سبک زندگی مهدوی یا سبک زندگی غربی؟!
۱۳۹۴/۰۵/۲۸
–
۸۱ بازدید
سبک زندگی مهدوی یا سبک زندگی غربی؟!
سبک زندگی امروز با تقسیم بندی دوگانه که یک زندگی بر مبنای ولایت الهی و عبودیت و با سه محور عاقلانه، نورانی و عبودیت محور است، یک زندگی بر مبنای عبودیت شیطانی است. به طوری که انسان خود را پرستش می کند و خود را بالاتر از خدا تلقی می کند.
این نظام را شیطان بنیان گذاری کرده و در سوره اعراف می گوید: خدایا من سبک زندگی را طوری شکل می دهم که مردم دیگر تو را عبودیت نخواهند کرد بلکه مبنای آنها پرستش خود و نفسشان باشد و خداوند سبک زندگی اسلامی را معرفی کرده و فرمودند: این بندگان من هستند که بر آنها تسلط نداری.
سبک زندگی مهدوی یا سبک زندگی غربی؟!
سبک زندگی امروز با تقسیم بندی دوگانه که یک زندگی بر مبنای ولایت الهی و عبودیت و با سه محور عاقلانه، نورانی و عبودیت محور است، یک زندگی بر مبنای عبودیت شیطانی است. به طوری که انسان خود را پرستش می کند و خود را بالاتر از خدا تلقی می کند.
این نظام را شیطان بنیان گذاری کرده و در سوره اعراف می گوید: خدایا من سبک زندگی را طوری شکل می دهم که مردم دیگر تو را عبودیت نخواهند کرد بلکه مبنای آنها پرستش خود و نفسشان باشد و خداوند سبک زندگی اسلامی را معرفی کرده و فرمودند: این بندگان من هستند که بر آنها تسلط نداری.
در دنیای غرب بعد از قرن 14 میلادی و دوران مدرنیته کار خاصی صورت نگرفت بلکه آنها تفکر شیطان و سبک زندگی شیطانی را تئوریزه کردند و یک سری مبانی علمی به آن اضافه کردند و این سبک را احیا کردند.
در سبک زندگی مدرن که در مقابل سبک زندگی اسلامی است و قرار است امام بیایند و این سبک را احیا کنند، خارج از اخلاق اسلامی نیست، رسانه های غربی تلاش می کنند مبانی را به بهترین نحو القا کند و برای همه فهم کردن آن از ابزار هنر استفاده می کنند که مهمترین ابزار آن رسانه است.
وقتی شیمون پرز در اتحادیه سران اروپا و امریکا در پاسخ به این سوال که با مسلمانان چه طور برخورد کنیم که مدل زندگی آنان را تغییر دهیم؟ و مدل زندگی امریکایی را جایگزین آن کنیم؟ طرحی را ارائه می دهد مبنی بر اینکه برای تغییر باید از سه گزینه استفاده کنیم. برای آنها فیلم امریکایی، موسیقی امریکایی و انیمیشن امریکایی پخش کنیم، همین که این فیلم ها وارد زندگی مردم شود و مردم به سبک و زندگی امریکایی فکر کنند و بپوشند و زندگی را بر مبنای آن تنظیم کنند. این طرح تصویب شد و در 12 کشور خاورمیانه اجرا شد. به طوری که در ماهواره شبکه هایی با زبان فارسی برنامه هایی با سبک زندگی امریکایی ارائه می دهند تا ذائقه مردم تغییر کند.
فوکویاما می گوید؛ جهانی شدن یعنی امریکایی شدن باید امریکایی فکر کنید، امریکایی غذا بخورید و امریکایی لباس بپوشید و امریکایی زندگی کنید. بنابراین رسانه بهترین عامل است که می تواند این سبک را در خانواده ها نهادینه کند، ما باید توجه داشته باشیم تا کودکان در انیمیشن های غربی از سبک زندگی غربی متاثر نشوند.
بعد از قرن 14 که تفکر اومانیسم مبنا شد، اندیشمندان غربی می خواستند علم را جایگزین معنویت کنند و برای آرامش از علم بشری استفاده کنند ولی بعد از سال ها، دنیای غرب به این نتیجه رسید که ممکن است این روش زندگی آسایش داشته باشد اما آرامش در زندگی وجود ندارد -این یکی از آفات زندگی غربی است- حالا چه باید کرد؟، به این نتیجه رسیدند که باید مجدد به دین و معنویت برگردیم و این به ما آرامش می دهد ولی نظام غرب با نگاه خاص خود برای اینکه بتواند حاکمیت خود را بر مردم داشته باشد، یک معنویت به جامعه ارائه داد که نزدیک ترین نگاه را به تفکرات لیبرالیسم و اومانیسم داشته باشد. معنویت هایی که خدامحور نباشد بلکه انسان محور باشد.
اینکه هر کس در خانه و کلیسا کارهای معنوی کند، ولی به دنیای پیرامون خود کاری نداشته باشد که چه اتفاقی می افتد. تفکر لیبرال دموکراسی می گوید خود و خودت هستی و به کسی کاری نداری. البته اسلام این را رد می کند، با این نگرش معنویت ها و نوعی جنبش های نوپدید دینی ارائه شد که گویا دینی هستند ولی در عمقشان انسانی هستند. در نظام غرب به این نگرش فضا قرار دادند تا اینکه یک معنویت خنثی را تجریه کنند.
براساس این نگاه، ادیان جدید شکل گرفت با محوریت انسان. البته یک نکته این است که چرا در دنیای غرب روی تفکر بودایی کار می کنند، در فضای رسانه در مورد فرهنگ بودیسم و عرفان بودایی هزینه و کار می کنند. فیلم “بودای کوچک برناردو” با هزینه هالیوود ساخته می شود “هفت سال در تبت” ارائه داده شده تا تفکر بودیسم را نهادینه کنند.
چرا غرب این همه سرمایه گذاری می کند، تفکر بودیسم اصلا اعتقادی به خدا ندارد، در برخی دیگر از شاخه های این تفکر اگر می گویند خدایی هست ولی معتقدند خدا هیچ نقشی در نجات و رستگاری بشر ندارد. یعنی عملا خدا وجود ندارد و این نوعی عرفان است. باید توجه داشته باشیم که اگر معنویت هایی را با رسانه و انیمیشن ها به ما یاد می دهند، منطبق با چه سبک زندگی به ما ارائه می شود.
نگاهی که در غرب است، در نوع معنویت های آن مشاهده شد و غرب برای اینکه معنویت دست و پاگیری را انتخاب نکند، از اینها حمایت کرد و این نگرش ها با محوریت انسان و خداگریزی شکل گرفت.
در سبک زندگی اسلامی سه محور اصلی خدامحوری، شریعت محوری و وظیفه محوری و در مقابل آنها سبک زندگی غربی با سه محور خداگریزی، شریعت گریزی و منفعت طلبی وجود دارد. وقتی به روایات نگاه می کنیم و به ادعیه و زیارات مهدوی توجه می کنیم. جابه جای سنت الهی سبک زندگی با این محورها به ما ارائه می شود.
امام مهدی(ع) در عصر ظهور کاملا بر مبنای ولایت الهی حرکت خود را تنظیم می کند، ما قرار است حکومتی را شاهد باشیم که دستورات خدامحور اصل است. براساس روایات حضرت عقول انسان ها را تکمیل می کند، عقل غیر از علم است، عقل به معنی تعبد و عبودیت محوری است. عقل چیزی است که تو را به خدا نزدیک می کند و ولایت الهی را به جان و دل قبول می کنید، انسان در دوران حضرت عبودیت محور است. حضرت با معجزه حکومت را پیش نمی برند بلکه مبانی ذهنی انسان و سبک زندگی را تغییر می دهند.
در عصر ظهور ارتباط با معصوم صورت می گیرد و در سبک زندگی اسلامی جنس معصوم را لمس می کنیم، جنس معصوم از غیب است، جنس امام مهدی(ع) الهی و نورانی است و اگر می خواهیم این جنس را درک کنیم، باید با آن سنخیت پیدا کنیم. بنابراین در حرم اهل بیت(ع) زمانی می توانم زیارت با معرفت داشته باشم که سنخیت با حضرات داشته باشم.
شناخت جنس معصوم با آمدن حکومت حضرت باعث می شود که گشایش در تمام امور زندگی انسانی صورت می گیرد. ما باید معصوم را برای خودش بخواهیم. نگاه کوفیان در دعوت امام حسین(ع) به کربلا سکولار و لیبرال بود. دین را برای دنیایشان می خواستند، اینها محورشان برای دعوت امام حسین(ع) دنیا است. بنابراین وقتی عبیدالله بن زیاد دنیایشان را خراب می کند همین مردم در مقابل حضرت می ایستند.
اگر نگاه و سبک زندگی ما سکولار و اومانیسم باشد و امام مهدی(ع) را برای دنیا بخواهیم، در زمان ظهور می بینیم حضرت با منافع ما در تعارض است. چه بسا در برابر حضرت قرار بگیریم.
نکته دیگر در فضای سبک زندگی مهدوی این است که وظیفه محور شوید، در فرهنگ اسلامی باید در کمک به دیگران فعال باشیم، بنابراین باید زندگی را به صورتی برنامه ریزی کنیم که در حکومت حضرت نقشی ایفا کنیم. وظیفه محوری نکته اساسی در سبک زندگی اسلامی است که باید به وظیفه خود، توجه کنیم.