خانه » همه » مذهبی » دلایل فشار روانی زن در جامعه اسلامی

دلایل فشار روانی زن در جامعه اسلامی


دلایل فشار روانی زن در جامعه اسلامی

۱۳۹۵/۰۲/۲۷


۸۱۸ بازدید

چرا زن درجامعه ی اسلامی تحت فشار روانی است؟

در ابتدا باید بگوییم اگر منظور شما مقایسه وضعیت روحی و روانی زنان در جامعه اسلامی با جوامع غیر اسلامی است؟ باید به عرض برسانیم بر خلاف نظر شما به هیچ عنوان فشار روحی و روانی بر زنان اختصاص به جامعه اسلامی نداشته و به مراتب در جوامع غیر دینی و اشخاصی که بینش و ضوابط دینی را نداشته و مراعات نمی کنند بیشتر است.در ادامه دلایل و شواهدی که نشان از این امر دارد را جهت اطلاع بیان می کنیم: یکی از مصادیق فروپاشی اخلاقی نظام تمدنی غرب و در رأس آن ایالات متحده، مسئله‌ی ظلم و تبعیض نسبت به زنان است. رهبر انقلاب در این زمینه چنین فرمودند: «ما در مسئله‌ی زن، از غرب طلبکاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین می‌آورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار می‌دهند؛ آنها باید جواب بدهند.» ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبهوجود جنبش های متعدد فمینیستی در تمامی کشورهای غربی نشان می دهد که زنان در این کشورها در مورد حق و حقوق خود معترض بوده و با این جنبش ها درصد احقاق آن هستند. فمنیسم در کل و به طور خلاصه به معنای تلاش برای رسیدن زنان به حقوق برابر با مردان و رفع تبعیض علیه زنان است. در همین راستا برنامه های متعددی وجود دارد و مجامع بین المللی نظارت های زیادی دارند. به عنوان نمونه فیلم های ساخته شده در هر کشور مورد بازبینی قرار می گیرد تا میزان بها دادن به زن ها در این فیلم ها بررسی شود. اگر توجه کنید در اغلب فیلم های غربی، رییس پلیس یا اداره زن است و این کار مطابق استانداردهای آن مجامع بین المللی و سازمان های فمینیستی انجام می شود.اما در کنار آن خوبست توجه کنید که در نهایت سمت و سوی بسیاری از فعالیت ها به سمت مردان است. از زنانی که «تن فروشی» می کنند حمایت می شود اما نه با تامین نیازهای مالی آنان بلکه برای آنها کارت ویژه صادر می شود تا برای سلامت معاینه شوند! اولویت کار با زنان است چون زنان بنابه گفته خود غربی ها، کارگران حرف شنو و آرامی هستند، دقت بالایی دارند و امکان اعتصاب و اعتراض در بین کارگران زن بسیار کم است. تقریبا در سرتاسر اروپا در شرایط مساوی، حقوق زنان از مردان کمتر است. زنان کارگرانی عالی هستند، از صبح تا عصر در کارخانه و ادارات کار می کنند و در عصر همان پولی را که دریافت کرده اند، برای خرید کالاهای مصرفی و زائد خرج می کنند! اینها تعابیر سرمایه داران غربی از زن است.ارسطو( فیلسوف یونان باستان): زن چیزی نیست مگر مرد ناکام، خطای طبیعت و حاصل نقصی در آفرینش.برتولت برشت(نمایشنامه نویس و کارگردان تئاترو شاعر آلمانی): باید از زن استفاده کرد و هنگامی که مقصودت را برآورد، دورشان انداخت.
ژان ژاک روسو (فیلسوف و نویسنده فرانسوی) : هرگونه آموزش زن باید توسط مرد باشد و زن برای آن ساخته شده که تسلیم مرد باشد و بی عدالتی های او را تحمل کند.
نیچه(فیلسوف بزرگ آلمانی): زن قادر به دوستی نیست، زنان،گربه، پرنده و در بهترین حال گاو باقی می مانند. وقتی نزد زن می روی شلاق را فراموش نکن.
ناپلئون( نخستین امپراطور فرانسه): زن نباید اندیشه اش با نوری از ته دنیا روشن شود. دختر و زن از خصوصیات شهروندی محروم هستند.
ویل دورانت( نویسنده و تاریخ نگار مشهور قرن 19): آزادی زن در قرن بیستم از عوارض انقلاب صنعتی است؛ زنان، کارگران ارزانتری بودند و کارفرمایان، آنان را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح می دادند.
دکتر تونی گرنت: حقیقتا ما تا چه اندازه آزاد شده ایم؟ در پس ظاهر فریبنده کامل و خودکفای بسیاری از زنان امروزی، موجودی عصبی و غمگین نهفته است. اگر او پیش از این در بند خانه و شوهر و فرزندانش بوده است اکنون غالبا با کار، اعتیاد به مواد مخدر و یا الکل به زنجیر کشیده شده است. حذف احساسات طبیعی و متانت زنانه، به زن متجددی که در حسرت رهایی از این ستمدیدگی جدید می سوزد، لطمه زیادی وارد می کند.
در انقلاب صنعتی، زن نیروی ارزان قیمت کارخانه ها بود و کارخانه ها به وسیله آنان اقدام به تولید انبوه نمودند و باید انبارهای پر از کالای خود را حالا خالی می کردند بنابراین بهترین راه تبلیغات را باز هم در زنان دانسته و او را ویترین کالاهای خود قرار دادند.یعنی از جسم زن و جاذبه های او بهره برداری نمودند و هرگز از خلاقیت، مدیریت و عواطف زنان استفاده نکردند.
این نوع نگاه به زن باعث شد تا در کشورهای اروپایی و امریکایی؛ ازدواج، تشکیل خانواده، همسرداری و تربیت فرزند به عنوان ارزش های یک زن در یک جامعه سالم و کارآمد به ضد ارزش تبدیل گردد و زن از زن بودنش و همسر بودن و مادر بودن خود تغییر هویت داده و به دنبال کار و اشتغال باشد( آنچه که سرمایه داران غربی به دنبال آن بودند) بدین ترتیب سن ازدواج و بی بند و باری های خیابانی افزایش یافت و زن به یک کالای تجاری تبدیل گردید.
سوزان فولادی( نویسنده و روزنامه نگار امریکایی): مطالعات روانشناسی گوناگون نشان داده که دختران مجرد و بانوان شاغل از افسردگی شدید همراه با خستگی مفرط، رنج می برند.
جیسکا اندرسون( پزشک زنان در امریکا و نویسنده کتاب افتخار مادر بودن): فرهنگ مصرفی غرب، اصل را بر اشتغال زن در بیرون از خانه گذاشته است و این باعث فشار روز افزون روحی و روانی بر زنان و مادران جوامع غربی شده است. لذا در دهه های اخیر، شاهد بازگشت داوطلبانه زنان شاغل به عرصه خانواده و احیای وظایف مادرانه بوده ایم.
در پایان باید اضافه کنیم اما اگر منظور شما از این پرسش صرف آسیب شناسی وضعیت زنان درون جامعه اسلامی است ابتدا باید گفت ما در زمینه مسائل زنان در جمهوری اسلامی ایران پیشرفت داشتیم ولی این پیشرفت ها متناسب با نیازها و توقعات مورد نظر اسلام نیست و باید تلاش بیش از پیشی انجام گیرد اما مهمترین نقشى که یک زن در هر سطحى از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت می تواند ایفاء کند، آن نقشى است که به عنوان یک مادر و به عنوان یک همسر می تواند ایفاء کند؛ این از همه‌ى کارهاى دیگر او مهمتر است؛ این، آن کارى است که غیر از زن، کس دیگرى نمی تواند آن را انجام دهد. گیرم این زن مسئولیت مهم دیگرى هم داشته باشد؛ اما این مسئولیت را باید مسئولیت اول و مسئولیت اصلى خودش بداند. بقاى نوع بشر و رشد و بالندگى استعدادهاى درونى انسان به این وابسته است؛ حفظ سلامت روحى جامعه به این وابسته است؛ سَکن و آرامش و طمأنینه در مقابل بی قرارى‌ها و بى‌تابى‌ها و تلاطم‌ها به این وابسته است.

در این میان دولت و نهاد سیاست گذاری نیز وظایفی را برعهده دارد تا بتواند نقش همسری و مادری را در جامعه پررنگ تر کند، به عنوان مثال وضع قوانین و سیاست هایی که به تکریم بیشتر زنان مخصوصا زنان خانه دار بپردازد و خانه داری را به عنوان شغلی مهم و خطیر تلقی کند زیرا اگر در خانه نظم، امنیت، نشاط، سلامتی و شادابی نباشد، افراد آن خانواده دچار رخوت و افسردگی می شوند و این امر خود انجام فعالیت ها را از سوی همسر و فرزندان به تعویق می اندازد و چرخ دنده اصلی جامعه کند می شود.
سیاست هایی برای تشویق زنانی که فرزندآوری بیشتری داشته باشند، این موضوع مهمی است که می تواند از کاهش جمعیت نیز جلوگیری کند، ارائه وام ها و تسهیلاتی به این زنان و خانواده ها تا نگران مسائل اقتصادی خانواده پرجمعیت نباشند.
ارائه سیاست هایی در راستای اهمیت دادن به شرایط روحی و امنیت عاطفی و جسمانی زنان خانه دار مانند تفریح های سالم، ارائه مکان هایی مناسب برای ورزش های مختلف، ایجاد کلاس های مختلف مهارت های زندگی، تربیت فرزند، همسرداری و به صورت رایگان از سوی شهرداری هر منطقه، مساجد و کانون ها امری ضروری است.
آموزش به مردان در راستای حمایت های اقتصادی و عاطفی از همسران خویش که زنان مجبور نباشند به دلایل اقتصادی و حمایت نکردن همسر به اشتغال بپردازند و از نقش همسری و مادری خود غافل شوند.
گسترش مشاغل خانگی بر حضور اجباری زن در بیرون از منزل و ایجاد فصت های شغلی بیشتر برای مردان.
کاهش ساعت کاری تمام وقت به پاره وقت برای زنان.
ایجاد فرصت انتخاب شغل های مختلف از سوی زنان بنابر استعدادها و توانایی ها و با تجربه لطافت های روحی زنان.
فرهنگ سازی و بیان این مسئله که زنان از نظر تکمل روحی و معنوی هیچ تفاوتی با مردان ندارند و این احساس ضعیف نگاه داشته شده زنان که عقده تاریخی است را از بین بردن.
محرومیت زنان از شغل، زنانی که عفت و تقوا را در محیط کار خود رعایت نمی کنند و زمینه بروز آسیب های اجتماعی را فراهم می کنند.
در این میان رسانه ها نیز با پررنگ نشان دادن شغل خانه داری به عنوان شغلی حساس نقش مهمی می توانند در القای این امر به زنان جامعه داشته باشند و همچنین نشان دهند که همسر و مادر نمونه بودن می تواند جامعه ای سالم را به ارمغان آورد.
با توجه به اینکه جامعه ایران روز به روز رشد افزونتری نسبت به قبل داشته است، داشتن خانواده سالم می تواند به این رشد و پیشرفت کمک شایانی کند و در این راستا اهمیت دادن به نقش زنان و همچنین اشتغال زنان ضرورتی دوچندان دارد. بناراین لازم است تا با توجه به راه حل های ارائه شده از آسیب های احتمالی حضور زنان در جامعه جلوگیری کرد تا بتوان در جهت ایجاد جامعه اسلامی موفق گام نهاد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد