۱۳۹۴/۱۱/۲۷
–
۱۳۴۸ بازدید
پاسخ اجمالی:
روح، حقیقت واحدی است که پنج مرتبه ی کلّی دارد. سه مرتبه از آن در کفّار است (روح بدن و روح غضب و روح شهوت)، چهار مرتبه اش در مؤمنان (روح بدن و روح غضب و روح شهوت و روح الایمان)، و پنج مرتبه اش در انسان معصوم (روح بدن و روح غضب و روح شهوت و روح الایمان و روح القدس). عصمت نیز ناشی از مرتبه ی پنجم روح است.در حیوانات نیز سه مرتبه روح وجود دارد، همان سه مرتبه ای که برای کفّار ذکر شد. لذا در قرآن کریم، از کفّار با عنوان جنبنده (حیوان) یاد شده است.
پاسخ تفصیلی:
روح، حقیقت واحدی است که پنج مرتبه ی کلّی دارد. سه مرتبه از آن در کفّار است (روح بدن و روح غضب و روح شهوت)، چهار مرتبه اش در مؤمنان (روح بدن و روح غضب و روح شهوت و روح الایمان)، و پنج مرتبه اش در انسان معصوم (روح بدن و روح غضب و روح شهوت و روح الایمان و روح القدس). عصمت نیز ناشی از مرتبه ی پنجم روح است.در حیوانات نیز سه مرتبه روح وجود دارد، همان سه مرتبه ای که برای کفّار ذکر شد. لذا در قرآن کریم، از کفّار با عنوان جنبنده (حیوان) یاد شده است.
پاسخ تفصیلی:
طبق نظر حکمای اسلامی و بخصوص پیروان مکتب فلسفی ملاصدرا (حکمت متعالیه) همه ی موجودات مادّی دارای نفس می باشند ؛ از جماد گرفته تا انسان. لکن درجه ی وجودی نفس هر موجودی متناسب با خود اوست. لذا نفس جمادات تنها در حدّی است که می تواند انسجام و ترکیب طبیعی جمادات را حفظ نماید. البته هر نفسی داری حیات و شعور و اختیار نیز می باشد ؛ امّا این آثار در جمادات به قدری ضعیف می باشند که عملاً قابل ادراک نیستند. شاهد اینکه این موجودات دارای شعور و اختیار می باشند ، آیات قرآنی و مشاهدات اولیای الهی است. برای نمونه خداوند متعال می فرماید: « ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعین؛ سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که به صورت دود بود ؛ به آن و به زمین دستور فرمود: « بیایید! خواه از روى میل و اطاعت و خواه از روی بی میلی واکراه.» آنها گفتند: « ما از روى میل و اطاعت مى آییم» » (فصلت:11). این آیه به وضوح گواهی می دهد که زمین و آسمان ، هم شعور دارند و هم اختیار.
در گیاهان ، که رتبه ی وجودیشان برتر از جمادات است ، نیز نفس نباتی وجود دارد ؛ که افزون بر کمالات نفس جمادی ، کمالات خاصّ نباتات را هم داراست ؛ که آثاری چون رشد و نموّ ، تولید مثل و واکنش به عوامل بیرونی از این مرتبه از نفس ناشی می شوند. البته نفس همه ی گیاهان نیز در یک رتبه نیست ؛ بلکه نفوس نباتی نیز دارای مراتبی می باشند ؛ برای مثال ، بین نفس یک گیاه گوشت خوار که تا حدودی حرکت ارادی دارد ، با نفس یک گیاه خزه یا گل سنگ تفاوت نسبتاً زیادی است. نفوس جمادات نیز در یک رتبه نیستند لکن درک تفاوت آنها به علّت نزدیکی زیاد دشوار است.
نفس داشتن حیوانات نیز امری بدیهی است. کما اینکه تفاوت رتبه ی نفوس حیوانات هم بسیار روشن است. برای مثال ، تفاوت آشکاری است بین رتبه ی وجودی حیوانی مثل کرم خاکی با رتبه ی وجودی گربه ؛ و بین رتبه ی وجودی گربه و رتبه ی وجودی میمون.
نفوس انسانی نیز در یک رتبه نیستند ؛ بلکه برخی در مرز حیوانیّت قرار دارند مثل کفّار و برخی دیگر در بالاترین رتبه واقع شده اند که از جمیع مخلوقات برترند ؛ و برتر از آن رتبه، تنها کنه ذات خداست. البته نفس انسانی ویژگی خاصّی نیز دارد ؛ و آن اینکه در بدو تولّد انسان بسیار ضعیف و در حدّ حیوانی است ؛ لکن می تواند تا درجات بسیار بالایی ترقّی نماید ؛ تا آنجا که از ملائک نیز گذر نماید. البته درجاتی از این روح فقط اختصاص به معصومین دارد و کس دیگری بدان راه نمی یابد. لذا برخی حکما انسان معصوم را نوعی برتر از نوع بشر دانسته و گفته اند : اشتراک معصومین با دیگر انسانها در جنس بشریّت است نه در نوعشان ؛ همانگونه که انسانها با حیوانات در جنس حیوان مشترک می باشند ؛ امّا نوعی برترند. لذا روح چهارده معصوم عین روح القدس می باشد که عالی ترین مرتبه ی هستی امکانی است. امّا دیگر معصومین درجات پایین روح القدس را دار هستند. لذا خداوند متعال در مورد آدم (ع) فرمود: « نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی ؛ از روح خود در او دمیدم» و نفرمود: « نَفَخْتُ فیهِ رُوحی ؛ روح خود را در او دمیدم » ؛ و روشن است که «روحی» غیر از «من روحی» است . امّا غیر معصومین ، صاحب روح القدس نیستند بلکه می توانند روح الایمان داشته باشند که خود آن نیز مراتبی دارد. البته اگر کسی روح الایمان را اکتساب نکند ، روح او در حدّ نفوس حیوانی خواهد ماند. لذا خداوند متعال کفّار را در ردیف حیوانات نام می برد؛ و آنها را مانند چهارپایان یا مانند الاغ یا همچون سگ یا جنبنده خطاب می کند.
مطلب دیگر درباره ی روح انسانی ــ اعمّ از روح القدس و روح الایمان ــ آن است که این ارواح اگر چه دارای مراتب می باشند؛ لکن همه ی آنها می توانند تا بی نهایت شدّت داشته باشند؛ یا به تعبیری هر انسان مؤمنی می تواند تا سقف بی نهایت اوج بگیرد. امّا باید توجّه داشت که بی نهایتها باهم یکی نیستند. صراط مستقیم انسانیّت شاهراه عظیمی است که یک سر آن دنیاست و سر دیگرش به سوی خدا می رود و چون خدا نامحدود صرف است ، لذا پایانی در کار نیست. از اینرو گفته اند غایت سیر انسان خدا شدن نیست بلکه بسوی خدا بودن است. امّا در این شاهراه (صراط مستقیم)، که تا بی نهایت کشیده شده ، به تعداد نفوس انسانی ،خطوط سرعت یا به تعبیر قرآنی، سُبُل وجود دارند که هر کسی از سَبیل و خطّ حرکت مخصوص خود و با سرعت مجاز در آن حرکت می کند. آنها که در مرز حیوانیّت قرار دارند ، با سرعت اندک حرکت می نمایند ؛ و چهارده معصوم با سرعتی بسیار بالا در حرکتند. لذا با اینکه همه بسوی بی نهایت در حرکتند، امّا مقدار مسافتی که چهارده معصوم طی می کنند با افراد عادی قابل مقایسه نیست.
مطلب نهایی در باب نفس اینکه، حقیقتِ نفس یکی بیش نیست؛ لکن این حقیقت یگانه، در عین وحدتِ حقیقت، دارای کثرت مراتب نیز هست. لذا هر صاحب نفسی در حقیقت مرتبه ای از مراتب نفس واحد را دارا می باشد. پایین ترین مرتبه ی این حقیقت یگانه، نفس جمادی، و بالاترین رتبه ی آن روح القدس و روح چهارده معصوم (ع) می باشد. لذا روح آن بزرگواران احاطه ی وجودی بر جمیع موجودات عالم دارد. از روح القدس تعبیر به اسم اعظم ، وجه الله ، امام مبین ، امّ الکتاب ، رقّ منشور ، وجود منبسط ، حقیقت محمّدیّه ، سیمرغ ، جان جانان ، نَفَس رحمانی ، حقیقت مائیّه و … نیز می شود. تعداد اسامی این حقیقت ساری در عالم ، به بیش از صد اسم می رسد که هر کدام به اعتباری استعمال می شوند.
نویسنده: احد ایمانی