۱۳۹۵/۰۸/۲۴
–
۳۲۴ بازدید
راه خوب سخن گفتن و سخن خوب گفتن چیست
گفتار آدمی بیانگر شخصیت اوست. انسانهای مؤدب و باشخصیت هرگز در بدترین شرایط هم حاضر نیستند گفتار خود را به آنچه در خور شأنشان نیست، بیالایند.آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان، پرده است درگاه دهان
چون که بادی، پرده را در هم کشید
سرّ صَحن خانه شد بر ما پدید1
سخن گفتن آدابی دارد که مهمترین آنها را میآوریم:
یکـ میانهروی در گفتار
………………………….
میانه روی در هر امری، پسندیده است، ولی در گفتار، پسندیدهتر. میانهروی در گفتار موجب میشود گوینده سخن از یک سو از گفتن درمانده نباشد و اشتباهها و لغزشهای گفتاری او کاهش یابد و از سوی دیگر، شنونده از سخن گوینده، خسته نشود.
امام علی(ع) درباره میانهروی میفرماید: خَیرُ الْکَلامِ ما لاتُمِلُّ ولا یقِلُّ؛ بهترین گفتار آن است که نه خستهکننده باشد، نه بسیار کم. 2 همچنین میفرماید: پرگویی، مرد حکیم را میلغزاند و انسان بردبار را خسته میسازد. پس در سخن پرگویی نکن که دلگیر سازی و کم مگوی تا خوار شوی .3
دوـ سنجیده بودن گفتار
……………………………
از دیگر آداب سخن گفتن، عاقلانه و با تفکر گفتن است. به تعبیر دیگر، بررسی همهجانبه کلام قبل از آغاز سخن است که از اشتباهها و خطاهای احتمالی دور باشد. امام علی(ع) میفرماید: مَن تَفَقَّدَ مَقالَهُ قُلَّ غَلَطُهُ؛ کسی که گفتار خود را بررسی کند، اشتباه او کم میشود. 4 یا لِلْعاقِلِ فِی کُلِّ کَلِمة نُبْلٌ؛ عاقل را در هر سخن، زیرکی خاصی است .5
در حقیقت، انسان عاقل نخست فکر میکند، بعد حرف میزند، ولی نادان اول حرف میزند و بعد فکر میکند. چه بسا گفتاری ناسنجیده، مشکل بزرگی برای گوینده پدید آورد، چنانکه سعدی از قول خردمندان گفته است: هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد .6
روایت کنند از حکیم یونانی ارسطو پرسیده شد: بهترین سخن کدام است؟ گفت: آنچه موافق عقل باشد. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: سخنی که شنونده بپذیرد. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: سخنی که از عاقبت آن اطمینان داشته باشیم که زیانی متوجه ما نخواهد ساخت. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: اگر سخن، یکی از این شرایط را نداشته باشد، از صدای چهارپایان است .7
سهـ به جا بودن گفتار
………………………….
امام علی(ع) در گفتاری ارزشمند میفرماید: لِکُلِّ مَقامٍ مَقالٌ؛ هر جایگاهی را گفتاری است. 8همچنین میفرماید: لِلْمتکَلّمِ اَوقْاتٌ؛ سخنگو را اوقات و حالاتی است .9
این فرمایشهای وزین بیانگر آن است که در آداب اسلامی، هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. بسیاری از حرفها و سخنها را نباید در بسیاری از جاها گفت. مثلی است که میگوید: فرزند آدمیزاد، دو سال طول میکشد تا سخن گفتن را بیاموزد، ولی سی سال طول میکشد تا چگونه سخن گفتن و به جا گفتن را یاد بگیرد. این واقعیت را باید پذیرفت که هرکسی بیموقع و بیجا حرف بزند، همانند خروس بیمحل است که وقت سحر را فراموش کرده است و با خواندن بیموقع سبب میشود مردم آن را خوش ندارند.
چهارـ قابل فهم بودن گفتار
……………………………….
قابل فهم بودن گفتار از دیگر آداب سخن گفتن است. گوینده سخن باید گفتار خود را به گونهای بیان کند که برای شنونده قابل فهم باشد. امام علی(ع) میفرماید: اَحْسَنُ الکلام ما لاتَمجُّه الآذانُ و لایتعِبُ فَهمُهُ الاَفهام؛ بهترین سخنها آن است که گوشها آن را به بیرون نیفکند و فهمیدن آن برای فهمها رنجآور نباشد. 10یا میفرماید: اَحْسَنُ الکلام مازانه حَسَن النِّظام وَ فَهِمَه الخاص وَ العام؛ بهترین سخنها آن است که نظام نیکو آن را بیاراید و عام و خاص آن را بفهمند .11
البته بهتر است گوینده برای فهم بهتر شنونده، از مواردی چون، شعر، حکایت و مثل بهره گیرد، چنانکه امام علی(ع) میفرماید: لِاَهل الفَهمِ تُصَّرَفُ الْاَقْوالُ؛ برای اهل فهم، گفتارها دگرگون شود. 12 در حقیقت، سخن باید به گونهای باشد که قبل از اینکه لفظ کلام به گوش رسد، معنی کلام به قلب رسد .13
پنجـ جذاب بودن گفتار
…………………………
گوینده سخن باید برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان، سخنان خود را در قالبی جذاب و زیبا عرضه کند. اینگونه سخنان میتواند برای گوینده سخن اعتبار و شخصیت ایجاد کند. برعکس، هر اندازه گوینده با معلومات باشد و نتواند آن را به خوبی به دیگران انتقال دهد، مخاطب خود را خسته خواهد کرد.
از امیرمؤمنان علی(ع) پرسیدند: از آفریدههای خداوند کدام زیباتر است؟ فرمود: سخن. پرسیدند: کدام زشتتر است؟ فرمود: سخن. سپس فرمود: به وسیله سخن روسپید میشوند و به وسیله سخن روسیاه میگردند. 14 همچنین ایشان فرموده است: مَن عَذُبَ لسانُهُ کَثُرَ اِخوانُه؛ کسی که زبانش شیرین باشد، برادرانش بسیار شوند. 15 و ما منْ شَی ء اَجلَبٌ ِلقلبِ الِانسانِ مِنْ لسانٍ؛ برای جلب دل دوستان، چیزی مؤثرتر از زبان نیست .16
جان مورگان مینویسد:
وقتی با شخصی صحبت میکنیم و او را متوجه جای دیگری میبینیم، باید فوراً به این نکته پی ببریم که نتوانستهایم او را مجذوب خود سازیم. موضوع صحبت ما با آنچه مورد علاقه و نظر اوست، فرسنگها فاصله دارد.17
ششـ نرم بودن گفتار
………………………….
نرم بودن گفتار یکی از آداب سخن گفتن در آموزههای دینی اسلام است که در تربیت افراد نقش دارد. جالب این است که حتّی با سرکشترین افراد نیز ابتدا باید نرم و لطیف سخن گفت. خداوند هنگامی که حضرت موسی(ع) و برادرش را به سوی فرعون روانه میکرد، فرمود: فَقولا لَهُ قولاً لَینا لَعلَّهُ یتَذَکُّر اَو یخشی؛ و با او سخن نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد. (طه: 44) از سوی دیگر، اگر سخن گفتن، تند یا بلند و گوشخراش باشد، نه تنها نشانه بیادبی است، بلکه گوش شنونده را آزار میدهد و او را از گوینده، متوجه سوی دیگر میکند.
امام علی(ع) میفرماید: عَوِّّد لِسانِکَ لینَ الکلامَ وَ بَذلَ السَّلام؛ یکثُر مُحِبُّوکَ و یقِلَّ مُبغضِوُکَ؛ زبان خود را به نرمی گفتار و بذل سلام عادت ده تا دوستدارانت، بسیار و دشمنانت کم شوند. 18 همچنین فرموده است: سُنَّه الْاَخْیار لینُ الْکَلامِ و اِفشاءُ السَّلام؛ روش نیکان، گفتار نرم و آشکار کردن سلام است .19
هفتـ مفید بودن گفتار
……………………………
رسول خدا صل? الله عل?ه و آله میفرماید: قولُوا خَیراً تُغنِمُوا؛ خیری گویید تا بهره برید. 20 امام علی(ع) نیز میفرماید: خَیرُ القول ما نَفَعَ؛ نیکی گفتار در سودمندی آن است .21
از دیدگاه آداب دینی، گفتار باید به حال گوینده یا شنونده سودمند باشد. از گفتن سخنان بیهوده و بیارزش که نفعی به حال دنیا و آخرت ندارد، باید خودداری کرد. امام علی(ع) میفرماید: عَجِبتُ لِمَن یتَکلَّم بِما لاینْفَعُهُ فی دنیاهُ و لا یکتَبُ لَهُ اَجرُه فی اُخراهُ؛ در شگفتم از کسی که سخن گوید به چیزی که در دنیا سودش ندهد و برای او در آخرت، پاداشی نوشته نشود .22
در واقع، اگر گوینده سخن، حرف سودمندی برای گفتن ندارد، بهتر است از گفتن آن صرف نظر کند تا هم وقت دیگران را نگیرد و هم خود را دچار دردسر و زیان احتمالی نسازد. امام علی(ع) باز در این مورد میفرماید:
در شگفتم از کسی که سخن درباره چیزی گوید که اگر از او نقل شود، زیانش میرساند و اگر از او نقل نشود، سودی ندهد.23
هشتـ عامل بودن به گفتار
………………………………..
در آداب دینی، گوینده سخن باید به آنچه میگوید، عامل باشد و از آنچه بدان عمل نمیکند، بپرهیزد. در آداب اسلامی آنچه به گفتار گوینده ارزش میبخشد، عمل به گفتار است. امام علی(ع) در این باره میفرماید:
المرء یوزَنُ بقولِهِ و یقَوَّمُ بفعله فَقُلْ مَا تَرجَّحُ زِنَتُه، وَ افْعَلْ ما تَجِلُّ قیمُتُه.24
آدمی سنجیده شود به گفتارش و قیمت شود به کردارش. بنابراین، بگو آنچه را از نظر وزن افزون کند و بکن آنچه بها و قیمت آن گران باشد.
همچنین گوینده سخن بیش از آنچه میگوید، باید عمل کند تا زینت گفتارش باشد. امام علی(ع) در حدیثی دیگر در این باره میفرماید:
به راستی که فزونی سخن بر عمل، زشت است، ولی فزونی کردار بر گفتار، زیبایی و زینت است.25
نهـ حق بودن گفتار
……………………..
اگر دیگران حق داشته باشند خواسته یا ناخواسته، بر اساس پنداشتههای خود هر چه میخواهند، بگویند، کدورت، درگیری و انحراف در زندگی فردی و اجتماعی، پدیدار میشود. گفتههای نادرست و ناحق و بدون شناخت که بر اساس پندارها و تحلیلهای جاهلانه باشد، پیآمدهای ناگواری دارد. حضرت علی(ع) انسانها را از گفتههای بدون شناخت و ناحق چنین باز میدارد:
بپرهیز از سخن گفتن درباره چیزی که راه آن را نشناسی و حقیقت آن را ندانی؛ زیرا گفتار تو راهنمای عقل توست، و سخن تو خبر میدهد از شناخت تو. پس نگهدار درازی زبان خود را از آنچه ایمن هستی و کوتاه کن سخن خود را به آنچه آن را نیکو دانی.26
همچنین آن حضرت میفرماید: دَعِ القَولَ فیما لاتَعرِفُ وَ الخِطابَ فیما لَم تُکَلَّفُ؛ واگذار سخن را درباره آنچه نشناسی و گفتوگو را در جایی که وظیفه آن را نداری .27
در حقیقت، مسلمان، نه تنها حق ندارد آنچه را از حقیقت آن شناختی ندارد، بیان کند، بلکه بسیاری گفتنیها را که از حقیقت آن هم آگاه است، نباید در همه جا بگوید. امام علی(ع) در فرازی دیگر میفرماید: لاتَقُل ما لا تَعلَمُ، بَل لاتَقُّل کُلَّ ما تَعلَمُ؛ نه فقط آنچه را شناخت نداری، بازگو مکن، بلکه هر چه هم میدانی، گفتنی نیست .28
دهـ نیکو بودن گفتار
………………………
آداب اسلامی حکم میکند انسان گفتاری نیکو داشته باشد و از گفتن هر سخن ناروایی بپرهیزد. خداوند در قرآن کریم در این باره میفرماید: قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً؛ با مردم به زبان خوش سخن بگویید. (بقره: 83) یا قُل لِّعِبَادِی یقُولُواْ الَّتِی هِی أَحْسَنُ؛ به بندگانم بگو آنچه را که بهتر است، بگویند . (اسراء: 53)
در حقیقت، گفتار نیکو، روش انسانهای نیکو و باادب و گفتار زشت و ناروا روش انسانهای فرومایه و بیادب است. آن کس که خود را به روش نیکوگفتاری عادت دهد، همواره پیروز است و خود را از سرزنش دیگران بر کنار داشته است. امام علی(ع) میفرماید: عَوِّدْ لِسانَکَ حُسنَ الکَلامَ تأمَنِ المَلاَمَ؛ عادت بده خود را به سخن نیکو تا از سرزنش در امان باشی .29
________________________________________________________________________________
پی نوشت :
1. اخلاق (1)، ص 95.
2. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 341.
3. همان، ص 335.
4. همان، ص 348.
5. همان، ص 347.
6. گلستان، باب هشتم، ص 234.
7. حسین دیلمی، حکایت و حکمت، قم، راه قرآن، 1382، ص 71.
8. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 347.
9. همان.
10. همان، ص 339.
11. همان.
12. همان، ص 348.
13. شیخ بهایی، کشکول، تهران، گلی، 1378، چ 5، ص 334.
14. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، تهران، انتشارات علمیه الاسلامیه، 1363، ص 216.
15. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 348.
16. همان، ص 352.
17. جان مورگان، آیین آداب معاشرت (روان شناسی اجتماعی)، ترجمه: جهانگیر افخمی، تهران، ارمغان، 1373، چ 3، ص 35.
18. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 344.
19. همان، ص 343.
20. همان، ص 377، ح 11.
21. بحارالانوار، ج 1، ص 219، باب 6، ح 48.
22. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 344.
23. همان.
24. همان، ص 335.
25. همان، ص 339.
26. همان، ص 337.
27. همان.
28. نهج البلاغه دشتی، ص 723، حکمت 382.
29. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 342.
این زبان، پرده است درگاه دهان
چون که بادی، پرده را در هم کشید
سرّ صَحن خانه شد بر ما پدید1
سخن گفتن آدابی دارد که مهمترین آنها را میآوریم:
یکـ میانهروی در گفتار
………………………….
میانه روی در هر امری، پسندیده است، ولی در گفتار، پسندیدهتر. میانهروی در گفتار موجب میشود گوینده سخن از یک سو از گفتن درمانده نباشد و اشتباهها و لغزشهای گفتاری او کاهش یابد و از سوی دیگر، شنونده از سخن گوینده، خسته نشود.
امام علی(ع) درباره میانهروی میفرماید: خَیرُ الْکَلامِ ما لاتُمِلُّ ولا یقِلُّ؛ بهترین گفتار آن است که نه خستهکننده باشد، نه بسیار کم. 2 همچنین میفرماید: پرگویی، مرد حکیم را میلغزاند و انسان بردبار را خسته میسازد. پس در سخن پرگویی نکن که دلگیر سازی و کم مگوی تا خوار شوی .3
دوـ سنجیده بودن گفتار
……………………………
از دیگر آداب سخن گفتن، عاقلانه و با تفکر گفتن است. به تعبیر دیگر، بررسی همهجانبه کلام قبل از آغاز سخن است که از اشتباهها و خطاهای احتمالی دور باشد. امام علی(ع) میفرماید: مَن تَفَقَّدَ مَقالَهُ قُلَّ غَلَطُهُ؛ کسی که گفتار خود را بررسی کند، اشتباه او کم میشود. 4 یا لِلْعاقِلِ فِی کُلِّ کَلِمة نُبْلٌ؛ عاقل را در هر سخن، زیرکی خاصی است .5
در حقیقت، انسان عاقل نخست فکر میکند، بعد حرف میزند، ولی نادان اول حرف میزند و بعد فکر میکند. چه بسا گفتاری ناسنجیده، مشکل بزرگی برای گوینده پدید آورد، چنانکه سعدی از قول خردمندان گفته است: هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد .6
روایت کنند از حکیم یونانی ارسطو پرسیده شد: بهترین سخن کدام است؟ گفت: آنچه موافق عقل باشد. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: سخنی که شنونده بپذیرد. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: سخنی که از عاقبت آن اطمینان داشته باشیم که زیانی متوجه ما نخواهد ساخت. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: اگر سخن، یکی از این شرایط را نداشته باشد، از صدای چهارپایان است .7
سهـ به جا بودن گفتار
………………………….
امام علی(ع) در گفتاری ارزشمند میفرماید: لِکُلِّ مَقامٍ مَقالٌ؛ هر جایگاهی را گفتاری است. 8همچنین میفرماید: لِلْمتکَلّمِ اَوقْاتٌ؛ سخنگو را اوقات و حالاتی است .9
این فرمایشهای وزین بیانگر آن است که در آداب اسلامی، هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. بسیاری از حرفها و سخنها را نباید در بسیاری از جاها گفت. مثلی است که میگوید: فرزند آدمیزاد، دو سال طول میکشد تا سخن گفتن را بیاموزد، ولی سی سال طول میکشد تا چگونه سخن گفتن و به جا گفتن را یاد بگیرد. این واقعیت را باید پذیرفت که هرکسی بیموقع و بیجا حرف بزند، همانند خروس بیمحل است که وقت سحر را فراموش کرده است و با خواندن بیموقع سبب میشود مردم آن را خوش ندارند.
چهارـ قابل فهم بودن گفتار
……………………………….
قابل فهم بودن گفتار از دیگر آداب سخن گفتن است. گوینده سخن باید گفتار خود را به گونهای بیان کند که برای شنونده قابل فهم باشد. امام علی(ع) میفرماید: اَحْسَنُ الکلام ما لاتَمجُّه الآذانُ و لایتعِبُ فَهمُهُ الاَفهام؛ بهترین سخنها آن است که گوشها آن را به بیرون نیفکند و فهمیدن آن برای فهمها رنجآور نباشد. 10یا میفرماید: اَحْسَنُ الکلام مازانه حَسَن النِّظام وَ فَهِمَه الخاص وَ العام؛ بهترین سخنها آن است که نظام نیکو آن را بیاراید و عام و خاص آن را بفهمند .11
البته بهتر است گوینده برای فهم بهتر شنونده، از مواردی چون، شعر، حکایت و مثل بهره گیرد، چنانکه امام علی(ع) میفرماید: لِاَهل الفَهمِ تُصَّرَفُ الْاَقْوالُ؛ برای اهل فهم، گفتارها دگرگون شود. 12 در حقیقت، سخن باید به گونهای باشد که قبل از اینکه لفظ کلام به گوش رسد، معنی کلام به قلب رسد .13
پنجـ جذاب بودن گفتار
…………………………
گوینده سخن باید برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان، سخنان خود را در قالبی جذاب و زیبا عرضه کند. اینگونه سخنان میتواند برای گوینده سخن اعتبار و شخصیت ایجاد کند. برعکس، هر اندازه گوینده با معلومات باشد و نتواند آن را به خوبی به دیگران انتقال دهد، مخاطب خود را خسته خواهد کرد.
از امیرمؤمنان علی(ع) پرسیدند: از آفریدههای خداوند کدام زیباتر است؟ فرمود: سخن. پرسیدند: کدام زشتتر است؟ فرمود: سخن. سپس فرمود: به وسیله سخن روسپید میشوند و به وسیله سخن روسیاه میگردند. 14 همچنین ایشان فرموده است: مَن عَذُبَ لسانُهُ کَثُرَ اِخوانُه؛ کسی که زبانش شیرین باشد، برادرانش بسیار شوند. 15 و ما منْ شَی ء اَجلَبٌ ِلقلبِ الِانسانِ مِنْ لسانٍ؛ برای جلب دل دوستان، چیزی مؤثرتر از زبان نیست .16
جان مورگان مینویسد:
وقتی با شخصی صحبت میکنیم و او را متوجه جای دیگری میبینیم، باید فوراً به این نکته پی ببریم که نتوانستهایم او را مجذوب خود سازیم. موضوع صحبت ما با آنچه مورد علاقه و نظر اوست، فرسنگها فاصله دارد.17
ششـ نرم بودن گفتار
………………………….
نرم بودن گفتار یکی از آداب سخن گفتن در آموزههای دینی اسلام است که در تربیت افراد نقش دارد. جالب این است که حتّی با سرکشترین افراد نیز ابتدا باید نرم و لطیف سخن گفت. خداوند هنگامی که حضرت موسی(ع) و برادرش را به سوی فرعون روانه میکرد، فرمود: فَقولا لَهُ قولاً لَینا لَعلَّهُ یتَذَکُّر اَو یخشی؛ و با او سخن نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد. (طه: 44) از سوی دیگر، اگر سخن گفتن، تند یا بلند و گوشخراش باشد، نه تنها نشانه بیادبی است، بلکه گوش شنونده را آزار میدهد و او را از گوینده، متوجه سوی دیگر میکند.
امام علی(ع) میفرماید: عَوِّّد لِسانِکَ لینَ الکلامَ وَ بَذلَ السَّلام؛ یکثُر مُحِبُّوکَ و یقِلَّ مُبغضِوُکَ؛ زبان خود را به نرمی گفتار و بذل سلام عادت ده تا دوستدارانت، بسیار و دشمنانت کم شوند. 18 همچنین فرموده است: سُنَّه الْاَخْیار لینُ الْکَلامِ و اِفشاءُ السَّلام؛ روش نیکان، گفتار نرم و آشکار کردن سلام است .19
هفتـ مفید بودن گفتار
……………………………
رسول خدا صل? الله عل?ه و آله میفرماید: قولُوا خَیراً تُغنِمُوا؛ خیری گویید تا بهره برید. 20 امام علی(ع) نیز میفرماید: خَیرُ القول ما نَفَعَ؛ نیکی گفتار در سودمندی آن است .21
از دیدگاه آداب دینی، گفتار باید به حال گوینده یا شنونده سودمند باشد. از گفتن سخنان بیهوده و بیارزش که نفعی به حال دنیا و آخرت ندارد، باید خودداری کرد. امام علی(ع) میفرماید: عَجِبتُ لِمَن یتَکلَّم بِما لاینْفَعُهُ فی دنیاهُ و لا یکتَبُ لَهُ اَجرُه فی اُخراهُ؛ در شگفتم از کسی که سخن گوید به چیزی که در دنیا سودش ندهد و برای او در آخرت، پاداشی نوشته نشود .22
در واقع، اگر گوینده سخن، حرف سودمندی برای گفتن ندارد، بهتر است از گفتن آن صرف نظر کند تا هم وقت دیگران را نگیرد و هم خود را دچار دردسر و زیان احتمالی نسازد. امام علی(ع) باز در این مورد میفرماید:
در شگفتم از کسی که سخن درباره چیزی گوید که اگر از او نقل شود، زیانش میرساند و اگر از او نقل نشود، سودی ندهد.23
هشتـ عامل بودن به گفتار
………………………………..
در آداب دینی، گوینده سخن باید به آنچه میگوید، عامل باشد و از آنچه بدان عمل نمیکند، بپرهیزد. در آداب اسلامی آنچه به گفتار گوینده ارزش میبخشد، عمل به گفتار است. امام علی(ع) در این باره میفرماید:
المرء یوزَنُ بقولِهِ و یقَوَّمُ بفعله فَقُلْ مَا تَرجَّحُ زِنَتُه، وَ افْعَلْ ما تَجِلُّ قیمُتُه.24
آدمی سنجیده شود به گفتارش و قیمت شود به کردارش. بنابراین، بگو آنچه را از نظر وزن افزون کند و بکن آنچه بها و قیمت آن گران باشد.
همچنین گوینده سخن بیش از آنچه میگوید، باید عمل کند تا زینت گفتارش باشد. امام علی(ع) در حدیثی دیگر در این باره میفرماید:
به راستی که فزونی سخن بر عمل، زشت است، ولی فزونی کردار بر گفتار، زیبایی و زینت است.25
نهـ حق بودن گفتار
……………………..
اگر دیگران حق داشته باشند خواسته یا ناخواسته، بر اساس پنداشتههای خود هر چه میخواهند، بگویند، کدورت، درگیری و انحراف در زندگی فردی و اجتماعی، پدیدار میشود. گفتههای نادرست و ناحق و بدون شناخت که بر اساس پندارها و تحلیلهای جاهلانه باشد، پیآمدهای ناگواری دارد. حضرت علی(ع) انسانها را از گفتههای بدون شناخت و ناحق چنین باز میدارد:
بپرهیز از سخن گفتن درباره چیزی که راه آن را نشناسی و حقیقت آن را ندانی؛ زیرا گفتار تو راهنمای عقل توست، و سخن تو خبر میدهد از شناخت تو. پس نگهدار درازی زبان خود را از آنچه ایمن هستی و کوتاه کن سخن خود را به آنچه آن را نیکو دانی.26
همچنین آن حضرت میفرماید: دَعِ القَولَ فیما لاتَعرِفُ وَ الخِطابَ فیما لَم تُکَلَّفُ؛ واگذار سخن را درباره آنچه نشناسی و گفتوگو را در جایی که وظیفه آن را نداری .27
در حقیقت، مسلمان، نه تنها حق ندارد آنچه را از حقیقت آن شناختی ندارد، بیان کند، بلکه بسیاری گفتنیها را که از حقیقت آن هم آگاه است، نباید در همه جا بگوید. امام علی(ع) در فرازی دیگر میفرماید: لاتَقُل ما لا تَعلَمُ، بَل لاتَقُّل کُلَّ ما تَعلَمُ؛ نه فقط آنچه را شناخت نداری، بازگو مکن، بلکه هر چه هم میدانی، گفتنی نیست .28
دهـ نیکو بودن گفتار
………………………
آداب اسلامی حکم میکند انسان گفتاری نیکو داشته باشد و از گفتن هر سخن ناروایی بپرهیزد. خداوند در قرآن کریم در این باره میفرماید: قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً؛ با مردم به زبان خوش سخن بگویید. (بقره: 83) یا قُل لِّعِبَادِی یقُولُواْ الَّتِی هِی أَحْسَنُ؛ به بندگانم بگو آنچه را که بهتر است، بگویند . (اسراء: 53)
در حقیقت، گفتار نیکو، روش انسانهای نیکو و باادب و گفتار زشت و ناروا روش انسانهای فرومایه و بیادب است. آن کس که خود را به روش نیکوگفتاری عادت دهد، همواره پیروز است و خود را از سرزنش دیگران بر کنار داشته است. امام علی(ع) میفرماید: عَوِّدْ لِسانَکَ حُسنَ الکَلامَ تأمَنِ المَلاَمَ؛ عادت بده خود را به سخن نیکو تا از سرزنش در امان باشی .29
________________________________________________________________________________
پی نوشت :
1. اخلاق (1)، ص 95.
2. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 341.
3. همان، ص 335.
4. همان، ص 348.
5. همان، ص 347.
6. گلستان، باب هشتم، ص 234.
7. حسین دیلمی، حکایت و حکمت، قم، راه قرآن، 1382، ص 71.
8. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 347.
9. همان.
10. همان، ص 339.
11. همان.
12. همان، ص 348.
13. شیخ بهایی، کشکول، تهران، گلی، 1378، چ 5، ص 334.
14. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، تهران، انتشارات علمیه الاسلامیه، 1363، ص 216.
15. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 348.
16. همان، ص 352.
17. جان مورگان، آیین آداب معاشرت (روان شناسی اجتماعی)، ترجمه: جهانگیر افخمی، تهران، ارمغان، 1373، چ 3، ص 35.
18. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 344.
19. همان، ص 343.
20. همان، ص 377، ح 11.
21. بحارالانوار، ج 1، ص 219، باب 6، ح 48.
22. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 344.
23. همان.
24. همان، ص 335.
25. همان، ص 339.
26. همان، ص 337.
27. همان.
28. نهج البلاغه دشتی، ص 723، حکمت 382.
29. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 342.