خانه » همه » مذهبی » راز سختی ها و گرفتاری ها

راز سختی ها و گرفتاری ها


راز سختی ها و گرفتاری ها

۱۳۹۳/۰۲/۱۷


۲۱۰۵ بازدید

سلام چرا خدا غصه هامو میبینه ولی کاری نمیکنه؟پس چرا خدا تو قرآن گفته بعد هر سختی یه آسانی هست؟

با سلام به شما پرسشگر گرامی؛
دوست خوبم! آیا تا به حال به تفاوتهای زندگی انسان و دیگر موجودات فکر کرده‌اید؟ چه تفاوتهایی بین انسان و موجودات دیگر وجود دارد؟ لحظه‌ای تامل کنید. درست حدس زدید. یکی از تفاوتهای انسان با دیگر مخلوقات داشتن امید در زندگی است. امید، به زندگی انسان معنا، جهت، صفا، شور و حرارت می‌بخشد. بدون امید زندگی آدمی به جهنمی غیرقابل تحمل تبدیل می‌شود. پس اگر واقعا خواستار برطرف شدن مشکل خود هستید در اولین گام باید امید خود را از دست ندهید.
  بهترین راه امید به رحمت حضرت حق، داشتن بینش توحیدی است؛ یعنی باید دیدمان را به هستی، توحیدی کنیم. دراینصورت، در هر شرایطی امید به خداوند را از دست نخواهیم داد.
واقعیت این است که با همین شرایط و امکانات نیز می‌توان مشکلات را پشت‌سر گذاشت و زندگی را بخوبی اداره کرد. شما می‌توانید با فکر و تدبیر و تلاش و مشورت بر سختی‌های زندگی پیروز شوید. تنها باید امید خود را افزایش دهید و همت خود را بلند دارید و از سختی‌ها و ناکامی‌های گذشته تجربه کسب کنید. در این صورت مطمئن باشید که در رحمت خدا بر شما گشوده خواهد شد.
جهت توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
اگر مجموعه جهان هستی را مورد مطالعه و دقت قرار دهیم به این حقیقت می‌رسیم که در نظام کل و در توازن عمومی، وجود پستی‌ها و بلندی‌ها، فراز و نشیب‌ها، همواری‌ها و ناهمواری‌ها، تاریکی‌ها و روشنایی‌ها، رنج‌ها و لذت‌ها، موفقیت‌ها و ناکامی‌ها، همه لازم است.
اصولا اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد، از کثرت و تنوع نیز خبری نخواهد بود و تا سختی نباشد، خوشی و لذت به درستی درک و احساس نخواهد شد. سختی‌ها و گرفتاری‌ها، مقدمه کمال و پیشرفت است. ضربه‌ها، موجودات جماد و بی‌جان را نابود می‌سازد و از قدرت آنها می‌کاهد، ولی موجودات زنده را تحریک می‌کند و نیرومند می‌سازد؛ «بس زیادت‌ها که اندر نقص‌ها است».
گرفتاری‌ها و شدائد، برای تکامل بشر لازم و ضروری است. اگر محنت‌ها و رنج‌ها نباشد، بشر تباه می‌گردد. قرآن کریم می‌فرماید: «لقد خلقنا الانسان فی کبد؛ مسلماً ما انسان را در رنج و سختی آفریده‌ایم».V }(بلد، آیه 4) انسان باید مشقت‌ها را تحمل کند و سختی‌ها بکشد، تا هستی لایق و شایسته را بیابد. تضاد و کشمکش، شلاق تکامل است. موجودات زنده با این شلاق، راه خود را به سوی کمال می‌پیمایند.
یکسره در خوشی و لذت بودن و در ناز و نعمت زیستن و از سختی‌ها دوری گزیدن، موجب ضعف و ناتوانی می‌گردد و بر عکس، زندگی کردن، در شرایط دشوار و ناهموار، آدمی را نیرومند و چابک می‌سازد و جوهر هستی او را آبدیده و توانا می‌گرداند. به فرموده امیر مؤمنان (علیه السلام): درختان بیابانی که از مراقبت و رسیدگی مرتب باغبان بی‌بهره‌اند، چوب محکم‌تر و با دوام‌تری دارند و بر عکس، درختان باغ که دائما تحت مراقبت و رسیدگی قرار دارند سست‌تر و کم‌دوامتر هستند».V }(نهج البلاغه، نامه 45)
خداوند متعال می‌فرماید: «و لنبولنکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین؛ بی‌شک شما را با مقداری از ترس، گرسنگی و آفت در مال‌ها و جان‌ها ومیوه‌ها می‌آزمایم، و انسان صبور و با استقامت را مژده و بشارت ده».V }(بقره، آیه 155) یعنی بلاها و گرفتاری‌ها برای انسان‌های صابر و شکیبا و استوار، سودمند و مفید است و آثار نیک و ارزشمندی در آنها ایجاد می‌کند و در چنین وضعیتی باید به آنها مژده داد.
خداوند برای تربیت و پرورش انسان، دو برنامه تشریعی و تکوینی دارد و هر برنامه شامل سختی‌ها و شدائد است. در برنامه تشریعی، عبادات را قرار داده و در برنامه تکوینی، مصائب و سختی‌ها را سر راه انسان‌ها قرار داده است. روزه، حج، جهاد، انفاق و نماز شدائدی است که با تکلیف ایجاد گردیده و صبر و استقامت در انجام آنها سبب تکمیل نفوس و پرورش استعدادهای عالی انسانی است. گرسنگی، فقر، ترس، تلفات مالی و جانی، شدائدی است که در تکوین پدید آورده شده است و به طور قهری انسان را در بر می‌گیرد.
بنابراین، کشمکش، یک پایه اساسی زندگی انسان‌ها و یک عنصر اصلی در سرشت بشر است. فرمول اصلی آفرینش جهان، فرمول تضاد است و دنیا جز مجموعه‌ای از اضداد نیست. هستی و نیستی، بقا و فنا، سلامتی و بیماری، دارایی و نداری، پیری و جوانی و بالاخره خوشبختی و بدبختی در این جهان، توأمند؛ «گنج و مار و گل و خار و غم و شادی بهمند». مولوی می گوید:
رنج، گنج آمد که رحمت‌ها در او است{E }مغز تازه شد چو بخراشید پوست
ای برادر موضع تاریک و سرد{E }صبر کردن بر غم و سستی و درد
چشمه حیوان و جام مستی است{E }کان بلندی‌ها همه در پستی است
آن بهاران مضمر است اندر خزان{E }در بهار است آن خزان مگریز از آن
  همره غم باش و با وحشت بساز{E }می‌طلب در مرگ خود عمر دراز
نخستین سرّ آزمایش الهى و امتحان ربوبى، تمیزدادن بین انسانهاى پاک سیرت از انسانهاى زشت سیرت است. A {ما کان الله لیذر المؤمنین على ما أنتم علیه حتى یمیز الخبیث من الطیّبM{ یعنى: خدا بر آن نیست که شما مؤمنان را بدین حال که اکنون دارید رها کند (بلکه مى آزماید) تا ناپاک را از پاک جدا سازد»} M و در رتبه ى بالاتر، سرّ آزمایش الهى، نزدیک ساختن انسانهاى پاک سیرت و مؤمن حقیقى به خداى تعالى و دور ساختن انسانهاى زشت کردار زشت سیرت، از خداى تعالى است و این خود یک نوع سنّت الهى است؛ به تعبیرى امتحان مؤمنین حقیقى غربال اخلاق ها و کردارهاى آنان است، تا رذائل از جان آنان ریخته شده و فضائل فطرى او شکوفا گردد و این آزمایش، مؤمنین را پله پله به درجات برتر مى کشاند و آنها را مقرّب الهى مى سازد و امتحان فاسقان و کافران حقیقى، ظاهر ساختن خباثتهاى درونى از فراخناى جان آنان و ریزش تدریجى فضایل قشرى و ظاهر نماى آنان است.
A {و تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین آمنوا و یتخذ منکم شهداء و الله لا یحب الظالمین و لیمحصّ الله الذین آمنوا و یمحق الکافرینM{
یعنى، این روزگار را با اختلاف میان خلایق می‌گردانیم که مقام اهل ایمان بامتحان معلوم شود، تا از شما مؤمنان هر که ثابت در دین است گواه دیگران کند و خداوند ستمکاران را دوست ندارد و تا آنکه اهل ایمان را از هر عیب و نقص پاک کند و کافران را به کیفر ستمکارى محو و نابود گرداند} M
ابزار و وسیله ى آزمایش الهى، خیرها و شرهاى واقعه مى باشد A {و نبلوکم بالشرّ و الخیر فتنة»M{ یعنى، و شما را با بدى و خوبى مى آزماییم} M و همین مضمون را در گفتارى که از امیرمؤمنان نقل شده مى بینیم: امیرالمؤمنین بیمار شد و گروهى به عیادت آن حضرت رفتند و عرض کردند: چگونه صبح کردید اى امیرالمؤمنین؟ فرمود: با بدى و شر. عرض کردند: سبحان الله! چنین سخنى از چون شمایى؟! فرمود: خداى تعالى مى فرماید: «و شما را به بدى و خوبى مى آزماییم» خوبى همان تندرستى و توانگرى است و بدى همان بیمارى و نادارى است و این هر دو براى آزمایش و امتحان است.
با این مقدمه مى توان گفت که سختى و بلا بر چند قسم است و هر یک بر صنف خاصى وارد مى شود:
1) بلاهایى براى رسوا ساختن مشرکان و کافران خبیث است (هم چنان که گذشت).
2) بلاى وارد بر مؤمن که زاییده ى گناه وى است و موجب ریزش گناه او مى گردد A {و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکمM{
یعنى: و هر مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست} M امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید: سپاس و ستایش خدایى را که رنج و گرفتارى پیروان ما را مایه ى زدوده شدن گناهان آنان در دنیا قرار داد تا با این رنجها و بلاها طاعتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.
3) بلاى وارد بر مؤمن براى تصحیح ایمان است. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «بلا و گرفتارى براى مؤمن زیور است و براى آن که خرد ورزد کرامت است؛ زیرا گرفتار بلا شدن و شکیبایى و پایدارى کردن در برابر آن ایمان را تصحیح مى گرداند.
4) بلاى وارد بر مؤمن موجب بیدارى او است: امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: هیچ مؤمنى نیست مگر آن که هر چهل روز یک بار به وسیله ى بلا و گرفتارى متنبه مى شود. این بلایا به مال او مى رسد یا به فرزندش یا به خودش که پاداش آن را مى بیند و یا اندوهى به او مى رسد که نمى داند از کجا رسیده است.
5) بلاى وارد بر مؤمن باعث ارتقاى ایمان است؛ چرا که ایمان، خود، داراى درجات گوناگونى است و مؤمنین نیز داراى درجاتند و خداوند سبحان در این باره مى فرماید: A {هم درجات عنداللهM{ یعنى: مؤمنان نزد خداوند داراى درجات هستند} M جناب رسول الله (صلی الله علیه و اله) در مورد این نوع بلا مى فرماید: خداوند براى انسان مقام و منزلتى در نظر گرفته است که او با کرده خود بدان نمى رسد؛ تا آن که در بدن خود به بلایى گرفتار شود و بدین وسیله به آن مقام رسد.
6) بلاى وارد بر انبیاء و مقربان درگاه الهى است که براى ارتقاى کمال انسانى انبیاء است و لذا جناب ابراهیم نبى (علیه السلام) با پیروزى در امتحان به مقام امامت رسیده است. A {و اذ ابتلى ابراهیم ربّه بکلمات فأتمهنّ، قال انّى جاعلک للناس اماماM{
یعنى: بیاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد خدا به او گفت: من ترا به پیشوایى خلق برگزینم} M
با این توضیح روشن مى شود که هیچ گروهى و هیچ فردى نیست که مورد آزمایش و امتحان قرار نگیرد و بلکه همه انسان ها لحظه به لحظه، دم به دم مورد آزمایش قرار مى گیرند. بنابراین اى دوست عزیز، در هر یک از عملکرد و رفتارهاى خویش آزمایش الهى را ببین.
توصیه ما به شما این است راهکارهایی که خدمتتان بیان می‌شود را بصورت یک برنامه تدوین شده در زندگی خود عملی سازید و در انتهای شب بمدت 10 دقیقه به ارزیابی رفتار خود اختصاص دهید و ببینید در روز به چه مواردی توجه نموده و چه کارهایی را انجام نداده اید:
1. همواره به آرمان هاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواست ها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایى ها خود تنظیم کنید.
2. موفقیت و کامیابى هایى را که در زندگى تجربه کرده اید در نظر بگیرید؛ به جنبه هاى مثبت خود فکر کنید و سعى کنید آنها را در یک برگه اى به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید، نه آن که زمینه‌های منفی را بال و پر داده و پرورش دهید.
3. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را ضعیف به حساب نیاورید. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید. ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیت هاى روزمره خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشى که مورد علاقه شماست)
4. بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابى ها را پذیرا هستید.
5. هر وقت احساس دلتنگى مى کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.
6. براى شرکت در فعالیت هاى فرهنگى، هر قدر مى توانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمى توانید، در فرصت هاى دیگر این کار را انجام دهید.
7. همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مى فرماید، راضى باشید.
8. سعى کنید به جز مواقعى که ضرورت دارد در تنهایى قرار نگیرید.
9. با افکار منفى خود مقابله کنید؛ یعنى هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتى که شده خود را از چنبره آن نجات دهید. مثلاً خود را به کارى مانند مطالعه یا هر کار دیگرى که علاقه دارید و ممکن است مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفى باشد.
10. به جاى این که به کمبودها و عیب ها و ناکامیهاى خود فکر کنید به موفقیت ها و امکاناتى که در زندگى از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگى ما مانند یک لیوانى است که بخشى از آن پر است و بخشى خالى و همه افراد اینچنین هستند. سعى کنید به آن بخش پر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید؛ چه اینکه از آنچه در اختیار دارید مى توانید بهره مند شوند.
11.از بیکارى و بى برنامگى اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر کنید. براى اوقات شبانه روزى خود برنامه‌ریزی کنید؛ یعنی برای هر ساعت از 24 ساعت شبانه روز، یک فعالیت و کار خاص در نظر بگیرید و بر اساس همان عمل کنید و در پایان روز میزان موفقیت خود را در به اجرا درآوردن برنامه محک بزنید و بسنجید و سعی کنید روز به روز میزان موفقیت را افزایش دهید؛ تا آنجا که کاملا برنامه اجرا شود و برنامه نیز یک برنامه هماهنگ با هدف باشد.
12. به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.
13. براى رشد معنویت، باید براى خود برنامه ریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید. هر چه مى توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى نقل شده از اهل بیت (علیهم السلام) بهره بگیرید؛ (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید.
به مسائل معنوى -بویژه نماز اول وقت- اهمیت فوق العاده بدهید. با توسل به اهل بیت (علیهم السلام) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. ما هم برای شما انسانهای خواستار پاکی دعا می کنیم.
دوست عزیز؛ آخرین پاسخ ما به شما این است که نگاهی به زندگی انبیا و اولیاء الهی داشته باشیم. نگاهی به زندگی سراسر سختی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام).
زینب (سلام الله علیها) با چه مشکلاتی در زندگی خود مواجه بود؟ چه سختی‌هایی در زندگی کشید؟ چه عزیزانی را از دست داد؟ و… او در سخت‌ترین شرایط فرمود: «ما رأیت الا جمیلا»!
پس بیا با هم کمی بیاندیشیم، تا آغوش خدای خویش را در سختی‌ها ببینیم!                       
ذکر چند نکته:
– خداوند نظام جهان را بنابر حکمت بالغه خود به گونه اى قرار داده که انسان ها از هر نظر با یکدیگر متفاوت باشند. از نظر استعداد، قیافه، مال، خانواده و… و این به جهت امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را براى خود تصور نماید و به عمق آن دست یابد آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این مواهب و تفاوت ها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفه اى که در وراى آن است مى داند.
– با توجه به معاد و نعمت ها و درجات والایى که پرهیزکاران در قیامت و آخرت دارند باید چشم و دل از متاع دنیا باز دارند و تا می تواند دل به خدا و عنایت او ببندد. قرآن خطاب به پیامبر (ص) مى فرماید: ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به. چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده ایم (براى امتحان) بازگیر و بر اینان اندوه مخور. (سوره حجر آیه 88) اگر آدمى به حقیقت «معناى رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى » را دریابد دیگر چشم به امکانات و برخوردارى هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت. لذا قرآن و احادیث، کتابهای اخلاقی، خصوصا آنچه که مربوط به مذمت دنیا و تقویت ایمان به خدا مى شود، زیاد بخوانید.
– به گستردگى نعمت ها و نیز رحمت خداى متعال، که هر کارى را از روى رحمت انجام مى دهد، توجه کنید. محدودیت هایى که در بهره مندى از دریاى عظیم نعمات وجود دارد به دلیل حکمت هایى است که خداوند در اداره این عالم به کار گرفته است. توجه به این مطلب زمینه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امکانات برایش فراهم شده آماده مى کند.
– به فضیلت صبر بر تلخى محرومیت ها و نیز تلاش براى به دست آوردن خواسته ها از راه صحیح، نیز توجه داشته باشید.
– برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید؛ وقتی در زندگی با افرادی مواجه می شوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایین تری از شما دارند. به این ترتیب به یاد خواهید آورد که اگر چه به برخی از خواست های خود نرسیدید، هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبخت ترید. در واقع مابسیاری از چیزهایی که به طور طبیعی داریم یا به دست آورده ایم، نادیده می گیریم و فراموش می کنیم، چیزهایی نظیر سلامتی، ایمان، خانواده خوب و سالم ، تحصیلات مناسب، دوستان خوب، شغل مناسب ،همکار خوب ،حداقل امکانات زندگی و…
همین حالا قلم و کاغذی بردارید و فهرستی از آنچه در زندگی دارید تهیه کنید. ملاحظه چنین فهرستی، داشته های ما را به ما یادآوری می کند، امتیازات و امکانات زیادی که در زندگی خود داریم، اما به سبب عادی شدن آنها ارزش و اهمیت واقعی آنها را از یاد برده ایم. بی تردید.
– این واقعیت را بپذیرید که کمال مطلق در زندگی وجود ندارد؛ زندگی مجموعه ای از موضوعات مختلف است، خوب و بد. اگر کسی دارای امتیازاتی است که شما ندارید، شمانیز در عوض امتیازاتی دارید که دیگران ندارند. خیلی از افرادی که در درس مشخصی قوی هستند، ممکن است در درس دیگری ضعیف یا معمولی باشند. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که قابل تامل است. هر یک از ما امکانات وموقعیت های خانوادگی، مالی، شغلی و تحصیلی ویژه ای داریم که ممکن است در مقایسه با دیگری در وضعیتی بالاتر یا پایین ترقرار بگیرد.
بنابراین باید به آنچه خود داریم و آنچه دیگران دارند نگرش کلی داشته باشیم و حاصل جمع را ببینیم نه فقط یکی از موارد را، آنگاه متوجه خواهیم شد که در دنیا کمال مطلق وجود ندارد.
پرسشگر گرامی؛ اگر به مشکل خود اشاره می‌فرمودید بهتر می‌توانستیم راهنماییتان کنیم؛ لذامنتظر مکاتبه بعدی و نظر شما نسبت به این مطالب هستیم، تا در کنار یکدیگر به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم.
سالم و سعادتمند باشید.
 

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد