خانه » همه » مذهبی » زنان؛ریحانه خانه یا کارگر کارخانه؟/آیا خرج‌اشتغال به دخلش می‌ارزد؟

زنان؛ریحانه خانه یا کارگر کارخانه؟/آیا خرج‌اشتغال به دخلش می‌ارزد؟


زنان؛ریحانه خانه یا کارگر کارخانه؟/آیا خرج‌اشتغال به دخلش می‌ارزد؟

۱۳۹۳/۱۰/۳۰


۹۱ بازدید

تمام ملاکها را کنار هم می گذارد، “سن و سالمان که خب به هم می‌خورد، تحصیلاتمان هم، خانواده‌ها و هم با هم ارتباط خوبی برقرار کرده اند از این نظر هم مشکلی نیست”، همه اینها فکر و ذکر دختر جوانی است که تازه چند روز از آمدن یک خواستگار به خانه‌شان می‌گذرد؛ اما موضوع اصلی اینها نیست؛ آنچه بیش از همه دغدغه و نگرانی دختر را شکل داده این است که آیا همسر آینده‌اش با کار کردن وی موافقت می‌‌کند یا خیر؟ مدام به سال‌هایی فکر می‌کند که درس خوانده و به همه روزهایی که در به در پی کار گشته است.

تمام ملاکها را کنار هم می گذارد، “سن و سالمان که خب به هم می‌خورد، تحصیلاتمان هم، خانواده‌ها و هم با هم ارتباط خوبی برقرار کرده اند از این نظر هم مشکلی نیست”، همه اینها فکر و ذکر دختر جوانی است که تازه چند روز از آمدن یک خواستگار به خانه‌شان می‌گذرد؛ اما موضوع اصلی اینها نیست؛ آنچه بیش از همه دغدغه و نگرانی دختر را شکل داده این است که آیا همسر آینده‌اش با کار کردن وی موافقت می‌‌کند یا خیر؟ مدام به سال‌هایی فکر می‌کند که درس خوانده و به همه روزهایی که در به در پی کار گشته است. کلمات در ذهنش ردیف می‌شوند، کلماتی که قرار است به مرد احتمالی زندگی‌اش جوری ادا کند تا او حتی فکر ممانعت از کار کردن به ذهنش هم خطور نکند نه ابتدای زندگی و نه هیچ وقت دیگر.

آن‌طرف ماجرا هم مردی قرار گرفته که با همه مشکلات مالی می‌خواهد ازدواج کند، خودش و زندگی‌اش را سر و سامانی بدهد، به چیزی که فکر نمی‌کند و یا خیلی جدی فکر نمی‌کند این است که بخواهد صبح با همسرش خانه را ترک کند قبل از او و یا نهایت همزمان با هم کلید بیندازند و با بار سنگین از خستگی وارد خانه شوند.

این یک نمونه از شخصیت این خواستگار می‌تواند باشد، وجه دیگر هم می‌تواند فردی باشد که در به در گشته و دختری پیدا کرده که هم تحصیلات دارد و هم کار، مرد به اجاره خانه فکر می‌کند و با یک حساب سر انگشتی که اگر زنش هم کار کند می‌تواند اجاره خانه‌اش را بدون دردسر بپردازد و دیگر نگران قسط و وام‌هایی که قرار است برای خرج عروسی و هزار جور خرج دیگر بپردازد نخواهد بود؛ اینها دو دسته از مردانی هستند که تعداشان هم کم نیست، مردهایی که زن خانه دار می خواهند و غذای گرم و مادری برای بچه هاشان و دوم مردهایی که زنی شاغل و کمک حال در رفع مخارج، که البته گروه دوم علاوه بر اینها توقع غذای گرم و یک مادر نمونه و … را از همسرشان دارند.

“داشتن استقلال مالی”،” نرفتن زیر بار شوهر”، “دراز نکردن دست جلوی شوهر” و هزاران هزار استدلال دیگر باعث شده تا آمار قابل توجهی از اشتغال زنان را رغم بزند. اما به راستی چند درصد از خانم‌هایی که بیرون از منزل، در ادارات، سازمان‌ها و نهادهای مختلف، صبح را شب می‌کنند کار کردن‌شان ضرورت دارد؟ -ضرورت از این حیث که بودنشان بیرون از خانه برای رفع نیازهای ضروری زندگی است- نیازهای که ممکن است پای حیات و مرگ را به میان بکشد!

سنگ بنای چنین ذهنیتی در ابتدای قرن بیستم زمانی که دولت انگلیس به زنان شاغل استقلال مالی داد گذاشته شد، اینکه زن بدون هیچ قید و شرطی می‌تواند هر زمان که دوست داشته باشد بیرون منزل کار کند و درآمد حاصل از آن کار هم به خود او تعلق می‌گیرد و هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند در آن دخل و تصرف کند که البته قسمت دوم این قوانین پیش از اینها در فقه اسلامی مقرر شده است یعنی زن با اذن شوهر می‌تواند بیرون منزل کار کند و مرد هیچ حقی برای تصرف در درآمد همسرش ندارد.

مجله اکونومیست چاپ انگلیس در سال 2011 گزارشی درباره تمایل خانه‌داری در زنان شاغل منتشر کرد که در این گزارش به این نکته تاکید می‌کند که بسیاری از زنان شاغل با تحصیلات بالا دوست دارند که در خانه بسر ببرند؛ این مجله آماری از وضعیت زنان در چین ارائه داد که طبق آن 70درصد از زنان چینی شاغل اعلام شدند و از لحاظ میزان شاغل بودن زنان در جهان در مقام اول قرار دارند و بیشتر آنها که در شرکت‌های چند ملیتی استخدام شده‌اند هر هفته بیش از 70ساعت کار می‌کنند.

سپری شدن وقت زنان بیرون از منزل با مزایا و معایبی همراه است که وقتی همه اینها را در کنار هم می‌گذاریم، می‌بینیم که ذات وجودی زن برای انجام کارهای سنگین و طاقت فرسا و حتی کارهای روزمره اداری که مدام با تکرار و تکرار همراه است ناهمگون است. به هر حال توان بدنی و قوای جسمانی زن در یک حد مشخصی قرار دارد اگر زن تمام انرژی خود را بیرون منزل خرج کند و با خستگی تمام وارد خانه شود آن سقف دیگر خانه نخواهد بود و تبدیل به استراحت‌گاهی برای پدر و مادر خواهد شد و جایگاه اصلی خود را به عنوان کانون و محور تربیت فرزندان و همچنین منشا آرامش برای اعضای خانواده به ویژه مرد، از دست خواهد داد.

شاغل بودن زنان از همه مهمتر وظیفه و نقش مادری را زیر سوال می‌برد، بدیهی است که وقتی ادرات و کارخانه ها را زنان در نقش‌های مختلف شغلی پر کنند از آن سو مهدهای کودک و شیرخوارگاه‌ها نیز بر تعدادشان افزوده خواهد شد، مربیان مهد کودک که عموما افراد آموزش دیده‌ای هم نیستند جای مادر را برای ساعات زیادی پر خواهند کرد، ساعاتی که لحظات مفید از روز کودک را شکل خواهد داد چراکه وقتی این کودک به همراه مادرش وارد خانه می شود با مادری بی حوصله، خسته و عصبی مواجه خواهد شد که تمام تلاشش خواباندن وی و در نهایت سرگرم کردنش با تلویزیون و سایر تکنولوژی‌ها اعم از بازی با موبایل و تبلت و غیره خواهد بود. وجود چنین کمبودهایی در زندگی کودک با آسیب‌های غیر قابل جبرانی همراه خواهد شد.

تاثیر دولت در سازماندهی اینگونه مسائل قابل چشم‌پوشی نیست، اگر شرایط کار برای زنان در خانه فراهم شود از طرفی هم نیازهای مادی خانواده تا حد زیادی رفع می‌شود و هم وظیفه همسری و مادری به نحو شایسته‌تر انجام خواهد شد همچنین زمانی که زن بیرون از خانه مشغول باشد مسئله فرزندآوری نیز در حاشیه قرار می‌گیرد و معمولا چنین خانواده‌هایی به یک و نهایت دو فرزند بسنده خواهند کرد. در چنین شرایطی علاوه بر اینکه فرزند این خانواده از موهبت محبتهای مادری محروم خواهد شد در آینده از حیث داشتن خواهر و برادر نیز احساس کمبود خواهد کرد. همانگونه که این اتفاق بعد از دو قرن در خانواده‌های اروپایی رخ داد و حال که آنها به نهایت تکنولوژی‌ها و امکانات دست یافته‌اند به زندگی با حیواناتی مثل سگ و گربه روی آورده اند.

همچنین نکته قابل تامل دیگر رابطه با اشتغال زنان آمار طلاق است. طبق تحقیقات در شهرهایی که میزان اشتغال زنان در آن بالاتر است آمار و ارقام طلاق و نارضایتی از زندگی زناشویی نیز بیشتر است؛ استقلال مالی زن از مرد، تامین نیازهای روانی زن در بیرون از خانه و در محل کار توسط همکاران زن و مرد، ناهنجاری های اجتماعی در برخی از محیطهای کاری و انحراف از ارزشهای مقدس خانواده و وفاداری به شوهر، قصور در انجام وظایف مهم و بنیادین مادری و همسری و بسیاری از مسائل دیگر از جمله عواملی است که آمار طلاق را در بین زنان شاغل بالا برده است.

نقش مرد در اینکه زنان با بهانه افسردگی و یکنواختی محیط خانه و بهانه‌هایی از این دست علاقه‌مند به کار بیرون نباشند غیر قابل انکار است. اگر مردان نیز در همسرداری و محبت‌های همه‌جانبه به همسرشان دریغ نکنند و یار و همدل او باشند و همچنین در فرزند داری و کارهای خانه درکنار او باشند بسیاری از مشکلات و انحرافات و بیماریهای روحی و روانی از زنان جامعه رخت خواهد بست و به معنای واقعی سبک زندگی اسلامی به اجرا در خواهد آمد.

فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر ارزش خانه‌داری زنان، گویای همه چیز است؛ “حتما بایستی بر روی کار زن های خانه دار ارزش گذاری ویژه بشود؛ بعضی می‌توانستند بروند کار بگیرند، بعضی می‌توانستند تحصیلات عالیه بکنند، بعضی تحصیلات عالیه هم داشتند -من دیدم زنانی را از این قبیل- گفتند ما می‌خواهیم این بچه را بزرگ کنیم، خوب تربیت کنیم، نرفتیم کار بگیریم. زن نرفته کار بگیرد، آن کار هم زمین نمانده؛ آن ده نفر دیگه آن کار را گرفتند، باید از این جور زنی قدردانی شود.”

مشرق،سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد