طلسمات

خانه » همه » مذهبی » رویای امام حسین (ع) برای رفتن به سمت شهادت

رویای امام حسین (ع) برای رفتن به سمت شهادت


رویای امام حسین (ع) برای رفتن به سمت شهادت

۱۳۹۳/۰۴/۲۷


۱۸۶۶ بازدید

آیا فرمان پیامبر (ص) به خروج که در رویای تاریخی به اباعبدالله (ع) الهام شد، سند صحیحی دارد؟

در لهوف سید بن طاووس که از مقاتل معتبر است در دو جا به این موضوع اشاره شده است : الف: َ فَلَمَّا کَانَ فِی السَّحَرِ ارْتَحَلَ الْحُسَیْنُ ع فَبَلَغَ ذَلِکَ ابْنَ الْحَنَفِیَّةِ فَأَتَاهُ فَأَخَذَ زِمَامَ نَاقَتِهِ الَّتِی رَکِبَهَا فَقَالَ لَهُ یَا أَخِی أَ لَمْ تَعِدْنِی النَّظَرَ فِیمَا سَأَلْتُکَ قَالَ بَلَى قَالَ فَمَا حَدَاکَ عَلَى الْخُرُوجِ عَاجِلًا فَقَالَ أَتَانِی رَسُولُ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا فَارَقْتُکَ فَقَالَ یَا حُسَیْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلًا فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْحَنَفِیَّةِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ فَمَا مَعْنَى حَمْلِکَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَکَ وَ أَنْتَ تَخْرُجُ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْحَالِ قَالَ فَقَالَ لَهُ قَدْ قَالَ لِی إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا وَ سَلَّمَ عَلَیْهِ وَ مَضَى .وقتى که سحر آن شب فرا رسید امام حسین علیه السّلام با همراهان از مکّه به سوى عراق خارج شدند، محمّد بن حنفیّه از این حادثه با خبر شد، با شتاب حرکت کرد و خود را به امام حسین علیه السّلام رسانید، مهار شتر امام را که بر آن سوار بود، گرفت و عرض کرد: «برادرم مگر به من وعده ندادى که در مورد آنچه را به عرض رساندم بیندیشى؟»امام حسین علیه السّلام: آرى.محمّد: پس چرا با شتاب از مکّه خارج شدى؟
امام حسین علیه السّلام: بعد از آنکه از تو جدا شدم، رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم [در بیدارى یا در خواب ] نزد من آمد و فرمود:
یا حسین! اخرج فانّ اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا
، اى حسین! خارج شو، همانا خداوند خواسته است تو را (براى پیشرفت دین) کشته ببیند.
محمّد: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، اکنون که تو با این وضع حرکت مى کنى، همراه بردن این زنان با تو چه معنى دارد؟
امام حسین علیه السّلام: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم به من فرمود:
«انّ اللَّه قد شاء ان یراهنّ سبایا
، همانا خداوند چنین خواسته که آنان را اسیر و گرفتار بنگرد.» آنگاه امام حسین علیه السّلام با محمّد خداحافظى کرد و به سوى عراق حرکت نمود.
ب: قَالَ الرَّاوِی:
وَ جَلَسَ الْحُسَیْنُ ع فَرَقَدَ ثُمَّ اسْتَیْقَظَ فَقَالَ: یَا أُخْتَاهْ إِنِّی رَأَیْتُ السَّاعَةَ جَدِّی مُحَمَّداً ص وَ أَبِی عَلِیّاً وَ أُمِّی فَاطِمَةَ وَ أَخِیَ الْحَسَنَ وَ هُمْ یَقُولُونَ یَا حُسَیْنُ ع إِنَّکَ رَائِحٌ إِلَیْنَا عَنْ قَرِیبٍ وَ فِی بَعْضِ الرِّوَایَاتِ غَداً.
راوى گفت: حسین علیه السّلام بر زمین نشست و بخواب رفت سپس بیدار شد و فرمود: خواهرم همین الان جدّم محمّد و پدرم على و مادرم فاطمة و برادرم حسن را بخواب دیدم که همگى مى گفتند: اى حسین بهمین زودى و در بعضى از روایات (فردا) نزد ما خواهى آمد. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 90
ضمن آن که مطلب مورد سوال به حسب محتوایی مشکلی ندارد تا نیاز به بررسی سندی داشته باشد .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد