۱۳۹۴/۱۱/۱۴
–
۲۹۸ بازدید
راهکار تقویت اراده در خودسازی چیست؟
در مسیر زندگی و خودسازی بسیاری از افراد با ناتوانایی های فراوانی مواجه می شوند، به این معنا که می خواهند کارهای فراوانی را انجام دهند، ولی عملا موفق نمی شوند، این موارد همگی معلول ضعف اراده است. در مقابل رمز موفقیت انسان های بزرگ، در تمام عرصه های زندگی در قوت اراده آنها نهفته است.
هر کس به اندازه نیروی اراده اش پیشرفت می کند و می تواند در مسیر تکامل و سعادت خود گام بردارد. انسان های با اراده، هم در زندگی شخصی خود موفق عمل می کنند و هم در جامعه به عنوان یک فرد تاثیر گذار و موفق مطرح می شوند. در حالی که انسان های بی اراده، افرادی ناتوان، عقب مانده، بی تحرک، شکست خورده، ناامید و ناموفق ظاهر می شوند و عملا نمی توانند در زندگی و محیط اطراف خود تاثیر مثبت بگذارند.
برای تقویت این نیرو دو راه پیشنهاد شده است . گروهی گفته اند باید جسم و غریزه را سرکوب کرد تا عقل و اراده قوت گیرد و بر آن پیروز شود، این روش مخالف فطرت بوده و اسلام آن را نمی پذیرد . این روش مانند این است که کسی برای پیروز شدن بر حریف به جای تقویت خود، حریف را تضعیف نماید، غلبه بر ضعیف که اهمیت ندارد ، هنر آن است که در مقابل حریف نیرومند ، خود را قوی کنیم و مردانه او را از میدان بدر ببریم .از نظر اسلام غرایز باید در حد طبیعی خود باقی بماند و انسان با قدرت عقل و اراده خود آنها را کنترل و مهار کند، منتهی تقویت چنین اراده ای برنامه می خواهد.
راه های تقویت اراده عبارتند از:
1- هدفداری:
پوچی و بی هدف بودن در زندگی اراده را تضعیف می کند و آدمی را بی خاصیت می سازد، بنابراین هدف و انگیزه داشتن از عوامل تقویت اراده است بهترین انگیزه ای که باعث تقویت اراده انسان می شود رضایت خدا و محبت خدا است. اگر انسان کارش را برای بدست آوردن رضایت خدا انجام دهد و هدف اش رضایت الهی باشد و این رضایت مندی برایش مهم جلوه کند، اراده ای قوی برای کار و عمل خواهد داشت. البته انگیزه رضایت مندی یک انگیزه حد اقلی است برای مومن و بالاتر از این انگیزه کسب محبت خدا است. بدست آورد محبت خداوند بالاترین انگیزه ای است که انسان را برای عمل و عبودیت آماده و با نشاط می کند.
هدف است که اراده را تقویت می کند و تمام غرایز آدمی را به هم مربوط می سازد و دسته جمعی و با هماهنگی مخصوص رهبری می کند . بدون هدف ، آدمی در هرج و مرج روانی و اثرات برخورد غرایز درونی اسیر می شود . داشتن هدف سبب می شود که شخصیت آدمی با استحکام کامل به سوی مقصد مخصوص رهسپار شود .
هر قدر اهداف محدود باشد ، اراده نیز محدود می شود و هر اندازه هدف ها و همت ها متعالی و بزرگ باشد ، اراده ها نیز متعالی تر و بلندتر خواهد بود .
امام خمینی در این باره سخن جالبی دارند : مردان بزرگ که دارای سطح فکر وسیعی می باشند هیچ گاه مأیوس نگردیده و به وضع فعلی خود نمی اندیشند و برای پیشبرد هدف خویش در هر شرایطی که باشند طرح و نقشه می کشند
اراده نیروی محرکه انسان به سوی هدف است. لذا هر چه هدف انسان در نظرش مهم و روشن باشد، بیشتر مصمم میشود که به سوی آن حرکت کند. هدف مهم آن است که مورد علاقه فرد باشد و نیازهای فردی، اجتماعی و معنوی فرد توسط آن ارضاء گردد. هدف روشن آن است که مراحل رسیدن به آن، سودمندیها، مشکلات و پیامدهای آن برای انسان روشن باشد. یکی از مسائلی که به روشن بودن هدف کمک میکند، مشخص بودن راه رسیدن و ابزار رسیدن به آن است.
گاهی فوائد و ضرورت کاری برای فرد روشن نیست. در این صورت نباید انتظار داشت که او دست به اقدام زند و یا اگر شروع به کار نموده، در انجام آن تداوم داشته باشد. به عنوان مثال اگر در مورد ضررهای سیگار و بیماریهای ناشی از آن و فوائد سلامتی و … فرد سیگاری اطلاعت مفیدی داده نشود، نمی توان اراده او را برای ترک سیگار جزم نمود. دلیل خیلی اهمالکاریها و سستی های ما ناشی از عدم شناخت است. نمی دانیم عبادت کردن یا تحصیل کردن چه فایده ای دارد؟ حال یا جاهل هستیم به آن موضوع یا شک و تردید داریم.
برای تقویت اراده، باید در زندگی خود هدف داشته باشیم و برای رسیدن به آن برنامهریزی کنیم. انسان بدون هدف، دچار هرج و مرج و پوچی میشود. هدف، باعث تحریک قوا و تهییج انسان میشود و به رفتار شخص، جهت و نیرو میدهد، هر چه اهداف بلندتر و متعالیتر باشد، در شخصیت انسان، بهتر تأثیر میگذارد؛ از این رو:
اولاً هدف کلی خلقت خود را خوب بشناسید و هر روز و هر شب حرکتهای خود را با آن هدف بسنجید و هر روز مقدار راه باقی مانده را بررسی کنید. همین که انسان بداند هدف بسیار مقدس و بلند و ارزشمندی دارد، خود به خود برای انجام کارهای بزرگ تحریک میشود.
ثانیاً برای زندگی خود، اهداف کوتاه مدت، متوسط و بلند مدت تعریف کنید. برای هر سال و هر ماه و هر هفته و هر روز خود هدف داشته باشید و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنید که در تقویت اراده تأثیر بسزایی دارد.
ثالثاهدف، باید شفاف، معقول، قابل دست یابی، بدون افراط و تفریط، مطابق توان و استعداد خود و واقع بینانه باشد نه بلندپروازانه و خارج از توانایی های شخص. در غیر این صورت، وقتی انسان با مشکلات و موانع سختی روبهرو شود، ناامید و دلسرد می شود و از ادامه کار منصرف می شود.
2- مبارزه با عادت ها:
از عوامل دیگر تقویت اراده ، مبارزه با عادت هاست . علی (ع) می فرماید : با غلبه کردن بر عادت ها می توان به مقالات والا دست یافت . » البته نباید به همه عادت ها به یک چشم نگریست و عادت هایی که ایجاد رکود نمی کنند ، جنبه منفی نخواهند داشت . چنانچه بسیاری از صفات و فضایل آدمی از طریق عادت ایجاد می شود . مثلا هرکس به طور طبیعی اندکی شجاعت دارد ، اما برای پیدا کردن یک حالت فوق العاده قوت قلب ، باید آنقدر با خطرات مواجه شود و تمرین کند تا در موقع لزوم دچار ترس نگردد . ولی عادت هایی که به جای تقویت عقل و اراده باعث اسارت آنها می شوند ، از محدوده مالکیت انسان بر خودش می کاهند ، مانند عادت به پرخوری و پرخوابی و پرگویی که راهی جز مبارزه با آنها نمی توان یافت . از جمله این عادت ها می توان ، اعتیاد به مواد مخدر استفاده از نوع خاصی از غذا و نام برد که همه و همه جز اسارت ، ثمره ی دیگری ندارند . مبارزه کردن با همین عادت های به ظاهر جزیی ، تأثیر بسزایی در تقویت اراده دارد . یکی از راه های مبارزه ترک دائمی می باشد . هرکس با کمی تأمل مقدار زیادی از این عادت های زیانبار را در خود خواهد یافت و برای از میان بردنش تنها احتیاج به عزم راسخ و اراده است . راه دیگر مبارزه با عادت ها ، واگذار نکردن کارهای خود به دیگران است . تا حد ممکن کارهایی را که به ما مربوط می شود ، خود انجام دهیم . به عنوان نمونه وقتی سر سفره نشسته اید و نیاز به آب دارید ، به جای آن که به برادر ، خواهر یا مادر بگویید آب برایم بیاور ، خودتان بلند شوید . اگر نیاز به پول دارید سعی کنید از طریق انجام کارهایی که در حد توانتان است آن مقدار پول را تهیه کنید که مزاحم و سربار دیگران نباشید .
یکی از شاگردان امام درباره خصوصیت ایشان خاطره جالبی را نقل کرده اند : امام مقید است تا آنجا که امکان دارد کار خود را بر دیگری تحمیل نکند ، کار خود را خودش انجام دهد . در نجف گاهی اتفاق می افتاد که امام روی پشت بام متوجه می شد که چراغ آشپزخانه یا دستشویی روشن مانده ، به خانم و دیگران را در پشت بام بودند دستور نمی داد که بروند چراغ را خاموش کنند خود راه می افتاد و سه طبقه را در تاریکی پایین می آمد ، چراغ را خاموش می کرد و بازمی گشت . گاهی قلم و یا کاغذ می خواست که در اتاق طبقه دوم منزل بود به هیچ کسی حتی فرزندانش دستور نمی داد که برای او کاغذ و قلم بیاورند . خودش برمی خاست از پله ها بالا می رفت و یک ورق کاغذ و یک قلم برمی داشت و بازمی گشت .
3- تلقین:
تلقین به نفس از جمله عوامل مهم دیگر در تقویت اراده است . امام در این زمینه می فرمایند :این خطر بزرگی برای انسان است که خودش را قبول نداشته باشد . بلکه به عکس ما باید باورمان بشود که چیزی هستیم ، اگر اعتقاد پیدا کردیم که می توانیم هر کاری را انجام دهیم ، توانا می شویم . به تعبیر دیگر وقتی این احساس پیدا شد ، در یک ملتی که من خودم باید هر چیز می خواهم تهیه کنم ، دیگران به من نمی دهند . این احساس اگر پیدا شد مغزها راه می افتد ، خود باوری ، انسان را توانا می کند . یکی از دانشمندان می گوید : تا وقتی فکر می کنید که نمی توانید و دارای ظرفیت نیستید ، احتمال موفقیت کم است ، اگر درخشان ترین شایستگی ها را داشته باشید خاموشش می کنید . برعکس یک فردی که از حیث هوش و قابلیت متوسط است ولی به خودش اطمینان کامل دارد ، موفق خواهد شد . او موفق می شود زیرا عدم موفقیت دیگران در ارکان اراده او تزلزلی ایجاد نمی کند ، به همین دلیل با استفاده از تجربیات خود ، شروع به کار می کند . یقین داشته باشید که این شخص خیلی زودتر و بهتر از آنچه تصور می کردید کامیاب می شود .
برای این که جرأت پیدا کرده ، شک و تردید را از خود دور سازید ؛ صحبت های دیگران را با گوش و هوش بشنوید و به بسط و استقرار جرأت خود ادامه دهید . به کسانی که دارای این صفت گرانبها هستند بنگرید و تجزیه و تحلیل کنید . حتی در جستجوی آن ابتکاری جسورانه از خود نشان دهید و کاری را در پیش گیرید که اجرای تصمیماتی را ایجاد کند و هنگامی که به امتحان می پردازید این تلقین را به یاد بیاورید : « من می توانم و می خواهم
4- مقاومت و پشت کار:
عامل مهم دیگر در تقویت اراده پی گیری در کارها است . اگر با خود قرار می گذارید ، کاری را که تمام مسایل پیرامون آن را سنجیده و به اثرات مثبتش در زندگی واقف شده اید ، انجام دهید به طور مستمر در راه تحققش تلاش کنید . مثلا – اگر با خود عهد کرده اید ، صبح ها نیم ساعت ورزش کنید ، حتما – این کار را انجام دهید . توجه داشته باشید که رسیدن به هدف ها ، محتاج زمان است ، بنابراین یک ساعت و یا چند روز برای دست یابی به آنها کافی نخواهد بود . در این راه تلاش و فعالیت مستمر ، مهم است
5- عبادت و معنویت
عبادت و معنویت اولین و مهمترین راه تقویت اراده است. زمانی که فرد نماز میخواند، ذکر خدا میگوید، قرآن میخواند، دعا میخواند، در مراسم دعاهای جمعی شرکت میکند، یک گام بزرگ در جهت تقویت اراده بر داشته است. بنابراین هر چه ارتباط معنوی با خدا بیشتر گردد، اراده فرد قویتر میگردد. دلیل مسأله کاملا روشن است. زیرا عبادت و معنویت هوا و هوس را از بین میبرد. هوا و هوس بزرگترین دشمن اراده انسان است. به همین دلیل زمانی که فرد یک نماز با حال میخواند، بعد از نماز هر کار مهمی را که اراده کند، میتواند انجام دهد.
6- انجام کارهای ارادی
یکی از مهمترین عوامل در تقویت اراده انجام کارهای ارادی و تمرین دائمی و مستمر است. داشتن هدف روشن، تعقل، معنویت و تلقین همگی به این معناست که فرد آدرس مقصد خود را میداند و توشه سفر را نیز به همراه دارد. اما هیچ مسافری تنها با داشتن آدرس و خرج سفر به مقصد نرسیده است. رسیدن به مقصد علاوه بر موارد فوق نیاز به این دارد که فرد دست به عمل بزند، از جای خود حرکت کند، مسیر را شروع و کند و ادامه دهد. و در مسیر راه از خرج سفر که همان معنویت، تفکر و تلقین است استفاده کند. و از اموری که فرد را مقصد دور میکند مثل هوا و هوس، شهوترانی، و دیگر موانعی که در ابتدا ذکر شد، دوری گزیند.
مسائل روحی نیز مانند قوای بدن، با تکرار و تمرین قوت مییابد و با ترک و انجام ندادنها، تنبلی و سستی ایجاد میشود. همانطور که قوی شدن جسم به تمرینهای منظم و مداوم و حساب شده جسمی و ورزش نیاز دارد، نفس و اراده هم با تکرار و تمرین، قوی میشود.
اگر کارهایی را که میتوانیم و اراده انجام آن را داریم به طور مداوم انجام دهیم، قوت اراده پیدا میکنیم و اراده و توان کارهایی که قبلاً نمیتوانستیم انجام دهیم در ما پدید میآید. حضرت امیر علیهالسلام این نکته اساسی را چنین بیان میکند: «من یعْمَلْ یزدَدْ قوةً»( غررالحکم، ص 152.)؛ «هر کس عمل کند، قوت او زیاد میشود»، «من یقَصِّر فی العمل یزدد فرَةً»( همان، ص 158.)، «هر کس در عمل کوتاهی کند، سستی او افزون شود».
در برنامهریزی خود، کارهایی را که راحتتر است در اولویت قرار دهید. ترجیحاً کارهایی را که زود بازده است انتخاب کنید و هر روز تکرار کنید. بعد از مدتی، کارهای بهتر و بالاتر و بیشتر را هدف گذاری کنید؛ برای مثال، سعی کنید اغلب اوقات با وضو باشید. هر روز مقدار مشخصی قرآن بخوانید و مطالعه کنید.
به خصوص انجام تکالیف دینی مثل نماز اول وقت، رعایت آداب و مستحبات، روزههای مستحبی در حد امکان، در تقویت اراده بسیار مؤثر است، هرگاه صدای اذان را شنیدید، حتماً نماز را بر امور دیگر مقدم بدارید. با این کار، بعد از مدت کوتاهی، اراده شما قوی میشود.
قرآن کریم میفرماید: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»( سوره بقره، 45)؛ مستحباتی را که در حد توان شماست انتخاب کنید و به انجام آنها مقید شوید؛ برای مثال قبل از خوردن غذا، دستهای خود را بشویید. اول هر کار بسم الله بگویید و مسواک بزنید و
7- انجام وظایف الهى:
یکى از عوامل مهم تقویت اراده، انجام وظایف الهى و حاضر دانستن خداوند در همه صحنه هاى زندگى است. نماز را اوّل وقت خواندن، مقررّات الهى را رعایت نمودن، دوری از گناه، هر کدام مهم ترین عامل تقویت اراده به شمار مى آید. کسى که روزه مى گیرد، با تمام هوس ها و رذایل اخلاقى مبارزه مى کند. کسى که به عبادت خداوند مى پردازد، آرامش روانى پیدا مى کند. آرامش روانى مؤثرترین عامل تقویت اراده است.
راه تقویت اراده از این منظر, حاکم ساختن اراده و خواست الهی بر اراده و خواست خود است. انسان در طول زندگی خود با انجام دستورات دینی همواره در مسیر تقویت اراده قدم برداشته و این مساله را تمرین می نماید .
لذا بهترین راهکار عملی تقویت اراده, انجام وظایف دینی اعم از عمل به واجبات و ترک حرام است. به خصوص ترک گناه در این زمینه بسیار موثر است. بعد از انجام واجبات و ترک حرام، انجام مستحبات مانند روزه گرفتن و انجام نوافل و ترک مکروهات تاثیر نهایی بر اراده انسان خواهد داشت.
تقویت اراده همان مقام فنایی است که عارف و سالک در پی آن است و از این منظر حتی می توان گفت: تمام سلوک عرفانی چیزی جز حرکت در مسیر اراده و تقویت اراده نیست. سالک با تقویت اراده به جایی می رسد که اراده او مظهر اراده خدای متعال می شود و به مقام همت و کن فیکون می رسد و قادر می شود که کارهای خارق العاده انجام دهد و کرامت از او ظهور می کند.
8- بهره گیرى از سرگذشت انسان هاى با اراده:
خواندن سرگذشت انسان هاى با اراده، عامل تعیین کننده اى در تقویت اراده است. خواندن زندگینامه انسان هاى با اراده موجب مى شود که آدمی در برابر عواملى که موجب ضعف اراده مى شود، مقاومت نموده و عوامل تقویت اراده را تجربه کند، مثلاً یکى از عوامل موفقیت «پشتکار» است.
علامه امینى (ره) صاحب کتاب ارزشمند الغدیر جهت تدوین این کتاب به کشورهاى مختلف سفر کرد. یکى از سفرهاى وى به هندوستان حدود شش ماه طول کشید. پس از بازگشت از هند پرسیدند: هواى هندوستان چگونه بود؟ وى پس از اندکى تفکر پاسخ داد: به دلیل این که همواره سرگرم مطالعه بودم، نفهمیدم هواى آن جا در این مدّت چگونه بود!
مفسر کبیر قرآن، علامه طباطبایى، نمونه اى از افراد با اراده و مصمم است. او در پنج سالگى مادر و در نه سالگى، پدرشان را از دست مى دهند و راه معاش ایشان و برادرشان از کودکى، منحصر به زمین زراعتى در قریه شادآباد تبریز بوده است.
علامه طباطبایى به علت تنگدستى ناچار مى شود از نجف اشرف به ایران مراجعت نمایند و ده سال در همان قریه به کشاورزى اشتغال ورزند.( علامه حسینى تهرانى، ص تابان، ص 39.) با این وصف ایشان با تلاش پیگیر توانست تفسیرى به رشته تحریر درآورد که به جامعیت آن، تفسیرى یافت نمى شود.
در کتاب رمز پیروزى مردان بزرگ از آیت الله جعفر سبحانى و سیماى فرزانگان از رضا مختارى داستان هاى زیادى از بزرگان نقل شده است.
9- مثبت اندیشی
یکی از موانع شکلگیری ارادههای بزرگ، روحیه یأس و ناامیدی و توجه بیش از حد به مشکلات و کمتوجهی به داشتهها و تواناییها است، خداوند با قدرت بیانتهای خود، فرموده است: «هر کس بر من توکل کند، او را کفایت میکنم»(طلاق۳٫) و نیز: «ما انسانها را در رسیدن به مقاصد خود یاری میکنیم»( سوره اسراء: ۲۰)، همچنین فرموده است: «من نزد گمان بنده مؤمن به خود هستم، اگر او به من خوش گمان باشد که کمکش میکنم؛ پس یاریاش میکنم و اگر او گمانش این باشد که کمکش نمیکنم، پس من هم او را رها میکنم»( کافی، کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج ۲، ص ۷۲٫)
با وجود قدرت و لطف بیمنتهای خداوند و حقایقی که عرض شد، جا دارد انسانها عینک سیاه به چشم نزنند و به موفقیت خود امیدوار باشند و خداوند و همه خلقت را پشتیبان خود بدانند.
10- رعایت نظم و انضباط
نفس آدمی، راحت طلب و قالب گریز و خواهان بیقیدی است. هر چه انسان بتواند نفس را در قالب و محدودههای معقول مورد تأیید عقل و شرع قرار دهد، کم کم نفس قوت مییابد. حضرت نبی اکرم صلی الله علیه وآله و سلم میفرماید: «الشدید من غلب نفسه»؛ «قوی، کسی است که بر نفس خود غلبه کند»، (شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، 1413 ه.ق ، ج 4 ،ص 378) لذا برای هر روز خود برنامه منظم و جامع و کاملی داشته باشید. نیازهای متعدد خود را در نظر بگیرید و در برنامه خود برای پاسخ گویی به آنها برنامه داشته باشید.
11- جلوگیری از افراط در تأمین نیازها
یکی از اموری که اراده انسان را ضعیف کرده و سستی و تنبلی را بر انسان غالب میکند، زیادهروی در تأمین نیازها است. پرخوابی، پرخوری، زیادهروی در شهوات هر چند حلال باشد، نشست و برخاستهای طولانی و بیفایده، استفاده زیاد از رسانهها و همه اینها آدمی را سست و غافل کرده و جدیت را از انسان دور میکند؛ لذا با جلوگیری از این امور، موانع موفقیت خود را برطرف کنید.
حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «لَا تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْیوْمِ وَ أَمْحَى الظُّلَمَ لِتَذَاکِیرِ الْهِمَمِ»( نهج البلاغه، ص ۳۵۸، کلام ۲۴۱)؛ «عزم و تصمیم برای رسیدن به کمالات، با سورچرانی و راحتطلبی سازگار نیست، چه بسیار خوابهایی که تصمیمات روز را بر هم میزند و چه بسیار تاریکیهایی که یاد همتهای بلند را از خاطرهها زدوده است.
12- رفاقت با انسانهای با اراده و مصمم
انسان، ناخودآگاه از افرادی که با آنها رفاقت و همنشینی دارد، رنگ میپذیرد؛ لذا هر چه دوستان و همنشینان ما افراد با اراده، منظم، معقول، جدی و مصمم باشند، ما هم به همین حالات نزدیک میشویم. از طرف دیگر، اگر همنشینان و دوستان ما اهل بطالت و اتلاف وقت، سستی و بیبرنامگی باشند، ناخودآگاه ما هم به همین خصلتها دچار میشویم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «المرء علی دین خلیله و قرینه»( کافی، ج ۲، ص ۳۷۵)؛ «انسان، بر دین و مرام دوستان و نزدیکانش است».
13- ورزش و فعالیت جسمی مناسب
همان گونه که قبلاً اشاره کردیم، نفس انسان به دنبال راحتی است. هر چیزی که باعث شود انسان مقداری سختی بکشد و نفس را به تحمل وادارد، باعث قوت نفس و اراده میشود. فعالیت ورزشی مناسبی که موجب عرق ریختن و تحرک شود در این راستا تأثیر بسزایی دارد. پس از کم تحرکی و گوشهنشینی پرهیز کنید و حتماً ساعتی را در روز به ورزش و فعالیت جسمی حتی در حد پیادهروی ساده بپردازید. بهترین نوع ورزش که تأثیر بهتری در تقویت اراده دارد، کوهنوردی است که طی آن، در هر قدمی که انسان برمیدارد و بالاتر میرود، ارادهاش تقویت میشود.
14- نماز شب و تهجّد بهترین طریق تقویت اراده است
پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» برای انجام مأموریت بسیار مهم خود، نیازمند ارادهای قوی و قاطعیت در گفتار بودند. بنابراین خداوند متعال در آیهای دیگر میفرماید: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً»؛ (مزمل، 6) یعنی اگر ارادۀ قوی و تقویت اراده میخواهی تا در کار خود موفّق باشی، اگر میخواهی این راه پرمشقّت و سختی که در پیش داری، تو را از پا در نیاورد، نماز شب و تهجّد بهترین طریق تقویت اراده است.
15- تحمل ریاضت و سختی:
به چند مطلب اشاره می کنیم که خیلی مهم است.
اول. سختی دو نوع است، سختی اضطراری و سختی اختیاری. سختی اضطراری سختی هایی است که زندگی به انسان تحمیل می کند، مانند مصیبت ها و بیماری ها و نداری ها و کمبودها و از دست دادن ها و رنج ها و دردها. این سختی ها تا حد زیادی سازنده است و به اقتضای ربوبیت الهی عارض انسان می شود و نوعی امتحان الهی محسوب می گردد. نوع دوم. سختی های اختیاری است، یعنی سختی کشیدن و ریاضت در راه خدا با آگاهی و اختیار. دین داری و خودسازی سختی های زیادی دارد که باید به صورت اختیاری تحمل کرد و قطعا برای انسان سازنده است. ما در بحث خودسازی از این نوع سختی ها سخن می گوییم.
دوم. توجه به یک قانون بسیار مهم در مورد سختی ها است. گفتیم که : به اقتضای ربوبیت الهی کسانی که در مسیر بندگی قرار می گیرند حتما باید سختی بکشند تا ساخته شوند و صبرشان و مقاومتشان سنجیده شود و ایمانشان محک بخورد و امتحان بندگی بدهند. اصل بندگی و حقیقت خودسازی و مراقبه سختی کشیدن در راه خدا است.
منتهی قانون مهمی که اکثر مردم از آن غافل هستند این است که اگر انسانی که به خدا ایمان دارد، خودش برای خودش سختی های بندگی و اختیاری را به جان نخرد، یعنی سختی نماز و روزه و خمس و زکاه و شب زنده داری و انجام نوافل و مستحبات را تحمل نکند و در این زمینه تنبلی و کاهلی نماید، گرفتار سختی های اضطراری زندگی می شود و خدای متعال ناچارا و باز به اقتضای ربوبیت خود، به او سختی های زندگی را می چشاند، او را با درد و رنج زندگی می آزماید، با دشواری ها و شکست های زندگی پرورش اش می دهد، ایمان او را محک می زند و توکل او را می آزماید.
این قانون مهم زندگی است که اکثر ما از آن غافلیم. و چون غافلیم گرفتار سختی ها و رنج های اضطراری زندگی می شویم. سختی های اضطراری زندگی آرامش و آسایش انسان را سلب می کند و او را دچار رنج و تعب فراوان می نماید و تاثیر مثبت آن نیز در قیاس با سختی های اختیاری بسیار کم تر است، در حالی که سختی های اختیاری کاملا به نفع انسان است، به او آرامش می دهد، موجب لذت و سعادت واقعی می گردد و قرب خداوند را در پی دارد. سختی های اختیاری است که انسان را آماده ورود به زندگی جاودان و لقاء الله می کند. خودسازی یعنی سختی کشیدن اختیاری در راه خدا.
سوم. مطلب بعدی این است که اصولا دنیا دار سختی است و خدا انسان را در تعب آفریده است، انسان در زندگی با سختی رشد می کند و فلسفه زندگی و بندگی سختی کشیدن در راه خدا است. نباید به زندگی به عنوان جایی برای راحت طلبی و لذت جویی و کامیابی نگریست. دنیا جای آرامش و عیش و نوش و خوشگذرانی نیست. کافر و سکولار چون به روح و زندگی پس از مرگ و معاد اعتقاد ندارد، زندگی را محل کامیابی و خوشگذرانی می داند و هدف زندگی را رسیدن به لذت برتر معرفی می کند و تمام همت و کوشش خود را برای رسیدن به زندگی مرفه تر و راحت تر صرف می کند و پیوسته در پی آسایش است، ولی آسایش و آرامشی که هرگز به آن نمی رسد.
اما انسان الهی دقیقا بر عکس او فکر می کند و دنیا را محل کار و کوشش سخت و حرکت به سوی خدا و آماده شدن برای حیات پس از مرگ می داند و معتقد است با زحمت زیاد و تحمل ریاضت و صبر در مقام بندگی باید خود را آماده لقای محبوب نماید.