خانه » همه » مذهبی » راسخون در قرآن

راسخون در قرآن


راسخون در قرآن

۱۳۹۲/۰۹/۰۵


۹۹۹ بازدید

در آیه هفت آل عمران راسخون چه کسانی هستند؟ با توجه به زمان نزول که اهل بیت در آن زمان نبودند؟

راسخان در علم آنانند که نخست سبب متشابه بودن آیه را در می یابند، سپس در نهایت موفق می شوند که بر معنای صحیح آیه دست پیدا کنند، زیرا چنان که گفته اند: فهم سؤال، نصف جواب است!
دلیل موفقیت راسخان در علم این است که آنان اساس قواعد دینی را به خوبی می شناسند و مبانی استوار و اصول شریعت را به حقیقت فرا گرفته اند و به همین دلیل هرگاه بنگرند که ظاهر آیه ای از قرآن با اصول شریعت ناسازگار است، در می یابند آن آیه دارای تأویل صحیحی است که می بایست با یاری جستن از معارف اصلی دین آن را به چنگ آورد و هر کس در جست و جوی چیزی پایداری ورزد و شرایط لازم را دارا باشد، سرانجام آن چه را می خواهد، می یابد؛ امّا شخص جاهل که باطنی تاریک دارد، از دین تنها ظواهر آن را می شناسد و توانایی این را ندارد که بین آیات محکم و متشابه تمیز دهد.
خلاصه عالمان راستین به دلیل این که بر قواعد حقیقی شریعت واقفند و میزان و مقیاس دقیق احکام شرعی را می شناسند، هنگامی که امور شبهه انگیز و آیات متشابه بر آنان عرضه شود، قادرند که حقیقتِ معانی آنها را به وجه صحیحی به دست آورند.
از همین جاست که راسخان در علم به سبب فضیلتی که در فهم حقیقت دین دارند، به لطف پروردگار جهانیان، تأویل آیات متشابه را می دانند، چرا که «والّذین جاهدوا فینا لنهدینَّهم سبلنا؛1 آنان را که در راه ما کوشش کنند به راه های هدایت خود راهنمایی می کنیم.»
«و یزید الله الّذین اهتدوا هدی؛2 و خداوند آنان را که هدایت یافته اند هدایت می افزاید.»
«إنّ الّذین قالوا ربُّنا اللّه ثُمَّ استقاموا تتنزَّل علیهم الملائکة؛3 کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و سپس پایداری ورزیدند ملائکه [رحمت] بر آنان نازل گردند.»
«اَن لو استقاموا علی الطّریقة لأسقیناهم ماء غدقا؛4 اگر در طریق هدایت پایداری می کردند آنان را از زلال حقیقت سیراب می کردیم.»
آیا علم به حقایق شریعت ارجمند اسلام، آب شیرین و گوارا نیست!؟ این شربت زندگی بخش علم است که خداوند به هر کس از بندگان مؤمن خود که بخواهد، می نوشاند و او را به حقایق ملک و ملکوت آگاه می سازد.
بر طبق چنین برداشتی سر سلسله راسخان در علم رسول خدا(ص) می باشد. امام باقر(ع) می فرماید: رسول خدا(ص) برترین راسخان در علم است که تفسیر و تأویل همه آیه هایی که خداوند تعالی نازل فرموده است، می داند و هرگز چنین نیست که خداوند آیاتی را بر رسول خود نازل گرداند که از تأویل آنها آگاه نیست.5
پس از رسول خدا(ص) باب مدینه علم وی، امیرمؤمنان و امامان معصوم ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ از راسخان در علم هستند.
امام صادق(ع) فرمود: «به راستی که خداوند رسول خود را از تأویل و تفسیر آیات قرآن آگاه ساخت و رسول خدا(ص) هم آن را به علی(ع) آموخت و سوگند به خدا که علی(ع) ما را از تأویل و تفسیر همه آیات الهی آگاه کرد.»6
بدین گونه در همه زمان ها در میان مسلمانان مردانی وجود داشته اند که بر پیمانی که با خداوند بسته بودند، پایدار ماندند و در راه کسب معارف دین استقامت ورزیدند تا آن که پروردگار آنها را از سرچشمه زلال حقیقت سیراب ساخت؛ همان طور که رسول خدا(ص) فرمود: «[مسؤولیت] این دین را در هر قرنی مردانی عادل به دوش می گیرند و تأویل های نا به جای فسادکاران را از ساحت آن می زدایند.»7
از جمله شواهدی که نشان می دهد تعبیر راسخان در علم درباره همه علمای حقیقت جوی مسلمان مصداق دارد، این است که می بینیم قرآن مجید درباره دانشمندان ربّانی اهل کتاب، همین عنوان را به کار می برد: «لکن الرّاسخون فی العلم منهم والمؤمنون یؤمنون بما اُنزل الیک؛8 لیکن راسخان در علم از [بین] ایشان و مؤمنان به آن چه بر تو نازل شده است ایمان می آورند.»
بنابراین علمای عامل، آنان که در شاهراه شریعت حق حرکت می کنند و معرفت آنها نسبت به حقایق دین مقدس کامل است، از جمله راسخان در علم هستند و از تأویل متشابهات قرآن آگاهند.
امام صادق(ع) فرمود: «ما از راسخان در علم هستیم و به تأویل قرآن آگاهیم.»9
ابن عباس ـ شاگرد امیرمؤمنان(ع) ـ می گوید: «من از کسانی هستم که به تأویل قرآن آگاهند.»10
در وصیت نبی اکرم(ص) آمده است: «در مورد هر چه دچار تردید شدید از اهل علم بپرسید تا شما را آگاه سازند.»11
اگر در میان امت رسول خدا(ص) دانشمندانی نبودند که آگاه به تأویل متشابهات قرآن باشند، حضرت(ص) مسلمانان را برای حلّ امور متشابه به آنان ارجاع نمی داد.
«الحمد للّه الّذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله؛12 حمد خدایی را سزاست که ما را بدین راه هدایت کرد و اگر خدا ما را راهنمایی نمی کرد، خود راه به جایی نمی بردیم.»
 
پاورقیها:
1) عنکبوت (29) آیه69.
2) مریم (19) آیه76.
2) فصّلت (41) آیه30.
3) جنّ (72) آیه16.
4) بحارالانوار، ج92، ص78.
5) مرآة الانوار، ص15.
6) سفینة البحار، ج1، ص55.
7) نساء (4) آیه162.
8) بحرانی، تفسیر برهان، ج1، ص271.
9) سیوطی، الدّر المنثور، ج2، ص7.
10) بلاغی، آلاء الرحمان، ج1، ص258.
11) اعراف (7) آیه43.
 
–  نویسنده : محمد هادی معرفت 
–  آدرس اینترنتی:
  http://www.seraj.ir/engine/View_article.asp?LangStr=f_&ID=A15343  
 
 
 

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد