طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شخصیت و آثار

شخصیت و آثار


شخصیت و آثار

۱۳۹۳/۰۸/۲۶


۸۰۹ بازدید

لطفا سند جواب ها را هم بنویسید.۱. حاج شیخ حسین نوری کیست؟
۲. کتاب لؤلؤ و مرجان نوشته حاج شیخ حسین نوری سندیت دارد یا نه و مطالب اشاره شده در آن چطور؟

در باره شخصیت مرحوم میرزا حسین نوری مطالب ذیل را بخوانید کتاب لولو مرجان در مجموع کتاب خوبی است اما این بدان معنا نیست که هیچ کدام از نقل ها و مطالب آن قابل نقد نباشد مطلب خاصی از این کتاب اگر مورد نظرتان است برایمان ارسال کنید ولادت میرزا حسین نورى، محدث و رجالى بزرگ و چهره سرشناس علماى شیعه در قرن چهاردهم هجرى به شمار مى آید.
او در 18 شوال سال 1254 هجرى در روستاى یالو از روستاهاى اطراف شهرستان نور در استان مازندران چشم به دنیا گشود.
کودکى
هنوز هشت سال او تمام نشده بود که غبار یتیمى بر چهره او نقش بست و پدر بزرگوار خود را که از علماى آن سامان بود از دست داد.
حسین در خانواده اى اهل علم به دنیا آمده بود، لذا علاقه اى وافر به علم و دانش و سلسله جلیل روحانیت داشت.
از همان کودکى به درس فقیه بزرگ آن دیار، مولى محمد على محلاتى رفت و علم و دانش را از محضر آن عالم بزرگ فرا گرفت.
دوران جوانى
میرزا حسین نورى در آغاز جوانى به شهر تهران سفر کرد تا از علماى بزرگ آن شهر نیز بهره مند گردد.
او در مجلس درس عالم جلیل، شیخ عبدالرحیم بروجردى حاضر شد و از خرمن علم و دانش آن دانشمند بزرگ خوشه چید.
ازدواج
محدث نورى با دختر استاد خود شیخ عبد الرحیم بروجردى ازدواج کرد.
وى با وصلت با خانواده اى روحانى و اهل علم، شرایط را براى پیشرفتهاى بزرگ علمى خود مهیا ساخت، چرا که همسر او در خانواده اى اهل علم تربیت شده بود و مى توانست شریک و همراهى مهربان براى همسر دانشمند خود باشد.
سفر به عراق
علامه نورى در سال 1273 هجرى یعنى در 19 سالگى عازم نجف اشرف شد.
او که رونق علم و دانش را در آن شهر دیده بود تصمیم به اقامت در حوزه علمیه بزرگ نجف گرفت تا از مجلس علماى بزرگ آن حوزه نیز بهره مند گردد.
او چهار سال در آن شهر ماند و پس از آن به ایران بازگشت.
محدث نورى که تشنه علوم و معارف آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین بود و حوزه علمیه بزرگ و پر رونق نجف و کربلا را در آن زمان دیده بود یکسال بیشتر نتوانست در ایران باقى بماند و در سال 1278 هجرى دوباره به عراق بازگشت.
وى به محضر درس عالم بزرگ شیخ عبد الحسین تهرانى مشهور به شیخ العراقین در شهر کربلاى معلا رفت و بعد از آن به دنبال استاد به شهر کاظمین سفر کرد و دو سال در آنجا ماند.
سفر حج
محدث نورى در سال 1280 هجرى در 26 سالگى به حج مشرف شد و به زیارت خانه خدا و ائمه معصومین بقیع و حرم رسول الله صلوات الله علیهم اجمعین در مدینه نایل آمد.
دیگر هجرتها
او به نجف اشرف بازگشت و در درس دانشمند فرزانه، شیخ مرتضى انصارى حاضر شد، اما چند ماهى بیش فرصت استفاده از آن عالم بزرگ را نیافت چرا که شیخ انصارى در سال 1281 هجرى وفات یافت.
محدث نورى در سال 1284 به قصد زیارت امام رضا علیه السلام عازم مشهد مقدس شد و به ایران آمد.
دو سال بعد در سال 1286 به عراق بازگشت که در آن سال استاد بزرگش شیخ عبد الحسین تهرانى نیز وفات کرد.
شیخ عبد الحسین تهرانى اولین کسى بود که به محدث نورى اجازه روایت داده بود.
محدث نورى پس از آن، دوباره به زیارت خانه خدا رفت و بعد از بازگشت به عراق، پاى درس میرزاى شیرازى حاضر شد.
چون میرزاى شیرازى در سال 1291 به سامرا مهاجرت کرد و قصد اقامت در آن شهر نمود محدث نورى نیز در سال بعد همراه دیگر استادش فتح على سلطان آبادى و دامادش شیخ فضل الله نورى به سامرا مهاجرت کرد تا از محضر استاد خود میرزاى شیرازى بهره برد.
بعد از آن دوباره توفیق زیارت خانه خدا و سپس در سال 1297 زیارت امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس نصیبش شده در سال 1299 نیز براى چهارمین و آخرین بار به زیارت خانه خدا مشرف شد و بعد از آن به سامرا بازگشت و تا سال 1312 در آن شهر باقى ماند و ملازم استاد خود میرزاى شیرازى شد.
محدث نورى در سال 1314، دو سال پس از وفات میرزاى شیرازى، به نجف اشرف بازگشت و تا آخر عمر در آن شهر باقى ماند.
شخصیت
محدث نورى یکى از کم نظیرترین چهره هاى علمى است که در این عصر پا به عرصه وجود نهاد.
او نشانه اى از نشانه هاى الهى بود و شگفتى هاى فراوانى در نهادش نهفته بود.
محدث نورى از دانشمندان بزرگى بود که در میان علماى شیعه درخشید و عمر ارزشمند خود را صرف خدمت به دین و مذهب نمود.
حیات او صفحه اى نورانى از اعمال صالح بود و با تألیفات گرانقدر خود جاودانگى را براى همیشه به یادگار نهاد و همه نویسندگان و مورخان را ملزم به اعتراف به فضل و دانش خود کرد.
علامه نورى عمر خود را وقف خدمت به علم کرد و غیر از بحث و جستجو و تحقیق به چیز دیگرى نپرداخت.
اخبار و روایات گوناگون را جمع آورى کرد و احادیث مختلف را هماهنگ ساخت و آثار پراکنده را به نظم درآورد و توفیق و یارى و خواست خداوند هم به همراه او بود.
هر بیننده اى با نظر به نوشته هاى محدث نورى مى یابد که خداوند او را مشمول الطاف خاص و عنایت خود قرار داده و گنجینه اى گران بها را برایش نگه داشته بود که حتى علماى بزرگ قبل و قدماى اصحاب نیز به آنها دست نیافته بودند.
گویا خداوند او را براى حفظ آثار و سخنان گهربار آل محمد علیهم السلام آفریده است«ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم».
برنامه زندگى
محدث نورى(أعلى الله مقامه) پیوسته ملتزم به وظایف شرعى بود و براى هر ساعتى از شبانه روز برنامه اى داشت که از آن تخلف نمى کرد.
شاگردش آقا بزرگ تهرانى برنامه زندگى وى در نجف اشرف را این گونه بیان مى فرماید:
زمان نوشتن وى بعد از نماز عصر تا هنگام غروب بود و زمان مطالعه وى بعد از نماز عشا تا هنگام خواب بود.
او همیشه با وضو مى خوابید و شبها هم کم مى خوابید. دو ساعت قبل از طلوع فجر بیدار مى شد و وضو مى گرفت. یک ساعت قبل از طلوع فجر به حرم حضرت امیر مؤمنان على علیه السلام مشرف مى شد و این برنامه در زمستان و تابستان ادامه داشت.
او پشت« در قبله» مى رفت و نماز شب مى خواند تا سید داود نائب، کلید دار حرم، مى آمد و در را باز مى کرد و محدث نورى اولین کسى بود که وارد حرم مى شد.
او به سید داود در روشن کردن چراغهاى حرم کمک مى کرد آنگاه بالاى سر ضریح حضرت مى ایستاد و زیارت مى خواند.
بعد از طلوع فجر نماز صبح را به جماعت اقامه مى کرد و تا هنگام طلوع خورشید به تعقیبات نماز و دعا مى پرداخت.
بعد از آن به کتابخانه بزرگ خود مى رفت. آن کتابخانه شامل هزاران جلد کتاب نفیس و نسخه هاى خطى ارزشمند و گران بها و کم نظیر و یا منحصر به فرد بود. او به جز به هنگام ضرورت از کتابخانه خارج نمى شد.
بعد از ساعتى برخى از شاگردانش مانند علامه شیخ على بن ابراهیم قمى و شیخ عباس قمى، صاحب مفاتیح الجنان و مولى محمد تقى قمى براى تصحیح و مقابله و نگارش و یا نسخه بردارى به کمک او مى آمدند.
بعد از پایان کار کمى غذا مى خورد و استراحت مى کرد و بعد، نماز ظهر را در اول وقت مى خواند و بعد از نماز عصر، دوباره همان برنامه را ادامه مى داد.
روزهاى جمعه برنامه او تغییر مى کرد. صبحها بعد از آنکه از حرم باز مى گشت به مطالعه براى منبر مى پرداخت و یکساعت بعد از طلوع خورشید به مجلس عمومى خود مى رفت و سخنانى بلیغ و گهربار افاده مى کرد.
او سعى بر آن داشت تا هر چه بالاى منبر مى گوید یقینى باشد و مطالب مشکوک را مطرح نمى کرد و هنگام ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السلام اشک بر محاسن شریفش جارى مى شد.
بعد از مجلس به مستحبات روز جمعه مانند کوتاه کردن ناخن و شارب و غسل روز جمعه و دعاها و آداب و مستحبات دیگر مى پرداخت.
عصر روز جمعه هم چیزى نمى نوشت و به حرم مى رفت و مشغول انجام زیارت و دعاهاى وارده مى شد و این برنامه ایشان تا هنگام وفات ادامه داشت.
زیارت امام حسین( ع)
یکى از سنتهایى که در زمان شیخ انصارى رواج داشت زیارت امام حسین علیه السلام با پاى پیاده بود. بسیارى از بزرگان و علما با پاى پیاده به زیارت کربلا مى رفتند؛ اما این سنت در زمان محدث نورى به فراموشى سپرده شده بود و از علائم فقر و ندارى به شمار مى آمد.
با عزم و همت محدث نورى این سنت نیز دوباره زنده شد. او چارپایانى را براى حمل بار کرایه مى کرد و با پاى پیاده با یاران و شاگردان خود به زیارت امام حسین علیه السلام مى رفت.
آنها مسیر نجف تا کربلا را در سه شب مى پیمودند. آنها صبح و عصر راه مى رفتند و نیمه روز به استراحت و صرف غذا و خواندن نماز و دعا مى پرداختند.
این کار آنها بسیار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعیت فراوانى به آنها ملحق شدند که گاهى تعداد خیمه هاى آنها به بیش از 30 خیمه بیست تا سى نفره مى رسید.
اساتید
محدث نورى از محضر درس علماى بزرگى بهره برده مانند:
1- مولى محمد على محلاتى 2- شیخ عبد الرحیم بروجردى 3- شیخ عبد الحسین تهرانى 4- شیخ مرتضى انصارى 5- میرزاى شیرازى 6- فتح على سلطان آبادى
شاگردان
علماى بزرگى نیز از محضر درس او بهره برده اند از جمله:
1- شیخ عباس قمى صاحب مفاتیح الجنان 2- آقا بزرگ تهرانى صاحب کتاب ارزشمند الذریعه 3- علامه شیخ على بن ابراهیم قمى 4- مولى محمد تقى قمى باوزئیرى 5- شیخ اسماعیل ابن شیخ محمد باقر اصفهانى
تألیفات
محدث نورى داراى تألیفات ارزشمندى است که اینک به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1-مستدرک الوسائل، این کتاب مشهورترین و بزرگترین تألیف محدث نورى است.
وى با جمع آورى بیش از 23 هزار روایت که در وسائل الشیعه شیخ حر عاملى نیامده، مجموعه اى گران بها و ارزشمند براى شیعه و جهان اسلام به یادگار نهاده است.
2-دار السلام فیما یتعلق بالرؤیا و المنام 3-جنة المأوى فیمن فاز بلقاء الحجة علیه السلام 4-الفیض القدسی در احوال علامه مجلسى 5-الصحیفة الثانیة العلویة 6-الصحیفة الرابعة السجادیة 7-النجم الثاقب در حالات امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف به فارسى 8-الکلمة الطیبة( به فارسى) 9-کشف الأستار 10-سلامة المرصاد 11-لؤلؤ و مرجان در شرایط روضه خوان 12-تحیة الزائر 13-البرکات الأحمدیة 14-ظلمات الهاویة فی مثالب معاویة 15-شاخه طوبى 16-الأربعونیات 17-مستدرک مزار البحار و…
وفات
آخرین زیارت کربلاى محدث نورى در سال 1319 هجرى بود.
آن سال را سال حج اکبر مى نامیدند. در آن سال عید نوروز و جمعه و عید قربان مصادف شده بود و جمعیت فراوانى به حج رفته بودند.
در آن سال در شهر مکه بیمارى وبا افتاد و جمع زیادى هلاک شدند.
محدث نورى در مسیر برگشت از کربلا به نجف، همیشه سواره برمى گشت، اما در آن سال به درخواست یکى از دوستان تصمیم به پیاده برگشتن گرفت.
بر اثر گرماى شدید غذاى آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نورى بعد از آن حادثه سخت بیمار شده و بعد از برگشتن به نجف بعد از عمرى خدمت به علوم محمد و آل محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم در شب چهارشنبه 27 جمادى الثانیه سال 1320 هجرى جان به جان آفرین تسلیم نمود.
بعد از انتشار خبر فوت محدث نورى شهر نجف یکپارچه عزادار شد و جمع عظیمى از مردم و علماى بزرگ به تشییع جنازه او حاضر شدند و بدن شریفش را در صحن مطهر حرم حضرت امیر مؤمنان على علیه السلام در باب قبله دفن نمودند.
از وقایع عجیب پیرامون این مرد بزرگ آنکه: زمانیکه پس از 7 سال همسر محدث نورى وفات نمود و خواستند او را در کنار شوهرش دفن کنند، بدن محدث نورى نمایان شد و همه دیدند که بدن شریف او صحیح و سالم است گویا ساعتى بیش نیست که به خوابى آرام فرو رفته است.
«روحش شاد»

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد