طلسمات

خانه » همه » مذهبی » رستگاری پیروان مسیحی یا دینی غیر از اسلام

رستگاری پیروان مسیحی یا دینی غیر از اسلام


رستگاری پیروان مسیحی یا دینی غیر از اسلام

۱۳۹۴/۰۸/۱۱


۱۶۱۲ بازدید

آیا پیروان ادیان غیر مسلمان رستگار می شوند؟

اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو می کند و مى فرماید: اگر این انسان روابط خود را باخدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زکات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق کنترل غرایز و هوس رانی ها حفظ کند، به رستگارى رسیده است.رستگاران چه کسانى هستند:
با یک نگاه اجمالى به اوصاف رستگاران در قرآن می فهمیم که: آنان اهل عبادت و کار خیرند. «وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » (حج، 77)از بخل دورى مى کنند. «وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (حشر،9) غافل نیستند و خدا را زیاد یاد مى کنند. «وَاذْکُرُواْ اللّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلَحُونَ » (انفال، 45) در راه او جهادگرند. «وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » (مائده، 35) اهل توبه و استغفارند. «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (نور، 31) و در جامعه، اصلاح گر و آمر به معروف و ناهى از منکرند. (آل عمران، 104) و به پیامبران خدا ایمان دارند و آنان را احترام و یارى مى کنند. (اعراف، 157)
کوتاه سخن آنکه اگر می بینیم همیشه در طول تاریخ گروهى به دنبال مکتب هاى مختلف و دانشمندان و عُرفا و مصلحان و فیلسوفان و حاکمان و شاعران می روند، آرزوى همه آنها رسیدن به رستگارى است که هرکسى آن را در چیزى و کسى می جوید؛ یکى رستگارى را (همچون فرعون) در زور و قدرت می پندارد و می گوید: «قد أفلح الیوم من استعلى» آن کس که پیروز است، رستگار است که این تفکّر هنوز در ابرقدرت ها وجود دارد.
یکى رستگارى را در هنر و صنعت و جمعیت و داشتن منابع طبیعى و پیشرفت تکنولوژى، توسعه سیاسى، اقتصادى، نظامى، علمى و … مى داند.
امّا اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو مى کند و مى فرماید: اگر این انسان روابط خود را با خدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زکات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق کنترل غرایز و هوسرانى ها حفظ کند، به رستگارى رسیده است.
با نگاهى گذرا به جوامع بشرى به خوبى می توان دریافت که پیشرفت ها و توسعه هاى گوناگون، ابزار رفاه و آسایش را فراهم کرده؛ ولى از آمار خیانت ها و جنایت ها و تجاوزها، هوس بازی ها و حق کشىی ها چیزى نکاسته و سردمداران حرکت غیرالهى تمام فکر و قدرت پیروان خود را در راه رسیدن به هوس هاى پوچ و بیهوده صرف کرده اند.

بزرگ ترین نعمت کدام است:
گرچه از نگاه و دیدگاه بعضى، بزرگ ترین نعمت، زندگى همراه با رفاه و امکانات و مقام و ثروت و قدرت و محبوبیّت است؛ امّا حقیقت این است که بزرگ ترین نعمت آن است که انسان را به هدف واقعى برساند.
کسى که انواع نعمت ها را داشته باشد؛ ولى به هدف نرسد، مثل کسى مى ماند که انواع ماشین ها را دارد، ولى خود در خیابان ها سرگردان است.
بنابراین، بزرگ ترین نعمت، هدایت الهى و معرفت و اطاعت کامل و داشتن هادیان معصوم و نجات از هوسهاى درونى و طاغوت هاى بیرونى است.
قرآن مى فرماید: «وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا » (مائده، 3) یعنى با آمدن قرآن و پیامبر اسلام و تعیین رهبرى معصوم براى بعد از پیامبر نعمت بر مردم تمام و دین کامل و خدا راضى شد و در ذیل آیه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» (تکاثر، 8) همچنین امام رضا علیه السلام فرمود: مراد از نعمت، ولایت ما اهل بیت است، خواه در رفاه و زندگى باشد یا در تلخى و شهادت.
با این نگاه است که فرزند 13 ساله ى امام حسن مجتبى علیه السلام (حضرت قاسم) در کربلا در پاسخ به عموى خود مى گوید: مرگ براى من از عسل شیرین تر است؛ زیرا حق را فهمیدم و رهبرم امام معصوم است و هدفم مبارزه با ظلم و جانم را با خدا معامله مى کنم.
پیروان دیگر ادیان آسمانى اهل دوزخ اند:
به گواهى آیه ى 62 سوره ى بقره، اجر هر کدام که در زمان پیامبر خود ایمان به خدا و معاد داشته و اهل عمل صالح بوده اند، محفوظ است و نگرانى وجود ندارند؛ امّا با آمدن پیامبر اسلام و دعوت او از اهل کتاب، «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ …» (مائده، 19) آنان مأمور به پذیرش اسلام شدند.
بنابراین از پیروان دیگر ادیان، کسانى که آگاهانه اسلام را قبول نکرده و آن را رد می کنند و همچنان بر مکتب ناکامل خود باقى بمانند، گرفتار قهر الهى خواهند شد. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ فِی نارِ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها؛[بینه/۶] کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مى‌ مانند. در این آیه اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان) را از اهل دوزخ و جاودانه در آن می خواند. اما در آیه ۴ همین سوره، این اهل کتاب را این چنین توصیف کرده است: وَ ما تَفَرَّقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ؛[بینه/۴] و اهل کتاب پراکنده نشدند مگر از آن پس که برایشان برهانى روشن آمد.
پس روشن می شود که همه اهل کتاب، محکوم به دوزخ ابدی نیستند. و حکم مسیحیان و یهودیانی که با جهل بر دین خود مانده اند، فرق می کند. و حکم دوزخ ابدی برای تمام کسانی است که مسیر عناد را می پیمایند و علیرغم فهم واقعیت با آن دشمنی می کنند: مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛[بقره/۸۱] آنان که مرتکب کارى زشت شدند و گناهشان گرد بر گردشان بگرفت، اهل جهنمند و جاودانه در آن.
آیت الله تهرانی در کتاب معاد شناسی می گوید:
افرادى از کافران که دنبال حق بوده و در جستجو و تفحّص بر آمده اند، ولى بواسطه استضعاف، طبقه حاکم راه وصول آنها را به حقیقت و اسلام و ایمان به محمّد مصطفى حبیبُ الله مسدود کرده اند؛ آنها جزء مستضعفین محسوب، و طبق آیه اى که در این باره داریم با آنان رفتار مى شود. و امّا کسانى که هیچگونه تحت ظلم و ستمى قرار نگرفته‌ اند، و با اراده و اختیار، دینى را غیر از اسلام اختیار مى کنند، و در تفحّص و تجسّس بر نمى آیند و یا به مقدار کافى تفحّص نمى‌ کنند و بالنّتیجه دستشان از نور اسلام خالى مى ماند؛ آنان در راه های عالم آخرت نیز نور ندارند، و گرفتار کجرویها و انحرافات و سرگشتگى‌ ها شده، و بالاخره غیر از راه دوزخ نمى‌ توانند راه دیگرى را بپیمایند.[۱]این عده از اهل کتاب که نتوانسته اند، حق را بیابند، مشمول این آیه هستند که : فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً * إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً؛[نساء،آیات ۹۷و۹۸ ] منزلگاهشان جهنم است که چه بد سر انجامى است * مگر آن مستضعفینى از مردان و زنان و کودکان که نه مى ‌توانند استضعاف کفار را از خود دور سازند، و نه مى توانند از آن سرزمین به جایى دیگر مهاجرت کنند.
این عده که حقیقتا دلشان در مقابل حق خاضع است، در قرآن مورد مدح نیز قرار گرفته اند: لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَالِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبرِونَ؛[مائده/۸۲] هر آینه می‌یابى آنان که گفتند ما نصارائیم دوست ترین مردم نسبت به مؤمنین و این براى این جهت است که ملت نصارا قسیسین و رهبان دارند و اصولا مردمى هستند که تکبر نمى‌ ورزند.
و روز قیامت نسبت به سعی و تلاش آنها، قضاوت عادلانه ای برایشان خواهد بود: وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى ؛[نجم/۳۹] براى مردم پاداشى جز آنچه خود کرده‌ اند نیست.
منابع:
پرسش و پاسخ هاى قرآنى (ج 1) ـ محسن قرائتی
قرآن کریم، سور: مائده، تکاثر، اعراف، آل عمران، نور، انفال، حشر، حج

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد