیدن به خدا میدونه؟! آیا این عشق با توجه به توضیحات از جمله عشق های پست یا کور حساب میشه؟!
از طریق ایمیل در خدمتتون هستم/باتشکر

اگر کسی به کسی علاقه دارد ، مادامی که آن را اظهار نکرده ، این عشق فی نفسه مشکلی ندارد ، گرچه اگر ازما سؤال می کردید که آیا به چنین عشقی ادامه بدهیم ؟ پاسخ می دادیم که: گذشته از این که ما نمی دانیم این خانم چند سال دارد وکیست وبا شما چه نسبتی دارد ومجرد است یاخیر وشما کیستید وچندسال دارید وآیا مجردید ویا متاهل؟ عرض می کنیم که خیر ادامه ندهید ، به این دلیل که چنین عشقی را که صرفا یک مردی یک خانمی دوست بدارد ؛ اسلام ودین امضا نمی کند، بله اگر همه شرایط برای ازدواج فراهم بود واین دوستی به این دلیل ادامه پیدا کرده که منجر به ازدواج شود، ممکن بود بگوییم که اشکالی ندارد! چون تنها امری که مجوز دوستی بین دختر وپسر نامحرم است ، ازدواج است والا دوستی ورفاقت بین دو نامحرم مورد امضای خداوند نیست.
  راجع به ارتباط با نامحرم، به تحقیق زیر توجه کنید:
بر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، که لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشکال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند که به بعضی از آن ها اشاره می شود:
1)رعایت حیای فردی و عفّت جمعی:
ارتباط با جنس مخالف، اگر در شرایط خاصی اتفاق  بیافتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلکه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحکیم حیای فردی و کسب کمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممکن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، که از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ کنند و زمینه تحریک و انحراف همنوعان را فراهم ننمایند و روابط همسری در چارچوب ارزش های دینی و انسانی انجام گیرند. خداوند متعال در سوره مبارکه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب(علیه السلام) کمک نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی(علیه السلام) تعریف و تمجید کردند و حضرت شعیب(علیه السلام)تصمیم گرفت از حضرت موسی(علیه السلام)سپاس گزاری کند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حرکت کردند تا به کنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی(علیه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا کردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول کرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی(علیه السلام)به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حرکت نکرد، بلکه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.
بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد.
2)رعایت دستورات دینی در ارتباطات:
  به طور مثال :خواستگار در مراحل خواستگاری می تواند در قالب دستورات شرع با فرد موردنظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً باید با رعایت دستورات دینی انجام گیرد تا ـ خدای ناکرده ـ به گناه منجر نشود. یعنی، پسر باید سعی کند با دختر، شوخی جنسی و تحریک آمیز، صحبت های عاشقانه، نگاه های شهوت انگیز، تماس بدنی و تمام کارهایی که از نظر دین اسلام ممنوع هستند، انجام ندهد و ارتباط آنان در فضایی برادرانه و جوانمردانه انجام شود; زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباط به طرف ناهنجاری اخلاقی کشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود و جامعه دینی هم این ارتباط را قبول نمی کند و در مقابل آن واکنش نشان می دهد.
. 3)هدفدار بودن:
بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد که این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، که صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ کدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. بنابراین، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.
نتیجه اینکه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی که برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تکامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده که با کمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است که انسان ها را از انحراف و کج اندیشی بازداشته، به خالق یکتا نزدیک سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.
وضع مطلوب در روابط دختر و پسر
پس از بحث در مورد انواع برخوردها در روابط دختر و پسر می توانیم حدود ارتباطی مناسب بین دو جنس را مورد بحث و بررسی قرار دهیم برای نشان دادن وضع مطلوب در روابط بین دو جنس می توان به ویژگیها و خصوصیات زیر اشاره کرد.
1 – شناخت واقعیتهای جنس مخالف: در این زمینه بهتر است به گونه ای عمل کنیم که واقعیت جنس مخالف را تا حد ممکن بشناسیم و بر اساس این شناخت، اعمالمان را تنظیم کنیم شاید بهترین راه شناخت جنس مخالف در نظر گرفتن و شناخت دقیقتر واقعیت وجودی افرادی از جنس مخالف است که با ما سالها زندگی کرده و ما آنها را در نشیب و فرازهای گوناگون زندگی از نزدیک آزموده ایم. برای جنس مونث شناخت پدر، برادر، عمو، دایی و امثال این افراد می تواند تا حد زیادی واقعیت جنس مخالف را نشان دهد.
و برای جنس مذکر نیز واقعیات مشاهده شده از مادر، خواهر، خاله، عمه و امثال اینها نیز می تواند نشانگر واقعیات وجودی جنس مخالف باشد در صورتی که بدانیم و یقین داشته باشیم که افراد جنس مخالف تا حد بسیار زیادی بخصوص از آن جهت که در زندگی ما عملاً موثر است با یکدیگر مشابهت دارند، دیگر دچار خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف نخواهیم شد با بیان این مطالب به دومین ویژگی از خصوصیات وضع مطلوب در روابط دختر و پسر می پردازیم
2 – اجتناب از خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف:
یکی از مشکلات موجود در روابط بین پسر ودختر ، داشتن تصورات خیالی از یکدگیر است گاه دختر و پسر از یک فرد بخصوص تصویری خیالی و کاملاً غیر واقعی می سازند و با آن تصویر زندگی می کنند برای دخترگاه یک پسر با تمام ضعفها و محدودیتها و همچنین ناپختگیها و رشد نایافتگیها به شکل شاهزاده ای که سوار بر اسب سپیدی از راه رسیده ، او را به سرزمین رویاها می برد، تجلی پیدا می کند که گویی فرشته ای مهربان از آسمانها برای نجات او و برای ایجاد پناهگاه برای او به زمین آمده است این تصورات رویایی بسیار زود از بین خواهد رفت و واقعاً مانند یک رویا در زندگی زایل خواهد شد بنابراین در یک ارتباط مطلوب بهتر است است از رویا پردازی در مورد جنس مخالف به شدت اجتناب کنیم این مطلب با عشق و دوست داشتن مغایرتی ندارد انسان می تواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد ولکن این دوست داشتن نباید موجب کوری و کری انسان شود.
3 – از بین بردن ترسها، دلهره ها هیجانها، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف : سومین ویژگی در یک برخورد مطلوب خالی کردن ذهن از عواطف منفی است هر گونه احساسی که می تواند جنس مخالف را در ذهن ما به شکل منفی جلوه دهد و یا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد، می باید از ذهن حذف شده ، یا اصلاح گردد.
4 – حفظ خونسردی و صلابت شخصیت، به هنگام برخورد با جنس مخالف: خونسردی خود را حفظ کرده، هیجانات مختلف را از خود دور کنیم و چنین امری حداقل از دو طریق امکان پذیر است اول اینکه تلاش کنیم جنبه های ارادی اعمالمان راافزایش دهیم و به عبارت دیگر با داشتن برنامه هایی در جهت تقویت اراده خویش گام برداریم انسانهایی که خود را به دست امیال و راحتیها می سپارند معمولاً تسلط خوب و کافی بر اعمال خویش ندارند دوم اینکه از طریق تمرین و حفظ خونسردی به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف تلاش کنیم به سطحی از کنترل رفتاردست بیابیم که در آن خونسردی و صلابت کافی در برخورد با جنس مخالف را داشته باشیم.
5 – برخورد مبتنی بر احترام با مراعات حدود شرعی در مورد محرم، نامحرم، حلال و حرام: در فرهنگ ما برخورد مناسب بین دو جنس به شکل دقیق در چگونگی ارتباط بر اساس ملاکهای چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و حرام مشخص شده است رعایت این حدود نشانگر آشنایی ما با فرهنگ منسجم اسلامی است برای شناخت این حدود لازم است به کتب فقهی مناسب مراجعه شود.
6 – فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و مشورت با والدین در این گونه موارد: برقراری روابط پنهانی پیش از ازدواج ممکن است تا بدانجا پیش رود که به نوعی به هر یک از طرفین آسیب رسیده و آنها را در مقابل یک عمل انجام شده قرار دهد بهتر است دختران و پسرانی که تجربه و شناخت کافی از جنس مخالف ندارند و نیز تسلط کافی از جنس مخالف ندارند و نیز تسلط کافی بر اعمال و امیال خویش نیافته اند از طریق مشورت کردن با والدین و احتمالاً در میان گذاشتن تمایل خود نسبت به کسی ، از آنان راهنمایی بخواهند و از این راه احتمال آسیب دیدگی روانی و تربیتی خویش را کاهش دهند
7 – اجتناب از برقراری روابط صمیمانه با جنس مخالف قبل از عقد شرعی: با این حال که روابط ما با جنس مخالف می باید خالی از پرخاشگری و ناپختگی و به دور از بی احترامی باشد، لکن نباید ارتباط صمیمانه ای بین ما برقرار شود و این مطلب را حتی به رغم وجود علاقه بین دو جنس نیز می باید رعایت کرد ما برای توضیح بیشتر در این زمینه، به موضوع عشق و نقش آن در ازدواج ، در پایان همین مباحث خواهیم پرداخت.
8 – نداشتن رفتار سبک، خودنمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف: توصیه می شود که دختران و پسران از داشتن رفتار سبک مبتنی بر جلب توجه جنس مخالف دوری گزینند این مطلب به رغم اینکه به صورت یک راهنمایی برای دختران و پسران ارائه می شود، ولی گاهی اوقات از طرف برخی از دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار می گیرد بعضی از دختران در مقایسه خود با دیگران به این نکته اشاره می کنند که آنهایی که رفتار آنچنانی در پیش می گیرند و خود را به اشکال مختلف به جنس مخالف عرضه می کنند در زندگی موفق ترند ، بسیار زودتر ازدواج می کنند و تشکیل زندگی می دهند در حالی که ما به دلیلی داشتن رفتار موقر، پیوسته دچار تنهایی و دور افتادن از ازدواج می شویم چنین عباراتی به نوعی برای این دختران راهنمای عمل قرار می گیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت، عفت و رفتار و موقر از یک سو و داشتن یک رفتار خودنمایانه مبتنی بر جلب مشتری از سوی دیگر می سازد.
خوب است که به این نکته اشاره کنیم: انسانی که دارای اهداف و آرمانهای شناخته شده و منسجم در جهت حفظ کرامت انسانی خویش است، هرگز از این وضع دچار تعارض نمی شود او به دنبال یافتن همسری پاک و عفیف است، ولی کسی که از طریق نمایش دادن اندامها و ظاهر خود، پسری به سوی خویش جلب می کند، قطعاً باید بداند کسی را شکار کرده است که چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد این آیه کریمه الهی که می فرماید: الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ … سوره : النور آیه : 26
یعنی زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند و مردن ناپاک از آن زنان ناپاک و زنان پاک از مردان پاک و مردان پاک از آن زنان پاکند، درست به همین نکته اشاره دارد و اگر ارزشهای عالی انسانی مانند عفت، ایمان، پاکدامنی خوش قلبی و سلامت نفس برای کسی معنا پیدا نکرده باشد، او می تواند زندگی خود را از طریق تمایلات سطح پایینتر مانند تمایلات جنسی، ارضای آنها و رسیدن به لذات بدنی سامان دهد، ولی کسی که به سطوح بالاتر دسترسی پیدا کرده است هر چند که مدتی ارضای تمایلات و نیازهای جسمانی او به تاخیر بیفتد، لکن حفظ ارزشهای عالی انسانی او را کفایت می نماید.
ج) تصمیم به توبه، خود مهمترین عامل توبه است .
البته توبه مشکل است ولی محال نیست، آن هم توبه از گناهان این چنینی که اراده انسان آلوده تحت سلطه هوای نفس است ؛ فرزند عزیز، بدان که خدای مهربان دری به نام توبه برای همه بندگانش گشوده و با آغوشی باز بندگان گنهکارش را که رو به سوی توبه آورده اند، می پذیرد. لذا باید آستین همت را بالا زده و با عزمی راسخ توبه ای کنیم متناسب به گناه خویش.
گناه، یعنی پشت به خدا کردن و در راهی رفتن که انسان را از خدا دور می کند. اثر معنوی این دور شدن از خدا، تاریک شدن دل است، زیرا خداوند نور آسمان و زمین است -الله نور السموات و الارض- و دور شدن از خدا، یعنی دور شدن از نور و تاریک شدن باطن انسان. توبه در مقابل آن است. یعنی بازگشت از راه تاریک گذشته و حرکت به سوی نور خداوند که خوب طبعا اثرش نورانی شدن انسان است و تاریکی های گذشته با نور الهی که بر دل می تابد از بین خواهد رفت.
توبه راستین از گناهان آن است که قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشد. خداوند متعال بارها در قرآن مجید وعده غفران به تائبان داده است و حتى گناهکاران را فرمان به مأیوس نشدن از رحمت خویش داده است. چنان چه در آیه 53 سوره زمر مى فرماید: به آن بندگانم که در گناه کردن بر نفس خویش اسراف کرده اند بگو هرگز از رحمت بى منتهاى خدا ناامید مباشید البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشید که او خدایى بسیار آمرزنده و مهربان است. همچنین مى توان آیات (135)آل عمران و (48)نسا را به دقت ملاحظه نمایید.
دوست عزیز، هر گناهی با توبه پاک می شود و خداوند بخشنده و مهربان است. ان الله یغفر الذنوب جمیعا ; خداوند همه گناهان را می آمرزد.
در برخى موارد مانند غیبت و تهمت ، طلب رضایت از غیبت شونده نیز در صورت امکان لازم است، و مورد گناهانى همچون زنا و لواط ؛ دربعضی از مواقع، اموری مانند پشیمانى واقعی، تصمیم بر عدم تکرار و طلب مغفرت از خداوند ، براى توبه کافى است و در این صورت نباید در بخشش خداوند شک کرد.
در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
د) قصد نداشتیم به گناه خاصی اشاره کنبم اما برای نمونه ومثال راجع به یک گناه کبیره، سخن می گوییم :
اما راجع به «زنا» به مطالب زیر توجه کنید :
  ابن مسعود گفت از پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم سؤال نمودم بزرگترین گناه کدام است؟
فرمود : « براى خداوند شریک قرار دادن، عرض کردم بعد از شرک بخدا چه گناهى بزرگتر است؟ فرمود از ترس فقر و بینوائى ؛فرزند را کشتن ،پرسیدم و بعد از آن ،فرمود: مرتکب عمل فحشا و زنا شدن است . »
چه ، زنا کردن اولش مخالف و آخرش ندامت و پشیمانى است، و روز قیامت این طایفه عذابشان دو چندان شده و در نهایت خوارى و پستى در دوزخ جاوید خواهند ماند مگر آنکه از گناهان خود توبه نموده و بجبران گناهان خود اعمال شایسته و نیکو بجا آورند تا خداوند بدیهاى آنها را با نیکى جبران و ثواب عطا فرماید.
در بعضى از روایات نیز وارد شده که شخص زناکار در آن لحظه اى که مرتکب این عمل مى شود از ایمان بازداشته مى شود.
– قال رسول اللّه (ص) …: لا یزنی الزانی حین یزنى و هو مؤمن. و لا یسرق السارق حین یسرق، و هو مؤمن. فانه اذا فعل ذلک خلع عنه الایمان کخلع القمیص.
یعنى شخص زناکار به هنگامى که مرتکب این عمل مى شود مؤمن نیست. و همچنین شخص سارق به هنگامى که مشغول دزدى است ایمان ندارد چرا که به هنگام ارتکاب این عمل، ایمان را از او بیرون مى آورند، همانگونه که پیراهن را از تن
– محمد بن یعقوب … از ابى حمزه شمالى نقل کرده که گفت خدمت حضرت سجاد بودم مردى شرفیاب خدمت حضرت شد و گفت من گرفتار زنان و از گناه زنا کردن چشم نمیپوشم ولى براى جبران این عمل هر وقت مرتکب زنا میشوم یک روز روزه میگیرم آیا این روزه کفاره آن گناه مى شود؟ حضرت فرمود: هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از این نیست که اطاعتش شود و معصیت او نشود تو نه زنا کن و نه روزه بگیر. پدر بزرگوارش – حضرت باقر علیه السّلام او را در آغوش گرفت و ضمنا دست آن مرد را گرفت و فرمود: تو عمل دوزخیان را انجام میدهى و انتظار و توقع دارى که ببهشت بروى؟! و از پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده که فرمود: روز قیامت گروه هائى مى آیند که مانند این کوه بزرگ اعمال نیک دارند، ولى در عین حال فرمان ورود بدوزخ در باره آنان صادر مى شود. سؤال شد آیا این گونه افراد نماز میخواندند؟ فرمود اینان نماز میخواندند روزه میگرفتند و پاسى از شب را عبادت میکردند ولى اگر از دنیا چیزى در دستشان قرار میگرفت با ولع و حرص او را میگرفتند
– امیر المؤمنین على (ع) فرموده است: آن کس که زنا کردن را دوست داشته باشد، اگر تصور کند حلال زاده است، دروغ پنداشته است.
مجازات زناکار (ارشاد القلوب-ترجمه رضایى، ج 1، ص: 175)
– نبى اکرم صلّى اللَّه علیه و اله فرمود: که همانا براى اهل دوزخ فریادیست از بوى (فرج) شرمگاه زناکاران پس بپرهیزید شما از زنا کردن که در آن شش خصلت بد است سه تاى آن در دنیا و سه تا در آخرت پس آن سه تا که در دنیاست یکى اینست که آبروى انسان را مى برد دومى باعث فقر و تهى دستى مى شود سومى عمر زناکار را کوتاه میکند و اما آن سه که مربوط بآخرت است یکى سبب خشم و غضب پروردگار مى شود دومى سبب بدى حساب گردد سوم مجازات و عذاب زناکار را در قیامت بزرگ میکند زناکاران روز قیامت مى آیند ولى از شرمگاه (فرج) آنان آتش زبانه میکشد آنان از بوى گند شرمگاه شان (فرج) شناخته میشوند که زناکارند. « عقاب الاعمال، صدوق، صفحات 300، 311 و 332. م»
– پیامبر فرموده اند: هر کس با زنى مسلمان یا یهودى و مسیحى و زرتشتى، چه آزاد و چه کنیز، زنا کند و از گناه خویش توبه نکند و در حالى که بر آن اصرار بورزد بمیرد، خداوند در گورش سیصد دریچه مى گشاید که از آنها مارها و کژدم ها و اژدهاهاى آتشین تا روز رستاخیز به سوى او مى آیند و چون از گور خود برانگیخته شود، مردم از بوى بد بدنش سخت ناراحت مى شوند و بدین گونه خود و عملش شناخته مى شوند تا آنگاه که او را به آتش مى برند. « عقاب الاعمال، صدوق، صفحات 300، 311 و 332. م»
-همان حضرت فرموده اند: چون زنا بسیار شود، مرگ ناگهانى بسیار خواهد شد.
-امام صادق (ع) فرموده است: چون خداوند جهان را بر پا داشت، به موسى (ع) چنین وحى فرمود: که من در اثر کارهاى پدران، پسران را پاداش مى دهم، اگر نیک باشد، پاداش نیک و اگر بد باشد جزاى بد. زنا مکنید که در نتیجه، با زنان شما زنا شود و هر کس پاى در بستر مسلمانى نهد، پاى در بسترش نهاده مى شود. هر گونه که رفتار کنى، همان گونه با تو رفتار مى شود.
– امیر المؤمنین على (ع) فرموده است: چون روز رستاخیز فرا مى رسد، خداوند بوى بسیار بدى را در صحراى قیامت منتشر مى سازد که همه حاضران چنان آزار مى بینند که نفسهاى ایشان بند مى آید. در این هنگام به آنان ندا داده مى شود که آیا مى دانید این بوى آزار دهنده چیست؟ مى گویند: نه، ولى ما را به سختى آزار داد. گفته مى شود: این بوى بد آلت جنسى زناکاران است و کسانى که با بار گناه زنا، با خداى خود ملاقات کرده اند و در دنیا توبه نکرده اند. آنان را لعنت کنید که خدایشان لعنت کناد! و هیچ کس باقى نمى ماند، مگر اینکه مى گوید: پروردگارا زناکاران را لعنت فرماى! « عقاب الاعمال، صدوق، ص 312. »
– پرسشگر عزیز بدان که :
انسانى که گاهى دچار گناه و خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را ، به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه, راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.
– آثار توبه:
1- محبوبیت نزد خداوند  سوره بقره / 222 : ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
2 – تبدیل سیئات به حسنات سوره فرقان / 70 : الا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفوراً رحیماً  ؛ مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا بدیهایشان را به نیکی ها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است.
3 – فلاح و رستگاری سوره نور / 31 : و توبوا الی الله جمیعاً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون ای مؤمنان ! همگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
4 – آمرزش گناهان  سوره شوری / 25 : و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون اوست که توبه ی بندگانش را می پذیرد و از بدیها و گناهان در می گذرد و آنچه می کنید می داند.
5 – حفظ از عذاب الهی سوره غافر / 7 : وقهم عذاب الجحیم ما آنان ( تائبین ) را از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد (به وسیله ی طلب غفران).
6 – پوشاندن سیئات سوره ی تحریم / آیه ی 8 : یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ان یکفر عنکم سیئاتکم ای کسانی که ایمان آوردید از گناهان خود به سوی خدا, توبه خالصانه کنید چرا که امید است به اینکه پروردگار شما, سیئات شما را از خود شما بپوشاند.

امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : هر کس توبه کند خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته اند از یاد آنان برده شود. (میزان الحکمة / ج2 / ح 2183)
7 – برخورداری از برکات و نعمتهای الهی  سوره نوح / آیات 11 و 12 : فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا ً , یرسل السماء علیکم مدرارا ً و یمددکم باموال و بنین … پس به آن قوم گفتم : طلب مغفرت و آمرزش و توبه کنید از پروردگار خویش که بخشنده و آمرزنده است و اگر توبه کنید ما بر شما باران می فرستیم و همچنین شما را یاری می کنیم به واسطه ی اموال کثیره و فرزندان زیاد.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : زیاد طلب آمرزش از خدا کنید تا از خدا طلب روزی کنید .
8 – ورود به بهشت  سوره ی تحریم / 8 : یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبةً نصوحا … و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار .
موفق و پایدار باشید.
برای مطالعه بیشتر ر.ک به منابع اخلاقی:
-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
– شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).
– مقالات, استاد محمد شجاعی.
– ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی.َ
– ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر.
– نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی.
بازگشت به خویشتن یا توبه نصوح / رضوانعلی مصیبی

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد