۱۳۹۲/۰۷/۰۳
–
۱۰۵۶ بازدید
با سلام خدمت شما
۱-آیا ما روایات اهل سنت را به صرف اینکه در کتب اهل سنت هستند میتوانیم رد کنیم؟
برای مثال این روایت که در مسند احمد آمده را شیعه میتواند قبول کند یا خیر؟
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یَزِیدَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَیَّاشِ بْنِ عَبَّاسٍ الْقِتْبَانِیُّ قَالَ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ سَمِعْتُ عِیسَى بْنَ هِلَالٍ الصَّدَفِیَّ وَأَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحُبُلِیَّ یَقُولَانِ سَمِعْنَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَمْرٍو یَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ سَیَکُونُ فِی آخِرِ أُمَّتِی رِجَالٌ یَرْکَبُونَ عَلَى السُّرُوجِ کَأَشْبَاهِ الرِّجَالِ یَنْزِلُونَ عَلَى أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ نِسَاؤُهُمْ کَاسِیَاتٌ عَارِیَاتٌ عَلَى رُءُوسِهِمْ کَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْعِجَافِ الْعَنُوهُنَّ فَإِنَّهُنَّ مَلْعُونَاتٌ لَوْ کَانَتْ وَرَاءَکُمْ أُمَّةٌ مِنْ الْأُمَمِ لَخَدَمْنَ نِسَاؤُکُمْ نِسَاءَهُمْ کَمَا یَخْدِمْنَکُمْ نِسَاءُ الْأُمَمِ قَبْلَکُم
«رواه امام احمد» «مسند احمد» (۱۲/ ۳۶ (حدیث ۷۰۸۳) تحقیق: احمد شاکر او می گوید: حدیث صحیح الاسناد است)
۲-شرط پذیرش یک حدیث از کتب اهل سنت برای یک شیعه چیست؟(یعنی یک شیعه با چه شرایطی میتواند یک حدیث را که در کتب اهل سنت آمده قبول کند؟)
۳-از شخصی در مورد شرط پذیرش حدیث پرسیدم و این جواب رو داد.آیا جواب وی درست است:
اولا با اصول مغایرت نداشته باشد.ثانیا در کتب ما ضد آن چیزی نیامده باشد
۴-از نظر شیعه آیا روایت راویان زیر قابل پذیرش است:
سهل بن زیاد-عباس و ابن عباس-ابن ام مکتوم-زراره
۵-منظور از علی شرط الشیخین چیست؟(یعنی شرط بخاری و مسلم برای پذیرش حدیث چیست؟)
با تشکر
رَوَى الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَات . (من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص: 390)
اصبغ بن نباته گوید: از امیر مؤمنان علیه السّلام شنیدم که میفرمود: در آخر الزّمان نزدیک بقیامت زنانى ظاهر شوند: بى حجابان برهنگان، خود آراستگان براى غیر شوهران، رها کردگان آئین، داخل شدگان در آشوبها قائلان بشهوات و مسائل جنسى، شتاب کنندگان بسوى لذّات و خوشگذرانى ها، حلال شمارندگان محرّمات الهى، و واردشوندگان در دوزخ.
سهل بن زیاد وثاقتش میان رجالیان محل اختلاف است زراره مورد وثوق است ابن عباس وثاقتش محل خلاف است ابن ام مکتوم و عباس هم ظاهرا توثیق و عدم توثیقی برایشان در رجال نیامده ضمن آنکه روایت فقهی نیز از این دو نفر کمتر نقل شده است از سوی دیگر در صحت حدیث سلسله سند حدیث تا امام معصوم وثاقتشان باید بررسی شود بنا بر این به صرف این که راوی یک حدیث زاره باشد نمی توان حکم به صحت روایت کرد و تمامی سلسله حدیث باید بررسی شود .
مقصود از اصطلاح صحیح بودن یک روایت علی شرط الشیخین نزد اهل سنت این است که روایتی شرایط صحت حدیث را بر اساس شرایطی که بخاری ومسلم گذاشته اند دارا باشد جهت اطلاع بیشتر مطالب ذیل را که در سایت اسلام کوئست نت آمده در این باره را بخوانید:
منظور از شرط بخاری (بنابر آن چه گفته شده است): وی در نقل روایت در صحیحش سه شرط گذاشته که عبارت است از: 1. دانشمندان بر وثاقت راوی اتفاق داشته باشند. 2. راوی ضابط باشد یعنی فراموش کار نباشد. 3. راوی کسی را که از او روایت می کند ملاقات کرده باشد. [1]
حافظ ابوالفضل بن طاهر می گوید: بخاری شرط نموده است که حدیثی را روایت می کند که همه بر وثاقت راویان آن تا جایی که به صحابی مشهور می رسد اتفاق داشته باشند و سندش نیز متصل باشد و جایی قطع نشده باشد. [2]
ولی مسلم در نقل روایت در صحیحش (صحیح مسلم) شرط نموده تمام افراد در سلسله سند حدیث از اول تا آخر همه موثق باشند . حدیث صحیح در نظر وی همین است.
پس بخاری و مسلم خود را ملزم می دانند که تنها احادیث صحیح را نقل کنند. اما حدیث صحیح به نظر مسلم با حدیث صحیح به نظر بخاری متفاوت است.! فرق بین این دو نظر این است که مسلم هم عصر بودن راوی و مروی عنه (کسی که از او روایت می کند) را کافی می داند اگر چه باهم ملاقات نکرده باشند امّا بخاری علاوه بر هم عصر بودن ملاقات آن دو را نیز شرط می داند. [3]
بر این اساس است که گفته اند: بخاری بر مسلم ترجیح دارد؛ زیرا بخاری در نقل حدیث در صحیحش شرط نموده که راوی علاوه بر هم عصر بودنش با شیخش باید شنیدن از او نیز ثابت شده باشد اما مسلم تنها هم عصر بودن را کافی دانسته است. [4]
پس فرق این دو این است که مسلم در راوی شنیدن از شیخش را شرط ن می داند .
لازم به تذکر است که گرچه بخاری و مسلم شرایطی را برای بیان روایت در صحیح خود ذکر کرده اند، ولی معنایش این نیست که همه روایاتی را که این شرایط را دارا بوده، بیان کرده باشند، بلکه بسیار دیده می شود که روایتی بر اساس شرایطی که آنها ذکر کرده اند روایت صحیح محسوب می شود، ولی با این حال چون به مذاق آنان خوش نیامد از بیان آن دریغ نموده اند.
به عنوان نمونه دو مورد را از مستدرک الصحیحین حاکم نیشابوری ذکر می کنیم.
الف. حاکم نیشابوری می گوید: ابو زکریا عنبری، از محمد بن عبد السلام از اسحاق بن ابراهیم، از نضر بن شمیل، از شعبه، از ابو مسلمه، از ابو نضره نقل می کند که گفت: آیه فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فریضه را بر ابن عباس خواندم، ابن عباس گفت: فما استمتعتم به منهن إلى أجل مسمى گفتم ما این چنین نمی خواندیم، ابن عباس گفت: و الله به همین صورت خداوند نازل نموده است.
حاکم می گوید: بر اساس شرط مسلم، این حدیث صحیح است، ولی در صحیحین نیامده است. [5]
ب. برای آیه شریفه ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ وَ لَوْ کانُوا أُولی قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحیم [6] شأن نزولی از منبع معتبر اهل سنت نقل شده که ابی خلیل از علی (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: از کسی شنیدم برای پدر و مادرش که مشرک بودند استغفار می کرد به او گفتم برای پدر و مادر مشرکت استغفار نکن گفت: مگر نه این که ابراهیم برای پدر مشرکش استغفار نمود این مطلب را خدمت پیامبر (ص) گفتم که این آیه نازل شد: نباید پیامبر و کسانى که ایمان آورده اند براى مشرکان هر چند از خویشاوندان باشند- پس از آن که دانستند که به جهنم مى روند- طلب آمرزش کنند. آمرزش خواستن ابراهیم براى پدرش، نبود مگر به خاطر وعده اى که به او داده بود. و چون براى او آشکار شد که پدرش دشمن خداست، از او بیزارى جست. زیرا ابراهیم بسیار خداترس وبردار بار بود. [7]
حاکم در مستدرک الصحیحین این روایت را صحیح السند می داند می گوید: اما صحیحین این را نقل نکردند. [8]
از این رو می بینیم که بخاری در کتاب صحیحش از چهارصد و سی چهار راوی حدیث نقل می کند که مسلم از آنان نقل نکرده و نیز مسلم در کتاب صحیحش از ششصدو بیست و پنج راوی حدیث نقل می کند که بخاری از آنان نقل نکرده است. [9]
روایات صحیحی که در دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم نیامده است بسیارند که ماتنها به دو مورد اشاره کردیم . [10]
تذکر این نکته نیز ضروری است که بر اساس تحقیقات صورت گرفته، تمام روایات صحیح بخاری و مسلم از صحت برخوردار نیست، بلکه بسیاری از روایات ضعیف در آن هست که قابل استناد نمی باشد. [11]
[1] شهرستانی، سید علی ، وضوء النبی صلى الله علیه و آله و سلم، ج 2، ص 85.
[2] سبحانی ، جعفر، وضوء النبی صلى الله علیه و آله و سلم، ج 2، ص 85، دار الأضواء، 1419 ه ق، الطبعة الاولی .
[3] مصادر الفقه الإسلامی و منابعه، ص: 371 ، نقلا عن: جامع المسانید و السنن: 9392، المقدمة.
[4] ابن کثیر، لباعث الحثیث فی اختصار علوم الحدیث ، تحت عنوان: أول من جمع صحاح الحدیث ، مصدر الکتاب : موقع الوراق http://www.alwarraq.com ؛ الکتاب مرقم آلیا غیر موافق للمطبوع.
[5] حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 7، ص 323.
[6] سوره توبه، آیه 113.
[7] سوره توبه، آیه 113 و 114.
[8] حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین ، جزء 7، ص 427، سایت جامع الحدیث، http://www.alsunnah.com (المکتبة الشاملة).
[9] مصادر الفقه الإسلامی و منابعه، ص: 371 ، نقلا عن: جامع المسانید و السنن: 9392، المقدمة.
[10] . برای اطلاع بیبشتر رجوع شود به: بررسی دیدگاه های سید قطب و رشید رضا در فی ظلال القرآن و المنار نوشته عبد