۱۳۹۲/۰۸/۰۱
–
۷۲۰ بازدید
ایا در دین اسلام معلم حق زدن دانش آموز را اصلا دارد؟پدر یا مادر چطور؟ایا حق زدن فرزند خود را دارند؟اگر این کار مشروط است چه شرایطی باید حاکم باشد؟
با سلام؛ خوشحالیم که شما مخاطب ما هستید و امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
اگر پدر و مادر و یا معلمی موجبات رنجش خاطر فرزندان و یا دانشآموزان را فراهم کنند و آنها را به گونهای بزنند که بدنشان سرخ شود، این کار ظلم محسوب میشود و گناه است و میبایست دیهی آن به فرزند یا دانشآموز پرداخت شود.
*توصیه به والدین در برخورد با فرزندان:
مهمترین موضوعاتی که شایسته است والدین در طرز رفتار با فرزندان خود رعایت کنند عبارت است از:
1- ابتدا او را درک کرده و برای ایجاد تفاهم با وی، او را بشناسند؛ زیرا شناخت خصوصیات سنی، استعدادها، تواناییها و نیازهای وی برای کمک به او نه تنها لازم ، بلکه ضروری است.
2- اساس رفتار با فرزندان را «محبت» قرار دهند.
3- تا میتوانند صفات خوب او را ببینند و در این خصوص وی را تشویق کنند. باید توجّه داشت که نباید در خصوص اشتباهات و خطاها فرزند را مورد طعن و سرزنش قرار داد.
4- در صورت امکان با یک مشاور مذهبی در ارتباط باشند و…
*توصیه به معلمان در برخورد با دانشآموزان:
اساس و بنیان مدیریت، رفتار موثرداشتن روابط مثبت با دانش آموزان است.
یکی از دلایل اصلی نافرمانی وتمرد کودکان, برخوردهای خشن والدین آنان می باشد. بداخلاقی پدر و مادر و زورگویی, تنبیه، تندی و سرکوب نسبت به کودکانشان باعث بروز رفتارهای کینه جویانه، تند و بی ادبانه در آنان می شود. کودکان این خانواده ها احساس بدبختی می کنند زیرا درمی یابند که توقعات و انتظاراتشان برآورده شده نیست و حقوق انسانی آنان فراموش شده است. این کودکان در سایه خشونت ها و تنبیه ها همه امیدهای خود را برباد رفته می بینند. همچنین هنگامی که خود را با دیگران مقایسه می کنند خود را انسان های بدبخت و بیچاره ای می بینند که نیازمند ترحم و دلسوزی دیگران اند؛ در عین حال که در مواقعی به شدت دیگران را با رفتارها و گفتارهای خود می آزارند و قصد دارند با این اعمال خود انتقام بگیرند .
لذا راهکار برخورد با رفتارهای پرخاشگرانهی چنین کودکانی، کتک زدن نیست.
در مقابل این گونه کودکان به معلمان توصیه میشود:
– با والدین شان به طور خصوصی صحبت کنند و آنان را به راه و روش صحیح تربیت فرزند آگاه نمایند.
– درباره مضرات زورگویی و اعمال خشونت علیه فرزند با آنان صحبت کنند و آنان را از خطرات این گونه برخوردها با کودکشان مطلع سازند و از انان بخواهند با فرزندان خود با مهربانی و عطوفت برخورد کنند و به آنان نشان دهند که دوستشان دارند.
– معلم نیز در کلاس درس و در مواجهه با نافرمانی ها و تمردهای این گونه دانش آموزان به طور حساب شده و منطقی برخورد کند. سعی کند تا حد امکان به رفتارهای ناپسند آنان بی توجهی کند و از برخوردهای خشن و تنبیه آنان اجتناب نماید.
– کوچک ترین رفتار صحیح آنان را مورد تشویق قرار دهد. معلم با این کار, حس توجه طلبی آنان را به طور صحیح ارضا کرده و از سوی دیگر, تمایل آنان را به انجام رفتارهای ناپسند به تدریج خاموش می نماید.
– به چنین کودکی در کلاس شخصیت بدهد و جلوی بقیه ی دانش آموزان به او توهین نکند و او را کوچک نکند؛ بلکه سعی کند در تنهایی علت رفتارش را با مهربانی از او سوال کند و پی گیر شود تا علت را بیابد و اگر نتواند به علت پی ببرد با اولیای او ارتباط برقرار کند که شاید علت رفتارهای آن دانش آموز در خانه باشد و…
پیروز و موفق باشید.
اگر پدر و مادر و یا معلمی موجبات رنجش خاطر فرزندان و یا دانشآموزان را فراهم کنند و آنها را به گونهای بزنند که بدنشان سرخ شود، این کار ظلم محسوب میشود و گناه است و میبایست دیهی آن به فرزند یا دانشآموز پرداخت شود.
*توصیه به والدین در برخورد با فرزندان:
مهمترین موضوعاتی که شایسته است والدین در طرز رفتار با فرزندان خود رعایت کنند عبارت است از:
1- ابتدا او را درک کرده و برای ایجاد تفاهم با وی، او را بشناسند؛ زیرا شناخت خصوصیات سنی، استعدادها، تواناییها و نیازهای وی برای کمک به او نه تنها لازم ، بلکه ضروری است.
2- اساس رفتار با فرزندان را «محبت» قرار دهند.
3- تا میتوانند صفات خوب او را ببینند و در این خصوص وی را تشویق کنند. باید توجّه داشت که نباید در خصوص اشتباهات و خطاها فرزند را مورد طعن و سرزنش قرار داد.
4- در صورت امکان با یک مشاور مذهبی در ارتباط باشند و…
*توصیه به معلمان در برخورد با دانشآموزان:
اساس و بنیان مدیریت، رفتار موثرداشتن روابط مثبت با دانش آموزان است.
یکی از دلایل اصلی نافرمانی وتمرد کودکان, برخوردهای خشن والدین آنان می باشد. بداخلاقی پدر و مادر و زورگویی, تنبیه، تندی و سرکوب نسبت به کودکانشان باعث بروز رفتارهای کینه جویانه، تند و بی ادبانه در آنان می شود. کودکان این خانواده ها احساس بدبختی می کنند زیرا درمی یابند که توقعات و انتظاراتشان برآورده شده نیست و حقوق انسانی آنان فراموش شده است. این کودکان در سایه خشونت ها و تنبیه ها همه امیدهای خود را برباد رفته می بینند. همچنین هنگامی که خود را با دیگران مقایسه می کنند خود را انسان های بدبخت و بیچاره ای می بینند که نیازمند ترحم و دلسوزی دیگران اند؛ در عین حال که در مواقعی به شدت دیگران را با رفتارها و گفتارهای خود می آزارند و قصد دارند با این اعمال خود انتقام بگیرند .
لذا راهکار برخورد با رفتارهای پرخاشگرانهی چنین کودکانی، کتک زدن نیست.
در مقابل این گونه کودکان به معلمان توصیه میشود:
– با والدین شان به طور خصوصی صحبت کنند و آنان را به راه و روش صحیح تربیت فرزند آگاه نمایند.
– درباره مضرات زورگویی و اعمال خشونت علیه فرزند با آنان صحبت کنند و آنان را از خطرات این گونه برخوردها با کودکشان مطلع سازند و از انان بخواهند با فرزندان خود با مهربانی و عطوفت برخورد کنند و به آنان نشان دهند که دوستشان دارند.
– معلم نیز در کلاس درس و در مواجهه با نافرمانی ها و تمردهای این گونه دانش آموزان به طور حساب شده و منطقی برخورد کند. سعی کند تا حد امکان به رفتارهای ناپسند آنان بی توجهی کند و از برخوردهای خشن و تنبیه آنان اجتناب نماید.
– کوچک ترین رفتار صحیح آنان را مورد تشویق قرار دهد. معلم با این کار, حس توجه طلبی آنان را به طور صحیح ارضا کرده و از سوی دیگر, تمایل آنان را به انجام رفتارهای ناپسند به تدریج خاموش می نماید.
– به چنین کودکی در کلاس شخصیت بدهد و جلوی بقیه ی دانش آموزان به او توهین نکند و او را کوچک نکند؛ بلکه سعی کند در تنهایی علت رفتارش را با مهربانی از او سوال کند و پی گیر شود تا علت را بیابد و اگر نتواند به علت پی ببرد با اولیای او ارتباط برقرار کند که شاید علت رفتارهای آن دانش آموز در خانه باشد و…
پیروز و موفق باشید.