۱۳۹۲/۰۷/۲۹
–
۸۹۲ بازدید
سبک کتابهای رجال نجاشی وابن ندیم چگونه است
سبک کتابهای رجال نجاشی وابن ندیم چگونه است
با سلام.
درباره سبک نگارشی کتاب رجال نجاشی ابتدا به عنوان مقدمه باید به مطالب زیر اشاره کرد:
برخی از کتب رجالی در گذر زمان از میان رفتهاند. اما کتابهایی که به دست ما رسیده است را میتوان در دو بخش اصول اولیه و اصول ثانویه دستهبندی کرد. اصول اولیه در قرنهای سوم، چهارم و پنجم نگاشته شده و مورد اتفاق و اعتماد رجالیان قرار گرفته است. این اصول عبارتاند از:
1. اختیار معرفة الرجال، گزید ۀ شیخ طوسی از کتاب رجال کشی؛
2. کتابُ الرِّجال، تألیف شیخ طوسی؛
3. الفهرسْت، تألیف شیخ طوسی؛
4. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، مشهور به رجال نجاشی.
دو منبع دیگر نیز وجود دارد که عالمان رجالی از جهاتی در بار ۀ آنها اختلاف نظر دارند. این دو عبارتاند از:
1. رجال برقی؛
2. رجال ابن غَضائری.
اصول ثانویه نیز در بر گیرنده دو کتاب است که در قرن هشتم تدوین شدهاند؛ رجال ابن داوود و خُلاصَةُ الأقوال علامه حلی. به مجموعه این هشت کتاب «اصول ثمانیه رجال» گفته میشود.
پس از این دوران، در زمان صفویه کتابهایی به صورت جوامع، تدوین شد که جوامع رجالی هم از جمله این نگاشتهها بودند؛ مانند جامع الرواة اردبیلی و منهج المقال استرآبادی. در عصر حاضر مُعْجَمُ رِجالِ الْحَدیث آیت الله خوئی از جمل ۀ کتابهایی است که در این زمینه تدوین شده است.
(پایان مقدمه)
سبکهای گوناگون رجالی و سبک کتاب رجال نجاشی
نویسندگان علم رجال در شیوههای نگارش با یکدیگر همداستان نبودند. نخستین و قدیمیترین سبک تألیفی رجالیان، سبک طبقات بود. به تعبیر برخی از بزرگان کتابشناس در کتابهای قدیمی هر جا گفته شود «طبقات» یا «الرجال»، منظور سبک طبقات است. سبک دیگر فهرست است؛ کتابمحور بودن شیعیان ایجاب میکرد که طریقهای راویان تا کتابها روشن شود، بدین منظور کتابهای تدوین شده، فهرست نام گرفت. قدیمیترین کتاب موجود در این زمینه کتاب الفهرست شیخ طوسی و کتاب فهرست نجاشی است که به عنوان رجال نجاشی نیز از آن یاد میشود. در این کتابها اطلاعاتی همچون نام نویسنده، تألیفاتش و طریقهایی که شیخ طوسی و نجاشی تا آن فرد داشتهاند، بیان شده است. سبک دیگر سبک جرح و تعدیل است؛ در این سبک، نویسندگان به دنبال جدا کردن اسامی ثقه از غیر ثقه هستند. به همین دلیل معمولاً کتابهایشان در بر دارند ۀ دو بخش است؛ اسامی ثقات و اسامی ضعفا. کتاب رجال ابن داوود حلی و خلاصة الأقوال علامه حلی در این گروه قرار میگیرند. سبک چهارم، معجم الفبایی است که بیشتر در قرنهای پسین رواج یافته است؛ مُعْجَمُ رِجالِ الْحَدیث آیت الله خوئی، جامع الرواة اردبیلی و قاموس الرجال مرحوم شوشتری از جمله کتابهایی است که به این سبک نگارش یافتهاند
فهرست ابنندیم
مقدمه
این کتاب اثر معروف ابن ندیم است. این کتاب نه تنها به مثابه دانشنامه ای است که تاریخ فرهنگ، ادبیات و مذهب را از ادوار قبل از اسلام تا عصر نویسنده (سده 4ق) به شکل بدیعی به تصویر می کشد، بلکه خصوصیات کتاب شناسی نیز دارد و چنانکه از مقدمه کوتاه آن بر می آید ابن ندیم مصمم بوده است؛ تا فهرستی از کلیه آثاری که به زبان عربی توسط نویسندگان عرب و غیرعرب تألیف شده بوده، با تراجم مؤلفان آنها به دست دهد، اما مطالعه الفهرست نشان می دهد که محتوای این کتاب گسترده تر از آن است که مؤلف خود در مقدمه وعده داده است. گرچه پیش از تألیف الفهرست، آثاری معدود و مختصربا عنوان فهرست تألیف شده بوده، ولی شیو ۀ تدوین آن آثار با روش ابن ندیم بسیار متفاوت است، به طوری که می توان الفهرست را یگانه کتاب شناسی عمومی 4 سد ۀ نخستین اسلامی و حتی مدتها بعد از آن به شمار آورد. با وجود اینکه در سد ۀ 4ق دانشنامه هایی چون احصاءالعلوم فارابی، رسائل اخوان الصفا، مفاتیح العلوم خوارزمی و جوامع العلوم ابن فریعون تألیف شد، هیچ یک نه تنها از لحاظ وسعت و دقت، بلکه از نظر روش نیز با الفهرست قابل مقایسه نیستند.
تاریخ تألیف الفهرست چنانکه در موارد متعدد بدان تصریح شده سال 377ق است و ظاهرا ابن ندیم پس از این تاریخ نیز برخی اطلاعات را بر آن افزوده است. به احتمال قوی سال 377ق، تاریخ تنظیم اطلاعاتی بوده است که پیش تر ضبط شده بودند. ابن ندیم همانگونه که در مقدمه کتابش متذکر می شود، الفهرست را به کسی که از وی تنها با عنوان «السید الفاضل» یاد می کند، تقدیم کرده است. بعید نیست که مراد ابن ندیم، عیسی بن علی ابن جراح بوده باشد، زیرا تنها از وی با عنوان «سیدنا» یاد کرده است.
سبک نگارشی کتاب الفهرست ابن ندیم
الفهرست شامل ده مقاله است: 1. کتب مقدس مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، البته با عنایت بیشتری به علوم قرآنی، همراه مقدمه ای در باب خط و زبانهای ملل مختلف؛ 2. نحو و لغت؛ 3. تاریخ، انساب و موضوعات وابست ۀ به آن؛ 4. شعر و شاعران؛ 5. علم کلام و متکلمان؛ 6. فقه، حدیث، فقها و محدثان؛ 7. فلسفه و علوم قدیم؛ 8. افسانه، سحر و جادو و.. .؛ 9. مذاهب و ادیان غیرالهی؛ 10. کیمیا.
ابن ندیم در الفهرست به بررسی و نقد اقوال پیشینیان خود، همت گماشته و گاهی نیز دربار ۀ انتساب کتابها به نویسندگان، به بحث پرداخته، یا کتابی را خوانده و دربار ۀ آن اظهار نظر کرده است. وی گاه در مورد راویان و محدثان از اصطلاحات حدیثی همچون «ثقه فی الحدیث» استفاده کرده و در بعضی مواضع به روش محدثان به راویان کتابها نیز اشاره کرده است. گاه به تحریرهای گوناگون یک کتاب پرداخته و در برخی موارد به مشهور یا متروک بودن کتابی اشاره کرده است. ابن ندیم، گرچه در مقدمه کتاب وعده داده است که تنها از مؤلفان و آثار آنان یاد کند، اما در موارد بسیاری از دانشمندانی نام برده که صاحب تألیف نبوده اند. وی به نقل آنچه پیشینیان ذکر کرده بودند، چندان رغبتی نداشته، چنانکه در بخش مربوط به طبقات شعرا خود به این مطلب اشاره کرده است. ابن ندیم از ذکر احوال و آثار معاصران خود غافل نبوده، گرچه گاهی دیده می شود که به کسان بسیار مشهوری چون یعقوبی، اشاره نکرده است.
ابن ندیم در تألیف الفهرست از طیف وسیعی از مآخذ گوناگون استفاده کرده است. وی در کنار تألیفاتی چون تفسیر تئودرس بر تورات و پیناکس جالینوس، اطلاعات شفاهی افراد آگاه، از مسلمان و غیرمسلمان، چون اماد موبد و یونس القس، اطلاعات بومیان مناطق مورد بحث، یا کسانی که در آن مناطق زندگی کرده بودند، بهره برده است و ضمن معاشرت با روحانیان ادیان و فرق و شرکت در جلسات آنان، مصاحبت با منجمان و کیمیاگران و بهره گرفتن از کتابخانه های خصوصی بغداد و موصل، به معلومات خود افزوده است. ابن ندیم خود در موارد متعدد تصریح می کند که اطلاعاتش را از نسخه دست خط مؤلف یا از فردی «ثقه» اخذ کرده است. با آنکه اطلاعات ارائه شده در بخشهایی از الفهرست را در آثار متقدم تر نیز می توان یافت، ولی بسیاری از مطالب آن منحصر به فرد است. همچنین نظر به اینکه بسیاری از منابع ابن ندیم اکنون در دسترس نیست، کتاب الفهرست مشتمل بر اطلاعاتی است که در جای دیگر نمی توان یافت، مثلا در بخش مربوط به شعرا، اطلاعاتی در خصوص میزان اشعار بسیاری از شعرا ارائه شده است که در مآخذ دیگر به آن صورت یافت نمی شود. همچنین است اطلاعاتی که ابن ندیم دربار ۀ خوارج و فقهای آنان به دست داده است.
در بخش مربوط به معتزله، ابن ندیم براساس منابع خود اطلاعاتی عرضه داشته که در مقایسه با مطالب کتابهای مربوط به طبقات معتزله قابل توجه است. همین گونه است بخشهای مربوط به فلاسفه، اطبا و تاریخ نهضت ترجمه که از جهت کمیت و کیفیت بر آنچه به صورت پراکنده در آثار قدیم تر، و حتی متأخرتر آمده است. برتری دارد. این نکته نیز قابل توجه است که مطلب کتاب طبقات الاطباء و الحکماء ابن جلجل که در 377ق تألیف شده است، به هیچ روی به گستردگی مطالب ارائه شده در الفهرست نیست. همچنین کتاب صوان الحکمه که از لحاظ ارایه اطلاعات در باب فلاسفه با الفهرست تفاوتی چشمگیر دارد. ظاهرا پس از الفهرست تألیف شده است، زیرا ابن ندیم در شرح حال استاد خود ابوسلیمان سجستانی به صوان الحکمه او اشاره ای نکرده است. ابن ندیم در تألیف بخش مربوط به اطبا و حکما از آثار کسانی چون اسحاق بن حنین، در کنار اطلاعات معاصران خود چون ابوسلیمان سجستانی، عیسی بن علی ابن جراح، یحیی بن عدی و ابوالخیر ابن خمار بهره برده است. در بخش مربوط به مانویه، از میان مذاهب و ادیان غیرتوحیدی، اطلاعات ابن ندیم حائز اهمیت بسیار است و به عنوان یکی از مهم ترین منابع برای شناخت آیین به شمار می رود. اطلاعات ابن ندیم در باب دیگر مذاهب، گرچه در مقایسه با اثار برخی از معاصرانش اهمیت بسیار دارد، با این وصف در بعضی از موارد همتای کتب ویژ ۀ ملل و نحل نیست.
ذکر نکات پایانی
در مورد تاریخچه بهره گیری از الفهرست می دانیم که شیخ طوسی در الفهرست خود در موارد متعدد و پس از وی نجاشی در رجال از الفهرست ابن ندیم بهره گرفته اند. پس از آن در سده های 6 و 7ق نیز کسانی چون ابن شهر آشوب، یاقوت، ادریسی و ابن ابی اصیبعه از این کتاب در تألیفات خود نام برده یا استفاده کرده اند. برخی در همین 2 سده ادعا کرده اند که الفهرست را به خط مؤلف در اختیار داشته اند. ابن ندیم علاوه بر الفهرست، کتابی با عنوان الاوصاف و التشبیهات نیز داشته است که اکنون از آن نشانی در دست نیست.
در صورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر درباره سبک شناسی کتابها میتوانید به مورد زیر مراجعه فرمایید:
محمدحسن ربانی، «سبک شناسی دانش رجال الحدیث»، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) .
این کتاب تحقیقی در روش شناسی و قواعد علم رجال و بررسی برخی از منابع مهم رجالی و روان شناسی با توجه به روش های پژوهش این علم است.
در مقدمه این اثر آمده است: آنچه در رجال مورد اهمیت است سبک دانشمندان و راویان حدیث و روش رجالی آنان است و این که آنان بر چه اساس و اهدافی این دانش را استوار نموده اند. باید توجه داشت که برخی از این روش ها موجب توسعه در میدان احادیث معتبر و در نتیجه سبب حفظ ادله معتبر بیشتری برای فقیه است، در حالی که بر طبق برخی دیگر از روش ها باید از کثیری یا مقدار قابل توجهی از این احادیث صرف نظر نموده و آنها را از دایره حجیت و استدلال خارج کنیم. این کتاب همزمان با معرفی کتاب های عمومی و محوری علم رجال، به شناسایی قواعد و اصول این علم پرداخته و کلیاتی از علم رجال و همچنین روش های مختلف رجالیون و علم رجال را بیان کرده است.
نگارنده این کتاب نخست به جایگاه و اهمیت علم رجال پرداخته و سپس چند کتاب مهم رجالی مانند رجال کشی، رجال نجاشی، رجال شیخ طوسی و برخی از کتاب های رجالی متاخران را به بررسی نهاده است. بررسی کتاب های رجالی 400 سال اخیر و کتاب های تالیف شده براساس گردآوری قراین و شیوه تصنیف و معرفی شیوه های نگارش کتاب های رجالی برخی از رجالیون معاصر، از دیگر کوشش های مهم این کتاب به شمار می آید. نویسنده سعی کرده است به تحلیل منابع رجالی و سبک های آن بپردازد و از حاشیه پردازی بپرهیزد و از منابع قوی و معتبری سود ببرد.
با سلام.
درباره سبک نگارشی کتاب رجال نجاشی ابتدا به عنوان مقدمه باید به مطالب زیر اشاره کرد:
برخی از کتب رجالی در گذر زمان از میان رفتهاند. اما کتابهایی که به دست ما رسیده است را میتوان در دو بخش اصول اولیه و اصول ثانویه دستهبندی کرد. اصول اولیه در قرنهای سوم، چهارم و پنجم نگاشته شده و مورد اتفاق و اعتماد رجالیان قرار گرفته است. این اصول عبارتاند از:
1. اختیار معرفة الرجال، گزید ۀ شیخ طوسی از کتاب رجال کشی؛
2. کتابُ الرِّجال، تألیف شیخ طوسی؛
3. الفهرسْت، تألیف شیخ طوسی؛
4. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، مشهور به رجال نجاشی.
دو منبع دیگر نیز وجود دارد که عالمان رجالی از جهاتی در بار ۀ آنها اختلاف نظر دارند. این دو عبارتاند از:
1. رجال برقی؛
2. رجال ابن غَضائری.
اصول ثانویه نیز در بر گیرنده دو کتاب است که در قرن هشتم تدوین شدهاند؛ رجال ابن داوود و خُلاصَةُ الأقوال علامه حلی. به مجموعه این هشت کتاب «اصول ثمانیه رجال» گفته میشود.
پس از این دوران، در زمان صفویه کتابهایی به صورت جوامع، تدوین شد که جوامع رجالی هم از جمله این نگاشتهها بودند؛ مانند جامع الرواة اردبیلی و منهج المقال استرآبادی. در عصر حاضر مُعْجَمُ رِجالِ الْحَدیث آیت الله خوئی از جمل ۀ کتابهایی است که در این زمینه تدوین شده است.
(پایان مقدمه)
سبکهای گوناگون رجالی و سبک کتاب رجال نجاشی
نویسندگان علم رجال در شیوههای نگارش با یکدیگر همداستان نبودند. نخستین و قدیمیترین سبک تألیفی رجالیان، سبک طبقات بود. به تعبیر برخی از بزرگان کتابشناس در کتابهای قدیمی هر جا گفته شود «طبقات» یا «الرجال»، منظور سبک طبقات است. سبک دیگر فهرست است؛ کتابمحور بودن شیعیان ایجاب میکرد که طریقهای راویان تا کتابها روشن شود، بدین منظور کتابهای تدوین شده، فهرست نام گرفت. قدیمیترین کتاب موجود در این زمینه کتاب الفهرست شیخ طوسی و کتاب فهرست نجاشی است که به عنوان رجال نجاشی نیز از آن یاد میشود. در این کتابها اطلاعاتی همچون نام نویسنده، تألیفاتش و طریقهایی که شیخ طوسی و نجاشی تا آن فرد داشتهاند، بیان شده است. سبک دیگر سبک جرح و تعدیل است؛ در این سبک، نویسندگان به دنبال جدا کردن اسامی ثقه از غیر ثقه هستند. به همین دلیل معمولاً کتابهایشان در بر دارند ۀ دو بخش است؛ اسامی ثقات و اسامی ضعفا. کتاب رجال ابن داوود حلی و خلاصة الأقوال علامه حلی در این گروه قرار میگیرند. سبک چهارم، معجم الفبایی است که بیشتر در قرنهای پسین رواج یافته است؛ مُعْجَمُ رِجالِ الْحَدیث آیت الله خوئی، جامع الرواة اردبیلی و قاموس الرجال مرحوم شوشتری از جمله کتابهایی است که به این سبک نگارش یافتهاند
فهرست ابنندیم
مقدمه
این کتاب اثر معروف ابن ندیم است. این کتاب نه تنها به مثابه دانشنامه ای است که تاریخ فرهنگ، ادبیات و مذهب را از ادوار قبل از اسلام تا عصر نویسنده (سده 4ق) به شکل بدیعی به تصویر می کشد، بلکه خصوصیات کتاب شناسی نیز دارد و چنانکه از مقدمه کوتاه آن بر می آید ابن ندیم مصمم بوده است؛ تا فهرستی از کلیه آثاری که به زبان عربی توسط نویسندگان عرب و غیرعرب تألیف شده بوده، با تراجم مؤلفان آنها به دست دهد، اما مطالعه الفهرست نشان می دهد که محتوای این کتاب گسترده تر از آن است که مؤلف خود در مقدمه وعده داده است. گرچه پیش از تألیف الفهرست، آثاری معدود و مختصربا عنوان فهرست تألیف شده بوده، ولی شیو ۀ تدوین آن آثار با روش ابن ندیم بسیار متفاوت است، به طوری که می توان الفهرست را یگانه کتاب شناسی عمومی 4 سد ۀ نخستین اسلامی و حتی مدتها بعد از آن به شمار آورد. با وجود اینکه در سد ۀ 4ق دانشنامه هایی چون احصاءالعلوم فارابی، رسائل اخوان الصفا، مفاتیح العلوم خوارزمی و جوامع العلوم ابن فریعون تألیف شد، هیچ یک نه تنها از لحاظ وسعت و دقت، بلکه از نظر روش نیز با الفهرست قابل مقایسه نیستند.
تاریخ تألیف الفهرست چنانکه در موارد متعدد بدان تصریح شده سال 377ق است و ظاهرا ابن ندیم پس از این تاریخ نیز برخی اطلاعات را بر آن افزوده است. به احتمال قوی سال 377ق، تاریخ تنظیم اطلاعاتی بوده است که پیش تر ضبط شده بودند. ابن ندیم همانگونه که در مقدمه کتابش متذکر می شود، الفهرست را به کسی که از وی تنها با عنوان «السید الفاضل» یاد می کند، تقدیم کرده است. بعید نیست که مراد ابن ندیم، عیسی بن علی ابن جراح بوده باشد، زیرا تنها از وی با عنوان «سیدنا» یاد کرده است.
سبک نگارشی کتاب الفهرست ابن ندیم
الفهرست شامل ده مقاله است: 1. کتب مقدس مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، البته با عنایت بیشتری به علوم قرآنی، همراه مقدمه ای در باب خط و زبانهای ملل مختلف؛ 2. نحو و لغت؛ 3. تاریخ، انساب و موضوعات وابست ۀ به آن؛ 4. شعر و شاعران؛ 5. علم کلام و متکلمان؛ 6. فقه، حدیث، فقها و محدثان؛ 7. فلسفه و علوم قدیم؛ 8. افسانه، سحر و جادو و.. .؛ 9. مذاهب و ادیان غیرالهی؛ 10. کیمیا.
ابن ندیم در الفهرست به بررسی و نقد اقوال پیشینیان خود، همت گماشته و گاهی نیز دربار ۀ انتساب کتابها به نویسندگان، به بحث پرداخته، یا کتابی را خوانده و دربار ۀ آن اظهار نظر کرده است. وی گاه در مورد راویان و محدثان از اصطلاحات حدیثی همچون «ثقه فی الحدیث» استفاده کرده و در بعضی مواضع به روش محدثان به راویان کتابها نیز اشاره کرده است. گاه به تحریرهای گوناگون یک کتاب پرداخته و در برخی موارد به مشهور یا متروک بودن کتابی اشاره کرده است. ابن ندیم، گرچه در مقدمه کتاب وعده داده است که تنها از مؤلفان و آثار آنان یاد کند، اما در موارد بسیاری از دانشمندانی نام برده که صاحب تألیف نبوده اند. وی به نقل آنچه پیشینیان ذکر کرده بودند، چندان رغبتی نداشته، چنانکه در بخش مربوط به طبقات شعرا خود به این مطلب اشاره کرده است. ابن ندیم از ذکر احوال و آثار معاصران خود غافل نبوده، گرچه گاهی دیده می شود که به کسان بسیار مشهوری چون یعقوبی، اشاره نکرده است.
ابن ندیم در تألیف الفهرست از طیف وسیعی از مآخذ گوناگون استفاده کرده است. وی در کنار تألیفاتی چون تفسیر تئودرس بر تورات و پیناکس جالینوس، اطلاعات شفاهی افراد آگاه، از مسلمان و غیرمسلمان، چون اماد موبد و یونس القس، اطلاعات بومیان مناطق مورد بحث، یا کسانی که در آن مناطق زندگی کرده بودند، بهره برده است و ضمن معاشرت با روحانیان ادیان و فرق و شرکت در جلسات آنان، مصاحبت با منجمان و کیمیاگران و بهره گرفتن از کتابخانه های خصوصی بغداد و موصل، به معلومات خود افزوده است. ابن ندیم خود در موارد متعدد تصریح می کند که اطلاعاتش را از نسخه دست خط مؤلف یا از فردی «ثقه» اخذ کرده است. با آنکه اطلاعات ارائه شده در بخشهایی از الفهرست را در آثار متقدم تر نیز می توان یافت، ولی بسیاری از مطالب آن منحصر به فرد است. همچنین نظر به اینکه بسیاری از منابع ابن ندیم اکنون در دسترس نیست، کتاب الفهرست مشتمل بر اطلاعاتی است که در جای دیگر نمی توان یافت، مثلا در بخش مربوط به شعرا، اطلاعاتی در خصوص میزان اشعار بسیاری از شعرا ارائه شده است که در مآخذ دیگر به آن صورت یافت نمی شود. همچنین است اطلاعاتی که ابن ندیم دربار ۀ خوارج و فقهای آنان به دست داده است.
در بخش مربوط به معتزله، ابن ندیم براساس منابع خود اطلاعاتی عرضه داشته که در مقایسه با مطالب کتابهای مربوط به طبقات معتزله قابل توجه است. همین گونه است بخشهای مربوط به فلاسفه، اطبا و تاریخ نهضت ترجمه که از جهت کمیت و کیفیت بر آنچه به صورت پراکنده در آثار قدیم تر، و حتی متأخرتر آمده است. برتری دارد. این نکته نیز قابل توجه است که مطلب کتاب طبقات الاطباء و الحکماء ابن جلجل که در 377ق تألیف شده است، به هیچ روی به گستردگی مطالب ارائه شده در الفهرست نیست. همچنین کتاب صوان الحکمه که از لحاظ ارایه اطلاعات در باب فلاسفه با الفهرست تفاوتی چشمگیر دارد. ظاهرا پس از الفهرست تألیف شده است، زیرا ابن ندیم در شرح حال استاد خود ابوسلیمان سجستانی به صوان الحکمه او اشاره ای نکرده است. ابن ندیم در تألیف بخش مربوط به اطبا و حکما از آثار کسانی چون اسحاق بن حنین، در کنار اطلاعات معاصران خود چون ابوسلیمان سجستانی، عیسی بن علی ابن جراح، یحیی بن عدی و ابوالخیر ابن خمار بهره برده است. در بخش مربوط به مانویه، از میان مذاهب و ادیان غیرتوحیدی، اطلاعات ابن ندیم حائز اهمیت بسیار است و به عنوان یکی از مهم ترین منابع برای شناخت آیین به شمار می رود. اطلاعات ابن ندیم در باب دیگر مذاهب، گرچه در مقایسه با اثار برخی از معاصرانش اهمیت بسیار دارد، با این وصف در بعضی از موارد همتای کتب ویژ ۀ ملل و نحل نیست.
ذکر نکات پایانی
در مورد تاریخچه بهره گیری از الفهرست می دانیم که شیخ طوسی در الفهرست خود در موارد متعدد و پس از وی نجاشی در رجال از الفهرست ابن ندیم بهره گرفته اند. پس از آن در سده های 6 و 7ق نیز کسانی چون ابن شهر آشوب، یاقوت، ادریسی و ابن ابی اصیبعه از این کتاب در تألیفات خود نام برده یا استفاده کرده اند. برخی در همین 2 سده ادعا کرده اند که الفهرست را به خط مؤلف در اختیار داشته اند. ابن ندیم علاوه بر الفهرست، کتابی با عنوان الاوصاف و التشبیهات نیز داشته است که اکنون از آن نشانی در دست نیست.
در صورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر درباره سبک شناسی کتابها میتوانید به مورد زیر مراجعه فرمایید:
محمدحسن ربانی، «سبک شناسی دانش رجال الحدیث»، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) .
این کتاب تحقیقی در روش شناسی و قواعد علم رجال و بررسی برخی از منابع مهم رجالی و روان شناسی با توجه به روش های پژوهش این علم است.
در مقدمه این اثر آمده است: آنچه در رجال مورد اهمیت است سبک دانشمندان و راویان حدیث و روش رجالی آنان است و این که آنان بر چه اساس و اهدافی این دانش را استوار نموده اند. باید توجه داشت که برخی از این روش ها موجب توسعه در میدان احادیث معتبر و در نتیجه سبب حفظ ادله معتبر بیشتری برای فقیه است، در حالی که بر طبق برخی دیگر از روش ها باید از کثیری یا مقدار قابل توجهی از این احادیث صرف نظر نموده و آنها را از دایره حجیت و استدلال خارج کنیم. این کتاب همزمان با معرفی کتاب های عمومی و محوری علم رجال، به شناسایی قواعد و اصول این علم پرداخته و کلیاتی از علم رجال و همچنین روش های مختلف رجالیون و علم رجال را بیان کرده است.
نگارنده این کتاب نخست به جایگاه و اهمیت علم رجال پرداخته و سپس چند کتاب مهم رجالی مانند رجال کشی، رجال نجاشی، رجال شیخ طوسی و برخی از کتاب های رجالی متاخران را به بررسی نهاده است. بررسی کتاب های رجالی 400 سال اخیر و کتاب های تالیف شده براساس گردآوری قراین و شیوه تصنیف و معرفی شیوه های نگارش کتاب های رجالی برخی از رجالیون معاصر، از دیگر کوشش های مهم این کتاب به شمار می آید. نویسنده سعی کرده است به تحلیل منابع رجالی و سبک های آن بپردازد و از حاشیه پردازی بپرهیزد و از منابع قوی و معتبری سود ببرد.