سفارت آمریکا- سفارت انگلیس- سفارت عربستان
۱۳۹۴/۱۰/۱۹
–
۸۵۶ بازدید
آیا حمله به سفارت آمریکا در سال ۵۸ کار درستی بود؟ آیا حمله به سفارت انگلیس در سال ۹۰ کار درستی بود؟ آیا حمله به سفارت عربستان در سال ۹۴ کار درستی بود؟
درخصوص حمله به سفارت عربستان سعودی گفتنی است: بر اساس حقوق بین الملل، سفارخانه و کارمندان سیاسی هر کشوری در خاک کشور دیگر که کشور پذیرنده محسوب می شود از مصونیت دیپلماتیک برخوردار می باشند و در مقابل سفیر و اعضای نمایندگی مستقر در سفارتخانه نیز موظفند تعهداتی را نسبت به کشور پذیرنده به رسمیت بشناسند . به عنوان مثال بر اساس بند یک ماده 41 قرار داد وین در باره روابط سیاسی که مربوط به قوانین و مقررات مرتبط با روابط سیاسی از جمله مباحث مرتبط با سفارتخانه ها می باشد چنین آمده است: «کلیه اشخاصی که از مزایا و مصونیتها بهرهمند میباشند بدون آنکه به مزایا و مصونیتهای آنان لطمهای وارد آید مکلفند قوانینو مقررات کشور پذیرنده را محترم شمرده و از مداخله در امور داخلی آن کشور خودداری نمایند» همچنین در بند سه همین ماده چنین آمده است: «اماکن مأموریت طوری مورد استفاده قرار نخواهد گرفت که با وظایف مأموریت مندرج در این قرارداد یا در سایر قواعد حقوق بینالملل عمومی و یادر قراردادهای معتبری بین کشور فرستنده و کشور پذیرنده مغایر باشد.»
بر همین اساس حمله به سفارت عربستان کار نادرست و اشتباهی بود و قریب به اتفاق مسئولین نظام نیز این حمله را محکوم نمودند. اما ماجرای حمله به سفارت آمریکا کاملا متفاوت است و قابل مقایسه با این جریان نیست چرا که سفارت آمریکا هم در مقطع پیش و هم در مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به مرکزی برای توطئه بر علیه ملت ایران تبدیل شده بود که برجسته ترین مورد آن در مقطع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مربوط به طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد بود که آمریکا رسما نقش آفرینی خود را در آن ماجرا پذیرفته است. علاوه بر آن در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی نیز سفارتخانه آمریکا تبدیل به محل توطئه افکنی بر علیه ملت ایران بود به طوری که در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی طرح ریزی برای اجرای کودتای آمریکایی توسط ژنرال هایزر از طریق همین سفارتخانه درحال انجام بود که خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی این توطئه نیز ناکام ماند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی بار دیگر این سفارتخانه اصلی ترین نقش را در مداخله در امور داخلی ایران و توطئه بر علیه انقلاب نوپای اسلامی ایران بر عهده گرفته بود که از جمله آنها تلاش برای تجزیه ایران بود. همچنین تماس هایی که سفارتخانه این کشور با افراد معلوم الحالی که بعدها اسناد بیشتری از آنها کشف شد می گرفت نشانه دیگری از حرکت این سفارتخانه در مسیری مخالف موارد مندرج در قراردادها و توافقات بین المللی و مداخله صریح در امور داخلی ایران تلقی می شد. علاوه بر این دولت این کشور نیز از هیچ اقدام خصمانه ای بر علیه ملت ایران اجتناب نمی کرد چنانکه با پذیرش شاه و خانواده سلطنتی در خاک این کشور به بهانه معالجه شاه، به صورت علنی به خصومت بر علیه ملت ایران برخاسته بود. در مجموع با توجه به این دلایل و شواهد، دولت آمریکا خود پیشگام نقض قرار داد وین در مورد روابط بین الملل بود. بنابراین آنچه در مقابله با این اقدامات رخ داد حرکتی خودجوش با ماهیت مردمی – دانشجویی بود و بیشتر جنبه اعتراضی به دخالت های آمریکا در ایران و توطئه های آن بود که امام خمینی آن را انقلاب دوم نامیدند. البته ناگفته نماند که امام خمینی در مرحله نخست اشغال سفارت آمریکا در 24 بهمن سال 57 بعد از مطلع شدن از آن و با توجه به مصالح انقلاب با آن مخالفت نموده و دستور حل و فصل آن را صادر نمودند.
در مورد انگلیس نیز باید بدانیم که این کشور از سالها قبل از انقلاب اسلامی با ملت ایران رابطه خصمانه داشته وهمواره در پی تسلط بر امور کشور و منابع آن و یا حداقل آسیب زدن به ملت ایران بود اما با توجه به پیشگامی دولت آمریکا در مبارزه با خواست های ملت ایران و نیز پنهانکاری های ناشی از روباه صفتی این کشور ، اقدامات خصمانه این کشور معمولا تحت الشعاع اقدامات خصمانه آمریکا قرار می گرفت . با این حال ملت ایران هرگز از دشمنی های این روباه پیر غافل نبوده و به دلیل همین سیاست های خصمانه این کشور نسبت به ملت ایران ، مردم حتی در سالهای گذشته نیز شعار مرگ بر انگلیس را به عنوان یکی از شعارهای محوری خود در راهپیمایی ها سر می دادند اما امروزه با شدت یافتن دشمنی های این کشور با ملت ایران که بخشی از آنها عبارتند از حمایت از فتنه گران سال 88 ، قرار دادن بنگاههای رسمی سخن پراکنی خود همچون بی بی سی در اخیار دشمنان ملت ایران و حتی حضور مستقیم عوامل سفارتخانه این کشور در جریان آشوب های پس از انتخابات ، تهیه چندین قطعنامه ضد ایرانی بر علیه جمهوری اسلامی ایران ، اعمال تحریم های یکجانبه بر علیه جمهوری اسلامی ایران و همراهی با تحریم های آمریکا و … دیگر
مجالی برای مماشات بیشتر با این روباه مکار نبوده و به همین دلیل طرح کاهش رابطه با دولت انگلیس در مجلس به تصویب رسید و طرفین اعضای هیات دیپلماتیک دیگری را از کشور خود اخراج نمودند .
با این حال درمورد سفارتخانه این کشور نیز هیچ اقدامی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفته و از آنجایی که دستگاه دیپلماسی کشور در مقطع فعلی ، خود در زمینه استیفای حقوق ملت ایران و مقابله با توطئه افکنی های این کشور بر علیه ملت ایران ، فعال است لذا هر گونه حرکت اعتراضی که منجر به اقداماتی از قبیل تسخیر این سفارتخانه گردد از سوی رهبران انقلاب و مسئولان نظام جمهوری اسلامی مردود شمرده شده است و آنچه در آذر سال 1390 رخ داد اقدام اعتراضی دانشجویی بود که اصل آن قابل تقدیر بود ولی ورود به داخل سفارت اقدامی مردود بود و به همین دلیل رهبر انقلاب نیز ضمن تقدیر و تمجید از احساسات جوانان نسبت به این ماجرا ، رفتن به سفارت خبیث انگلیس را درست ندانستند. (رک : دیدار با دانشجویان در 17 مرداد 1391)
بر همین اساس حمله به سفارت عربستان کار نادرست و اشتباهی بود و قریب به اتفاق مسئولین نظام نیز این حمله را محکوم نمودند. اما ماجرای حمله به سفارت آمریکا کاملا متفاوت است و قابل مقایسه با این جریان نیست چرا که سفارت آمریکا هم در مقطع پیش و هم در مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به مرکزی برای توطئه بر علیه ملت ایران تبدیل شده بود که برجسته ترین مورد آن در مقطع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مربوط به طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد بود که آمریکا رسما نقش آفرینی خود را در آن ماجرا پذیرفته است. علاوه بر آن در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی نیز سفارتخانه آمریکا تبدیل به محل توطئه افکنی بر علیه ملت ایران بود به طوری که در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی طرح ریزی برای اجرای کودتای آمریکایی توسط ژنرال هایزر از طریق همین سفارتخانه درحال انجام بود که خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی این توطئه نیز ناکام ماند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی بار دیگر این سفارتخانه اصلی ترین نقش را در مداخله در امور داخلی ایران و توطئه بر علیه انقلاب نوپای اسلامی ایران بر عهده گرفته بود که از جمله آنها تلاش برای تجزیه ایران بود. همچنین تماس هایی که سفارتخانه این کشور با افراد معلوم الحالی که بعدها اسناد بیشتری از آنها کشف شد می گرفت نشانه دیگری از حرکت این سفارتخانه در مسیری مخالف موارد مندرج در قراردادها و توافقات بین المللی و مداخله صریح در امور داخلی ایران تلقی می شد. علاوه بر این دولت این کشور نیز از هیچ اقدام خصمانه ای بر علیه ملت ایران اجتناب نمی کرد چنانکه با پذیرش شاه و خانواده سلطنتی در خاک این کشور به بهانه معالجه شاه، به صورت علنی به خصومت بر علیه ملت ایران برخاسته بود. در مجموع با توجه به این دلایل و شواهد، دولت آمریکا خود پیشگام نقض قرار داد وین در مورد روابط بین الملل بود. بنابراین آنچه در مقابله با این اقدامات رخ داد حرکتی خودجوش با ماهیت مردمی – دانشجویی بود و بیشتر جنبه اعتراضی به دخالت های آمریکا در ایران و توطئه های آن بود که امام خمینی آن را انقلاب دوم نامیدند. البته ناگفته نماند که امام خمینی در مرحله نخست اشغال سفارت آمریکا در 24 بهمن سال 57 بعد از مطلع شدن از آن و با توجه به مصالح انقلاب با آن مخالفت نموده و دستور حل و فصل آن را صادر نمودند.
در مورد انگلیس نیز باید بدانیم که این کشور از سالها قبل از انقلاب اسلامی با ملت ایران رابطه خصمانه داشته وهمواره در پی تسلط بر امور کشور و منابع آن و یا حداقل آسیب زدن به ملت ایران بود اما با توجه به پیشگامی دولت آمریکا در مبارزه با خواست های ملت ایران و نیز پنهانکاری های ناشی از روباه صفتی این کشور ، اقدامات خصمانه این کشور معمولا تحت الشعاع اقدامات خصمانه آمریکا قرار می گرفت . با این حال ملت ایران هرگز از دشمنی های این روباه پیر غافل نبوده و به دلیل همین سیاست های خصمانه این کشور نسبت به ملت ایران ، مردم حتی در سالهای گذشته نیز شعار مرگ بر انگلیس را به عنوان یکی از شعارهای محوری خود در راهپیمایی ها سر می دادند اما امروزه با شدت یافتن دشمنی های این کشور با ملت ایران که بخشی از آنها عبارتند از حمایت از فتنه گران سال 88 ، قرار دادن بنگاههای رسمی سخن پراکنی خود همچون بی بی سی در اخیار دشمنان ملت ایران و حتی حضور مستقیم عوامل سفارتخانه این کشور در جریان آشوب های پس از انتخابات ، تهیه چندین قطعنامه ضد ایرانی بر علیه جمهوری اسلامی ایران ، اعمال تحریم های یکجانبه بر علیه جمهوری اسلامی ایران و همراهی با تحریم های آمریکا و … دیگر
مجالی برای مماشات بیشتر با این روباه مکار نبوده و به همین دلیل طرح کاهش رابطه با دولت انگلیس در مجلس به تصویب رسید و طرفین اعضای هیات دیپلماتیک دیگری را از کشور خود اخراج نمودند .
با این حال درمورد سفارتخانه این کشور نیز هیچ اقدامی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفته و از آنجایی که دستگاه دیپلماسی کشور در مقطع فعلی ، خود در زمینه استیفای حقوق ملت ایران و مقابله با توطئه افکنی های این کشور بر علیه ملت ایران ، فعال است لذا هر گونه حرکت اعتراضی که منجر به اقداماتی از قبیل تسخیر این سفارتخانه گردد از سوی رهبران انقلاب و مسئولان نظام جمهوری اسلامی مردود شمرده شده است و آنچه در آذر سال 1390 رخ داد اقدام اعتراضی دانشجویی بود که اصل آن قابل تقدیر بود ولی ورود به داخل سفارت اقدامی مردود بود و به همین دلیل رهبر انقلاب نیز ضمن تقدیر و تمجید از احساسات جوانان نسبت به این ماجرا ، رفتن به سفارت خبیث انگلیس را درست ندانستند. (رک : دیدار با دانشجویان در 17 مرداد 1391)