خانه » همه » مذهبی » درباره‌ی خصوصیات علمی و مدیریتی دکتر کاظمی آشتیانی الگویی برای مدیریت جهادی

درباره‌ی خصوصیات علمی و مدیریتی دکتر کاظمی آشتیانی الگویی برای مدیریت جهادی


درباره‌ی خصوصیات علمی و مدیریتی دکتر کاظمی آشتیانی الگویی برای مدیریت جهادی

۱۳۹۳/۱۰/۱۱


۴۴ بازدید

۱۴ دی ماه، سالگرد درگذشت مرحوم دکتر سعید کاظمی آشتیایی، مهم‌ترین فرد در تأسیس پژوهشگاه رویان بود. پژوهشگاه رویان که امروزه آوازه‌ی شهرتش در زمینه‌ی درمان ناباروری و تحقیقات سلولی از کشور فراتر رفته، نامی آشنا برای محققان و پژوهشگران این عرصه در جهان است. رهبر انقلاب از مرحوم کاظمی آشتیانی تعبیر به «فرزند صالح انقلاب» کرده‌اند. با دکتر عبدالحسین شاهوردی، معاون آموزشی و پژوهشی پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی و از دوستان و نزدیکان دکتر کاظمی آشتیانی درباره‌ی چگونگی راه‌اندازی رویان و خصوصیات علمی و مدیریتی دکتر کاظمی آشتیانی به گفت‌وگو نشستیم.

۱۴ دی ماه، سالگرد درگذشت مرحوم دکتر سعید کاظمی آشتیایی، مهم‌ترین فرد در تأسیس پژوهشگاه رویان بود. پژوهشگاه رویان که امروزه آوازه‌ی شهرتش در زمینه‌ی درمان ناباروری و تحقیقات سلولی از کشور فراتر رفته، نامی آشنا برای محققان و پژوهشگران این عرصه در جهان است. رهبر انقلاب از مرحوم کاظمی آشتیانی تعبیر به «فرزند صالح انقلاب» کرده‌اند. با دکتر عبدالحسین شاهوردی، معاون آموزشی و پژوهشی پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی و از دوستان و نزدیکان دکتر کاظمی آشتیانی درباره‌ی چگونگی راه‌اندازی رویان و خصوصیات علمی و مدیریتی دکتر کاظمی آشتیانی به گفت‌وگو نشستیم.

پژوهشگاه رویان را می‌توان یکی از مراکز دانش‌بنیان کشور دانست که حالا دیگر نامی آشنا در ابعاد جهانی است. چگونه شد که این نهاد توسط مرحوم کاظمی و همکارانشان راه‌اندازی شد؟

در دهه‌ی شصت، دومین گروه بیمارانی که برای درمان به خارج از کشور می­رفتند، گروه ناباروری بودند؛ یعنی بعد از بیماری قلبی، بیشترین مراجعه را به خارج از کشور این گروه داشتند. این مسئله، هزینه­‌های زیادی را به مردم و دولت تحمیل می­کرد. علاوه بر آن، مسائل ناباروری، مسائل فرهنگی را هم با خودش به دنبال دارد. در آن زمان، یعنی سال ۶۸-۶۹، که مسئولیت بخش تحقیقات جهاد دانشگاهی علوم پزشکی ایران به‌عهده‌ی دکتر کاظمی بود، با این موضوع یک مقدار درگیری کاری پیدا شد. ما هم‌زمان درس جنین‌شناسی می­‌خواندیم و شاید یکی از دلایلی که دکتر کاظمی از فیزیوتراپی تغییر رشته داد و به رشته‌ی جنین­شناسی آمد، هم‌زمانی این موضوع بود، چون این موضوع یک مقدار بحث­‌های تئوریک را به دنبال داشت و به‌خاطر مسئولیتی که بخش تحقیقات داشت و با توجه به نقش جهاد دانشگاهی، که پل بین دانشگاه و جامعه است، اینجا تبلور پیدا کرد و نقش خودش را به‌خوبی نشان داد.

برای ورود به این موضوع، نیاز بود امکانات و تجهیزات تهیه و نیروی انسانی جذب شود. همکارانی که ما الان به‌عنوان استاد در خدمتشان هستیم، دانشجویان دوره‌ی پزشکی یا رزیدنت­های دوره­های تخصصی بودند. نکته‌ی مهم این بود که این افراد در مرز پویایی علمی قرار داشتند؛ نه خسته بودند و نه دانشجوی ناوارد محسوب می‌شدند. البته روحیه‌ی جهادی که دکتر به این بچه‌ها تزریق کرده بود و تعلق خاطری که به این مسیر وجود داشت، موتور محرکی بود برای تحمل زحمت زیادی که کشیده شد تا به یک توانایی و تجربه‌ی بالا دسترسی پیدا کنند.

این را هم بگویم که عمر رشته‌ی ناباوری کوتاه است و شاید در دنیا بیش از سه دهه قدمت ندارد و ورود جهاد علوم پزشکی ایران به این مسئله، هم‌زمان شد با رشد این علم در دنیا. مدیریت جهادی دکتر کاظمی به این حرکت جهادی سرعت بیشتری داد؛ به‌طوری‌که در بحث ناباروری، ما به موقعیتی دسترسی پیدا کرده‌ایم که با بهترین مراکز این رشته در کشورهای صاحب­نام، رقابت می­‌کنیم. منظور از رقابت این است که میزان موفقیت رویان با بهترین مراکز موجود در دنیا برابری می­‌کند. از سویی دیگر، نتایج تحقیقاتی که صورت می‌گیرد در درمان کاربردی می‌شود یا به‌شکل مقاله، به مجامع و مجلات علمی راه می‌یابد. این‌ها مقالاتی هستند که به آن‌ها ارجاع داده می­شود و این یعنی نو بودن و نوآوری در کشور که موضوع بسیار تعیین‌کننده‌ای است. به این ترتیب، حرکتی که دکتر کاظمی با توجه به مسئولیت‌شان آغاز کردند، به بار نشست و در سال ۱۳۷۰، مجموعه‌ی رویان با حضور وزیر وقت، یعنی آقای دکتر ملک‌زاده، افتتاح شد.

بودجه‌ی رویان چگونه تهیه شد؟ رهبر انقلاب تا چه اندازه در راه افتادن رویان مؤثر بودند؟

در آن زمان و حتی همین امروز، یعنی بعد از دو دهه که از فعالیت رویان می‌گذرد، بودجه­ای که ما می­گیریم بودجه‌ی کمکی است؛ در حد بیست سی درصد. البته در مقطع شروع کار، با دستوری که مقام معظم رهبری به بنیاد جانبازان دادند، ساختمان زعفرانیه به این کار اختصاص یافت و اگر ما می­خواستیم بودجه برای این قضیه کنار بگذاریم، شاید جهاد دانشگاهی توان این کار را نداشت. یک کمک شش میلیون تومانی هم حضرت آقا به این کار اختصاص دادند. به هر ترتیب، سرعت کار با مدیریتی که دکتر کاظمی داشت، خیلی افزایش یافت. الان شرایط طوری شده که ما نه تنها به خدمات تخصصی می­پردازیم، بلکه در بخش پژوهش و آموزش هم از سرآمدان دنیا هستیم. جالب­ است که در دهه‌ی شصت، بیماران به خارج از کشور می­رفتند، ولی در حال حاضر خود رویان، سالیانه میزبان بیش از پانصد زوج خارجی است.

اینطور که از اخبار و اطلاعات بر می‌آید، بیماران زیادی از سایر کشورهای جهان برای درمان به رویان می‌آیند، دلیل آن چیست؟

مراجعه‌ی این بیماران چند دلیل دارد. اول اینکه هزینه­ها در ایران پایین­تر است. دوم اینکه نتایج درمان در رویان با نتایج بهترین مراکز برابری می­‌کند. سومین مزیت ما رعایت شئونات اسلامی است. در دنیا مسلمانانی هستند که دوست دارند در فضایی درمان شوند که مسائل شرعی در آن، به‌خصوص در این رشته‌ی حساس، رعایت شود و خیالشان از این بابت راحت باشد. این یکی از مزیت­هایی است که کشور ما، مراکزی که در این رشته کار می­‌کنند و البته مجموعه‌ی رویان دارند. «توریسم درمانی» درآمد بالایی دارد و به‌نوعی نشان‌دهنده‌ی توانایی­های این مملکت است. هر بیمار یا دانشجویی که به این کشور می‌آید، توانایی‌های ما را می­بیند و برمی­گردد و از آن پس، خودش یک سفیر برای نظام ما محسوب می‌شود که تأثیرگذاری‌اش می‌تواند به‌مراتب عمیق­تر از کارهای تبلیغاتی‌ خودمان باشد.

سبک زندگی کاری و علم مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی که در حقیقت نقش اصلی و مهم در موفقیت علمی و اجرایی رویان داشته‌اند چگونه بود و چه ویژگی­هایی داشتند؟

دکتر کاظمی در یک خانواده‌ی مذهبی و پایبند به اصول اسلامی متولد شد. دوران جوانی و شکل­گیری شخصیتش هم‌زمان شد با سال‌های انقلاب اسلامی. در خاطراتش می­گفت که بیشترین وقتش را مثلاً در کتابخانه‌‌ی مسجد می‌گذراند. در نمایشنامه‌هایی که در آن ایام، جوانان در مسجد طراحی و اجرا می­کردند، تأثیرگذار بود و کلاً مطالعات زیادی هم داشت.

در دوره‌ای که وارد دانشگاه شد، انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد. در تعطیلی دانشگاه، در عین اینکه خیلی از فعالیت­های دانشگاه را دنبال می­کرد، به کار آموزش‌وپرورش پرداخت، چون بیشتر دوستان و همچنین برادرش، آموزش‌وپرورشی بودند. او با آن انرژی بالا و اطلاعات خوبی که داشت، در هنرستان­ها و در نقش یک معلم، این رسالت کاری را دنبال می­کرد و ادبیات، الهیات و معارف اسلامی درس می‌داد. این جمع‌ها و مطالعات و تدریس‌ها، شخصیت و تعلق خاطرش به اسلام و انقلاب را شکل داد. در مباحثه‌ها عالمانه و آگاهانه شرکت می‌کرد و با هوش بالایی که داشت، از تجربیات دیگران خیلی خوب استفاده می­کرد. اهل شعر بود و این طبعش را لطیف کرده بود. این‌ها هم‌زمان شد با جنگ که مسئولیت هر جوان ایرانی را دوچندان می­کرد. شخصیت دکتر در آن شرایط شکل گرفت و بعد آمد در فضای جهاد دانشگاهی.

جهاد دانشگاهی فضایی بود که بایستی کاری می­کرد تا آن پویایی خودش را دنبال کند. حدود سال ۶۷-۶۸ بود که جهاد دانشگاهی از شورایی تبدیل شد به ریاست و اولین رئیس جهاد دانشگاهی علوم پزشکی بعد سال ۷۰، به فاصله‌ی خیلی نزدیک، مجوز مرکز تحقیقات را از وزارت بهداشت گرفت. به دنبالش مجوز پژوهشکده را از جهاد دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی دیگر را از وزارتخانه گرفت؛ یعنی به دستاوردش بسنده نمی­کرد و همواره نگاهی دورتر داشت و سعی و تلاش و حرکت را در خودش و همکارانش به وجود می­آورد. وقتی هدفی برای خودش قرار می­داد، باید به آن می‌رسید.

ما امروزه می­بینیم در رویان ناباروری را که شروع کردیم، هنوز تمام نشده، بحث سلول­های بنیادی مطرح شد. در واقع، بنیانی که در بحث سلول­های بنیادی داریم و یکی از افتخارات نظام محسوب می‌شود و مثل بحث ناباروری بحث جدیدی است، با یک حرکت جهادی در مؤسسه‌ی رویان آغاز شد. این حرکت جهادی اجازه نداد که در این زمینه، فاصله‌ی ما با دنیا زیاد شود. بعد بحث بیوتکنولوژی و همانندسازی مطرح شد و در زمان حیات دکتر کاظمی، در سال ۸۳-۸۴، اولین حاملگی گوسفند شبیه‌سازی‌شده را داشتیم که خبرش را خود دکتر کاظمی منتشر کرد. البته آن گوسفند سقط شد، اما همکاران این حرکت را دنبال کردند و به لطف خدا، در بیوتکنولوژی و همانندسازی، به بحث حیوانات ترنس‌ژن و تراریخته رسیدیم.

من خودم فکر می­‌کنم که نیت پاک دکتر کاظمی و اخلاصی که در این کارها داشت، خیلی از مشکلات را حل می‌کرد. واقعاً کار را به‌خاطر رضای خدا و سربلندی نظام جمهوری اسلامی انجام می‌داد و تمام قدرت مدیریت عالی‌اش را در این مسیر به خرج می‌داد. یکی از رمزهای موفقیت دکتر کاظمی این بود که به همکاران استقلال و شخصیت می­داد. البته مراقبشان بود و غیرمستقیم آموزش­شان می­داد. دکتر مطالعه‌ی زیاد داشت و ساعاتی در روز، همکاران دور هم جمع می­شدند و بعد دکتر می­گفت که مثلاً فلان کتاب را در زمینه‌ی مدیریت خواندم و غیرمستقیم بحث مدیریت را توضیح می­داد. به بهانه­های مختلف، همکاران را جمع می­کرد؛ در فضای غیررسمی و نشست­های تفریحی با کار فرهنگی و ایجاد همدلی. کارهای بزرگ واقعاً تیم بزرگ می­خواهد و تیم بزرگ یک آدم بزرگ می­خواهد تا آن را مدیریت کند و همدلی ایجاد نماید و این خصوصیات در دکتر کاظمی بود.

شما احتمالاً با مدیران مختلفی کار کرده‌اید. مهم‌ترین وجه تمایزی که در مرحوم آشتیانی سراغ دارید، چیست؟

دکتر کاظمی اعتقادی داشت و می­گفت هرکسی می­خواهد در این فضا کار کند، باید تخم­‌مرغ­هایش را در یک سبد بگذارد. از بخش خصوصی خیلی‌ها به دکتر کاظمی توصیه‌­هایی داشتتند که ایشان در بخش خصوصی حضور پیدا کند، ولی دکتر خودش را وقف کار کرده بود. با هرکسی صحبت می­کرد و با هرجایی در تعامل بود، منافع مجموعه را به منافع فردی خودش ترجیح می­داد. یک روز صحبت می­کردند که من چقدر سنوات کاری دارم؟ می­گفت اگر شش ساعت، ساعت کاری باشد، من بیش از دو شیفت دارم در مجموعه کار می­‌کنم. پایبندی­اش به یک‌سری اصول، جزء خصلت­های اعتقادی‌اش بود و این پایبندی، در مقایسه با خیلی از مدیران هم‌ترازش، بسیار متفاوت بود.

نکته‌ی دیگر اینکه کار را با شناخت دنبال می­کرد. مثلاً در بحث اقتصادی اگر با فردی که سال­ها در آن رشته تجربه داشت، صحبت می­کرد، آدم حس می­کرد ایشان فارغ­التحصیل آن رشته است؛ یعنی سطحی و عوامانه با موضوع برخورد نمی­کرد. در کار شناخت پیدا می­کرد، چون می­دانست تصمیمات می­تواند تأثیرگذار باشد. یکی از خصلت­های دکتر کاظمی، در عین حفظ مرزها، حرمت نگه ­داشتن و شخصیت دادن به همکارانی بود که با آ‌ن‌ها کار می­کرد؛ از مسئول خدمات گرفته تا مدیر ارشد مجموعه. با آن‌ها زندگی می­کرد و اگر هم مدیریت می­کرد، بر قلب آن‌ها مدیریت می­کرد. از خصلت­های دیگرش این بود که خودش عامل به آن کاری بود که می‌خواست انجام شود. دستور نمی­داد. خودش آستین­ها را بالا می­زد و در میدان بود.

راهکارهایشان برای حل مشکلات چه بود؟

یکی از فضاهایی که ایجاد می­کرد، فضای توکل بود و چون خودش هم اعتقاد داشت و عاملش بود، به همکاران هم این مسئله را منتقل می­کرد. مثلاً می‌گفت اگر می­خواهی به این هدف برسی، صلوات نذر کن. وقتی می‌خواستند کلنگ همین مجموعه‌ی رویان را بزنند (فیلمش هست)، دکتر همان‌جا گفت ما این تعداد صلوات نذر کرده‌ایم تا اینجا شکل بگیرد. هرکس هر تعداد که می‌خواهد، این نذر را ادا کند. با رفتارهای این‌چنینی، جمعیتی درگیر یک حرکت فرهنگی می­شدند.

یکی از کارهایی که دکتر کاظمی دنبال می­کرد و خیلی هم پایبند آن بود، بالا بردن ظرفیت مجموعه بود. او نمی‌گذاشت قدوقواره‌ی مجموعه کوتاه بماند. مشکلی که ما الان در کشورمان در برخی از دانشگاه­ها داریم، این است که آدم­ها بزرگ می‌شوند، اما فضای کاری کوچک می­ماند و افراد نمی­توانند کار کنند. همه‌ی کسانی که به خارج از کشور می­روند، به‌خاطر مسائل مادی نیست. خیلی­ها به‌خاطر اینکه حس می­‌کنند توانایی­شان را نمی­تواند به ظهور برسانند، می‌روند. دکتر کاظمی اما خودش را در مقابل خیلی از مسائل قرار می­داد برای اینکه محققین رشد کنند.

بعد از اینکه جهاد دانشگاهی تشکیل شد، به او گفتند موقعیتش هست که در دانشگاه تهران، عضو هیئت‌علمی شود. او گفت من سقف رویان را آن‌قدر بالا می­برم که عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران، آرزو کند عضو هیئت‌علمی رویان باشد. الان خیلی از محققین ایرانی خارج از کشور، اولین جایی که دوست دارند در آن فعالیت کنند، رویان است. به همین علت، من فکر می­‌کنم دکتر کاظمی آشتیانی می­تواند الگویی مناسب و ایده‌آل برای مدیریت جهادی باشد؛ هم در مباحث مدیریتی و هم در شیوه‌ی توسعه‌ی کار که به‌صورت جهادی و با اعتمادبه‌نفس،‌ آن را انجام می‌داد.

http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=28532

1393/10/10

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد