ریشه اخلاق_منشء اخلاق_مکاتب اخلاقی
۱۳۹۳/۰۷/۲۳
–
۱۵۶ بازدید
ریشه ی اخلاق در کشورهای دیگر چیست؟
با اهدای سلام؛ظاهراً منظور شما از ریشه اخلاق در کشورهای دیگر، منشأ و انگیزه اخلاقی زیستن مردمان آن کشورها است نه مکاتب نظری اخلاق که فلاسفه اخلاق تولید کرده اند. باید عرض کنم این منشأ چند چیز است.اول وجدان انسان ها که بد را از خوب تشخیص داده و به خوب گرایش دارد. مثلاً انسان خود می داند که عفو بهتر از انتقام است یا عدالت و صداقت خوب است و در این مورد نیازی به آموزش ندارد. دوم؛ دین است. دین و آموزه های اخلاقی دین انگیزه بسیار قدرتمندی برای اخلاقی زیستن ایجاد می نماید. در اسلام، مسیحیت، هندویسم و بودیسم آموزه های اخلاقی بسیاری وجود دارد؛ لذا اسوه های اخلاق در تاریخ بشر غالباً افراد دیندار بوده اند. دین می گوید برای آخرت یا برای خدا اخلاقی باش. منشأ سوم، تربیت اجتماعی است که ابتدا در خانواده و سپس توسط آموزش و پرورش کشورها شکل می گیرد. در اینجا بستگی به نوع تربیت دارد. مثلاً در کشورهای پیشرفته از ابتدا برای کودک جا می اندازند که اگر اخلاقی باشی به نفع خودت است و خودت زندگی دنیایی راحت تری داری. در اینجا فعل اخلاقی ارزش زیادی ندارد زیرا فرد برای حب دنیا یا راحت تر زندگی کردن اخلاقی می شود نه به خاطر ارزش فضایل اخلاقی و نه آخرت و نه خدا. چهارم؛ نظارت های دقیق دولتی یا مردمی است. مثلاً در کشورهای اروپایی عموماً دوربین های نظارتی یا پلیس در همه جا حضور دارند و اگر نباشند خود مردم تا فرد متخلف یا مثلاً راننده متخلف را ببینند گزارش می دهند. در اینجا فرد عمل اخلاقی انجام می دهد اما ناشی از اجبار بیرونی است نه فضایل درونی افراد .
پس هر زندگی اخلاقی ارزشمند نیست و باید ببینیم غایت و هدف آن چیست؟ ما خود در زندگی عادی نیز به دنبال نیت افراد هستیم نه ظاهر عمل و از روی نیت ارزشگذاری می کنیم. مثلاً اگر فردی برای شما هدیه بیاورد ظاهر کار او اخلاقی و پسندیده است اما به محض اینکه بفهمید هدیه آورده تا در جای دیگر شما کار او را راه بیاندازید. سریعاً از عمل او متنفر شده و آن را رشوه می خوانید حال آنکه ظاهر عمل او اخلاقی بود.
در میان این انگیزه ها و غایات از همه ارزشمند تر جلب رضایت خدا، سپس آباد کردن زندگی اخروی، سپس فرمان وجدان انسانی و پس از آن نظارت عمومی و اخلاق برای رفاه و لذت بیشتر دنیایی قرار دارد. پس بیش از آنکه سعی در عمل اخلاقی داشته باشیم باید به دنبال خلوص عمل و اصلاح نیت اعمالمان باشیم. همینطور مراقب باشیم فریب زندگی اخلاقی برخی ملل پیشرفته را نخوریم که مهم باطن و نیت عمل است نه ظاهر آن. موفق باشید.
پس هر زندگی اخلاقی ارزشمند نیست و باید ببینیم غایت و هدف آن چیست؟ ما خود در زندگی عادی نیز به دنبال نیت افراد هستیم نه ظاهر عمل و از روی نیت ارزشگذاری می کنیم. مثلاً اگر فردی برای شما هدیه بیاورد ظاهر کار او اخلاقی و پسندیده است اما به محض اینکه بفهمید هدیه آورده تا در جای دیگر شما کار او را راه بیاندازید. سریعاً از عمل او متنفر شده و آن را رشوه می خوانید حال آنکه ظاهر عمل او اخلاقی بود.
در میان این انگیزه ها و غایات از همه ارزشمند تر جلب رضایت خدا، سپس آباد کردن زندگی اخروی، سپس فرمان وجدان انسانی و پس از آن نظارت عمومی و اخلاق برای رفاه و لذت بیشتر دنیایی قرار دارد. پس بیش از آنکه سعی در عمل اخلاقی داشته باشیم باید به دنبال خلوص عمل و اصلاح نیت اعمالمان باشیم. همینطور مراقب باشیم فریب زندگی اخلاقی برخی ملل پیشرفته را نخوریم که مهم باطن و نیت عمل است نه ظاهر آن. موفق باشید.