۱۳۹۵/۰۳/۱۰
–
۲۴۸ بازدید
با سلام
شنیده ام طلبه ای که از خداوند میخواهد به او قدرت فهم مطالب کلاس و شرکت در مباحثه را بدهد در خواب میبیند سیدی در گوش او بسم الله الرحمن الرحیم می خواند از فردای آن روز این قدرت در اختیار او قرار میگیرد
میخواهم بدانم که او چه ویژگی ها و پتانسیل هایی داشت که اینگونه به او نظر شد و من چگونه میتوانم به مقام ایشان برسم
پیش از بیان راههای موفقیت و ایجاد ویژگیها در تحصیل علم و مقامهای معنوی؛ توجه به نکاتی لازم به نظر میرسد:یک. آنچه در پرسش مطرح شده؛ یک قضیه شخصیه بوده و اینگونه نیست که جنبه عمومی داشته باشد و برای همه دانشجویان و طلاب علوم دینی رُخ بدهد، بلکه برای موفقیت در راه تحصیل علم، لازم است که به دنبال راههای اصلی موفقیت بود که در اثر پیمودن آنها خداوند هم لطف و عنایت میکند.
دو. گرچه عنصر اصلى رشد و تکامل انسان، همان نیروی اراده و اختیار در انسان است، اما باید این واقعیت را پذیرفت که بعضى افراد زمینههاى ذاتى بالاترى براى رشد معنوى دارند؛ و این اقتضائات باعث گرایش بیشتر انسان به حقیقت و معنویت میشود؛ زیرا مقتضاى حکمت و عدل الهى، این نیست که همه مخلوقات را یکسان بیافریند. اقتضاى حکمت این است که جهان را به گونهاى خلق کند که موجودات مختلف متناسب با قابلیت و لیاقت خود در جهت هدف نهایى باشند.
به دیگر سخن؛ از آنجا که خداوند علم دارد که برخى انسانها در آینده با استفاده از اختیار خود و با اعمال نیک خود به مقامات بالایى میرسند خداوند از همان سنین کودکى، بعضى از درهاى غیب و شهود را به روى ایشان میگشاید و به آنها مقاماتى را میدهد اگر چه در خردسالى باشد. به عبارت دیگر؛ مقام بالاى وجودى که قبل از بلوغ در آنها موجود است همان مقامى است که در آینده با اعمال خود به آن میرسند که در حقیقت، گذر عمر نمایشگر آن حقیقت رفیع و آن منزلت گران قدر است. لذا زندگى و عمر براى آنها، صرفاً فرصت بروز حقایق نورانى آنها با اختیار خویش در عالم جسمانى و ظاهر است.
سه. هرچند فیض الهى همواره در سراسر عالم سارى و جارى است و همگان از عنایات بیپایان او بهره میبرند. اما چنانکه در فلسفه و عرفان به اثبات رسیده است؛ فاعلیت فاعل براى تحقق یک چیز کافى نیست و قابلیت قابل نیز لازم است و انجام یکسرى عبادات و پالودن نفس از رذایل، قابلیت فیضگیرى از عنایات الهى را فراهم میکند و هر که در این زمینه کوشاتر و خالصتر باشد، قابلیت بیشترى کسب نموده ولاجرم فیض افزونترى نیز دریافت خواهد کرد.
راههای موفقیت و زمینههای فراهمآوری ویژگیهای علمی و معنوی در مسیر تعلیم و تربیت؛ بستگی به عواملی دارد که در ذیل بیان میشود:
1. هدفمندى
آنچه که آدمی را به سوی موفقیت علمی و مقام والای معنوی میکشاند، داشتن هدفهای ارزشمند است. اما انسان در برگزیدن هدفها باید حدود توانایی و نیرو و استعدادهای خود را در نظر بگیرد و از بلندپروازیهای بیجا و نامعقول اجتناب ورزد، چرا که نتیجهاش محرومیت و ناکامی خواهد بود. امام علی(ع) میفرماید: «هرکس بیش از اندازه و حدود خود، چیزی بخواهد، سزاوار محرومیت و ناکامی است». (1)
انسان، عاقل و باشعور است و باید کارهایش خردمندانه باشد که هم از زندگى لذت ببرد و هم در راستاى هدفى ارزشمند گام بردارد تا سرگردان نشود.
2. نظم و انضباط
برنامهریزى صحیح و نظم و انضباط از جمله امورى است، که انسان را در نائل شدن به هدف کمک بسیار مینماید. از آنجا که رسیدن به مقام بلند علمی، سختیها و کمبودهاى بسیارى را به همراه دارد و در این میان بایستى انسان، بگونهاى رفتار کند که باعث بر هم خوردن تعادل روحى و روانى نشود، نیاز به برنامهریزى صحیح و عمل به آن، میباشد.
البته بایستى این برنامهریزى در زمینههاى گوناگونى صورت پذیرد، چراکه غفلت از هر کدام باعث آسیبهاى فراوانى میشود.
منضبط بودن در امر تحصیل؛ یعنی کوشا و پرتلاش بودن، داشتن روحیه و همت عالى، داشتن اراده و پشتکار قوى، داشتن برنامه درسى منظم اتمام جدى در ادامه تحصیل، داشتن روحیه پرسشگرى، انجام به موقع تکالیف، داشتن ارتباط صمیمى با استاد، پرهیز از روحیه تنبلى و سستى و… .
3. اعتماد به نفس
اعتماد به نفس؛ یعنى، شخص احساس کند نیرو و کفایت دارد؛(2) یعنى شخص توانمندى و توانایى درونى انجام کارها را در خود حس کند.
به باور روانشناسان؛ اعتماد به نفس اساس رستگارى و پیشرفت است. با اعتماد به نفس، عزم انسان راسخ میشود و با اتکا به دیگرى، ضعیف میشود. کمک دیگران به شخص، پشتکار را سست میکند؛ زیرا در این صورت، انسان انگیزهاى براى کوشش نمییابد. (3)
شاید به نظر برسد که اعتماد به نفس، نقطه مقابل اعتماد به خدا است و فردى که به خدا توکل و اعتماد دارد، نمیتواند اعتماد به نفس داشته باشد و باید انتخاب کند؛ ولی با اندکى دقت، روشن خواهد شد که اینگونه نیست و اعتماد به نفس از ابعاد اصلى و مهم توکل به خدا است. توکل به خدا به معناى واقعى آن «بهکارگیرى اسباب طبیعى براى رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذارى نتایج و اثربخشى آنها به خواست و مشیت الهى» است و منشأ اعتماد به نفس نیز خدا است. نتیجه این باور، آن میشود که باید به نیروها و تواناییهاى خود متکى بود و با بهرهگیرى از این نیروهاى خداداد، در مسیر پُرپیچوخم زندگى، بار خویش را به دوش کشید. (4)
4. اراده
اراده در هر کار و فعالیت و رفتارى، نقش اساسى و بنیادین دارد و براى رسیدن به هدف، ضرورى و لازم است. شخص با اراده کسى است که وقتى در مورد کارى، به خوبى اندیشید، تصمیم به انجام آن میگیرد و با ثباتقدم، آنرا اجرا میکند.
سستى اراده و عدم قدرت بر تصمیمگیرى از موانع بزرگ راه است که انسان را از شروع در عمل باز میدارد ضعف اراده خود از پى نبردن به ارزش مقصد والا و سعادت ابدى انسان سرچشمه میگیرد. اگر انسان به عظمت مقصد و اهمیت سعادت خود پى ببرد، به طور جدى وارد عمل میشود و یأس و ناامیدى و سستى را از خویش دور میسازد.
ضرورت اراده بهگونهاى است که اگر تمام علل و عوامل تحقق کارى آماده باشد، ولى اراده وجود نداشته باشد، آن کار به سرانجام نخواهد رسید. افراد زیادى را میبینیم که وسایل و امکانات موفقیت و پیروزى آنها آماده است، ولى موفق نیستند. آنان یا اراده ندارند و یا ارادهشان قوى نیست و به دلیل مشکلات روانشناختى، نمیتوانند تصمیم جدى بگیرند.
اگر اراده انسان سست شود، زندگى نابسامان میگردد و باران شکست و ناکامى از هر سو بر او فرو میبارد. در چنین شرایطى، استعداد، نبوغ، دانش و قدرت مادى، هیچیک به بار نمینشینند و کامیابى به ارمغان نمیآورند.
در آموزههاى اسلامى بر تقویت اراده و عزم قوى سفارش بسیار شده است و یکى از صفات بارز مؤمنان، اراده استوار و عزم راسخ در راه عقیده و ارزشهاى دینى و انسانى بیان شده است. امام باقر(ع) در اینباره میفرماید: «مؤمن از کوه استوارتر و مستحکمتر است؛ زیرا اجزایى از کوه جدا میشود، ولى از دین مؤمن، چیزى جدا نمیگردد». (5)
5. بهرهگیرى از توانمندى دانشمندان موفق
یکى از ابزارهاى موفقیت و پشتوانههاى محکم براى نیل به اهداف علمی و معنوی، استفاده از تجربه، علم، اندیشه و توانمندى دیگران است. همفکرى و بهرهگیرى از توانمندى و تجارب دانشمندان موفق، باعث کاهش خطا در برنامههای زندگی علمی و تسریع در رسیدن به هدف میشود.
6. داشتن ارتباط با خدا
ارتباط با خدا و دل بستگى به او، افزون بر ایجاد اطمینان قلبى و صفاى درونى، از عوامل مؤثر در رشد روحى، معنوى و سایر جنبههاى شخصیتى انسان است. عبادت و ارتباط با خدا، مایه رسیدن به تقوا و پرهیزکارى(6) و تقوا نیز عامل رستگارى (7) انسان است.
داشتن ارتباط با خدا؛ یعنی مواظبت هرچه بیشتر به انجام واجبات شرعى و پرهیز از محرمات، تلاش و مجاهدت در انجام مستحبات و ترک مکروهات و دعا. مهمترین عامل شکوفایى چشم بصیرت و رسیدن به مقام معنوی و معرفتی این است که انسان بنده خدا و گوش به فرمان او باشد. تمامى اولیاى الهى نیز از همین راه به قدرت علمى و ارادى رسیدهاند و اینکه میشنوید برخى از ایشان طى الارض داشتهاند و یا کارهاى خارق عادت دیگر، سرّش در اطاعت خداوند است.
چنانکه قرآن کریم و اولیاى معصوم الهى، راه رسیدن به کمال و سعادت انسان را که همان صراط مستقیم و شاه راه مطمئن بندگى است براى ما بیان کردهاند و نیروى عقل ما و الهامات خوبى و بدى در درون ما نیز ما را در تشخیص راه درست یارى میکنند. ایمان و عمل صالح مشخصترین و روشنترین راهبرد و رهنمود قرآن کریم براى رسیدن به سعادت و پیمودن صراط مستقیم بندگى حق است.
دورى از وسوسههاى شیاطین و عبادت خداوند که با عمل به احکام الهى و خواستههاى ربوبى و قدم برداشتن در راه بندگى واقعى حاصل میشود همان صراط مستقیم الهى است: «آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟ و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!». (8)
بنابراین، براى رسیدن به کمال و سعادت حقیقى که همان نزدیک شدن به خداوند و قرب حق میباشد، راهى مطمئنتر و کوتاهتر و استوارتر از عمل به تکالیف شرعى و پیروى از دستورات الهى و پیامبر خدا(ص) و اهل بیت پاک او(ع) نداریم و اگر راهى بهتر و کوتاهتر و مطمئنتر وجود داشت بدون شک خداوند متعال و اولیائش آن را براى ما بیان میکردند و ما را از آن محروم نمیکردند.
7. اخلاص
اخلاص، اکسیر نابی است که به عمل انسان اثر میبخشد. اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و ریا و سایر امور شرک آمیز است. یکى از آثار اخلاص، موفقیت در امور علمی و معنوی است. امام على(ع) فرمود: «موفقیت در کارها، به خالص کردن نیتها است». (9)
8. توسل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)
ائمه اطهار(ع)؛ سرچشمه فیض الهی هستند. توسل به اهل بیت(ع) برای درک و تحصیل علوم و معارف دینی، مؤثر است؛ زیرا همه معارف نزد آن بزرگواران هست.
داشتن ارتباط عمیق با ائمه اطهار(ع) در گرو تناسب رتبه وجودی هر فرد میباشد، اگر طالب علم خیر دنیا و آخرت را میخواهد، ضرورت دارد با معصوم(ع) ارتباط معنوی برقرار کند.
9. دورى از گناه
هدف نهایى خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت ابدى است. خداوند متعال، ابزار و وسایل خوشبختى بندگان را فراهم ساخته و به آنان راه مستقیم کمال و سعادت را نشان داده است. از موانع و مشکلات بزرگ در مسیر تکامل انسان، گناه و نافرمانى است. گناه و نافرمانى، انسان را در جادههاى هلاکت و وحشت وارد میکند و سرانجامى اندوهبار براى او رقم میزند. گناه، زهر کشندهاى است که درمانش، فقط توبه و بازگشت واقعى به فطرت انسانى و بندگى خداوند است. آثار گناه، فقط در جهان آخرت نمودار نمیشود و بسیارى از آثار آن در دنیا نیز گریبانگیر انسان میشود.
10. تلاش و کوشش
براى رسیدن به هر امر مطلوبى، انسان باید علاوه بر میل و انگیزه، یک سرى خصوصیات و ویژگیهایى را نیز در خود تقویت نماید، تا بتواند او را در راه رسیدن به هدف یارى نماید. رسیدن به مقام و درجه علمی و معنوی والا نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد و حتى به لحاظ حساسیت و اهمیت آن، بایستى با جدیت بیشترى به این امور توجه شود. یقیناً براى رسیدن به هر امر مطلوبى، نیاز به تلاش و جدیت و همت بلند است. و میزان همت است، که آدمیان را از یکدیگر متمایز میکند. رسیدن به مقام علمی و معنوی والا نیز، از آن دسته امورى است که باید انسان با همتى بلند، گام در آن نهد، وگرنه ره به جایى نخواهد برد. امام على(ع) میفرماید: «هنگامی که امرى را طلب نمودى، بلند همت باش». (10)
در اسلام، گستره عظیمى از آموزهها را میبینیم که موفقیت و تکامل معنوی انسان را در گرو تلاش، پشتکار و پایدارى میدانند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «انسان در سایه تلاش و کوشش میتواند به خواسته هاى خود برسد».(11) امام على(ع) در جنگ جمل خطاب به محمد حنفیه فرمود: «اگر کوهها از جاى خود حرکت کنند، تو از جاى خود تکان مخور»؛(12) یعنى در راه رسیدن به هدف، باید استقامت و پایدارى داشت و در سایه پشتکار و تحمل دشواریها، میتوان به قلههاى افتخار و پیروزى رسید.
راههاى کمال و سعادت همیشه باز است و همه انسانها در میدان مسابقه قرار دارند و میتوانند با تلاش و مجاهدت به آنچه دیگران رسیدهاند، رسید. زندگى، میدان کارزار و تلاش و کوشش است. در این نبرد، یکى پیروز میشود و جلو میرود و دیگرى دچار شکست میشود. اوّلى غرق در سرور و شادى و دوّمى دردمند و غمگین است. آنان که پیروز میشوند و به هدفهایشان دست مییابند، کسانیاند که اگر شکست بخورند و گرفتار مشکلات شوند، بجاى یأس و ناامیدى دوباره برمیخیزند و به راه خود ادامه میدهند. شکست و مشکلات به اراده آنان آسیبى وارد نمیکند بلکه عزم و اراده آنان را نیز استوارتر میکند.
بسیارى میپندارند که موفقیت، کیمیایى است در خارج از وجود آنان و اگر ستاره بخت در آسمان زندگى کسى بدرخشد، او به موفقیت خواهد رسید. این افراد باور ندارند که موفقیت، زاییده خود انسان است که میتواند با ایمان، تلاش و پشتکار، آینده خود را بسازد.
گفتنی است؛ توانمندى افراد و محیط اجتماعى و خانوادگى و امکانات زندگی آنان متفاوت است، مثلاً فردى که در خانوادهاى ثروتمند زندگى میکند، با فردى که در خانوادهاى فقیر است، تفاوت آشکار دارد، ولى مهم آن است که هرکسى در هر شرایطى از استعداد و توانمندى خود استفاده کند و در گستره وجودى خود تلاش کند و زندگى علمی و معنوی خود را بسازد. همان فرد فقیر با تلاش و کوشش میتواند براى خودش زندگى قابل قبولى بسازد و رضایت خاطر داشته باشد.
___________________________________
1 . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق، ص 624.
2 . استفانى، مارستوف، معجزه تشویق، ترجمه: تمدن، توراندخت، تهران، انتشارات علمى، 1375ش، ص 19.
3 . اسمایلز، ساموییل، اعتماد به نفس، ترجمه: دشتى، على، تهران، مرکز تحقیقات قلمآشنا، 1380ش، ص 15.
4 . شجاعى، محمد صادق، توکل به خدا، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى( ره)، 1383ش، ص 50.
5 . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج 64، ص 362.
6. بقره، آیه 21.
7 . آل عمران، آیه 130.
8 . «أ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین * وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»؛ یس، آیات 60 – 61.
9 . لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش، ص 354.
10. «کُن بَعیدَ الهِمَم اذا طَلَبتَ»؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص 530.
11. نجم، آیه 39.
12 . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، خطبه 11، ص 55.
دو. گرچه عنصر اصلى رشد و تکامل انسان، همان نیروی اراده و اختیار در انسان است، اما باید این واقعیت را پذیرفت که بعضى افراد زمینههاى ذاتى بالاترى براى رشد معنوى دارند؛ و این اقتضائات باعث گرایش بیشتر انسان به حقیقت و معنویت میشود؛ زیرا مقتضاى حکمت و عدل الهى، این نیست که همه مخلوقات را یکسان بیافریند. اقتضاى حکمت این است که جهان را به گونهاى خلق کند که موجودات مختلف متناسب با قابلیت و لیاقت خود در جهت هدف نهایى باشند.
به دیگر سخن؛ از آنجا که خداوند علم دارد که برخى انسانها در آینده با استفاده از اختیار خود و با اعمال نیک خود به مقامات بالایى میرسند خداوند از همان سنین کودکى، بعضى از درهاى غیب و شهود را به روى ایشان میگشاید و به آنها مقاماتى را میدهد اگر چه در خردسالى باشد. به عبارت دیگر؛ مقام بالاى وجودى که قبل از بلوغ در آنها موجود است همان مقامى است که در آینده با اعمال خود به آن میرسند که در حقیقت، گذر عمر نمایشگر آن حقیقت رفیع و آن منزلت گران قدر است. لذا زندگى و عمر براى آنها، صرفاً فرصت بروز حقایق نورانى آنها با اختیار خویش در عالم جسمانى و ظاهر است.
سه. هرچند فیض الهى همواره در سراسر عالم سارى و جارى است و همگان از عنایات بیپایان او بهره میبرند. اما چنانکه در فلسفه و عرفان به اثبات رسیده است؛ فاعلیت فاعل براى تحقق یک چیز کافى نیست و قابلیت قابل نیز لازم است و انجام یکسرى عبادات و پالودن نفس از رذایل، قابلیت فیضگیرى از عنایات الهى را فراهم میکند و هر که در این زمینه کوشاتر و خالصتر باشد، قابلیت بیشترى کسب نموده ولاجرم فیض افزونترى نیز دریافت خواهد کرد.
راههای موفقیت و زمینههای فراهمآوری ویژگیهای علمی و معنوی در مسیر تعلیم و تربیت؛ بستگی به عواملی دارد که در ذیل بیان میشود:
1. هدفمندى
آنچه که آدمی را به سوی موفقیت علمی و مقام والای معنوی میکشاند، داشتن هدفهای ارزشمند است. اما انسان در برگزیدن هدفها باید حدود توانایی و نیرو و استعدادهای خود را در نظر بگیرد و از بلندپروازیهای بیجا و نامعقول اجتناب ورزد، چرا که نتیجهاش محرومیت و ناکامی خواهد بود. امام علی(ع) میفرماید: «هرکس بیش از اندازه و حدود خود، چیزی بخواهد، سزاوار محرومیت و ناکامی است». (1)
انسان، عاقل و باشعور است و باید کارهایش خردمندانه باشد که هم از زندگى لذت ببرد و هم در راستاى هدفى ارزشمند گام بردارد تا سرگردان نشود.
2. نظم و انضباط
برنامهریزى صحیح و نظم و انضباط از جمله امورى است، که انسان را در نائل شدن به هدف کمک بسیار مینماید. از آنجا که رسیدن به مقام بلند علمی، سختیها و کمبودهاى بسیارى را به همراه دارد و در این میان بایستى انسان، بگونهاى رفتار کند که باعث بر هم خوردن تعادل روحى و روانى نشود، نیاز به برنامهریزى صحیح و عمل به آن، میباشد.
البته بایستى این برنامهریزى در زمینههاى گوناگونى صورت پذیرد، چراکه غفلت از هر کدام باعث آسیبهاى فراوانى میشود.
منضبط بودن در امر تحصیل؛ یعنی کوشا و پرتلاش بودن، داشتن روحیه و همت عالى، داشتن اراده و پشتکار قوى، داشتن برنامه درسى منظم اتمام جدى در ادامه تحصیل، داشتن روحیه پرسشگرى، انجام به موقع تکالیف، داشتن ارتباط صمیمى با استاد، پرهیز از روحیه تنبلى و سستى و… .
3. اعتماد به نفس
اعتماد به نفس؛ یعنى، شخص احساس کند نیرو و کفایت دارد؛(2) یعنى شخص توانمندى و توانایى درونى انجام کارها را در خود حس کند.
به باور روانشناسان؛ اعتماد به نفس اساس رستگارى و پیشرفت است. با اعتماد به نفس، عزم انسان راسخ میشود و با اتکا به دیگرى، ضعیف میشود. کمک دیگران به شخص، پشتکار را سست میکند؛ زیرا در این صورت، انسان انگیزهاى براى کوشش نمییابد. (3)
شاید به نظر برسد که اعتماد به نفس، نقطه مقابل اعتماد به خدا است و فردى که به خدا توکل و اعتماد دارد، نمیتواند اعتماد به نفس داشته باشد و باید انتخاب کند؛ ولی با اندکى دقت، روشن خواهد شد که اینگونه نیست و اعتماد به نفس از ابعاد اصلى و مهم توکل به خدا است. توکل به خدا به معناى واقعى آن «بهکارگیرى اسباب طبیعى براى رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذارى نتایج و اثربخشى آنها به خواست و مشیت الهى» است و منشأ اعتماد به نفس نیز خدا است. نتیجه این باور، آن میشود که باید به نیروها و تواناییهاى خود متکى بود و با بهرهگیرى از این نیروهاى خداداد، در مسیر پُرپیچوخم زندگى، بار خویش را به دوش کشید. (4)
4. اراده
اراده در هر کار و فعالیت و رفتارى، نقش اساسى و بنیادین دارد و براى رسیدن به هدف، ضرورى و لازم است. شخص با اراده کسى است که وقتى در مورد کارى، به خوبى اندیشید، تصمیم به انجام آن میگیرد و با ثباتقدم، آنرا اجرا میکند.
سستى اراده و عدم قدرت بر تصمیمگیرى از موانع بزرگ راه است که انسان را از شروع در عمل باز میدارد ضعف اراده خود از پى نبردن به ارزش مقصد والا و سعادت ابدى انسان سرچشمه میگیرد. اگر انسان به عظمت مقصد و اهمیت سعادت خود پى ببرد، به طور جدى وارد عمل میشود و یأس و ناامیدى و سستى را از خویش دور میسازد.
ضرورت اراده بهگونهاى است که اگر تمام علل و عوامل تحقق کارى آماده باشد، ولى اراده وجود نداشته باشد، آن کار به سرانجام نخواهد رسید. افراد زیادى را میبینیم که وسایل و امکانات موفقیت و پیروزى آنها آماده است، ولى موفق نیستند. آنان یا اراده ندارند و یا ارادهشان قوى نیست و به دلیل مشکلات روانشناختى، نمیتوانند تصمیم جدى بگیرند.
اگر اراده انسان سست شود، زندگى نابسامان میگردد و باران شکست و ناکامى از هر سو بر او فرو میبارد. در چنین شرایطى، استعداد، نبوغ، دانش و قدرت مادى، هیچیک به بار نمینشینند و کامیابى به ارمغان نمیآورند.
در آموزههاى اسلامى بر تقویت اراده و عزم قوى سفارش بسیار شده است و یکى از صفات بارز مؤمنان، اراده استوار و عزم راسخ در راه عقیده و ارزشهاى دینى و انسانى بیان شده است. امام باقر(ع) در اینباره میفرماید: «مؤمن از کوه استوارتر و مستحکمتر است؛ زیرا اجزایى از کوه جدا میشود، ولى از دین مؤمن، چیزى جدا نمیگردد». (5)
5. بهرهگیرى از توانمندى دانشمندان موفق
یکى از ابزارهاى موفقیت و پشتوانههاى محکم براى نیل به اهداف علمی و معنوی، استفاده از تجربه، علم، اندیشه و توانمندى دیگران است. همفکرى و بهرهگیرى از توانمندى و تجارب دانشمندان موفق، باعث کاهش خطا در برنامههای زندگی علمی و تسریع در رسیدن به هدف میشود.
6. داشتن ارتباط با خدا
ارتباط با خدا و دل بستگى به او، افزون بر ایجاد اطمینان قلبى و صفاى درونى، از عوامل مؤثر در رشد روحى، معنوى و سایر جنبههاى شخصیتى انسان است. عبادت و ارتباط با خدا، مایه رسیدن به تقوا و پرهیزکارى(6) و تقوا نیز عامل رستگارى (7) انسان است.
داشتن ارتباط با خدا؛ یعنی مواظبت هرچه بیشتر به انجام واجبات شرعى و پرهیز از محرمات، تلاش و مجاهدت در انجام مستحبات و ترک مکروهات و دعا. مهمترین عامل شکوفایى چشم بصیرت و رسیدن به مقام معنوی و معرفتی این است که انسان بنده خدا و گوش به فرمان او باشد. تمامى اولیاى الهى نیز از همین راه به قدرت علمى و ارادى رسیدهاند و اینکه میشنوید برخى از ایشان طى الارض داشتهاند و یا کارهاى خارق عادت دیگر، سرّش در اطاعت خداوند است.
چنانکه قرآن کریم و اولیاى معصوم الهى، راه رسیدن به کمال و سعادت انسان را که همان صراط مستقیم و شاه راه مطمئن بندگى است براى ما بیان کردهاند و نیروى عقل ما و الهامات خوبى و بدى در درون ما نیز ما را در تشخیص راه درست یارى میکنند. ایمان و عمل صالح مشخصترین و روشنترین راهبرد و رهنمود قرآن کریم براى رسیدن به سعادت و پیمودن صراط مستقیم بندگى حق است.
دورى از وسوسههاى شیاطین و عبادت خداوند که با عمل به احکام الهى و خواستههاى ربوبى و قدم برداشتن در راه بندگى واقعى حاصل میشود همان صراط مستقیم الهى است: «آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟ و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!». (8)
بنابراین، براى رسیدن به کمال و سعادت حقیقى که همان نزدیک شدن به خداوند و قرب حق میباشد، راهى مطمئنتر و کوتاهتر و استوارتر از عمل به تکالیف شرعى و پیروى از دستورات الهى و پیامبر خدا(ص) و اهل بیت پاک او(ع) نداریم و اگر راهى بهتر و کوتاهتر و مطمئنتر وجود داشت بدون شک خداوند متعال و اولیائش آن را براى ما بیان میکردند و ما را از آن محروم نمیکردند.
7. اخلاص
اخلاص، اکسیر نابی است که به عمل انسان اثر میبخشد. اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و ریا و سایر امور شرک آمیز است. یکى از آثار اخلاص، موفقیت در امور علمی و معنوی است. امام على(ع) فرمود: «موفقیت در کارها، به خالص کردن نیتها است». (9)
8. توسل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)
ائمه اطهار(ع)؛ سرچشمه فیض الهی هستند. توسل به اهل بیت(ع) برای درک و تحصیل علوم و معارف دینی، مؤثر است؛ زیرا همه معارف نزد آن بزرگواران هست.
داشتن ارتباط عمیق با ائمه اطهار(ع) در گرو تناسب رتبه وجودی هر فرد میباشد، اگر طالب علم خیر دنیا و آخرت را میخواهد، ضرورت دارد با معصوم(ع) ارتباط معنوی برقرار کند.
9. دورى از گناه
هدف نهایى خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت ابدى است. خداوند متعال، ابزار و وسایل خوشبختى بندگان را فراهم ساخته و به آنان راه مستقیم کمال و سعادت را نشان داده است. از موانع و مشکلات بزرگ در مسیر تکامل انسان، گناه و نافرمانى است. گناه و نافرمانى، انسان را در جادههاى هلاکت و وحشت وارد میکند و سرانجامى اندوهبار براى او رقم میزند. گناه، زهر کشندهاى است که درمانش، فقط توبه و بازگشت واقعى به فطرت انسانى و بندگى خداوند است. آثار گناه، فقط در جهان آخرت نمودار نمیشود و بسیارى از آثار آن در دنیا نیز گریبانگیر انسان میشود.
10. تلاش و کوشش
براى رسیدن به هر امر مطلوبى، انسان باید علاوه بر میل و انگیزه، یک سرى خصوصیات و ویژگیهایى را نیز در خود تقویت نماید، تا بتواند او را در راه رسیدن به هدف یارى نماید. رسیدن به مقام و درجه علمی و معنوی والا نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد و حتى به لحاظ حساسیت و اهمیت آن، بایستى با جدیت بیشترى به این امور توجه شود. یقیناً براى رسیدن به هر امر مطلوبى، نیاز به تلاش و جدیت و همت بلند است. و میزان همت است، که آدمیان را از یکدیگر متمایز میکند. رسیدن به مقام علمی و معنوی والا نیز، از آن دسته امورى است که باید انسان با همتى بلند، گام در آن نهد، وگرنه ره به جایى نخواهد برد. امام على(ع) میفرماید: «هنگامی که امرى را طلب نمودى، بلند همت باش». (10)
در اسلام، گستره عظیمى از آموزهها را میبینیم که موفقیت و تکامل معنوی انسان را در گرو تلاش، پشتکار و پایدارى میدانند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «انسان در سایه تلاش و کوشش میتواند به خواسته هاى خود برسد».(11) امام على(ع) در جنگ جمل خطاب به محمد حنفیه فرمود: «اگر کوهها از جاى خود حرکت کنند، تو از جاى خود تکان مخور»؛(12) یعنى در راه رسیدن به هدف، باید استقامت و پایدارى داشت و در سایه پشتکار و تحمل دشواریها، میتوان به قلههاى افتخار و پیروزى رسید.
راههاى کمال و سعادت همیشه باز است و همه انسانها در میدان مسابقه قرار دارند و میتوانند با تلاش و مجاهدت به آنچه دیگران رسیدهاند، رسید. زندگى، میدان کارزار و تلاش و کوشش است. در این نبرد، یکى پیروز میشود و جلو میرود و دیگرى دچار شکست میشود. اوّلى غرق در سرور و شادى و دوّمى دردمند و غمگین است. آنان که پیروز میشوند و به هدفهایشان دست مییابند، کسانیاند که اگر شکست بخورند و گرفتار مشکلات شوند، بجاى یأس و ناامیدى دوباره برمیخیزند و به راه خود ادامه میدهند. شکست و مشکلات به اراده آنان آسیبى وارد نمیکند بلکه عزم و اراده آنان را نیز استوارتر میکند.
بسیارى میپندارند که موفقیت، کیمیایى است در خارج از وجود آنان و اگر ستاره بخت در آسمان زندگى کسى بدرخشد، او به موفقیت خواهد رسید. این افراد باور ندارند که موفقیت، زاییده خود انسان است که میتواند با ایمان، تلاش و پشتکار، آینده خود را بسازد.
گفتنی است؛ توانمندى افراد و محیط اجتماعى و خانوادگى و امکانات زندگی آنان متفاوت است، مثلاً فردى که در خانوادهاى ثروتمند زندگى میکند، با فردى که در خانوادهاى فقیر است، تفاوت آشکار دارد، ولى مهم آن است که هرکسى در هر شرایطى از استعداد و توانمندى خود استفاده کند و در گستره وجودى خود تلاش کند و زندگى علمی و معنوی خود را بسازد. همان فرد فقیر با تلاش و کوشش میتواند براى خودش زندگى قابل قبولى بسازد و رضایت خاطر داشته باشد.
___________________________________
1 . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق، ص 624.
2 . استفانى، مارستوف، معجزه تشویق، ترجمه: تمدن، توراندخت، تهران، انتشارات علمى، 1375ش، ص 19.
3 . اسمایلز، ساموییل، اعتماد به نفس، ترجمه: دشتى، على، تهران، مرکز تحقیقات قلمآشنا، 1380ش، ص 15.
4 . شجاعى، محمد صادق، توکل به خدا، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى( ره)، 1383ش، ص 50.
5 . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج 64، ص 362.
6. بقره، آیه 21.
7 . آل عمران، آیه 130.
8 . «أ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین * وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»؛ یس، آیات 60 – 61.
9 . لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش، ص 354.
10. «کُن بَعیدَ الهِمَم اذا طَلَبتَ»؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص 530.
11. نجم، آیه 39.
12 . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، خطبه 11، ص 55.