خانه » همه » مذهبی » سازش انقلاب اسلامی با آمریکا و انگلیس؟

سازش انقلاب اسلامی با آمریکا و انگلیس؟


سازش انقلاب اسلامی با آمریکا و انگلیس؟

۱۳۹۵/۰۴/۰۳


۱۴۴ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سازش انقلاب اسلامی با آمریکا و انگلیس؟دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز،انقلاب اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی خود آماج حجم عظیمی از تحلیل ها در مورد علل وقوع و پیروزی آن در سرزمینی بود که به قول کارتر«جزیره ثبات» آمریکایی ها به شمار می رفت،این حجم از تحلیل ها و نتایجی که گاه با یکدیگر صد و هشتاد درجه تعارض دارد در انقلاب های دنیا بی نظیر می باشد(برای مطالعه در این زمینه رک:بازخوانی علل وقوع انقلاب اسلامی در سپهر نظریه پردازی ها، مصطفی ملکوتیان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)این تح

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سازش انقلاب اسلامی با آمریکا و انگلیس؟دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز،انقلاب اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی خود آماج حجم عظیمی از تحلیل ها در مورد علل وقوع و پیروزی آن در سرزمینی بود که به قول کارتر«جزیره ثبات» آمریکایی ها به شمار می رفت،این حجم از تحلیل ها و نتایجی که گاه با یکدیگر صد و هشتاد درجه تعارض دارد در انقلاب های دنیا بی نظیر می باشد(برای مطالعه در این زمینه رک:بازخوانی علل وقوع انقلاب اسلامی در سپهر نظریه پردازی ها، مصطفی ملکوتیان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)این تحلیل ها و نظریه پردازی ها گاه تا جایی پیش رفته اند که حتی بدیهی ترین واقعیت های انقلاب نیز به گونه ای دیگر مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته اند که نمونه ای از آن، انکار ماهیت ضد آمریکایی، ضد انگلیسی و به طور کلی ضد غرب انقلاب اسلامی و مثلا مرتبط دانستن انقلاب با توطئه انگلیسی ها می باشد، نخستین فردی هم که در این راستا اقدام نموده است شخص شاه می باشد که با انکار ماهیت ضد غربی انقلاب اسلامی، انگلیس را عامل وقوع این انقلاب معرفی می کند(رک: پاسخ به تاریخ، محمدرضا پهلوی، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، بی نا، 1371.) ؛ موضوعی که به اندازه ای مضحک است که آنتونی پارسونز انگلیس در ایران را به اندازه ای عصبانی می کند که در نهایت از کوره در رفته و جای کسی را که چنین دیدگاهی را مطرح می کند تیمارستان معرفی می کند(بازخوانی علل وقوع انقلاب اسلامی در سپهر نظریه پردازی ها، همان، ص 187.) با این حال چنین تحلیل هایی پس از این تاریخ همواره وجود داشته و عمدتا از جانب سلطنت طلبان مورد تقویت قرار می گرفت تا اینکه اخیرا شاهد رونمایی شکل جدیدی از این تحلیل ها شدیم که انقلاب اسلامی را به عوامل بیگانه غربی نسبت نمی دهد اما در عین حال تلاش می کند تا رهبران انقلاب اسلامی را وابسته به بیگانگان و یا حداقل مرتبط با آنها معرفی نماید که آخرین پرده از این نمایش را در جریان جعل سندی شاهد بودیم که بخش فارسی رسانه دولتی بی بی سی آن را عنوان کرد و تلاش نمود تا ارتباط امام خمینی با همان هایی که با نگاه انقلابی او، دشمنان اصلی ملت ایران بودند اثبات نماید که البته این موضوع به قدری مضحک بود که حتی خود غربی ها نیز بی بی سی را به سخره گرفتند به عنوان مثال گری سیک که خود را مسئول موضوعات مرتبط با ایران در دوران انقلاب اسلامی می داند در این زمینه اظهار کرد: «هیچ کس رابطه (امام) خمینی با آمریکا را باور ندارد.»(جام جم آنلاین، http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2420391268997086456 ) وی در جمع‌بندی خود درباره گزارش 12 خرداد بی.بی.سی و ادعاهای مطرح شده این شبکه تصریح کرد: درخصوص گزارش بی.بی.سی نیز باید بگویم این گزارش نه‌تنها گزینشی است بلکه دارای خطاهایی است که مبتنی بر واقعیت نیست.(همان.) در این میان سوال مهمی که مطرح می شود این است که علت تلاش های دشمنان انقلاب اسلامی اعم از سلطنت طلبان و نیز غربی ها برای اثبات رابطه میان رهبران انقلاب اسلامی ایران با غرب به ویژه آمریکا و انگلیس چه می باشد؟ به نظر می رسد مهم ترین پاسخ هایی که به این سوال می توان داد عبارت باشد از : 1 – جلوگیری از الگو شدن انقلاب اسلامی ایران برای سایر ملت ها، به ویژه با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران نخستین انقلابی در جهان معاصر بود که بدون تکیه به ایدئولوژی های غربی و شرقی و نیز بلوک های نظام سلطه به پیروزی رسیده بود و به همین دلیل می توانست به بهترین الگو برای ملت های آزادیخواه جهان تبدیل شود، به ویژه پس از گذشت چندین سال از پیروزی انقلاب اسلامی و مقاومت آن در برابر انواع توطئه ها و نیز عدم تغییر ماهیت آن در کنار مسیری که برای رشد و شکوفایی هر چه بیشتر آغاز کرده، همه و همه مزید بر علت شده است تا ملت های جهان الگوی جدید و کارآمد را در انقلاب اسلامی تصور کنند و این یعنی زنگ خطر و هشداری برای فروپاشی نظام سلطه و نظمی که تلاش می کند با هدف چپاول و غارت جهان طراحی شود، به همین دلیل سردمداران نظام سلطه تلاش می کنند تا با وابسته نشان دادن انقلاب اسلامی ایران به آمریکا، آن را حرکتی هم مسیر غرب عنوان نموده و ماهیت مستقل آن را زیر سوال ببرند. 2 – مایوس کردن جریان های مقاومت در جهان، این هدف هم همچون هدف نخست می باشد با این تفاوت که در این هدف گذاری بر خلاف هدف نخست که ملت هایی را مد نظر داشت که در حال انتخاب الگو هستند، جریان هایی مورد هدف هستند که الگو بودن انقلاب اسلامی را پذیرفته و در این مسیر حرکت کرده اند و امروزه به امواج مهارناپذیر تبدیل شده اند، اما با نشان دادن ارتباط انقلاب با آمریکا به آنان می خواهند اثبات نمایند که حتی مستقل ترین انقلاب ها نیز در نهایت چاره ای جز کنار آمدن با نظام سلطه نداشته و به همین دلیل افکاری که مبتنی بر امکان تغییر و تحولات سیاسی – اجتماعی بر اساس خواست ملت ها و بر خلاف جریان نظام سلطه می باشند توهماتی بیش نیستند. 3 – مایوس کردن ملت ایران از ادامه همراهی با انقلاب اسلامی، چرا که یکی از علل اصلی پیوستن ملت ایران به انقلاب اسلامی و همراهی آن و حتی جانفشانی در راه آرمان های آن بعد استکبار ستیزی و ذلت ناپذیری آن می باشد که ریشه در آموزه های دینی داشته و انقلاب اسلامی تجلی آرزوی های مکتب تشیع پس از گذشت هزاران سال تلقی می گردد، به همین دلیل در صورت اثبات ارتباط انقلاب با بیگانگان، کاخ آمال و آرزوهای مکتبی ملت ایران نیز فرو خواهد ریخت و در نتیجه انقلاب اسلامی پشتوانه عظیم مردمی خود را از دست خواهد داد. 4 – دادن نوعی نقش محوری و مرجعیت به غرب برای تحولات جهانی، چرا که غرب معتقد است هر تحولی در جهان از مسیر خواست و اراده آنها می گذرد و به همین دلیل تحمل نیرویی که خارج از این مسیر در حال رقم زدن تحولات است برایش غیر قابل تحمل است، از این روی چنین نسبت دادن هایی در واقع تلاش برای بازگرداندن اعتبار ادعایی خود در محوریت تحولات جهانی می باشد تا به این ترتیب ملت های جهان بار دیگر باور نمایند که هیچ تحولی در جهان رخ نمی دهد مگر اینکه اراده غرب و به ویژه آمریکا وانگلیس در پی آن وجود دارد و به همین دلیل بر طبق این هدف گذاری، تلاش می شود تا وانمود شود انقلاب اسلامی ایران نیز علیرغم ظاهر ضد غربی آن صرفا یک پروژه غربی بوده است و یا اینکه حداقل با چراغ سبز غرب صورت گرفته است. در مورد ارتباط روحانیون با غربی ها نیز باید بگوییم روحانیت اصیل هرگز با غرب و به طور کلی نظام سلطه ارتباط نداشته است و نباید برخی روحانی نمایان مرتبط با دشمنان ملت را با روحانیت اصیل و انقلابی یکسان دانست. البته در مورد برخی روحانیون اصیل نیز در طول تاریخ اتهاماتی همچون ارتباط با بیگانگان مطرح بوده است که در جای خود به این شبهات و اتهامات پاسخ داده شده است که عمده هدف چنین داستان پردازی هایی زیر سوال بردن روحانیت شیعه بوده است که مستقل ترین و در عین حال انقلابی ترین جریان روحانیت در جهان می باشد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد