۱۳۹۵/۰۴/۲۸
–
۱۴۵۰ بازدید
از مکاتبه تان با این مرکز حق شناسی کرده و سپاسگزاریم؛ امیدواریم همراه و راهنمای خوبی برایتان باشیم.
در پاسخ به سوالی که مطرح کردید، ابتدا ماجرایی واقعی را برایتان نقل می کنم که در سال ۱۳۹۰ و در کشور خودمان رخ داده است :
در پاسخ به سوالی که مطرح کردید، ابتدا ماجرایی واقعی را برایتان نقل می کنم که در سال 1390 و در کشور خودمان رخ داده است :
«مردی که به ظن ارتباط پسری مجرد با همسرش، این پسر را از پا در آورده بود بار دیگر به مرگ محکوم شد. چندی پیش مردی به پلیس ۱۱۰ زنگ زده و از پیدا شدن یک جسد که در زمینی خاکی به حال خود رها شده بود خبر داد. با حضور پلیس و انجام تحقیقات مشخص شد که مقتول فردی به نام سعید و مجرد است. ماموران با پرس و جو از خانواده مقتول دریافتند وی دشمنی خاصی با کسی نداشته و اتفاقا فردی محبوب هم بوده است.اما در زندگی این مرد نکتهای بود که شک ماموران را برمی انگیخت و این رابطه وی با زنی به نام نرگس بود. برای همین ماموران به سراغ نرگس رفته و از وی در اینباره سوال کردند اما این زن مدعی شد هیچ اطلاعی از قتل سعید ندارد. بازجویی از متهمه ادامه یافت تا اینکه نرگس سرانجام پرده از واقعیت برداشت و گفت شوهرش حسین قاتل سعید است. این زن گفت: شوهرم به من و این مرد مشکوک شده بود و فکر میکرد ما با هم ارتباط داریم. به همین خاطر هم او را از سر راه برداشت. بلافاصله حکم جلب حسین صادر و وی دستگیر شد. حسین بلافاصله پس از دستگیری به طور خودجوش به این قتل اقرار کرد و گفت: سعید را من کشتم. از مدتی قبل میدانستم که وی با همسرم ارتباط دارد. این موضوع را به همسرم گفتم و از او خواستم به این رابطه پایان دهد ولی قبول نکرد و گفت باید مرا طلاق بدهی من علاقهای به تو ندارم.نرگس البته اصل رابطه با سعید را انکار میکرد. من که علاقه شدیدی به نرگس داشتم حاضر به جدایی با وی نبودم ولی از طرفی نمیتوانستم تحمل کنم که وی با یک مرد غریبه ارتباط داشته باشد. به همین خاطر سراغ سعید رفتم و به وی گفتم به این رابطه پایان دهد اما وی گفت نرگس خودش به رابطه با او علاقهمند است.این رابطه شوم دو سال ادامه پیدا کرد تا اینکه این اواخر فهمیدم نرگس به خانه سعید رفت و آمد دارد و حتی کارهای منزل وی را انجام میدهد. برای همین تصمیم به قتل وی گرفتم. روز حادثه اسلحهای تهیه کردم و به سعید زنگ زده و گفتم میخواهم در ارتباط با موضوعی با او صحبت کنم. وقتی سر قرار آمد بدون اینکه مرا ببیند او را تعقیب کرده و در فرصتی مناسب وی را با شلیک گلوله کشتم؛ بعد هم موضوع را به نرگس گفتم. با این اعترافات متهم راهی دادگاه کیفری شده و به قصاص محکوم شد، ولی این حکم با اعتراض وی در دیوان عالی کشور نقض شده و به شعبه هم عرض سپرده شد. روز گذشته متهم بار دیگر در دادگاه مجرم شناخته و به مرگ محکوم شده و در ردیف اعدامیها قرار گرفت. (منبع : روزنامه تهران امروز)
این اتفاقی که با هم مرور کردیم فقط یک حالت از فرجام اینگونه ارتباط های نامشروع است. خیلی اوقات ابراز علاقه ها و ارتباطات معمولی کار را به جاهای باریک می کشاند. قتل های فراوانی به خاطر اینگونه ارتباط ها رخ می دهد و … .
*** پرسشگر گرامی؛ برقراری رابطه عاطفی و دوستانه با نامحرم (با هر توجیهی) در فضای شریعت اسلام جایز نیست و باید از آن اجتناب کرد؛ حال اگر این رابطه معطوف به زنی متأهل باشد، آسیب هایش قطعاً فراوان تر خواهد بود. خوشبخانه شما به دنبال قطع این ارتباط هستید و همین تصمیم شما، حل این مشکل را سهل و آسان می کند. ما در ادامه نکاتی را تقدیم تان می کنیم که توجه و عمل به آن ها در تصمیم صحیحی که گرفته اید یاری تان می دهد :
1. ایجاد یا قطع ارتباط با دیگران، بستگی تام به اراده خود فرد دارد. اگر شما واقعاً بخواهید ارتباطتان را با کسی قطع کنید، می کنید و طرف مقابل تان نمی تواند مانع شود. شما در نوشته تان گفتید «هر چه از او دوری و بی محلی می کنم او عاشق تر می شود …»؛ دوری و بی محلی که شما از آن نام بردید معلوم است که به معنای قطع ارتباط شما نبوده، چون در قطع ارتباط شما دیگر هیچ رفتار و واکنشی از طرف مقابل خود نمی بینید، در حالیکه نوشته هایتان حاکی از بررسی رفتارهای اوست.
2. اگر می خواهید از این دامی که قطعاً توسط شیطان برایتان نهاده شده و زندگی دنیایی و اخرویتان را بر لبه پرتگاهی خطرناک قرار داده، رهایی یابید از همین الان هر گونه ارتباط با این زن را قطع کنید (حضوری، پیامکی، تلفنی، چت، مکاتبه ای و …)؛ این توصیه ما را جدی بگیرید. اگر به این مورد عمل نکنید، از این مهلکه نجات نخواهید یافت. پس خود را دیگر در معرض ا و قرار ندهید و به هیچ وجه پیام هایش را نخوانید و صحبت هایش را نشنوید (شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل تان را تغییر دهید).
3. اگر پس از قطع ارتباط، ایشان مزاحم تان شدند، او را تهدید به شکایت کنید و در صورت بی توجهی ، تهدید خود را عملی سازید. مطمئن باشید پس از این تهدید، رهایتان خواهد کرد؛ چون مجازات رابطه نامشروع برای متأهلین بسیار سنگین است.
4. فکر کردن به اینکه این عمل در دین اسلام حرام است و مورد رضایت خدا نیست و همچنین تفکر درباره عاقبت دنیایی و اخروی اینکار بهترین شیوه برای ترک این ارتباط و فکر نکردن به این موضوع است. همچنین در اولین فرصت اگر شرایط ازدواج را داشتید، با همسری مناسب ازدواج کنید. با ازدواج عواطف شما در جهت صحیح و شرعی خرج خواهد شد و از این دغدغه رهایی خواهید یافت.
5. برای قطع این ارتباط روی موارد زیر نیز خوب تفکر و تأمل کنید :
– آیا شما دوست دارید، مردی غریبه با همسر آینده تان ارتباط داشته باشد؟ مسلماً نه. وقتی خودتان دوست ندارید کسی با زندگی آینده تان این کار را بکند، خودتان نیز نباید با زندگی فردی دیگر این کار را بکنید. فراموش نکنید که دنیا دار مکافات است و اگر کسی بدی کند، بدی می بیند.
– می دانید اگر همچنان با زنی متأهل ارتباط داشته باشید و این ارتباط روزی بر ملا شود چه بر سر زندگی تان می آید؟ اطرافیان با شما چگونه برخورد می کنند؟ جامعه چگونه برخورد می کند؟ به آینده زندگیتان فکر کرده اید؟ به این فکر کنید که این رابطه شما ممکن است زندگی فرد مورد نظر را نیز به نابودی بکشاند و آنگاه شما هم مقصرید.
– گاهی این ارتباط ها به جاهای خطرناک و باریک (رابطه جنسی و …) می کشد و مجازات های سنگین دنیایی (سنگسار، اعدام و …) را گریبانگیر فرد می کند. آیا حیف نیست آدمی سرمایه زندگی خویش را تنها با یک اشتباهی که می تواند از آن جلوگیری کند بر باد دهد!
– فکر نمی کنید این زن، مقید به احکام شرع نیست و دست در دست شیطان دارد و می خواهد زندگی شما را نابود کند؛ چون با وجود داشتن همسر، علاقه به ارتباط با نامحرم دارد؛ پس با قطع ارتباط با او مانع نابودی زندگی تان شوید.
– هیچ زن مسلمانِ سالم و عاقل (که متأهل هم هست) چنین روابطی با پسری نامحرم برقرار نمی کند، چرا که :
الف) مهمتر از همه مورد رضایت خدا نیست و از لحاظ شرعی گناه است.
ب) مرد زندگی اش را انتخاب کرده و باید عواطفش را معطوف او کند نه پسری نامحرم.
ج) این رفتار خیانت به شوهر و حریم مقدس خانواده اش است و باعث بی آبرویی در جامعه و تباهی دنیا و آخرتش می شود.
د) مجازات های سنگین تری برای افراد متأهل در این گونه روابط در نظر گرفته می شود (سنگسار، اعدام و …).
*** پرسشگر محترم؛ خدا را شاکر باشید که اتفاق ناگواری برای شما رخ نداده است و این فرصت را از عنایات خاصه خدا به خود بدانید که در اختیارتان قرار داده تا راه درست را انتخاب کنید؛ پس راه درست را انتخاب کنید.
موفق باشید؛ باز هم با ما مکاتبه کنید.
نویسنده : علی حسینعلی پور