۱۳۹۴/۱۲/۲۶
–
۹۲ بازدید
دانشجوی محترم ابتدا از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید از شما سپاسگذاریم. همانطور که مستحضر هستید «خلیج فارس» عنوانی است که از چند هزار سال قبل بر روی خلیجی که امروزه به این نام شناخته می شود اطلاق شده است و این موضوعی است که اسناد غیر قابل انکاری برای آن وجود دارد. با این حال از قرن بیستم برخی کشورهای منطقه تلاش کردند تا نام این خلیج را به خلیج عربی و یا «الخلیج» تغییر دهند که هر چند در محاورات عمومی و رسانه ای کشورهای خود موفقیت هایی در این زمینه به دست آورده اند اما به لحاظ بین المللی نتوانسته اند موفقیتی به دست آورند به گونه ای که علیرغم تلاش های فراوان همچنان اسناد بین المللی این منطقه را به نام خلیج فارس می شناسد، بر این اساس موضوع نام خلیج فارس، برای ملت ایران یک مساله حیثیتی تلقی می شود که در راه دفاع از آن تلاش های فراوانی صورت می گیرد از جمله یک روز در تقویم به نام روز خلیج فارس اختصاص یافته است و دهها همایش علمی با هدف اثبات پیشینه نامگذاری این خلیج به نام خلیج فارس برگزار شده است، در واقع این مناقشه، در اصل مناقشه ای میان جمهوری اسلامی ایران از یک سو و برخی کشورهای عرب منطقه می باشد که هر طرف نیز تلاش می کند تا سخن خود را در این زمینه به کرسی بنشاند اما این مساله برای برخی ملت هایی که دور از این منطقه هستند، چندان اهمیتی ندارد و به همین دلیل برای این ملت ها تفاوتی نمی کند که از چه اصطلاحی برای اشاره به این منطقه استفاده نمایند به طوری که گاه از عنوان خلیج فارس و گاه از عنوان الخلیج و یا خلیج عربی استفاده می کنند بدون اینکه در این کار تعمد و یا هدف خاصی داشته باشند، به عبارت دیگر مردمان سایر مناطق که حساسیتی نسبت به این موضوع ندارند به تناسب شرایطی که در آن قرار می گیرند و شیوعی که هر یک از واژگان مصطلح در آن شرایط پیدا می کند از یکی از واژگان استفاده می کنند و به همین دلیل نباید نسبت به کاربرد واژگان توسط این ملت ها حساسیت های غلط به وجود آید هرچند اگر امکان اصلاح کاربردها وجود داشته باشد باید تذکرات لازم داده شود، در این میان جنبش های مرتبط با مقاومت ضد صهیونیستی نیز از این قاعده مستنثنا نبوده و از آنجایی که به دلیل دور بودن آنها از موضوع، نام خلیج فارس و یا خلیج عربی برای آنها اهمیتی ندارد لذا آنها نیز ممکن است از هر یک از واژگان به تناسب استفاده نمایند چنانکه جستجویی کوتاه در پایگاه اطلاع رسانی مربوط به این جنبش ها نیز حاکی از این موضوع است که آنها از هر یک از واژگان به تناسب مورد بهره می گیرند که حاکی از بی تفاوتی آنها نسبت به این موضوع و در عوض اهمیت مسائل مهم تر دیگر از جمله مساله فلسطین و جریان مقاومت برای آنها می باشد. البته همانگونه که گفته شد در صورتی که امکان داشته باشد باید با تذکرات به موقع، همین جریان ها را نسبت به اصلاح اشتباه غیر تعمدی خود وا داریم ، اما با توجه به غیر تعمدی بودن این مساله و عدم حساسیت آنها نسبت به این موضوع، بهتر است ما نیز حساسیت های نابجایی که ممکن است باعث برجسته شدن امور غیر مهم نسبت به مسائل مهم تر گردد از خود بروز ندهیم.