۱۳۹۲/۱۱/۲۷
–
۴۵۹ بازدید
در آیه ۳۹سوره حجر،چراشیطان به خدامیگه:چون تومنوگمراه کردی،یعنی خدامی خواسته که شیطان ازسجده برانسان سرپیچی کنه؟
با تشکر از ارتباط شما با این مرکز و حسن اعتماد شما به مطلب زیر توجه کنید .
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ( حجر- 39 )
از اینکه ابلیس در این ایه اغواى خود را به خدا نسبت داد و خدا هم نه آن را رد کرد، نه جوابش داد مى فهمیم که مقصود از آن غوایت، قضیه سرپیچى از سجده بر آدم نبوده، براى اینکه هیچ رابطه اى میان سرپیچى او و معصیت انسان نیست، تا آن سبب این شود، و ابلیس با سرپیچى خودش وسیله معصیت بشر را فراهم کند.
بلکه مقصود از این اغواء آن گمراهی و غوایتى است که شیطان از خطاب خدایى استشمام نمود، و فهمید که لعنت مطلقه خدا که همان دورى از رحمت او و گمراهى از طریق سعادت است، براى همیشه در باره اش مسلم شده، البته این استقرار لعنت گزافى و بیهوده نبوده، بلکه اثر آن اغوایى است که خودش براى خود پسندید، پس اضلال خداى تعالى در باره او اضلال ابتدایى نیست، بلکه اضلال مجازاتى است، که مکرر گفته ایم جائز است و هیچ اشکالى ندارد، و به همین جهت بود که خداى تعالى هم آن را انکار نکرد و در آیه: یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ به بیانى که در ذیل آن و در چند جاى این کتاب گذراندیم، به آن اعتراف و تصریح نموده است.
اینجاست که معناى سببیت اغواى شیطان براى غوایت مردم درست در مى آید، یعنى بخاطر اینکه او خودش دور از رحمت خدا و دور از سعادت شده و این دورى بخاطر لزوم و همیشگى لعنت خدا لازمه او گشته، لذا هر وقت که با وسوسه ها و تسویلات خود به درون دلى رخنه کند، و نزدیک شود همین نزدیکى او باعث دور شدن آن دل است از خدا و رحمت او. و اینکه مى گوییم: او مردم را اغواء مى کند، معنایش این است که اثر غوایت خود را در آن دل مى اندازد.
این آن حقیقتى است که دقت و تدبر در آیات قرآنى آن را به دست مى دهد، و خلاصه اش این شد که: منظور از اغواى خداى تعالى شیطان را، اغواء و اضلال ابتدایى نیست. بلکه به عنوان مجازات است، و جمله وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی هم آن را افاده مى کند.
ترجمه المیزان، ج 12، ص: 238