ضرورت تشکیل حکومت جهانی صالحان در عصر ظهور

تشکیل حکومت صالحان در پایان تاریخ به استدلال نزاع حق و باطل برمی گردد و اینکه حق همیشه ذات اقدس الهی و آنچه او اراده کند، است از طرف دیگر خدا برای اینکه فرصت امتحان برقرار باشد، فرصت کوچکی به باطل داده است.

خبرگزاری شبستان: “تا جمعه ظهور” یکی از قدیمی‌ترین برنامه رادیو معارف است که در طول دوره‌های مختلف همواره مورد اقبال شنوندگان رادیو و منتظران حضرت حجت‌بن‌الحسن(عج) قرار گرفته است. این برنامه با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسی‌ترین وظایف منتظران (قواعد ظهور) و مقابله با باورهای سست و خرافی و برداشت‌های غلط از نشانه‌های ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است.

حجت الاسلام دکتر بهروزی لک با موضوع “ضرورت های تشکیل حکومت جهانی در پایان تاریخ” سخنانی ایراد فرمودند:

“همه ما منتظریم که جهان از عدل و داد پر شود بر این اساس در آیات و روایات می بینیم که هر وقت راجع به آخرالزمان صحبت شده است از تعبیر “ارض” استفاده شده است که نشان می دهد حکومت جهانی همه جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد و در روایات داریم که در عصر ظهور هیچ خانه ای نخواهد ماند که ندای شهادتین در آن طنین افکن نباشد.

چرا حکومت جهانی حضرت حتما باید جهانی باشد؟

سه مساله در بحث ضرورت حکومت مطرح است. اول اینکه چرا حضرت باید حکومتش جهانی باشد دوم اینکه چرا این حکومت جهانی باید در پایان تاریخ باشد و سوم اینکه چرا در پایان جهان حکومت لازم داریم؟

در بحث اینکه چرا حکومت حتما باید جهانی باشد مبانی عقلی و کلامی را توضیح خواهیم داد؛ ادیان و مکاتب به نوعی به دو قسم جهان شمول جهان گرا و جهان وطن و ادیان و مکاتب قومی ملی و محدود تقسیم می شوند به طور مثال مکتب فاشیسم در اصطلاح سیاسی عبارت است از تعلق و دغدغه خاطر برای احیای عظمت یک گروه خاص و گروه گرایی افراطی است که خود را برتر از دیگران می دانند، صهیونیسم در این مکتب می گوید ما عده محدود باید آقای جهان باشیم.

در مقابل این مکاتب ادیان اسلام و مسیحیت مخاطب خود را همه جهانیان می دانند در حالی که خطابات قرانی نشان می دهد که پیامبر اسلام همه را به اسلام فرا می خواند.

چرا اسلام دغدغه جهانی دارد دلیل کلامی این مطلب برمی گردد به ماهیت حق که خدا در سوره رعد به ما فرموده که به تعبیر علامه طباطبایی خدا به اقتضای اختیار و و امتحان بشر حق و باطل را به هم آمیخته تا ببیند افراد چگونه انتخاب می کنند اما در نهایت این حق است که پایدار است اگر باید در جهان حق پایدار و باطل رفتنی باشد ذات اقدس الهی که تجلی حق مطلق است باقی می ماند و کسانی که به حق ایمان آورده اند در یک مرحله باید همگی حق باشند.

همچنین هستی و تمام آسمان ها و زمین به حق آفریده شده است و فقط باطل در جایی ظهور می کند که خداوند اجازه حضور به او داده باشد خدا هنگامی که می خواهد سرانجام یک دوره را تکمیل کند به باطل نشان می دهد که تو چیزی نبودی و نابود شدنی هستی.

غیر از ادله نقلی که آیات و روایات ما است بر اساس ادله کلامی و عقلی ساده تشکیل حکومت جهانی برای نزاع حق و باطل است که لازمه این مرحله جهانی این است که حق محقق شود و تجلی حق باید فراگیر باشد و باطل از خود چیزی ندارد که باقی باشد.

ضرورت تاریخی اینکه چرا این حکومت باید در پایان جهان باشد؟

وقتی تاریخ می گوییم مراد سرگذشت انسان هاست خداوند ازلی است و ابدی، لازمه این سخن این است که خدا در دوره های خلقت مخلوقات مختلفی داشته باشد اقتضای جواد و خلاقیت الهی است که همیشه مخلوقاتی داشته باشد ما می توانیم در مورد مرحله خلقت انسان ها سخن بگوییم در این دوره ما آغاز و انجامی داریم که لازم است با تجلی حق بسته شود. این دوره از شروع خلقت انسان آغاز می شود تا نفخ صور دمیده شده و پرونده بسته شود.

ما در مرحله خلقت انسانی سه مرحله را می توانیم بگوییم که فقط انسان های صالح و مومن روی زمین بوده اند اولین مرحله ادم و حوا بوده اند البته تا قبل از تولد قابیل که مصداقی از عدم صلاح و گناه بوده است، ادم و حوا مومن هستند ادم پیامبر خداست و حوا انسان صالحه ای است؛ دومین مرحله طبق ادله نقلی جریان حضرت نوح است که 950 سال تبلیغ کرد بعد از آن که گروه اندکی به آن پیوستند نفرین کرد و به خدا گفت هیچ جنبنده ای را در روی زمین باقی نگذار، اقتضای این ادله این است که نفرین نوح باعث شد که غیر از کشتی نوح همه غرق شدند هنگامی که اولین قدم ها از کشتی نوح به زمین گذاشته می شود می توانیم بگوییم که جامعه صالحین به وجود می آید یعنی انسان هایی که بعد از نشستن کشتی نوح بر کوه جودی پا بر روی زمین گذاشتند مصداقی از جامعه صالحان است.

سومین جامعه، جامعه مهدی است کسانی که در جامعه مهدوی باقی خواهند ماند فقط صالحین هستند اما در اینکه ادیان دیگر در این جامعه هستند و آیا همه در کمال هستند بحث است، بزرگانی معتقدند که ادیان دیگر باقی خواهد ماند، همچنین آیه دیگری در قرآن است مبنی بر اینکه یهود و نصارا می مانند و به دشمنی خود ادامه می دهند.

گروهی از محققین معتقدند در جامعه مهدوی همه کسانی که باقی می مانند به اسلام می گروند و کف جامعه صالحین خواهد بود، در آیه 55 سوره نور نیز به این مساله اشاره شده است، اگر هیچ شرکی برای خداوند در آن جامعه موعود نباشد لازمه اش این است که همه صلاح و رستگاری داشته باشند این در حالی است که در دعای افتتاح می خوانیم همه منافقین از بین بروند.

باید بررسی شود که آیا در جامعه مهدوی غیر صالحان باقی می مانند یا نه، در مورد دو آیه در قرآن تفسیر های گوناگونی وجود دارد؛ آیه 55 سوره نور و 110 سوره انبیا، باید دید مراد از این دو آیه چیست؟ آیا فقط صالحان و مومنان خواهند بود یا اینکه دیگران هم خواهند بود ولی قدرت را فقط صالحان در دست می گیرند و آیا هر کس می ماند جزو صالحان هستند یا اینکه حاکمان روی زمین صالحان باشند. بنده و گروهی معتقدیم که مراد این است که همه حداقل صلاح را خواهند یافت و همه عمل به وظایف دینی و شرعی خود را به دست خواهند آورد.

حکومت جهانی صالحان در جهان چه ضرورتی دارد؟

تشکیل حکومت صالحان در پایان تاریخ برمی گردد به استدلال حق و باطل و اینکه حق همیشه ذات اقدس الهی و آنچه او اراده کند، است از طرف دیگر خدا برای اینکه فرصت امتحان برقرار باشد فرصت کوچکی به باطل داده است حتی شیطان هم برای ادامه فعالیت هایش بعد از آزمون سجده آدم از خدا اجازه گرفت و درخواست مهلت کرد.

خدا نیز به خاطر آزمون، فرصتی به باطل داده اما وقتی پرونده جهان به پایان می رسد خدا برای اینکه کاملا حق را نشان دهد پایان مهلت باطل را فراهم می کند و لازمه آن این است که حق جلوه پیدا می کند که همین استدلال را خدا در آیه 6 سوره قصص بیان می کند: و ما می خواهیم به فرعون و هامان و جنودشان نشان دهیم از همان چیزی که می ترسیدند، از چه می ترسیدند از زوال می ترسیدند، خدا با محقق کردن جامعه صالحان می خواهد به همه مستکبران نشان دهد که مهلت شما تمام شده است.

برای ایجاد جامعه صالحان چرا باید حکومت ایجاد شود؟

آنارشیسم عبارت است از هرج و مرج طلبی ولی در متون علمی و نظریه پردازان منظور از آنارشیسم هرج و مرج نبوده بلکه انسان ها با تعاون و همکاری در کنار هم زندگی کنند و نیازی به شلاق و شمشیر و اسلحه و پلیس و قوه قاهره برای انسان نباشد این جامعه انسانی با هم تعاون داشته و احترام هم نوع را دارند.

کسانی سوال می کنند که حکومت یعنی قوه قهریه و مجازات، از طرفی می گوییم که جامعه موعود جامعه صالحان خواهد بود اگر شروری وجود ندارد پس چرا حکومت باید تشکیل شود. این شبهه ای است که در این خصوص مطرح می کنند.

در این شبهه حکومت ملازم و همراه با قوه قهریه شناخته می شود که خطا همین جاست ما سه برداشت از حکومت داریم گاهی ما قدرت و حکومت را برای قدرت طلبی بیشتر می خواهیم گاهی قدرت برای نظم است تا جلوی بی نظمی را بگیرد در حالیکه حکومت نه به خاطر اینها بلکه باید یک امام و راهنمایی باشد که انسان ها را به صلاح برساند در این تفسیر حاکم مانند معلم و هادی هستند.

چون ما چنین تفسیری از حکومت داریم، مشکلات یک حکومت را نخواهیم داشت در مراحل اولیه ظهور شمشیر کارساز می شود اما وقتی جامعه مستقر شد و صالحان ماندند عقول انسان ها کامل خواهد شد خواسته هایشان متعالی می شود و حکومتی متعالی متشکل از انسان های صالح برپا خواهد شد، در این جامعه انسان ها از کف صلاح برخوردارند و تا هر چه قدر که اوج بگیرند این ظرفیت وجود دارد.”