۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۹۹ بازدید
گاهی برای برخی این پرسش پیش می آید: «آیا هنگامی که ما به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیهم السلام) توسل می جوییم، خودشان قدرت برآوردن حاجت ما را دارند و یا تنها حاجت ما را به خدا می گویند»؟!
وهابیان چنین می پندارند که پیامبران و اولیای الهی علاوه بر اینکه پس از مرگ تأثیرگذار نیستند. در زمان حیات دنیایی نیز مالک هیچ گونه نفع و ضرر نیستند و هر چه انجام می دهند به قدرت خداوند است.[ ر.ک: واسطه بین حق و خلق، ص 2، تألیف ابن تیمیه و شرح محمد بن جمیل زینو.]
در این باره گفتنی است همگی موحدان و به ویژه شیعیان نیز بر این عقیده اند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیهم السلام) هر چه قدرت دارند از سوی خداست و هر معجزه و کرامتی که انجام می دهند به اذن و اجازه خداوند است.
اما نکته مهم آن است، خداوند که این افراد خاص را برگزیده و چنین قدرتی به آنها داده است، نشان از جایگاه بلند این بزرگان نزد خداوند دارد و شایسته است که بندگان خداوند نیز از جاه و مقام این بزرگواران و قدرتی که خداوند به آنها عنایت کرده به عنوان «وسیله» بهرهمند شوند. زیرا اولیای الهی توانایی دارند به اذن خداوند در دنیا به رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات کمک کنند.
چنان که درباره حضرت موسی(علیه السلام) در قرآن مجید می خوانیم:
(((وَأَوْحَیْنَا إِلَی? مُوسَی? إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ)))[ اعراف (7)، آیه160.]؛
«و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند تقسیم کردیم، و به موسی -وقتی قومش از او آب خواستند- وحی کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن. پس، از آن، دوازده چشمه جوشید. هر گروهی آبشخور خود را بشناخت»
و در ادامه آیه آمده است:
«و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم، و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم. از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید. و بر ما ستم نکردند، لیکن بر خودشان ستم میکردند».
هم چنین درباره حضرت عیسی(علیه السلام) می خوانیم:
(((إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَی? وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَی? بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ)))[ مائده (5)، آیه 110.]؛
«[یاد کن] هنگامی را که خدا فرمود: «ای عیسی پسر مریم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آنگاه که تو را به روحالقدس تأیید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی] با مردم سخن گفتی؛ و آنگاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم؛ و آنگاه که به اذن من، از گِل، [چیزی] به شکل پرنده میساختی، پس در آن میدمیدی، و به اذن من پرندهای میشد، و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا میدادی؛ و آنگاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون میآوردی؛ و آنگاه که [آسیب] بنیاسرائیل را -هنگامی که برای آنان حجتهای آشکار آورده بودی- از تو باز داشتم. پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: این[ها چیزی] جز افسونی آشکار نیست»
و درباره آصف بن برخیا می خوانیم:
(((قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هذَا مِن فَضْلِ رَبِّی)))[ نمل (27)، آیه40.]؛
«کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود، گفت: «من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی برایت میآورم.» پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید، گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسی میکنم. و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش سپاس میگزارد، و هر کس ناسپاسی کند، بیگمان پروردگارم بینیاز و کریم است.»
تمامی این آیات به خوبی نشان می دهند که پیامبران و اولیای الهی می توانند حاجات مردم را برآورده کنند. البته قدرت و توانایی خود را از توفیق و فضل الهی می دانند و چنین تصرفات تکوینی در امور مادی و در امور معنوی از سوی اولیای الهی بارها تکرار شده و می شود. چنانکه در روایات آمده است پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) با دست نهادن بر سینه عثمان بن ابی العاص، او موفق به حفظ قرآن و عدم فراموشی تا آخر عمر شد.[ ر.ک: المعجم الکبیر، طبرانی ، ج 9 ص 47.]
و در جنگ خیبر نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) با تصرف تکوینی و مالیدن آب دهان مبارک خود بر چشمان امام علی(علیه السلام) چشم درد ایشان را شفا داد.[ ر.ک: صحیح مسلم، ج 7 ص 120.]
بنابراین در هنگام زیارت میتوانیم بگوییم؛ «خدایا به جاه و آبروی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان(علیهم السلام) حاجت ما را روا کن» و یا خطاب به این بزرگان بگوییم: «از خدا بخواهید که حاجت ما را برآورده کند» و یا حتی میتوانیم بگوییم: «ای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام(علیه السلام) حاجت ما را روا کن». چنانکه مردم به طور مستقیم از حضرت موسی و عیسی(علیه السلام) درخواست کردند. البته بدیهی است کسی که درخواست میکند و زیارت میکند، میداند که این بزرگان هرچه عنایت کنند به اذن و اجازه خداوند و از سوی خداوند میباشد.
در این باره گفتنی است همگی موحدان و به ویژه شیعیان نیز بر این عقیده اند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیهم السلام) هر چه قدرت دارند از سوی خداست و هر معجزه و کرامتی که انجام می دهند به اذن و اجازه خداوند است.
اما نکته مهم آن است، خداوند که این افراد خاص را برگزیده و چنین قدرتی به آنها داده است، نشان از جایگاه بلند این بزرگان نزد خداوند دارد و شایسته است که بندگان خداوند نیز از جاه و مقام این بزرگواران و قدرتی که خداوند به آنها عنایت کرده به عنوان «وسیله» بهرهمند شوند. زیرا اولیای الهی توانایی دارند به اذن خداوند در دنیا به رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات کمک کنند.
چنان که درباره حضرت موسی(علیه السلام) در قرآن مجید می خوانیم:
(((وَأَوْحَیْنَا إِلَی? مُوسَی? إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ)))[ اعراف (7)، آیه160.]؛
«و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند تقسیم کردیم، و به موسی -وقتی قومش از او آب خواستند- وحی کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن. پس، از آن، دوازده چشمه جوشید. هر گروهی آبشخور خود را بشناخت»
و در ادامه آیه آمده است:
«و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم، و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم. از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید. و بر ما ستم نکردند، لیکن بر خودشان ستم میکردند».
هم چنین درباره حضرت عیسی(علیه السلام) می خوانیم:
(((إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَی? وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَی? بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ)))[ مائده (5)، آیه 110.]؛
«[یاد کن] هنگامی را که خدا فرمود: «ای عیسی پسر مریم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آنگاه که تو را به روحالقدس تأیید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی] با مردم سخن گفتی؛ و آنگاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم؛ و آنگاه که به اذن من، از گِل، [چیزی] به شکل پرنده میساختی، پس در آن میدمیدی، و به اذن من پرندهای میشد، و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا میدادی؛ و آنگاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون میآوردی؛ و آنگاه که [آسیب] بنیاسرائیل را -هنگامی که برای آنان حجتهای آشکار آورده بودی- از تو باز داشتم. پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: این[ها چیزی] جز افسونی آشکار نیست»
و درباره آصف بن برخیا می خوانیم:
(((قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هذَا مِن فَضْلِ رَبِّی)))[ نمل (27)، آیه40.]؛
«کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود، گفت: «من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی برایت میآورم.» پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید، گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسی میکنم. و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش سپاس میگزارد، و هر کس ناسپاسی کند، بیگمان پروردگارم بینیاز و کریم است.»
تمامی این آیات به خوبی نشان می دهند که پیامبران و اولیای الهی می توانند حاجات مردم را برآورده کنند. البته قدرت و توانایی خود را از توفیق و فضل الهی می دانند و چنین تصرفات تکوینی در امور مادی و در امور معنوی از سوی اولیای الهی بارها تکرار شده و می شود. چنانکه در روایات آمده است پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) با دست نهادن بر سینه عثمان بن ابی العاص، او موفق به حفظ قرآن و عدم فراموشی تا آخر عمر شد.[ ر.ک: المعجم الکبیر، طبرانی ، ج 9 ص 47.]
و در جنگ خیبر نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) با تصرف تکوینی و مالیدن آب دهان مبارک خود بر چشمان امام علی(علیه السلام) چشم درد ایشان را شفا داد.[ ر.ک: صحیح مسلم، ج 7 ص 120.]
بنابراین در هنگام زیارت میتوانیم بگوییم؛ «خدایا به جاه و آبروی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان(علیهم السلام) حاجت ما را روا کن» و یا خطاب به این بزرگان بگوییم: «از خدا بخواهید که حاجت ما را برآورده کند» و یا حتی میتوانیم بگوییم: «ای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام(علیه السلام) حاجت ما را روا کن». چنانکه مردم به طور مستقیم از حضرت موسی و عیسی(علیه السلام) درخواست کردند. البته بدیهی است کسی که درخواست میکند و زیارت میکند، میداند که این بزرگان هرچه عنایت کنند به اذن و اجازه خداوند و از سوی خداوند میباشد.