طلسمات

خانه » همه » مذهبی » خالدبن ولید

خالدبن ولید


خالدبن ولید

۱۳۹۷/۱۰/۲۵


۵۵۴ بازدید

دلیل عدم قصاص خالد بن ولید توسط پیامبر چه بود؟با اینکه قتل نفس و زنا وی محرز بود. جواب قتل نفس که در سایت امده،تا حدودی منطقی است ولی به زنای وی اشاره نشده است؟

برای خالدبن ولید دوحادثه مهم در تاریخ آمده:الف) کشتن گروهی از مردان قبیله بنی جذیمه در زمان رسول خدا : علت عدم قصاص خالد بن ولید بدون شک اقدام خالد بن ولید در کشتن گروهی از مردان قبیله بنی جذیمه، اقدامی ناجوان‌مردانه و بر خلاف دستور صریح اسلام و پیامبر اکرم(ص) بوده است. به گونه ای که رسول خدا(ص) از اقدام وی برائت جست و به علی(ع) دستور داد ضررهایی که بر آنان وارد شده را جبران سازد.[1] اما چرا رسول خدا(ص) تنها به برائت از خالد اکتفا کرد و او را به واسطه انجام این جنایت محاکمه و قصاص نکرد.؟ مولف محترم تاریخ تحقیقى اسلام جناب حجت الاسلام والمسلمین محمد هادی یوسفی غروی همین سوال را این گونه مطرح کرده است:« خالد قاتل سى نفر بود و این قتل هم از روى عمد انجام گرفته بود، بنابراین اگر چه خالد مباشر قتل نبوده؛ ولى به واسطه آمریّت در قتل، مى بایست قصاص شود و حکم آمر به قتل در اسلام، حبس أبد است. چرا این حکم در مورد او اجرا نشد؟»[2]در این جا به برخی از دلایل که در این رابطه ذکر شده اشاره می کنیم. واقدى به نقل از شخصى به نام عبد الملک می نویسد: رسول خدا(ص) به خالد بن ولید فرموده بود: بر بنى کنانه سخت بگیرد، مگر آن که صداى اذان آن ها را بشنود و یا مطمئن شود که مسلمان شده اند. او حرکت کرد تا به بنى جذیمه رسید که مسلّح شده بودند و از قبول دعوت خالد به شدت خوددارى مى کردند. او منتظر ماند تا وقت نماز عصر و مغرب و عشاء شد؛ و صداى اذانى از آن ها شنیده نشد؛ به همین جهت بر آنها حمله کرد و عده اى را اسیر و تعدادى را کشت.آن ها بعدا ادّعاى اسلام کردند، براى همین رسول خدا(ص) خالد را سرزنش نکرد.[3] واقدى مى گوید: رسول خدا(ص) از خالد روى برمى گرداند و خالد مکرر به رسول خدا(ص) عرض مى کرد: به خدا سوگند من آن ها را از روى کینه و دشمنى نکشتم. تا این که على(ع) از راه رسید که دیه آن ها را پرداخت کرده بود. رسول خدا(ص) خالد را پذیرفتند و او تا هنگام رحلت پیامبر(ص) پیش آن حضرت و از جمله صحابه بود. واقدی در ادامه می نویسد:
ابن اسحاق می نویسد: و بعضى از کسانى که خالد را معذور دانسته اند، گفته اند: خالد بن ولید روایت مى کند: وارد جنگ نشدم تا این که عبد الله بن حذافه سهمى آمد و گفت: رسول خدا (ص)دستور داده است که به خاطر خوددارى آن ها از قبول اسلام، با آنان بجنگ. این نحوه بیان ابن اسحاق اشاره دارد که این مورخ خود نیز این عذر را قبول ندارد.
«همه این توجیهات براى معذور کردن خالد و دور کردن وى از بیزارى جستن پیامبر اکرم(ص) مى باشد که رو به قبله ایستاد و دست هایش را آن قدر بالا برد تا زیر بغل هایش دیده شد و فرمود: خدایا من از کارهاى خالد بیزارم.»
اما علت اصلی عدم قصاص خالد بن ولید چه بوده است؟ آقای یوسفی غروی اشاره دارد: «هیچ کدام از علماى ما متعرض نشده اند که در این جا شبهه اى رخ داده است: براى مثل شیخ مفید در ارشاد، طبرسى در إعلام الورى یا مجلسى در بحارالانوار در این موضوع و یا در موضوع «باب عصمته و تأویل بعض ما یوهم خلاف ذلک»، ج 1، ص 34- 97 و یا سید مرتضى نه در کتاب تنزیه الانبیاء و نه در امالى خودش، «غرر الفوائد و درر القلائد» و نه در کتاب «العصمة من الذخیرة فى الکلام»، متعرض این موضوع نشده اند و در سایر کتاب هاى کلام و عقاید بدان نپرداخته اند؛ مگر مطلبى که مرحوم مظفر در دلائل الصدق، القسم الثانى، ص 35 آورده است. او مى نویسد: رسول خدا(ص) خالد را در مقابل کشتن مسلمانان قصاص نکرد، زیرا اولیاى خون، دیه را قبول کردند، و یا به خاطر ادعاى شبهه از طرف خالد او را قصاص نکرد؛ زیرا وى چنان که طبرى نقل مى کند، گفت که عبد الله بن حذافه براى من از طرف رسول خدا(ص) پیغام آورد که چنین کنم، و یا به خاطر آن چه باشد که ابن عمر نقل مى کند مبنى بر این که آن ها گفتند: ما نادانى و جهالت کردیم.»
استاد محترم یوسفی غروی ادعای شبهه از طرف خالد را نپذیرفته است ایشان می نویسد:«البته به نظر ما شبهه در این جا هیچ جایگاهى ندارد؛ زیرا پیامبر اکرم(ص) از کار خالد به درگاه خدا بیزارى جست. همین بیزارى جستن رسول خدا(ص) از کار خالد، دلیل است بر دروغ گویى او در عذر آوردنش یا دروغ گویى کسانى است که در صدد توجیه خطاى وى بوده اند.»
یوسفی غروی چند احتمال را در این رابطه ذکر می کند.
1- در آن روز این حکم تشریع نشده بود.
2- اجراى حکم، منوط به درخواست اولیاى خون بوده است که رسول خدا(ص) دیه آن ها را پرداخت کرده و افراد بالغ بدان راضى شده اند و افراد غیر بالغ قادر به طلب اجراى حکم در مورد خالد نبودند و بدین وسیله حکم اجرا نشد یا متوقف گردید.
3- علاوه بر این شبهه اطاعت از خالد که فرمانده بوده است وجود دارد. و مقرر شده است که: حدود با وجود شبهه ساقط مى شوند.»
نتیجه گیری: اقدام خالد بن ولید در کشتن افرادی از قبیله بنی جذیمه همان گونه که اشاره شد اقدامی ناجوان مردانه بر خلاف دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است. در خصوص علت عدم قصاص وی توجیهاتی از طرف برخی از مورخان صورت گرفته است که چندان مورد پذیرش نمی تواند قرار گیرد. با توجه به مطالب ارزنده استاد؛ یوسفی غروی، به نظر می رسد: یا حکم قصاص در آن زمان تشریع نشده بود، و یا اجرای حکم منوط به درخواست اولیاى مقتولین بوده است که رسول خدا(ص) دیه آن ها را پرداخت کرده و افراد بالغ بدان راضى شده اند و افراد غیر بالغ قادر به طلب اجراى حکم در مورد خالد نبودند. و یا شبهه اطاعت از خالد که فرمانده بوده وجود دارد و با وجود شبهه- همان گونه که در فقه هم آمده- حدود ساقط می شود.
ب) کشتن مالک بن نویره و افراد قبیله‌اش و همبستر شدن با همسر مالک‌بن نویره(انجام زنا که مورد سوال شماست): این‌کارزشت خالد که برخی از مورخان سعی کرده‌اند آن را نادیده بگیرند ویا دست‌کم توجیه‌کنند،[*] در دوران خلافت ابوبکر اتفاق افتاده که باعث خشم عده‌ای از مسلمانان شد و از ابوبکر خواستند وی را مجازات کند، اما خلیفه نپذیرفت و اعلام کرد که خالد خطا کرده است. ازاین رو وقتی خالد به مدینه رفت، عذرش را پذیرفت.[**] در این خصوص از هواداران او که اهل سنتند جواب درست و درخوری نیافتیم.

*برای نمونه رجوع کنید به هیکل، ص۱۵۳ـ۱۶۳؛ عقاد، ص۷۸ـ۸۰
**ابن سلام جمحی، سفر۱، ص۲۰۴، ۲۰۸؛ خلیفةبن خیاط، ۱۴۱۵، ص۵۳ـ۵۴؛ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۹؛ طبری، ج ۳، ص۲۷۸ـ۲۸۰؛ برای نقد این رفتار خالد و نقد دفاع خلیفه از او رجوع کنید به شرفالدین، ج ۲، ص۹۹ـ۱۱۹

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد