خانه » همه » مذهبی » رسانه ملی و برنامه ای در انتقاد از نظام

رسانه ملی و برنامه ای در انتقاد از نظام


رسانه ملی و برنامه ای در انتقاد از نظام

۱۳۹۵/۰۹/۲۳


۵۴۶ بازدید

اگر می گوید که حق هستید یک برنامه تلویزیونی مثل همه جای دنیا که تلویزیون ملی انها یا مال همه مردم ومردم ازادانه سخنانشان را می گویندیک برنامه بگذارید نه از دیدگاه امریکا واسرائیل واروپا واستعمارگران ومستبدان دنیا شمارا نقد کنم که بلکه از دیدگاه خود اسلامی که سنگ ان را به سینه می زنید وادعا داریدنقد کنم شما را مگر تلویزیون ملی نیست.پس چرا از این برنامه ها که همه جای دنیا می گزارند ومردم سین جین نمی کنند که چه بگویند وچه نگویند نمی گزارید

1.گرچه ممکن است ضعف ها و کاستیهایی در مورد آزادی بیان در کشور ما وجود داشته باشد ، اما اگر نگاهی منصفانه به وضعیت کشور داشته باشیم ، تصدیق خواهیم نمود که آزادی بیان در کشور ما نسبت به کشورهایی که مدعی آزادی بیان هستند به مراتب بیشتر است امروز شاهدیم که در رسانه ها با گرایش های متفاوت ، نقدهای زیاد و تندی نسبت به نظام در عرصه های مختلف مطرح می گردد . همچنین در رسانه ملی نیز برنامه هایی که به نقد مسایل گوناگون می پردازند کم نیست . نظام جمهوری اسلامی نشان داده است که پذیرای نقدهای منصفانه است و تأکید مقام معظم رهبری در راه اندازی کرسیهای آزاد اندیشی با هدف ایجاد فضای نقد و گفتگو و طرح دیدگاههای مختلف در فضایی کاملاً آزاد و علمی و به دور از جنجال های سیاسی صورت گرفت .
البته روشن است که انتقاد با اتهام زدن متفاوت است و به بهانه نقد نمی توان پذیرفت که افراد به خود اجازه بدهند که بدون هیچ ضابطه ای چارچوب های اصلی نظام را زیر سؤال ببرند . در هیچ کجای دنیا روزنامه ها و نشریات آزاد نیستند که چارچوب ها و مبانی فکری نظام سیاسی خود را زیر سؤال ببرند.
ضمن اینکه تحت عنوان آزادی بیان نمی توان اجازه داد که برخی افراد بدون ضابطه به نقد مسایل مختلف بپردازند و افکار عمومی جامعه را تخریب نمایند . جای برخی از نقدها در روزنامه و رسانه ها نیست ، بلکه این گونه نقدها اگر واقعاً با هدف کشف حقیقت و درک واقعیت مطرح می گردند ، باید در محیط های علمی و به دور از هر گونه نگاه سیاسی و مانند آن مطرح گردند و مورد بحث و گفتگو قرار بگیرند .
2. کشورهای غربی که دم از آزادی بیان و مانند آن می زنند ممکن است در ظاهر برخی برنامه های نقد را در رسانه ها و شبکه های خود انعکاس بدهند ، اما حقیقت این است که این گونه برنامه ها با هدف ژست آزادی و ارایه چهره ای قابل دفاع از این کشورها تهیه می شود و واقعیت این کشورها غیر از ان چیزی است که نشان می دهند ، ضمن اینکه تبلیغات رسانه ای این کشورها به قدری گسترده است که تأثیرات این برنامه ها را خنثی می نماید.
3.برای طرح دیدگاهها و نظرات انتقادی لازم نیست حتماً شبکه ای تلویزیونی در اختیار انسان قرار بگیرد . پیشنهاد می شود جنابعالی نقدها و نظرات خود را در یکی از جلسات کرسیهای آزادی اندیشی و یا در جمع دانشجویی و مانند آن به بحث و گفتگو بگذارید و در ادامه با گسترش جلسات می توانید پیشنهاد پخش این جلسات را به رسانه ملی بدهید . این مجموعه نیز آمادگی شنیدن نقدهای جنابعالی و گفت و گو با شما در این زمینه است .
4. هر چند وجود برخی ضعف ها و کاستیهایی در نظام قابل انکار نیست ، اما معتقدیم که مبانی و اصول اسلامی و انقلابی نظام جمهوری اسلامی از چنان استحکام و قوت منطقی و علمی برخوردار است که قابل دفاع است و اگر اشکال و نقصی هست مربوط به کارایی افراد در برخی بخشهاست نه کارآمدی نظام .
ممکن است به دلیل نفوذ تمدن غرب و نظام سرمایه داری و تلاش گسترده غرب برای نشان دادن برتری فرهنگ و تمدن خود با بهره گیری از تبلیغات گستره و غول های رسانه ای و تأثیرات فریبنده ظاهر تمدن غربی در سایه پیشرفت های تکنولوژیکی و صنعتی آن و وادادگی برخی اندیشمندان ، حکومت سکولار به عنوان بهترین گزینه و الگوی حکومتی و اداره زندگی انسان ها معرفی شده باشد ، اما هر گونه ارزیابی و داوری در مورد برتری الگوی حکومت سکولار نسبت به الگوی حکومت دینی باید بر اساس ماهیت این الگوی حکومتی و بر پایه واقعیات صورت بگیرد و لایه های ظاهری و مظاهر فریبنده آن نباید ، موجب نادیده گرفتن زوایای حقیقی و ماهیت این الگو بشود .
ما معتقدیم حکومت سکولار به دلیل ضعف ها و بحران های مختلف معرفتی ، روحی ، اخلاقی و اجتماعی که نظام های سکولار را با چالش جدی روبرو نموده ، شایستگی لازم را برای ترسیم الگوی زندگی انسانی ندارد.
دنیای به اصطلاح مدرن امروز که محصول تفکّر و جهان بینی مادی است در گرداب بحران های متعددی گرفتار است که حوزه های مختلف زندگی بشر امروز را متأثر ساخته است .گستره این بحران ها از ساحت معرفت و اندیشه گرفته تا نگاه به انسان و ابعاد اخلاقی , سیاسی و اجتماعی او سایه افکنده است و زرق و برق پیشرفت مادی و تکنولوژیکی نیز نتوانسته ، سایه سنگین افول ارزش های معنوی ، اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی را پنهان دارد و در پس این پیشرفت مادی ، پس رفت در معنویت ، ارزش ها و انسانیت را به ارمغان آورده است .
اعتماد مطلق غرب بر علوم تجربی و مقابله آنان با اعتقادات دینی ، خسارت های سنگینی برای نظام های سکولار به بار آورد . گرچه نقش این جریان در سرعت بخشیدن به اکتشافات علمی و افزایش چشمگیر بهره مندی های مادی غیر قابل انکار بوده ، اما جریان مذکور به دلیل نگاه تک بعدی و نادیده گرفتن ارزش های الهی هیچ گاه نتوانست سعادت مطلوب را برای بشریت به ارمغان بیاورد و با وجود پیشرفت در عرصه علم و تکنولوژی ، پسرفت در انسانیت را به دنبال داشت .آنچه تمدن غرب در عمل برای بشریت به ارمغان آورد ، تبدیل آن به حیوان متمدن بود و نه یک انسان متمدن .
«حوادث و رویدادهایی چون رنسانس و نوزایی و جنبش اصلاح دینی و جریان روشن اندیشی و عقل گرایی و انقلاب صنعتی که از قرن چهاردهم در غرب آغاز شد با وجود آثار و نتایج سودمند آن در زمینه تأمین رفاه و آسایش مردم و ایجاد تحولات فکری و فرهنگی و تکامل زندگی اجتماعی انسانها موجب بروز بحران ها و نارسایی هایی نیز در عرصه های مختلف زندگی انسانی از جهت معرفتی , روانی , اخلاقی , اجتماعی و سیاسی شده است. امروز بشر در بعد معرفتی دچار تحیَر علمی و نسبیت گرایی و عدم ثبات در آرا و عقاید است و در بعد روانی , دچار تردید علمی , افسردگی و اضطراب , فقدان آرامش و اطمینان خاطر و از خود بیگانگی و به تعبیری بی خویشتنی است و از جهت اخلاقی نیز گرفتار انحرافات خصلتی گسترده و به لحاظ خانوادگی دچار از هم پاشیدگی داخلی و از نظر اجتماعی و سیاسی , گرفتار مسائلی چون هرج و مرج بین المللی و مانند آن است.» (جوادی آملی ، عبد الله ، انتظار بشراز دین ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1380، ص 13)
غرب به جای اینکه به فکر مبارزه با دیانت کلیسایی باشد، نوک پیکان حمله خود را متوجه اساس دین و نهاد دیانت کرد ورفته رفته مبازه با دین و دین مداری در میان روشنفکران تبدیل به یک سنت شد و همین سنت نابخردانه بود که عامل انحطاط اخلاقی فرهنگی و حتی سیاسی مغرب زمین در عصر مدرنیسم گردید . سنتی که غرب را از دورن نسبت به انسانیت وشرافت خود بیگانه کرد.
ما معتقدیم الگوی حکومت دینی به دلیل نگاه جامع به هستی و انسان و توجه به همه نیازهای مادی ، روحی و معنوی او ، از مشکلات ، عیب ها و کاستیهای الگوی سکولار به دور بوده و شایستگی قرار گرفتن به عنوان الگوی فرا روی بشریت را داراست زیرا در این الگوی حکومتی ، بر خلاف الگوی سکولار که قوانین در آن در ظاهر بر پایه خواست و اراده مردم تنظیم شده و در واقع از یک سو حاکمیت جهل و هوا پرستی بشری است و از سوی دیگر حاکمیت صاحبان قدرت و ثروت است ، از ناحیه کسی تنظیم شده که آگاهی کامل از همه نیازهای جسمی و روحی انسان دارد و تحت تأثیر خواهشهای نفسانی قرار ندارد .
در این الگو با توجه به ضرورت وجود قانون و نیازهای جسمی و روحی انسان ، قانون صحیح و کامل ، قانونی است که همه جنبه های هستی انسان در آن لحاظ گشته، برای شکوفایی استعدادهای انسان، برنامه ریزی صحیحی در آن شده باشد. اگر قانونی، فقط جنبه های طبیعی و عملی او را رعایت کند و ابعاد اخلاقی و یا اعتقادی او را نادیده گیرد، چنین قانونی، شایسته جامعه انسانی نبوده و نمی تواند انسان ها را به سعادت نهائی برساند وتشریع و قانونگذاری، زمانی درست و حق است و انسان را به سعادتش می رساند، که هماهنگ با تکوین و آفرینش انسان و جهان باشد؛ با فطرت و آفرینش انسان، با حقیقت آفرینش جهان، و با رابطه تکوینی عالم و آدم هماهنگ باشد. از این رو قانونگذار، تنها آن کسی می تواند باشد که انسان و جهان را آفریده و رابطه متقابل انسان و جهان را تنظیم کرده است و در عرصه اجرای قوانین نیز , نیاز به کسی است که شناخت کامل از این قوانین داشته باشد و بواسطه برخورداری از ویژگی عصمت از هر گونه خطا و لغزش و انحرافی به دور باشد . بدین ترتیب هم در مرحله قانوگذاری و هم در مرحله اجرای قوانین , مصونیت از خطا و اشتباه و لغزش های احتمالی در نظر گرفته شده است و در صورت دسترسی نداشتن به انسان معصوم ، نزدیک ترین گزینه به ایشان در شناخت مبانی دینی و قوانین الهی و برخوردار از ویژگیهای برجسته ای همچون عدالت و تقوا و مدیریت , اداره جامعه اسلامی را بر عهده می گیرد و البته چنین حکومتی تضمین کننده سعادت مادی و معنوی بشر خواهد بود.
در این الگوی حکومتی بر خلاف الگوی سکولار ، هدف گذاری حکومت به تأمین نیازهای مادی انسان محصور نبوده ، بلکه در کنار آن به نیازهای روحی و معنوی که حقیقت و ماهیت اساسی انسان ها را شکل می دهد ، نیز توجه شده و اخلاق و معنویت و ارزش های انسانی و اسلامی از محوریت برخوردار است .
در چنین الگویی حکومت وظیفه هدایت انسانها به سعادت مادی و معنوی را بر عهده دارد و ماهیت آن حاکمیت ارزش های انسانی و اسلامی است و بر اساس آن به تعریف مفاهیمی چون عدالت ، آزادی ، توسعه و پیشرفت و… می پردازد و نگاه متفاوتی از نگاه مادی و سود جویانه سکولار دارد.
گرچه متأسفانه به دلایل مختلف ، زمینه و شرایط برای بر پایی و گسترش چنین الگویی فراهم نشده و در سایه هیاهو و یکّه تازی الگوی سکولار و تلاش آن برای مقابله با دین ، تا دیر زمانی مجالی برای طرح این الگوی حکومتی وجود نداشت ، اما با پیروزی انقلاب اسلامی و بر پایی حکومت دینی ، الگوی حکومت دینی به عنوان جایگزین الگوهای سکولار مطرح گردید که البته تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد ، اما به همین اندازه ظرفیت خود را برای تبدیل شدن به الگویی فراگیر نشان داده از این رو شاهد شدیدترین دشمنی ها با نظام جمهوری اسلامی بوده و هستیم و نظام سلطه تمام تلاش خویش را برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی و جلوگیری از موفقیت این الگوی حکومتی به کار بسته است . اما نظام جمهوری اسلامی مصمم به پیمودن این مسیر نورانی است از این رو مقام معظم رهبری فرمودند: « ما پیشرفت را به شکلى که غرب دنبال کرد و پیش رفت، نمی خواهیم؛ پیشرفت غربى هیچ جاذبه‌اى براى انسان آگاهِ امروز ندارد. پیشرفت کشورهاى پیشرفته‌ غربى نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر کند، نتوانست اخلاق انسانى را مستقر کند. اولاً آن پیشرفت بر پایه‌ ظلم و استعمار و غارت کشورهاى دیگر بنا شد… اینها پایه‌ تمدن خودشان را با مکیدن خون ملتها شروع کردند؛ بعد هم با پیشرفتهاى گوناگون، نه ظلم را در کشورهاى خودشان برطرف کردند، نه تبعیض را برطرف کردند، نه جوامع فقیر را توانستند به بى‌نیازى برسانند؛ مى‌بینید امروز هم وضع اقتصاد در این کشورها چه جورى است، وضع اجتماعى چه جورى است، وضع اخلاقى چه جورى است؛ این انحطاط اخلاقى، این لجنزار اخلاق جنسى در غرب. پیشرفت تمدن غربى، یک چنین پیشرفتى است با این خصوصیات؛ این را ما به‌هیچ‌وجه نمى‌پسندیم. ما دنبال الگوى مطلوب و آرمانىِ خودمان هستیم، که یک الگوى اسلامى و ایرانى است؛ از هدایت اسلام سرچشمه می گیرد، از نیازها و سنتهاى ایرانى بهره می برد؛ یک الگوى مستقل.» (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها , 15/5/92)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد